توصیه هایی برای معامله گران تازه کا

مدیریت ریسک و بازدهی

در نتیجه معامله‌گران باید از قواعد مدیریت ریسکی استفاده کرده که با شخصیت سرمایه‌گذاری آن‌ها متناسب باشد. در این گونه موارد نمی‌توان برای هر معامله گر نسخه‌ای واحد تجویز نمود. بطور مثال، میزان ریسک پذیری معامله‌گران کوتاه مدتی در هر موقعیت معاملاتی نسبت به افراد با دیدگاه بلند مدت ، کاملاً متفاوت است می باشد.

اهمیت مدیریت سرمایه در بازار های مالی

جهت یک سرمایه‌گذاری هوشمندانه، باید قبل از ورود به بازارهای مالی آموزش دیده و اصول اصلی فرآیند معامله‌گری یعنی تحلیل، روانشناسی و مدیریت سرمایه را به طور کامل فراگیرید. یادگیری این مفاهیم، از روش آموزش‌های تئوری و تجربه خرید و فروش در بازارهای مالی، میسر می‌گردد. در این بین، بخش مدیریت سرمایه از اهمیت بسیار والایی برخوردار است. چون، مستقیماً با بقای فرد در بازار ارتباط داشته و به طریقی می‌توان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه معامله‌گران دانست. برای اجرا نمودن قوانین مدیریت سرمایه در بازارهای سرمایه، عملکرد سیستماتیک و تفکر منطقی فرد بسیار ضروری می باشد.

قطعاً معامله‌گری که این مفهوم را به خوبی بفهمد و اجرایی کند، از آرامش روحی و روانی بیشتری معامله برخوردار است. علت این موضع این است که با درنظر گرفتن تمام ریسک‌های موجود اقدام به سرمایه‌گذاری کرده و همین موضوع یکی از سنگ بناهای اصلی پیروزی در بازارهای مالی است. در این مقاله به بیان اهمیت مدیریت سرمایه در بازار های مالی پرداخته ایم تا بتوانیم شما را با این اصل مهم در بازار های مالی آشنا نماییم.

مدیریت سرمایه چیست؟

اگر بخواهیم یک تعریف کلی و جامع بیان کنیم، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با حداق ریسک در جهت کسب بازدهی بیشتر را مدیریت سرمایه می‌نامند. هدف اصلی مدیریت سرمایه در مرحله اول، کنترل ریسک و حفظ سرمایه است. به همین علت در برخی از منابع آموزشی، مدیریت سرمایه را همان مدیریت ریسک تعبیر می‌کنند. به بیان بهتر، مفهوم مدیریت سرمایه این است که برای کسب بازدهی مورد نظز خود باید حداقل ریسک معینی را محتمل شد. طبق اصول حرفه‌ای معامله‌گری و به منظور توقف ضررهای سنگین و غیر قابل تحمل، باید قبل از ورود به موقعیت معاملاتی، مقادیر این بازده و ریسک معلوم به گونه‌ای متعادل شده باشند که در برابر انتظار برای کسب بازده ای معقول، ضرر کمی پیش روی شما باشد.

اعمال صحیح قوانین مدیریت ریسک در فرآیند معاملات، این قابلیت را دارد که در راستای کاهش ضرر و زیان، تأثیر بسزایی داشته باشد. به کارگیری یک استراتژی معاملاتی کارامد به همراه مدیریت سرمایه، ضمن پیش‌گیری از وقوع ضررهای سنگین ، رفته رفته منجر به رشد سرمایه شما خواهد شد. اعمال مدیریت ریسک در معاملات سهام و سایر ابزارهای مالی، قوانین مشخص ندارد و بین معامله گران و سرمایه داران متفاوت است. در واقع جزئیات و طریقه اجرای مدیریت سرمایه، تا حد زیادی به دیدگاه سرمایه‌گذاری، اهداف مالی، طرز تفکر و روحیات معامله گر بستگی دارد. بر اساس چنین معیارهایی، رویارویی سرمایه‌گذاران در برابر ریسک را تشخیص داده و آن‌ها را در دو دسته کلی ریسک‌گریز و ریسک‌پذیر تقسیم می‌کنند. برای آگاهی بیشتر در رابطه با مفهوم مدیریت سرمایه می توانید به سایت ویکی پدیا مراجعه نمایید.

در نتیجه معامله‌گران باید از قواعد مدیریت ریسکی استفاده کرده که با شخصیت سرمایه‌گذاری آن‌ها متناسب باشد. در این گونه موارد نمی‌توان برای هر معامله گر نسخه‌ای واحد تجویز نمود. بطور مثال، میزان ریسک پذیری معامله‌گران کوتاه مدتی در هر موقعیت معاملاتی نسبت به افراد با دیدگاه بلند مدت ، کاملاً متفاوت است می باشد.

رویای یک شبه ثروت مند شدن

بسیاری از افراد، با رویای یک شبه ثروتمند شدن به بازارهای مالی ورود کرده و انتظار دارند ظرف مدت زمان کوتاهی، سرمایه خود را چندین برابر نمایند! چنین سرمایه‌گذارانی را حتی نمی‌توان جز دسته شدیداً ریسک پذیر جای داد. زیرا، مفهوم ریسک اصلاً برای آن‌ها کاربرد ندارد و در محاسبات ذهنی خود صرفاً به سود فکر می کنند. چنین تریدری حتی امکان دارد برای مدتی معاملات سوددهی را نیز تجربه نماید. اما، در انتها به خاطر عدم رعایت مدیریت سرمایه و پذیرش بدون فکر و محدودیت ریسک، سرمایه خود را به زوال می‌کشاند. به جد می‌توان ادعا داشت؛ یکی از اصلی ترین تفاوت معامله‌گران موفق با سایرین، رعایت اصول مدیریت سرمایه است.

امروزه برای مدیریت ریسک راه های متفاوتی موجود است. اما همگی این روش‌ها مبتنی بر ارزیابی ریسک موقعیت‌های معاملاتی بصورت انفرادی است . در نهایت این روش چهارچوب‌های مشخص برای محدوده ریسک پذیری معامله‌گران را تعیین می‌نماید.

ارکان اصلی مدیریت سرمایه در بازارهای مالی چیست؟

هرچند مدیریت سرمایه روش و فرمول مشخصی ندارد؛ اما برای تدوین قوانین مدیریت ریسک و ارزیابی دقیق موقعیت‌های معاملاتی در بازار، شاخص‌های معین و مرسومی موجود است که مهم‌ترین آن‌ها به شرح زیر هستند:

  • ریسک
  • بازده
  • نسبت بازده به ریسک
  • حجم معاملات
  • نسبت افت سرمایه

به منظور انجام معاملاتی اصولی و پر بازده، موارد اول تا چهارم را باید برای هر موقعیت معاملاتی و الزاماً پیش از ورود به معامله، بررسی نموده و و تصمیم گرفت. در واقع پس از تشخیص این موارد می بینیم که نقاط خروج و حداکثر سود و زیان مورد نظر از موقعیت معاملاتی مذکور، با دقت تعیین می‌گردد. آشکارا مشاهده می‌کنیم که مدیریت سرمایه در راستای موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش کاملاً مهمی را بازی می‌کند.

چگونه می‌توان ریسک را کنترل نمود؟

برای این کار طریق مختلفی موجود است و مشاوران مالی هرکدام از زوایای مختلفی آن را بررسی کردند. مثلا برخی متخصصین مالی پیشنهاد می کنند تک سهمی نباشید و سبدی از سهام داشته باشید تا مدیریت سرمایه به درستی صورت گیرد. با این حرکت اگر جایی شکست خوردید جای دیگر پیروز می شوید و … .
برخی دیگر توصیه می‌کنند که به متخصصین مالی در شرکت های مشاور سرمایه گذاری و صندوق های سهام رجوع کنید.

من با این روش ها مخالف نیستم ولی در عمل نفرات کمی این توصیه ها را می پذیرند و عملیاتی می کنند.

نسخه عامیانه که می توان برای کنترل ریسک پیچید این است که مقداری از سرمایه خودتان را سهام بخرید که هر روز نخواهید آنرا چک کنید. به قول معروف فنجان چایی در دستان شما نلرزد و ضرر احتمالی روان و زندگی شما مختل نکند

برخی از قواعد مرسوم بازار

  • محاسبات مقادیر ریسک و بازده، تابع مستقیمی از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات می‌باشد.
  • طبق اصول سرمایه‌گذاری و توصیه پیشکسوتان، نهایت مقدار ریسک در هر پوزیشن معاملاتی، نباید از ۳ درصد بیشتر شود. (برای معامله گرانی با ریسک پذیری بالا تا حداکثر ۵ درصد.)
  • حداقل مقدار مجاز نسبت بازده به ریسک، ۱ می باشد و در غیر این صورت، ورود به معامله اصلا توصیه نمی‌گردد.
  • در صورت نیاز به داشتن چندین پوزیشن باز به صورت همزمان، باید حداکثر ریسک قابل تحمل را بین این معاملات تقسیم نمود.
  • زمانی که به سود نجومی معاملات اهرم دار می‌اندیشید، ریسک سنگین و چند برابری آن‌ها را نیز مد نظر قرار دهید.
  • آستانه تحمل ضرر خود را دقیق مشخص نمایید.هنگامن ضرر شما به محدوده خطر رسید، بدون درنگ فرآیند معاملات خود را برای مدتی کاهش دهید.

بزرگترین نقطه ضعف در بازارهای مالی، عدم توانایی در محاسبه ریسک است. شما معمولا مفهوم ریسک را خیلی خوب می دانید. اما، به دلیل اینکه در زندگی واقعی ریسک های مالی معمولا خیلی از ما دور بودند، در بازار سرمایه سایه سنگین و نزدیکشان را متوجه نمی شویم.
شما اینگونه می‌اندیشید سهمی که می خرید مثل خرید خودرو است و نهایت درصد منفی آن ۵ یا ١٠ درصد است. باور نمی کنید که سهمی که می خرید می تواند ۸۰٪؜ قیمتش کاهش پیدا کند.

جهت کسب اطلاعات بیشتر به دوره جامع ثروت آفرینی مراجعه کنید.

شما هنوز نیاموخته اید طمع تان را کنترل نمایید. برای همین در روزهای مثبت هیجان زده عمل نموده و صف خرید تشکیل می دهید و بدون تفکر سهم می خرید. آتش طمع چشم های شما را کور خواهد کرد. در حالت پایین آمدن هم برعکس این فرایند عمل می‌کنید، ترس وجودتان را فرا گرفته و سراسیمه اقدام به فروش سهم می نمایید. پس این موضوع را فراموش نکنید که در بازار های سرمایه نباید احساسی عمل کنید.

اصلی ترین رکن استراتژی یک معامله گر موفق باید بقا باشد

شما فرصت زیادی درحد یک عمر دارید تا در بازار سهام میلیاردر شوید. اما به شرطی که زنده ماندن را یاد بگیرید. شما نمی توانید قهرمان دو المپیک شوید، مادامی که دویدن نمی دانید. پس در گام نخست اصلی ترین و مهمترین فکر شما باید این باشد که : چگونه در بازار های سرمایه زنده بمانیم؟
برای مدتی ریسک پذیریتان را به سمت صفر هدایت کنید و مدیریت سرمایه داشته باشید. درک کنید ریسکی که اکثر شما در روزهای اول ورود به بازار سرمایه می‌کنید چند برابر ریسکی هست که یک حرفه ای بعد از ١۵ یا ۲۰ سال کار می‌پذیرد.

افزایش آهنگ پیشرفت پروژه ملی ایجاد قطب سوم پتروشیمی در سواحل مکران

افزایش آهنگ پیشرفت پروژه ملی ایجاد قطب سوم پتروشیمی در سواحل مکران

تهران- ایرنا- مدیرعامل جدید شرکت سرمایه‌گذاری تجاری شستان گفت: افزایش آهنگ پیشرفت پروژه ملی ایجاد قطب سوم پتروشیمی در سواحل مکران، توسعه تجارت در ابعاد مختلف، پیشبرد سریع پروژه‌های پتروپالایشگاهی ‌۳۰۰ هزار بشکه‌ای نگین بندرعباس (نفت) و سیراف (میعانات گازی) از مهم‌ترین اولویت‌ها است.

به ‌گزارش ایرنا از شرکت ملی صنایع پتروشیمی، در جلسه‌ای که با حضور سید مجید ابن‌الرضا مدیرعامل ساتا و جمعی از معاونین وی، معاونین شستان و برخی مدیران عامل شرکت‌های زیرمجموعه شستان برگزار شد، افشار بازیار به‌عنوان مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری تجاری شستان منصوب شد.

در ابتدای جلسه مدیرعامل ساتا با تشکر از علی صنعتگر ماهانی در دوره سرپرستی شستان، بر اهمیت جایگاه نیروی انسانی به‌عنوان سرمایه ‌اصلی هر سازمان مدیریت ریسک و بازدهی و هموارکننده راه دشوار رسیدن به قله سعادت، تاکید کرد و در ادامه بر، توسعه فرهنگ شایستگی در شناسایی و انتخاب نیروی انسانی خلاق، ارزشمند و هوشمند برای دوره‌های بحرانی را از اهداف مهم ساتا برشمرند.

افشار بازیار مدیرعامل جدید شرکت سرمایه‌گذاری تجاری شستان نیز با تشکر از حسن اعتماد در سپردن این مسئولیت مهم، از زحمات و اقدامات مدیران عامل پیشین تقدیر و به بیان اولویت‌های کاری در دوره جدید پرداخت.

وی اولویت‌های کاری خود را به ‌سرانجام رساندن فرآیند بورسی‌سازی، اصلاح پرتفوی سرمایه‌گذاری، ورود به زنجیره ارزش محصولات پلیمری و معدنی، افزایش آهنگ پیشرفت پروژه ملی ایجاد قطب سوم پتروشیمی در سواحل مکران (چابهار)، توسعه تجارت در ابعاد مختلف، پیشبرد صحیح، مطمئن و سریع پروژه‌های پتروپالایشگاهی ‌۳۰۰ هزار بشکه‌ای نگین بندرعباس (نفت) و سیراف (میعانات گازی)، حضور در حوزه آب و انرژی با مجموعه­ای از پروژه‌های قابل اجرا با نسبت ریسک و بازدهی معقول، ساماندهی چرخه تامین مالی پروژه‌ها و تشکیل گروه مالی تخصصی را از اهم اقداماتی دانست که باید توسط شستان انجام گیرد.

افشار بازیار دانش آموخته دانشگاه علم و صنعت در رشته مهندسی صنایع تا مقطع دکتری و عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی مالک اشتر است. معاونت اقتصادی و نمایندگی وزارت دفاع در کمیسیون‌های اقتصادی دولت، عضویت در کارگروه ادغام بانک‌ها، ریاست و عضویت در هیات مدیره برخی شرکت‌های پتروشیمی، آب و برق، صنعتی، معدنی و عمرانی از دیگر سوابق حرفه‌ای مدیرعامل جدید شستان است.

بر اساس این گزارش، شرکت سرمایه‌گذاری تجاری شستان در حال حاضر به‌عنوان یک شرکت چندرشته‌ای (هلدینگ) در حوزه‌های مختلف اقتصادی و صنعتی، علی‌الخصوص صنعت پتروشیمی فعال است. شرکت‌های پتروشیمی بوشهر، پتروشیمی مرجان، مخازن سبز پتروشیمی عسلویه، پلیمر آریاساسول و پروژه ساخت قطب سوم صنعت پتروشیمی کشور (شهرک پتروشیمی مکران) و زیرساخت‌های موردنیاز در منطقه آزاد چابهار بخشی از شرکت‌ها و فعالیت‌های تخصصی شستان در صنعت پتروشیمی هستند.

میانگین بازدهی بازار سهام در 30 سال؛ سالی 55 درصد

میانگین بازدهی بازار سهام در 30 سال؛ سالی 55 درصد

شاخص کل بورس تهران در پایان معاملات دیروز با ۱۴هزار و 97 ‌واحد افزایش در ارتفاع یک ‌میلیون و ۵۳۲ هزار واحدی ایستاد و رنگ سبز به خود گرفت.

روزنامه ایران: این افزایش 14هزار واحدی شاخص کل باعث شد تا حجم معاملات خرد بازار نسبت به روز قبل از آن دست‌کم 23 درصد افزایش یابد. از قرار معلوم، ارزش فروش حقیقی‌ها هم نسبت به روز قبل از آن حدود 19 درصد کاهش یافت و تعداد فروشندگان حقیقی هم در روز مورد گزارش با یک شیب نزولی همراه شد. به نظر می‌رسد حقیقی‌های بازار با تحلیل و دقت بیشتری روند بازار معاملات را دنبال می‌کنند، اتفاقی که در نوع خود حائز اهمیت است؛ چرا که نشان می‌‌دهد هیجان در بازار معاملات سهام بشدت فروکش کرده و بازاری آرام و تا حدودی باثبات شکل گرفته است. اما آیا بازار سهام به روند آرام و توأم با تعقل خود در روزهای آتی ادامه خواهد داد؟ «قاسم مالکی»، مدیرعامل گروه سرمایه‌گذاری امیر در گفت‌وگو با «ایران» به سؤالات مهم پیرامون وضعیت بازار سهام پاسخ داده که با هم مرور می‌‌کنیم.

به نسبت سایر بازارهای موازی، جذابیت بازار سهام در میان‌مدت و بلندمدت چگونه است؟
دو اصل مهم که یک سرمایه‌گذار باید به آنها توجه کند این است که سرمایه‌گذاری یک فرایند بلندمدت است. به جزسه گروه دارایی (مسکن، سپرده‌گذاری در بانک، سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه) که دارای بازدهی نقدی هستند، سایر گروه‌های دارایی ارزش دارایی‌ها را نسبت به تورم و نوسانات اقتصادی «هج» می‌‌کنند. با توجه به این اصول، براساس آمار منتشره، سرمایه‌گذاری در بازار سهام بیشترین بازدهی را طی ۳۰ سال گذشته نصیب سرمایه‌گذاران خود کرده است.
پس از سهام، سکه و طلا دومین گروه دارایی با بازدهی بالا و سپس مسکن قرار داشته است. به عنوان مثال در 10 سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ با وجود رکود نسبی بازار سرمایه طی سال‌های ۹۳,۹۵,۹۶ میانگین بازدهی این بازار سالی ۵۵ درصد بوده که نسبت به سایر بازارها بیشترین بازدهی را داشته است. براین اساس، حضور در بازار سرمایه هم منافع ملی و هم منافع شخصی را در بلندمدت تأمین می‌‌کند؛ چرا که سرازیر شدن نقدینگی در سایر بازارها مانند مسکن، طلا و ارز، عملاً به سفته‌بازی کمک کرده و اقتصاد کشور را با مشکل مواجه می‌‌کند. با توجه به وضعیت نرخ تورم در سال‌جاری و نرخ ارز که حتی با وجود توافق در برجام قیمت‌های پایین‌تر از ۲۴ یا ۲۵ را نمی‌توان برای آن متصور شد و از طرف دیگر شاهد رشد کامودیتی‌ها از یک طرف و همچنین حجم نقدینگی نسبت به دو سال گذشته افزایشی بوده، به نظر می‌‌رسد که با سرمایه‌گذاری در این بازار و خرید سهام‌هایی که ارزش ذاتی آنها از ارزش بازاری آنها بیشتر است، در بلندمدت و حتی میان‌مدت این بازار می‌تواند سرمایه‌گذاران خود را راضی و خرسند کند.


آیا جذاب بودن بازارهای موازی، برخی از معامله‌گران حقیقی را برای خروج از بازار دچار وسوسه کرده است؟
اصولاً در شرایطی که برخی ریسک‌ها افزایش پیدا می‌کند، تنها مدیریت ریسک و بازدهی بازارهایی که جذابیت بالایی برای سرمایه‌گذاران پیدا می‌‌کند بازار طلا و ارز است. در گروه دارایی ارز، با توجه به مشکلات قانونی و محدودیت‌های عرضه در بازار ارز بویژه در زمان کنونی، این کلاسه دارایی به عنوان یک رقیب جدی جذب نقدینگی محسوب نمی‌شود و حقیقی‌ها، بازار سکه و طلا را مناسب‌ترین کلاسه دارایی برای سرمایه‌گذاری انتخاب می‌‌کنند. طبیعتاً بازار املاک و مستغلات نیز با توجه به کاهش قدرت خرید مردم و بالا بودن p/r جذابیت چندانی ندارد. از طرف دیگر، پارک نقدینگی در سپرده‌های بانکی یا صندوق‌های با درآمد ثابت نیز با توجه به انتظارات تورمی با ذائقه سرمایه‌گذاران در شرایط کنونی همخوانی ندارد، بنابراین در شرایط کنونی فقط طلا و سهام نسبت به سایر گروه‌ها می‌‌تواند بیشتر مورد توجه باشد. همان طور که اشاره شد با توجه به ابهامات فضای سیاسی، بیشتر سرمایه‌گذاران با رویکرد محافظه‌کاران، بازار سکه و طلا را نسبت به حضور در بازار سرمایه مدیریت ریسک و بازدهی ترجیح می‌‌دهند.


یکی از سیاست‌های بازارساز، عمق‌دهی به بازار است، در شرایط فعلی چه اقدامات مهمی را برای عمق‌دهی به بازار می‌‌توان انجام داد؟
عرضه‌های اولیه و افزایش سرمایه از محل آورده جهت تکمیل طرح‌های توسعه‌ای شرکت‌ها از مهم‌ترین فاکتورها برای عمق‌دهی به بازار به حساب می‌‌آیند. با توجه به شرایط کنونی که خروج حقیقی‌ها از بازار را به دنبال دارد، عرضه‌های اولیه باید مدیریت شده صورت گیرد تا نفس بازار را به شمارش نیندازد. کمک به سرعت بخشیدن به طرح‌های توسعه‌ای شرکت‌ها و افزایش ظرفیت تولید آنها در شرایط کنونی از مهم‌ترین اولویت‌های مدیران جهت رونق بازار خواهد بود.


آیا هنوز هم تردیدهایی در بازار سرمایه وجود دارد، در این صورت، راهکار اعتمادسازی در بازار سرمایه چیست؟
الف)حذف تصمیمات خلق‌الساعه و رویکردهای فانکشنال ب)اقدامات و تصمیمات در نهادهای رگلاتور براساس کار تیمی، بهینه‌کاوی، نگاه فرایندی و بهره‌گیری از دانش و تجربیات گذشته باشد.
به عبارت دیگر، سازمان‌های ما باید سازمان‌های یادگیرنده باشند، ولی متاسفانه این طور نیست. حضور، شناخت و دانش و انتظار مردم از بازار سرمایه نسبت به ۱۰سال گذشته، رشد بسیار خیره‌کننده‌ای داشته، اما سازمان بورس و اوراق بهادار و سایر نهادهای وابسته با وجود تلاش برای حرکت رو به جلو، متناسب با این انتظار بحق مردم، رشد قابل قبولی را تجربه نکرده‌اند؛ نه از منظر زیرساختی و فناوری، نه از منظر سرمایه‌های انسانی و جانشین‌پروری، نه از منظر سازمانی و آیین‌نامه‌ای، نه از منظر حاکمیتی، و نه از منظر دانشی.


عدم پایداری در مدیریت یکی از دلایل اساسی این عقب‌ماندگی است، طی چهار سال گذشته چند مدیر سازمان را تغییر داده‌ایم؟
اگر افراد شایسته را انتخاب می‌‌کنیم، باید فرصت کافی برای اجرای چرخه معروف مدیریتی دمینگ یعنی برنامه‌ریزی، اجرا، ارزیابی، و تعریف پروژه بهبود را داشته باشند. از مدیری که فرصتی برای ارزیابی اقدامات خود نداشته باشد و در کمتر از یکسال تغییر کند، نمی‌توانیم انتظار روند مثبت در رشد سازمان را داشته باشیم .


با توجه به پافشاری شاخص کل در دامنه 1500 آیا این کف‌سازی، مقدمه یک جهش در شاخص کل است؟
شخصاً برای تحلیل‌های تکنیکالی بویژه روی شاخص بورس وزن زیادی قائل نیستم. یک سرمایه‌گذار که بر اساس تحلیل بنیادی (سودآوری‌های آتی، پتانسیل‌ها و طرح‌های توسعه‌ای شرکت) ارزش ذاتی یک سهام را استخراج می‌‌کند و ازطرف دیگر نگاه کوتاه‌مدت به سرمایه‌گذاری نداشته باشد، کمتر تحت تأثیر روند شاخص بورس خود را قرار می‌‌دهد. این‌گونه سرمایه‌گذاران ارزش سهام را در نظر می‌‌گیرند نه قیمت را. اگر هم بخواهند دید نوسانی روی قیمت یک سهام داشته باشند، تحلیل تکنیکال را روی قیمت سهام بنیادی مورد نظر خود اعمال می‌کنند نه روی شاخص؛ چرا که با ریزش شاخص یک سهم خوب و بنیادی می‌‌تواند ریزش نداشته یا ریزش شارپی را برایش متصور نیستیم ضمن اینکه هر ریزشی می‌‌تواند فرصتی برای ورود به آن سهم ارزیابی شود.
نتیجه‌گیری آنکه؛ الف) شاخص بورس خط‌کش درستی برای ورود یا خروج از بازار سرمایه به‌حساب نمی‌آید. ب) نماد‌های شاخص‌ساز با توجه به ریسک‌های سیستماتیک و غیرسیستماتیک چند ماه گذشته تاکنون به اندازه کافی ریزش‌ها را پیش‌خور کرده‌اند و در میان‌مدت تا زمانی که به یک پایداری و کاهش ریسک اقتصادی و سیاسی دست پیدا نکنیم، در همین حدود، اندکی بالا یا پایین شاخص نوسان دارد، ولی در بلندمدت قطعا شاهد رشد خواهیم بود.

مجمع ومهان ۱۴۰۱ | فردا سود مجمع پرداخت می‌شود!

امروز ۲۸ خرداد ۱۴۰۱ مجمع مدیریت ریسک و بازدهی عمومی عادی سالیانه شرکت گروه توسعه مالی مهر آیندگان با حضور ۹۰ درصد سهامداران برگزار شد. نکته بسیار مثبت این مجمع وعده واریز سود یک روز بعد از برگزار مجمع بود. گزارش کامل نبض بورس از این مجمع را بخوانید.

به گزارش نبض بورس، مجمع عمومی عادی سالیانه شرکت گروه توسعه مالی مهر آیندگان با حضور ۹۰ درصد سهامداران، نماینده سازمان بورس، نماینده موسسه حسابرسی و بازرس قانونی و ناظرین به ریاست آقای کریمی به صورت حضوری و آنلاین برگزار گردید، آقای مومن زاده سرپرست شرکت گزارشی از فعالیت شرکت در خصوص سال مالی منتهی به ۲۹ اسفند ۱۴۰۰ به صورت زیر ارائه دادند:

بازدهی بازار‌های مالی در چهار سال اخیر

در ماه‌های اخیر ارزش روزانه معاملات که یکی از معیار‌های مهم شرکت در خصوص تصمیم گیری است رشد پیدا کرده است که نوید روز‌های بهتری را برای بازار سرمایه می‌دهد. در یک دهه گذشته سال‌های ۱۳۹۲، ۱۳۹۸، ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ بازار ۲ ماهه ابتدایی سال را مثبت آغاز کرده که می‌تواند سیگنال مثبتی به بازار باشد.
معیار مهم دیگر میزان سود حاصله و سود تقسیمی شرکت‌های بورسی بوده به طوری که روند سودآوری شرکت‌های بورسی در سال ۱۴۰۰ تقریبا برابر ۵ سال گذشته می‌باشد. سود پیش بینی شده برای سود شرکت‌های بورسی در سال ۱۴۰۱ حدود ۱۰۰۰ هزار میلیارد تومان می‌باشد.

عملکرد مالی شرکت در سال مالی مورد گزارش

مجمع ومهان ۱۴۰۱ | فردا سود مجمع پرداخت می‌شود!

روند درآمدزایی شرکت و سهم آن از درآمد‌های شرکت

سود حاصل از خرید و فروش سرمایه گذاری‌ها (۴۰ درصد).
درآمد سود تضمین شده (۱ درصد).
درآمد سود سهام (۵۹ درصد).
تمرکز شرکت بر درآمد سود سهام بوده به طوری که این مورد می‌تواند کیفیت سود شرکت و جریان ورود نقدینگی به شرکت را افزایش دهد.

وضعیت پرتفوی شرکت

در پرتفوی شرکت وزن برخی از صنایع بیشتر بوده به طوری که ۸ شرکت وزنی ۸۰ درصد از پرتفوی شرکت را دارا هستند و این موضوع مربوط به تابان فردا بوده که در حوزه پتروشیمی فعالت دارد. با تاکید سهامدار عمده مبنی بر خلق ارزش، مقداری تغییر ترکیب در پرتفو صورت خواهد گرفت.

روند معاملات شرکت

مجمع ومهان ۱۴۰۱ | فردا سود مجمع پرداخت می‌شود!

نسبت P/NAV به عنوان یکی از سنجه‌های با اهمیت در شرکت‌های سرمایه گذاری محسوب می‌شود. پایین بودن این متغیر نسبت به میانگین صنعت نشان دهنده عدم توجه سرمایه گذاران به یک شرکت می‌باشد. این نسبت در ماه‌های اخیر بهبود یافته است. P/NAV شرکت ومهان در حال حاضر به ۵۵ درصد رسیده است.

برنامه‌های آتی شرکت

  • شروع فعالیت لیزینگ در سال جاری.
  • تبدیل شرکت صبا تجارت به یک نهاد مالی.
  • گسترش کارگزاری خبرگان سهام.
  • راه اندازی شرکت سبدگردان خدمات صبا تجارت جهت افزایش درآمد شرکت.
  • اقدامات آتی جهت بهبود شرکت
  • طراحی داشبرد مدیریت وجوه.
  • بهبود کسب و کار شرکت‌های فرعی.
  • تعریف ماموریت و چشم انداز برای گروه مالی مهر آیندگان.
  • تامین مالی ارزان جهت توسعه و گسترش حوزه سرمایه گذاری ها.
  • بهبود ساختار پرتفوی شرکت از طریق مدیریت ریسک و تنوع بخشی.
  • توسعه مشارکت سهامداران خرد و حقیقی جهت سرمایه گذاری‌های شرکت.
    انتقال ومهان از فرابورس به بورس.

سوالات مطرح شده در مجمع:

استراتژی سرمایه گذاری شرکت به چه صورت است؟ استراتژی شرکت کم کردن میانگین در روز‌های منفی و خروج در روز‌های مثبت می‌باشد، شرکت بنا دارد سهم‌های حوزه استخراج کانی‌های فلزی را کمتر کرده و به سمت صنعت‌های دارویی، زراعتی و غذایی برود. برنامه دیگر شرکت ورود به شرکت پروژه‌ها و شرکت‌هایی که قبل از مرحله پذیرش قرار دارند می‌باشد.

برنامه شرکت برای انتشار اوراق اجاره چیست؟ موافقت اصولی از سازمان گرفته شد (نزدیک به ۲ هزار میلیارد تومان) و با توجه به اینکه زمان این موضوع در حال اتمام است شرکت در حال مکاتبه برای تمدید بوده و به محض تمدید اقدامات لازم در خصوص انتشار اوراق صورت خواهد پذیرفت. مشاور شرکت لوتوس پارسیان می‌باشد.

در انتها به ازای هر سهم ۶۶۰ ریال سود تقسیم گردید، موسسه حسابرسی کوشا منش به عنوان بازرس قانونی و حسابرس شرکت و موسسه حسابرسی فریوران راهبرد به عنوان بازرس علی البدل انتخاب گردید.

طبق گفته رییس مجمع سود تقسیمی ومهان یک روز بعد از مجمع، پرداخت خواهد شد.

تا وقتی وضع اقتصاد و برجام این است که هست، مردم ترجیح می دهند به جای سرمایه گذاری، دارایی شان را تبدیل به طلا و ارز کنند یا از کشور بیرون ببرند

تا وقتی وضع اقتصاد و برجام این است که هست، مردم ترجیح می دهند به جای سرمایه گذاری، دارایی شان را تبدیل به طلا و ارز کنند یا از کشور بیرون ببرند

روزنامه اعتماد در مصاحبه با مرتضی افقه استاد اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز ، دلیل انباشتن دلارو طلا توسط شهروندان و به کارنگرفتن آن در فعالیتهای اقتصادی را مطرح کرده است.

بخشهایی از مصاحبه را می خوانید:

‌به تازگی سارقان بانک ملی که به صندوق‌های امانات دستبرد زده بودند، دستگیر شدند. در تصاویری که از کشفیات این سرقت بازنشر شده حجم بالایی از دلار، سکه و طلا دیده می‌شود. با در نظر گرفتن اینکه حق هر کسی است که پول و سرمایه خود را به هر نحوی که شده نگهداری کند، اما سوال این است که چرا این ارز و سکه و طلا که به صورت انباشت در بانک‌ها نگهداری می‌شود به سطح جامعه نمی‌آید و برای گردش نقدینگی به کار برده نمی‌شود؟
در شرایطی که کشور دچار بی‌ثباتی‌های زیادی است که در همه ابعاد و اجزای کشور از بی‌ثباتی در قوانین و مدیریت‌ها تا بی‌ثباتی در سیاست‌ها آن را مشاهده می‌کنیم و شرایط کشور به لحاظ اقتصادی حساس است؛ مسلما ریسک سرمایه‌گذاری‌ها نیز به حداکثر رسیده است. اما آنچه معمولا سرمایه‌گذار به عنوان اولین نکته برای سرمایه‌گذاری خود در نظر می‌گیرد، خوشبینی به آینده است. اگر قرار باشد در پروژه‌های مولد سرمایه‌گذاری داشته باشد اغلب به دنبال افقی بلندمدت و باثبات و با سودی حداقل دو دهه‌ای می‌رود، این در حالی است که از بعد از انقلاب تا امروز تقریبا کشور یا با بی‌ثباتی در روابط خارجی همراه بوده یا بی‌ثباتی در روابط داخلی داشته است یا هر دو را با هم تجربه کرده و این امر بسیار منطقی است که هیچ سرمایه‌گذاری علاقه نداشته باشد تا برای بازدهی بلندمدت در ایران سرمایه‌گذاری داشته باشد. ضمن آنکه بخش قابل توجهی از افرادی هم که در طول سه دهه گذشته در ایران سرمایه‌گذاری کرده‌اند به دلیل رانت‌هایی بوده که دولت به آنها می‌داده که این موضوع نیز انگیزه‌ای برای سرمایه‌گذاری عده‌ای شد. اما حالا ریسک ناشی از سرمایه‌گذاری به دلیل شدت بی‌ثباتی‌ها و ناامنی‌ها نسبت به بازدهی سرمایه‌گذاری چه در داخل و چه در خارج بیشتر شده و حتی علاقه‌مندی به رانت‌های دریافتی از سوی دولت هم به صفر رسیده است.
‌در ایران چه چیزی بیشتر از همه مردم را هراسان می‌کند که آنها مجبور می‌شوند برای نگهداری از سرمایه و دارایی نقدی خود به صندوق امانات مراجعه کنند؟
طی دو، سه سال گذشته دیدیم جز آنکه بخش قابل توجهی از سرمایه‌ها در صندوق امانات انبار و از چرخه اقتصاد خارج شده باشد. بخش قابل توجهی از آن به خارج از کشور (ترکیه، امارات و . ) روانه شده و رسانه‌ها نیز در مورد آن بارها هشدار داده‌اند، اخیرا نیز این امر تشدید شده است. این رفتار مردم به لحاظ اقتصادی کاملا منطقی و عقلایی است که برای حفظ دارایی‌های خود تمهیداتی داشته باشند و شاهد آنیم که بخشی از این دارایی‌ها مدیریت ریسک و بازدهی به سمت فعالیت‌های غیرمولد و دلالی می‌رود که آن هم به دلیل زودبازده بودن و پرسود بودن آن و اینکه تحت نظارت هم نیست، است. بنابراین ممکن است معادل همین میزان دارایی در خانه‌ها هم باشد و عده‌ای برای اینکه خانه‌های‌شان را ناامن می‌دیدند و صندوق‌های امانات را ایمن می‌دیدند به صندوق بانک‌ها مراجعه کردند.

‌گفته می‌شود که 25 میلیارد دلار دارایی به صورت ارز نزد مردم خریده و نگهداری می‌شود، چرا این اتفاق افتاده است؟
در دوره احمدی‌نژاد تنش با خارجی‌ها به حداکثر رسیده بود، منتها در آن زمان درآمدهای نفتی در بهترین شرایط بود و چندان رفتار مردم و گریز سرمایه‌ها از اقتصاد مشهود نبود. اما در دوره اخیر با وجود تحریم‌های خارجی دولت جدید که موضعی سرسختانه در قبال امریکا و کشورهای غربی دارد احساس ناامنی را تا حدودی بیشتر کرده است . همین امر باعث شده تا مردم از سرمایه‌گذاران خرد و کلان، ترجیح بدهند پول‌های نقد خود (ریال) را تبدیل به دارایی‌های قابل حمل و ارزشمند کنند که یکی به دلیل حفظ ارزش دارایی‌های‌شان است و دوم به دلیل ناامنی و شرایط خاص منطقه اقدام به این کار می‌کنند.
‌چرا صاحبان پس‌انداز و این دارایی‌های راکد به سرمایه‌گذاری در کشور علاقه‌مند نیستند و ترجیح می‌دهند پول خود را تبدیل به دلار کرده و در بانک نگهداری کنند؟
زمانی که نرخ‌های تورم به دلیل بی‌کفایتی‌ها و بی‌تدبیرها و ناکارآمدی‌های موجود در کشور هر روز افزایش پیدا کرده و ارزش پول ملی به‌ شدت افت می‌کند این رفتار کاملا منطقی است که مردم اعم از مصرف‌کننده و تولیدکننده ریال یا پول ملی خود را هر چه سریع‌تر به دارایی‌های ارزشمند دیگری تبدیل کنند تا هم قابل حمل باشد و هم اینکه ارزش دارایی خود را به گونه‌ای حفظ کنند.
‌لازمه تغییر این رویکرد چیست؟ چگونه می‌توان مردم را ترغیب کرد که مدیریت ریسک و بازدهی سرمایه راکد خود را به گردش بیندازند؟
تنش میان ایران و غرب که حداقل حدود دو دهه است در جریان بوده زمینه بسیار بالایی را به وجود آورده تا مردم به سمت تبدیل دارایی‌های‌شان به طلا و سکه و ارز بروند. این رفتار هم کاملا منطقی است اما اینکه لازمه مدیریت ریسک و بازدهی تغییر این رویکرد چیست باید گفت لازمه آن تنها فراهم کردن بستر سرمایه‌گذاری است . نیازی هم نیست تا مردم را به کاری ترغیب کنند، زیرا مردم که با موعظه برای سرمایه‌گذاری ترغیب نمی‌شوند، بلکه مردم طبیعتا به دنبال سرمایه‌گذاری و افزایش رفاه هستند و زمانی هم که سرمایه‌گذاران ببینند ریسک سرمایه‌گذاری پایین است و بستر سرمایه‌گذاری فراهم شده است و بی‌ثباتی‌ها به حداقل رسیده اقدام به سرمایه‌گذاری می‌کنند و نیازی به ترغیب کردن‌شان نیست . بنابراین برخی حرکاتی که از مسوولان می‌بینیم به عنوان مثال اینکه اخیرا رییس کل بانک مرکزی اعلام کرده ما به اندازه کافی ارز داریم و مدیریت ریسک و بازدهی به نوعی خواستار بهبود بازار با گفتار درمانی شده تا ارز را در بازارکنترل کند اصلا قابل درک نیست، زیرا اگر ارزی موجود هست باید با افزایش عرضه آن در بازار قیمت آن را کنترل کنند. اگر مسوولی سخنی می‌گوید یا وعده‌ای می‌دهد که در عمل انجام نمی‌شود باز هم اعتماد مردم نسبت به مسوولان کم می‌شود و رفتارهای‌شان به سمتی می‌رود که پول و سرمایه‌های خود را از جریان اقتصاد و انتفاع عمومی خارج می‌کنند که این رفتار هم کاملا منطقی است.
‌با توجه به اینکه از یک دهه پیش به این سو شرایط اقتصادی با تشدید تحریم‌ها بدتر شده، وضعیت آینده چگونه خواهد بود؟ آیا باز هم مردم به سمت انباشت دارایی‌های نقدی به صورت ارز و طلا می‌روند؟
متاسفانه در حال حاضر هیچ اتفاق مثبت سیاسی رخ نداده و منطقه با به بن‌بست رسیدن مذاکرات برجام دچار تنش شده و مانورهایی از سوی امریکا مدیریت ریسک و بازدهی به اتفاق کشورهای عربی در منطقه خلیج فارس قابل مشاهده است و همه اینها زمینه نگرانی سرمایه‌گذاران و مصرف‌کنندگان را فراهم کرده است به گونه‌ای که سرمایه‌گذاران سرمایه‌های خود را تبدیل به دارایی‌های ارز و طلا می‌کنند. مصرف‌کنندگان هم خریدهای مازادی انجام می‌دهند که هر دوی اینها منجر به بی‌ثباتی‌های بیشتر در اقتصاد می‌شود.
‌اتفاقی که برای بانک ملی افتاد و سرقتی که رخ داد آیا در نحوه تصمیم‌گیری صاحبان دارایی‌های خرد تاثیری خواهد داشت؟
با توجه به این اتفاقی که برای بانک ملی افتاد خود بانک‌ها هم دیگر مامن خوبی برای سرمایه‌گذاری‌ها نیستند و می‌توانند منجر به فرار از صندوق امانات نیز بشود و حتی این اموال بیشتر از گذشته ممکن است از چرخه اقتصاد خارج شوند و از این پس سرمایه‌ها یا در خانه‌ها نگهداری خواهند شد یا از کشور خارج می‌شوند . اما نکته مهم این است که چرا مردم سپرده ارزی باز نمی‌کنند با مدیریت ریسک و بازدهی وجود آنکه این حجم از ارز در اختیارشان است؟ باید گفت نگران وعده‌های توخالی دولت هستند، چراکه در دوره احمدی‌نژاد به سپرده‌گذاران ارزی به جای ارز، اسکناس ریال آن هم به قیمت دلار دولتی دادند و همین موضوع باعث شد تا مردم نسبت به سپرده‌گذاری در بانک‌ها نیز اعتماد نکنند.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا