استراتژی معامله بر اساس پین بارها

استراتژی معامله بر اساس پین بارها
اگر فکر میکنید این مقاله درباره آموزش یک ستاپ پرایس اکشن است، سخت در اشتباه هستید. این مقاله درباره مطلبی بسیار مهمتر است که در آموزش فارکس (اموزش فارکس)به آن درک ساختار می گویند. اگر هنوز بطور مداوم سودآور نیستید، به خاطر آینده، فرایند آموزشی و طرز تفکرتان، به مطالعه این مقاله ادامه دهید.
در بین تمام مقالات ، محبوبترین آنها که نظرات خوانندگان بیشتری در زیر آنها نوشته شده، به سیستمها یا ستاپهای معاملاتی مربوط میشوند.
به این دلیل که تقریبا همه شما مدام به دنبال یک سیستم بودید که از آن پس با در اختیار داشتن آن، معاملات شما متحول شوند. سیستمی که هر روز و هر هفته بدون هیچ تلاش و کوششی برای شما پول چاپ کند. احتمالا تا کنون چندین و چند سیستم و الگوی معاملاتی را جمعآوری کردهاید، اما هنوز خبری از پول نیست.
آشنا به نظر میرسد؟
اگر پاسخ شما مثبت است، نگران نباشید. ۱۰ سال پیش من هم همینطور بودم.(امینو)
تمام تمرکز و انرژی شما متوجه کشف یک “سیستم” یا “ستاپ پرایس اکشن” برای کسب درآمد است. چیزی که با یک علامت دینگ بگوید بخر و با یک دانگ بگوید بفروش…
البته که هرکسی آرزوی داشتن یک دستگاه خودپرداز را دارد، چه کسی نمیخواهد؟ اما آنچه در ذهن شما میگذرد این است که شما میخواهید معامله کردن برای شما بدون زحمت و ساده باشد، به این معنی که فکر میکنید سه ستاپ ساده تمام مشکلات معاملاتی شما را به یکباره حل میکند و به شما در فهم و درک بازار کمک میکند.
علت اصلی این موضوع دو مساله است که شما را در معاملات دچار مشکل میکند:
۱) این اشتباه رایج که اگر مدیریت سرمایه به خوبی رعایت شود، با داشتن سه ستاپ ساده پرایس اکشن میتوان بطور مداوم سودآور بود.
۲) ناراحت بودن از این مساله که چرا بازار مدام در حال تغییر است و خیلی مرتب در ستاپ معاملاتی شما حرکت نمی کند.
در این مقاله به مورد اول میپردازیم.
سه ستاپ ساده؟ واقعا؟
این تفکر کاملا اشتباه است که اگر در مورد پین بارها و کندلهای داخلی و سیستم حرکات جعلی مطالبی یاد بگیرید و مدیریت سرمایه را رعایت کنید، قطعا به درآمد میرسید.این اشتباه است که فکر کنید براحتی چهار پترن پرایس اکشن را متوجه میشوید و میتوانید با آن معامله کنید.
چطور ممکن است در بازاری که معاملهگران بسیاری را با گرفتن سرمایه آنها به زانو درآورده و به گریه و زاری واداشته، بتوان با سه ستاپ ساده و مدیریت سرمایه مناسب به درآمد مستمر رسید.
اگر اینطور است، چرا همه مردم دنیا همین کار را انجام نمیدهند؟
اگر چنین راهحلهای سادهای در دسترس هستند، چرا بانکها هزاران دلار پول و ماهها و سالها زمان برای آموزش و تربیت معاملهگران سرمایهگذاری میکنند؟
برنامهنویس تیم ما اخیرا در یک کنفرانس الگوریتم شرکت کرده بود که در آنجا چند نفر از سرمایهگذاران صندوقهای پوشش ریسک حضور داشتند. او گفت آنها صدها هزار دلار هزینه میکنند تا الگوریتمهای خود را هر ۱۲-۲۴ ماه یکبار مجددا برنامهنویسی کنند تا به این طریق بتوانند در بازار رقابت کنند.
چرا باید این کار را انجام دهند وقتی میتوانند تنها با اطلاع از پین بارها و کندلهای داخلی و سیستم حرکات جعلی موفق شوند؟ آیا همین راه حل موجود راحتتر نیست؟
معاملهگران مبتدی دوست دارند بشنوند که بازار را میتوان تا حد سه ستاپ پرایس اکشن سادهسازی کرد و اینکه تنها لازم است در جهت روند معامله کنید و مدیریت سرمایه را رعایت کنید. این همه فقط باعث میشود همچنان در رویا و آرزو باقی بمانید، اما واقعیت هیچ وقت به این شکل نیست.
به این خاطر است که همیشه تاکید داشتم که باید یاد بگیرید که رفتار قیمت (پرایس اکشن) را در لحظه بخوانید، و اینکه نمیتوان به یک سیستم به تنهایی تکیه کرد. بله، کندل پین بار میتواند روش بسیار خوبی در موقعیتهای مختلفی از پرایس اکشن باشد. اما همواره باید از آن در “ساختار” استفاده کرد.
بازار را بصورت پترن پترن و تکه تکه مشاهده نکنید.بلکه باید ساختار حرکتی آنرا درک کرده و از اصول پیروی کنید.
دو سناریو
برای اینکه این مطلب را خوب روشن کنم، دو سناریوی زیر را در نظر بگیرید:
۱) یک پین بار صعودی پس از یک روند طولانی شکل میگیرد. در پایان این روند یک کندل کامل ایجاد میشود و در ادامه در یک سطح حمایتی کلیدی و مهم، الگوی کف W شکل را تشکیل میدهد. این پین بار که به صورت صعودی بسته شده و در کف دوم این الگو شکل گرفته، به اندازه ۳ پیپ به داخل این دو کف نیز نفوذ کرده است. آیا اگر یک حرکت اصلاحی به سمت کف دو قلو ایجاد شود، من وارد معامله خرید میشوم؟
موقعیت را میبینم و وارد معامله خرید میشوم. پین بار یک ستاپ خیلی خوب و نشانه مناسبی از پرایس اکشن برای من بود. اما به یاد داشته باشید که پین بارها میتوانند علت و معلول جریان سفارشات باشند.
حال سناریوی دیگری از پین بار داریم …
۲) از دید پرایس اکشنی، نمودار قیمت در طول دو روز گذشته به اندازه ۱۰۰۰ پیپ نزول کرده است. سپس در وسط بازار توکیو یک پین بار کوچک در تایم فریم ۴ ساعته شکل میگیرد مانند همان پین باری که در مثال قبل با آن وارد خرید می شدیم و به صورت صعودی بسته میشود. حال آیا من در این نقطه به انتظار برگشت و تغییر جهت قیمت وارد معامله خرید میشوم؟ خیر!
ساختار!
شما باید به این درک برسید که مشکل از پین بار نیست. این کندل در عین حال که میتواند سیگنال بسیار قدرتمندی باشد، ممکن است منجر به ضرر و زیان نیز بشود.
اما تفاوت این دو در چیست؟
این مطلب ربطی به مدیریت سرمایه، معامله در جهت روند یا روانشناسی شما ندارد.
بلکه به ساختاری مربوط است که این کندل در آن شکل میگیرد. اما به منظور درک این اختلافات، باید یاد بگیرید رفتار قیمت را در لحظه بخوانید و اینکه در گذشته در نزدیکی این سطوح چه واکنشهایی داشته است. این ساختاری است که شما باید نحوه خواندن و فهمیدن آن را بیاموزید.
مهمترین مساله این است که شما باید یاد بگیرید اصالت منطقه پرایس اکشنی که در آن هستید را بدرستی درک کنید.این موضوع بسیار مهمی است که در دوره پرایس اکشن به شما یاد می دهم (امینو)
یادگیری غیرفعال در برابر یادگیری فعال
منفعلانه نشستن و روزها را به انتظار ظهور سه ستاپ ساده پرایس اکشن سپری کردن، معامله کردنی غیر فعال و کسل کننده است. و این استراتژی معامله بر اساس پین بارها استراتژی معامله بر اساس پین بارها کسالت در روند یادگیری شما اختلال ایجاد میکند.
اگر در طول هفته تنها میتوانید یک ستاپ معاملاتی پیدا کنید، در این صورت به خوبی جستجو نمیکنید، چرا که ستاپهای خیلی بیشتری وجود دارند.
شما به صورت پویا و فعال یاد نمیگیرید، در حالیکه شما نیاز به یادگیری فعال دارید. در شرایط یادگیری فعال، شما با منابع آموزشی و سطح دانش فعلی خود درگیر میشوید و آن را اجرا میکنید. در حالت یادگیری غیر فعال، شما با آموختههای خود درگیر نمیشوید و نمیبینید در لحظه به چه صورت عمل میکنند. باید از بازار که مانند چرخه بازخورد عمل میکند یاد بگیرید.
اگر در گوشهای به انتظار سه ستاپ ساده خود مینشینید، وقت خود را تلف میکنید. شما میتوانید تلاش کنید، مطالعه کنید و در بازار شرکت کنید و به این طریق است که فرایند یادگیری تسهیل میشود.
من تنها به یادگیری کندلها و سپس معامله کردن با آنها نپرداختم. بلکه دهها ساعت برای مطالعه انواع کندلها وقت صرف کردم تا اختلافات بین آنها را متوجه شوم و ببینم قیمت پس از هر یک از آنها به چه صورت رفتار کرده است.
اینکه چطور هر یک از آنها تشکیل میشوند، اندازه آنها در مقایسه با کندل قبلی چقدر است، نسبت به کندل قبلی، در طول روند، نزدیک میانگین متحرک نمایی (EMA) با دوره ۲۰، نسبت به رفتار قیمت در آن محدوده، سطوح حمایت و مقاومت وغیره، در چه موقعیتی شکل گرفته است.
من مثل یک ربات به محض مشاهده پین بارها وارد معامله نمیشوم. بلکه با آنها داخل یک ساختار معامله میکنم و همین باعث موفقیت من میشود. اینکه بتوانم رفتار قیمت را در لحظه بخوانم و ببینم بازار در گذشته به سطوح فعلی چگونه واکنش نشان داده است.
یکی از شاگردان
چند وقت پیش یکی از شاگردان من مطلبی در این زمینه برای من نوشت:
“اکنون به مرحلهای رسیدهام که میدانم میخواهم معاملهگری تماموقت شوم. کاملا معتقدم که استراتژیها، مدلها و روشهایی که در طول این دوره آموزشی به ما آموزش داده شد، میتوانند باعث سودآوری ما شوند. چرا که من هر روز از آنها استفاده میکنم و سبب معاملات سودآور و موفقی میشوند.
در حال حاضر دیگر فقط به محض دیدن یک پین بار یا بعضی سیگنالهای دیگر وارد معامله نمیشوم، چرا که دیگر همانطور که استاد در دورههای خود در این مورد صحبت میکند، رفتار قیمت را درک میکنم. دقیقا مانند آنچه او در زمان شکست سطوح، تحلیل پرایس اکشن چارتها و تریدهای لایو و غیره انجام میداد.
باور دارم که میتوانیم از این استراتژیها استفاده کنیم و درآمد داشته باشیم. اما در صورتیکه شروع به خوانش و درک رفتار قیمت حول این ستاپهای معاملاتی متفاوت نکنیم، هیچگاه معاملهگر نخواهیم شد.”
وقتی این نوشته را خواندم، فقط لبخند زدم. این شخص کاملا متوجه مطالبی که سعی در آموزش و انتقال آنها داشتم شده است. او متوجه شده است که پترنها، کندلهای داخلی و سایر روشهای دیگر همگی هدفی دارند. اما هیچکدام مسیر و وسیله رسیدن به معاملات سودآور نیستند.
اگرچه هر یک از این پترنها و تکنیکها اطلاعات زیادی درباره جریان سفارشات پرایس اکشن در اختیار قرار میدهند، اما او پی برده است که هر دو مورد علت و معلول یکدیگر هستند. به این معنی که متوجه است گاهی اوقات آنها علت ایجاد جریان سفارشات، و بعضی اوقات معلول و نتیجه جریان سفارشات هستند. نمیتوان به سادگی گفت این دو مستقل از یکدیگر هستند.
این نوشته همچنین نشان میدهد که او زمان خود را صرف خواندن رفتار قیمت در لحظه میکند تا به این طریق متوجه شود چه نوع از جریان سفارشات میتوانند منجر به چنین رفتاری از قیمت شوند. او بطور منفعلانه در انتظار ستاپها نمیماند که بعد مانند یک سیستم خودکار به معامله ورود کند. او به این درک و فهم رسیده است که این ستاپها باید در ساختار حرکت قیمت مورد بررسی قرار گیرند.
خلاصه
روزهای خود را به انتظار شکلگیری ستاپها تلف نکنید. متوجه باشید که یک ستاپ ساده نمیتواند برای شما سودآور باشد و همچنین باعث درک شما از پرایس اکشن نمیشود. اگر اینطور بود، همه مردم وارد این حرفه میشدند و تمام بانکها و صندوقهای مالی صرفا به آموزش همین مطالب مختصر میپرداختند.
بدانید که معامله کردن با پرایس اکشن به معنای یادگیری خوانش رفتار قیمت در لحظه است. یعنی باید بطور فعال و مصمم یاد بگیرید.
بدانید که ستاپهای پرایس اکشن، ابزار بسیار ارزشمندی هستند، اما باید در داخل ساختار مورد بررسی قرار گیرند. بایستی یاد بگیرید که هر نوع از جریان سفارشات، منجر به چه رفتار قیمتی میشود و اینکه چطور با آن جریان سفارشات معامله کنید.
امیدوارم این مقاله که تا حدود زیادی بیانگر نوع آموزش در دوره پرایس اکشن امینو است برای شما مفید بوده باشد و در دیدگاه شما نسبت به درک پرایس اکشن و فرایند یادگیری شما تغییراتی ایجاد کند.
استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک
وقتی نوبت به معاملات قیمت میرسد، یافتن فرصتها در بازار با جستجوی الگوهای شمعی یکی از بهترین راهها برای انجام آن است. کندلها نشاندهنده قیمت هستند و تمام نقاط داده را در یک نگاه نشان میدهند. استراتژیهای معاملاتی کندل استیک شامل تعیین زمان ورود به بازار بر اساس الگوهای احتمال استراتژی معامله بر اساس پین بارها بالا و مدیریت معامله بر اساس برخی قوانین از پیش تعیین شده است که با سیاست مدیریت پول شما مطابقت دارد. با ما همراه باشید تا شما را با چند نمونه از استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک آشنا کنیم.
از زمانی که معاملهگران ژاپنی، کندل استیک را با ترکیب قیمتهای باز، بالا، پایین و بسته توسعه دادند، معاملهگران تعدادی الگو را شناسایی کردند که فرصتهای معاملاتی با احتمال بالایی را ارائه میدهند. الگوهای شمعدان در اندازهها و شکلهای مختلف وجود دارند. برخی از الگوها یک شمعی و برخی دو یا سه شمعی هستند.
با این حال، همه الگوها بهترین نرخ برد را در فارکس ارائه نمیدهند. ما در اینجا شش الگوی شمعدانی مهم را که واقعاً در فارکس کار میکنند معرفی خواهیم کرد. بیایید ببینیم که چگونه میتوانید از شناسایی این الگوها سود ببرید و استراتژیهای معاملاتی خود را در اطراف آنها توسعه دهید.
استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک: الگوی معکوس نوار پین
نوار پین مؤثرترین راه برای تجارت مبتنی بر کندلهاست. زیرا این این الگو تمایل به ایجاد تنظیمات معاملاتی با احتمال زیاد قیمت دارد. زمانی که قیمت در یک بازه زمانی واحد، بالا یا پایین میرود، الگوی نوار پین تشکیل میشود، اما قیمت بسته شدن در حد شمع قبلی باقی میماند.
در شکل فوق، دو پین بار، یکی صعودی و دیگری نزولی را مشاهده میکنید. استراتژی معاملاتی که بر اساس نوار پین تنظیم میشود به این صورت است که شما باید منتظر بمانید تا قیمت به ترتیب بالاتر یا پایینتر از بالا یا پایین را بشکند. در این صورت وارد بازار میشوید. بعد از ورود به معامله میتوانید به دنبال سطوح حمایت و مقاومت بعدی باشید تا هدف سود اولیه خود را استراتژی معامله بر اساس پین بارها پیدا کنید. اگر یک معاملهگر کوتاه مدت هستید، میتوانید به سادگی نسبت پاداش به ریسک 3:1 یا هر نسبت دیگری که مناسب شماست را به عنوان هدف در نظر بگیرید.
با این حال، هنگامی که نوار پین را در اوج یا کف یک روند پایدار پیدا میکنید، بدانید نشاندهنده معکوس شدن روند غالب است. از این رو، دنبال کردن موقعیت فروش میتواند یک استراتژی خوب باشد. زیرا سود شما را در بلندمدت به حداکثر میرساند. البته به شرطی که حد ضرر را رعایت کنید.
استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک: الگوی انگولفینگ صعودی و نزولی
یکی دیگر از استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک، استراتژی بر اساس الگوی انگولفینگ صعودی و نزولی است. درست مانند نوار پین، الگوی شمعدانی انگولفینگ نیز نشانه معکوس شدن روند غالب است.
در شکل فوق، میبینیم که یک کندل نزولی بزرگ، کندل قبلی، کوچکتر و صعودی را در بر گرفته است. این یک انگولفینگ نزولی است. اگر یک دستور توقف فروش را چند پیپ زیر پایینترین کندل انگولفینگ قرار داده و ناحیه محوری بعدی را به عنوان هدف در نظر میگرفتید، میتوانستید یک معامله با نسبت پاداش به ریسک مناسبی را تجربه کنید.
در حالی که بهتر است به دنبال الگوهای شمعدانی Engulfing در بالا یا پایین روند برای سیگنالهای معکوس باشید، میتوانید آنها را در یک بازار محدودتر نیز مورد استفاده قرار دهید. این شمعدانها اغلب در بالا یا زیر یک محدوده ظاهر میشوند و شما میتوانید با این الگوها معاملات خوبی داشته باشید.
از آنجا که شمعهای انگولفینگ معمولا طولانیتر از نوارهای پین هستند، اندازه حد ضرر شما باید نسبتاً زیاد باشد. یکی از راههای کاهش این مشکل، ترسیم فیبوناچی اصلاحی بر اساس بالا و پایین خود نوار درگیر و تعیین حد ضرر در سطح فیبوناچی است.
استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک: میلههای داخلی برای تشخیص برگشت و ادامه روند
اکثر استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک برای تشخیص معکوس شدن روند یا ادامه آن مناسب هستند. با این حال، آن دسته از الگوها که بسته به جایی که در نمودار شکل میگیرند، میتوانند هر دو را نشان دهند اهمیت بیشتری دارند. میله داخلی مانند میلهای است که ارتفاع و قیمت پایین آن کمتر از میله قبلی است و در بالا و پایین نوار قبلی قرار میگیرد. با این حال، به خاطر داشته باشید که معامله با این موارد به این معنی است که باید منتظر بمانید تا قیمت به ترتیب تا بالاتر یا پایینتر از بالا یا پایین نوار قبلی (نوار طولانیتر) برود.
در شکل فوق، میبینیم که بعد از میله صعودی بزرگ، دو میله کوچکتر در بالا و پایین میله بزرگ قبلی تشکیل شده است. میلههای داخلی مانند اینها میتوانند از یک میله واحد تا چندین مورد متغیر باشند و واقعاً فرقی نمیکند که این میلههای داخلی صعودی یا نزولی هستند. تا زمانی که این میلههای کوچکتر از بالا یا پایین میله بزرگتر عبور نکنند، این به عنوان یک الگوی نوار داخلی معتبر در نظر گرفته میشود.
هنگامی که میبینید قیمت به بالای استراتژی معامله بر اساس پین بارها میله بزرگتر میرسد، که اغلب به آن نوار مادر میگویند، نشانه شروع یک معامله حرکتی است. در شکل 3، شکست بالای نوار مادر باعث ایجاد یک روند صعودی شده است.
با این حال، اگر این الگوهای درون نوار را در طول یک روند قوی پیدا کنید، میتواند ادامه روند را نیز نشان دهد. در هر صورت، باید حد ضرر خود را در بالای یا پایین نوار مادر تنظیم کنید. اگر استراتژی مدیریت پول شما مستلزم استاپ ضرر کمتری است، تنظیم تهاجمی حد ضرر، بالاتر یا کمتر از محدوده میلههای داخلی نیز میتواند استراتژی خوبی باشد. با این حال، بسیار خطرناک است و اگر شما یک معاملهگر مبتدی هستید، بهتر است حد ضرر را در اطراف نوار مادر تنظیم کنید.
استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک: الگوی دوجی، سیگنال بلاتکلیفی
الگوی دوجی یکی دیگر از استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک است. یک الگوی دوجی زمانی تشکیل میشود که قیمتهای باز و بسته شدن تقریباً یکسان باشد. با این حال، ممک است یک یا دو پیپ بین این دو قیمت تفاوت وجود داشته باشد. البته Doji انواع مختلفی دارد که بر اساس آن جهتی که قیمت ابتدا حرکت کرده و سپس معکوس شده است تعیین میشود.
به عنوان مثال، اگر بالا و پایین در فاصله مساوی از قیمتهای باز و بسته قرار بگیرند، به آن ستاره دوجی میگویند. اگر قیمت بالا و پایین شود اما به قیمت باز برگردد، به ترتیب Gravestone و Dragonfly Doji در نظر گرفته میشود. این دو الگو شبیه حرف T و حرف T معکوس هستند و سیگنالهای صعودی و نزولی به شمار میروند.
پرایس اکشن در بورس چیست؟ الگوهای پرایس اکشن
یکی از روشهای مورد استفاده برای پیشبینی قیمت سهام، تحلیل تکنیکال است. در استراتژی معامله بر اساس پین بارها این مطلب سعی داریم یکی از استراتژیهای معاملاتی کاربردی در این روش تحلیلی را شرح دهیم. پرایس اکشن یک تکنیک معاملهگری و تحلیل بازار است که تنها بر اساس تحرکات واقعی قیمتی مورد استفاده قرار میگیرد. پرایس اکشن در واقع تلاش میکند نظم حاکم بر بازار را به روشی بهتر نشان دهد تا معاملهگر با ترکیب نوسانات قیمتی، حجم معاملات و الگوهای نموداری تصمیم بگیرد کدام معامله را انجام دهد.
استراتژی پرایس اکشن چیست؟
همان طور که اشاره کردیم، پرایس اکشن روشی است که تحرکات قیمتی بازار را بررسی میکند. یکی از مزیتهای این روش این است که در هر بازاری قابل استفاده است. البته ذکر این نکته نیز ضروری است که برای استفاده از استراتژی پرایس اکشن، باید درک بالایی از بازار داشته باشیم.
در هر نمودار و چارتی، اطلاعات فراوانی وجود دارد که با استفاده از آنها میتوان روند حرکت سهام را پیشبینی کرد. به جای استفاده از اندیکاتورهای پیچیده تکنیکالی و استراتژی معاملاتی، میتوان تنها از تحرکات قیمتی استفاده کرد. زمانی که خود را از اندیکاتورها خلاص کنیم تنها چیزی که باقی میماند قیمت است. اگر مدت زیادی است که با اندیکاتورها تحلیل کردهاید، شاید رها کردن آنها سخت باشد اما آشنا شدن با پرایس اکشن دریچهای جدید برای تحلیل سهام به روی شما باز میکند. برای معامله از طریق پرایس اکشن لازم است با استراتژیهای کاربردی آن آشنا شویم.
مفاهیم اولیه
قبل از معرفی الگوهای معامله پرایس اکشن لازم است به توضیح چند مفهوم مهم بپردازیم:
کندل استیک (الگوهای شمعی)
الگوهای شمعی، الگوهای کوتاهمدتی هستند که برای پیدا کردن حد ضرر و حد سود به کار میروند. شکل زیر ساختار یک کندل استیک را به شما نشان میدهد:
نکته اصلی برای در نظر گرفتن الگوهای شمعی این است که هرکدام حاوی اطلاعات قابل اتکا و پیام مهمی هستند و باید به لایههای نهفته موجود در این نمودارها دقت کرد.
روند صعودی، نزولی و خنثی
روند صعودی سادهترین شکل در نمودارها است و قطعا شما به عنوان یک معاملهگر با این روند آشنا هستید. یک روند صودی زمانی ایجاد میشود که گروهی از الگوهای شمعی شروع به گسترش به سمت بالا و راست نمودار کنند.
روندهای نزولی برای بسیاری از معاملهگران مطلوب نیستند و بر خلاف روند صعودی حرکت میکنند.
روند نزولی در الگوهای شمعی
در بازارهایی با روند خنثی بیشترین احتمال از دست دادن پول وجود دارد زیرا انتظارات شما با روند بازار همسو نیست. در این حالت همچنین کسب بازدههای زیاد هم غیر محتمل است. مهمترین نکتهای که باید در این شرایط بازار در نظر داشته باشید این است که در پایین محدوده بخرید و در بالای آن بفروشید.
انواع استراتژی پرایس اکشن چیست؟
حال که با مفاهیم اولیه آشنا شدیم، میتوانیم به بررسی استراتژیهای معامله از طریق پرایس اکشن بپردازیم:
الگوی کندل بازگشتی (Reversal Bar Pattern)
الگوی کندل بازگشتی صعودی: قیمت lowکندل پایینتر از کندل قبلی است و کندل دوم در قیمت بالاتری بسته میشود.
الگوی کندل برگشتی نزولی: قیمت high کندل بالاتر از کندل قبل است و کندل دوم در قیمت پایینتری بسته میشود.
در الگوی صعودی، قیمت low کندل قبل به عنوان حمایت عمل میکند و باید به اندازهای قوی باشد و قیمت را به اندازهای بالا ببرد که بالاتر از قیمت بستهشده کندل قبلی، بسته شود.
در الگوی نزولی، قیمتhigh کندل قبل به عنوان مقاومت عمل میکند و به اندازهای باید قوی باشد تا بتواند قیمت را پایین بیاورد که از قیمت بستهشده کندل قبلی پایینتر بسته شود.
چگونه بر اساس این الگو معامله کنیم؟
- خرید در بالای کندل صعودی در روند صعودی
- فروش در پایین کندل نزولی در روند نزولی
کندل بازگشتی کلیدی (Key Reversal Bar)
الگوی کندل بازگشتی کلیدی صعودی: در این الگو کندل زیر قیمت low کندل قبل باز میشود و بالای قیمت high آن بسته میشود.
الگوی کلیدی بازگشتی نزولی: در این الگو کندل بالای قیمت high کندل قبل باز و پایین قیمت low کندل قبل بسته میشود. این الگو یک بازگشت واضح را نشان میدهد.
کندل بازگشتی کلیدی یک شکاف قیمتی دارد. شکاف قیمتی نزولی یک نیروی قدرتمند به سمت پایین است. زمانی که بازار این نیروی نزولی را با قدرت رد میکند، نشان میدهد که بازار تمایل به بازگشت دارد.
در مقابل زمانی که یک شکاف صعودی به یک مقاومت میرسد، بازار تمایل دارد به روند نزولی بازگردد. در واقع یک الگوی بازگشتی کلیدی یک قدرت برگشتی است که بازگشت بازار را نشان میدهد.
چگونه بر اساس این الگو معامله کنیم؟
- خرید در بالای کندل بازگشتی کلیدی
- فروش در پایین کندل بازگشتی کلیدی
کندل درمانده (Exhaustion Bar)
الگوی درمانده صعودی با یک شکاف نزولی آغاز میشود. سپس قیمت به سمت بالا حرکت میکند و در نزدیکی بالای کندل قبل بسته میشود. الگوی درمانده نزولی با یک شکاف قیمتی صعودی باز میشود و سپس قیمت به سمت پایین میرود و در نزدیکی پایین کندل قبل بسته میشود. در هر دو مورد شکاف قیمت کامل نمیشود. همچنین در این الگو حجم معاملات بسیار زیاد میشود.
همان طور که از نام این الگو مشخص است، کندل درمانده خستگی و درماندگی بازار را از روند گذشته نشان میدهد. بعد از این که بازار از نزول خسته شد، صعود قدرت پیدا میکند و بالا میرود. همچنین زمانی که از صعود خسته میشود، بازار به سمت پایین میرود.
چگونه بر اساس این الگو معامله کنیم؟
- خرید در بالای کندل صعودی درمانده
- فروش در پایین کندل نزولی درمانده
الگوی پین بار (Pin Bar)
در الگوی پین بار صعودی، دم پایین کندل بیشترین اندازه را دارد. در الگوی پین بار نزولی، دم بالا بیشترین اندازه کندل را دارد.
این الگو بینی پینوکیو را نشان میدهد و با دم بلند، حمایت یا مقاومت پیش رو را میشکند تا معاملهگران را به دروغ وارد معامله کند.
چگونه بر اساس این الگو معامله کنیم؟
- خرید در بالای پین بار صعودی وقتی که از حمایت باز میگردد.
- فروش در پایین پین بار نزولی وقتی که از مقاومت باز میگردد.
الگوی دو کندل بازگشتی (TwoBar Reversal)
الگوی دو کندل بازگشتی صعودی یک کندل نزولی است که بعد از آن یک کندل صعودی قوی قرار داد. الگوی دو کندل بازگشتی نزولی یک کندل صعودی قوی است که بعد از آن یک کندل نزولی قوی وجود دارد. این الگو از دو کندل قوی که برخلاف هم هستند تشکیل میشود. همه الگوهای دو کندل بازگشتی یک مشخصه دارند. بازگشت از یک حمایت با الگوی صعودی و یا بازگشت از مقاومت با یک الگوی نزولی.
چگونه بر اساس این الگو معامله کنیم؟
- خرید در بالاترین نقطه کندل دوم در حالت صعودی
- فروش در پایین نقطه کندل دوم در حالت نزولی
سه کندل بازگشتی (ThreeBar Reversal)
الگوی سه کندل بازگشتی صعودی:
_ یک کندل نزولی
_ یک کندل با سقف و کف پایینتر
_ یک کندل صعودی با کف بالاتر که بالاتر از کندل قبلی بسته میشود.
الگوی سه کندل بازگشتی نزولی:
_ یک کندل صعودی
_ یک کندل با سقف و کف پایینتر
_ یک کندل نزولی با سقف پایینتر که پایینتر از کندل قبل بسته میشود.
الگوی سه کندل بازگشتی یک نقطه بازگشت را نشان میدهد و در مقایسه با سایر الگوهای بازگشتی، به علت وجود کندل سوم، برای تایید روند حالت محافظهکارانه و قطعیت بیشتری را دارد.
چگونه بر اساس این الگو معامله کنیم؟
- خرید در بالای آخرین کندل در حالت صعودی
- فروش در پایین آخرین کندل در حالت نزولی
پولبک سه کندل (ThreeBar Pullback)
پولبک سه کندل صعودی: سه کندل متوالی نزولی در یک پولبک صعودی
پولبک سه کندل نزولی: سه کندل متوالی صعودی در یک پولبک نزولی
شناسایی این الگو به آسانی انجام میشود. زمانی که بازار در روند خود حرکت میکند، نگه داشتن یک پولبک مخالف روند سخت است. بنابراین بعد از پولبک سه کندل الگو به روند خود ادامه میدهد. یک توقف کوتاه و ادامه روند صورت میپذیرد.
چگونه بر اساس این الگو معامله کنیم؟
- خرید در بالای کندل صعودی بعد از سه کندل متوالی نزولی
- فروش در پایین آخرین کندل در حالت نزولی
الگوی کندل داخلی (Inside Bar)
یک الگوی کندل داخلی کاملا در محدوده کندل قبل از خود قرار میگیرد. به عبارت دیگر کندل دوم قیمت low و high کمتری دارد. این الگو محدوده و نوسان قیمت دارد. یک توقف در سطح قیمت وجود دارد و در هیچ دو طرف قدرت روند کاملی ندارد.
چگونه بر اساس این الگو معامله کنیم؟
- خرید زمانی که الگو از پایین یا بالای کندل دوم شکسته میشود.
- فقط در جهت روند بازار (خرید یا فروش) وارد معامله شویم.
- منتظر شکست الگوی درون کندلی باشیم و در شکست آن معامله کنیم.
الگوی کندل خارجی (Outside Bar)
الگوی کندل خارجی مخالف الگوی کندل داخلی است. کندل دوم در این الگو باید از محدوده کندل قبل خود بیشتر باشد. به این معنی که قیمت low و high بیشتری داشته باشد. در این الگو یک محدوده قیمتی و نوسانی کوتاهمدت وجود دارد و قدرت را در دو طرف الگو نشان میدهد. در اغلب موارد این که روند صعودی پیروز میشود یا روند نزولی مشخص نیست و تنها میتوان از نوسان بازارمطمئن بود.
چگونه بر اساس این الگو معامله کنیم؟
منتظر شکست الگوی کندل خارجی و محو شدن آن باشیم (مخصوصا آنهایی که کندل دوجی را نشان میدهند یا مخالف روند حرکت میکنند).
این الگو دارای ۷ کندل است. اگر آخرین کندل کوچیکترین کندل متوالی باشد، یک الگوی NR7 تشکیل میشود. سایر کندلها دارای قیمت های high و low متفاوتی هستند. همانند الگوی کندل داخلی این الگو نیز کاهنده نوسانات است. با ظاهر شدن ۷ کندل به جای یک کندل در الگوی کندل داخلی، الگوی NR7 یک نشانه قوی از کاهش نوسان است.
اگرچه الگوی کندل داخلی هیچ نشانهای از قدرت در دو طرف را نشان نمیدهد، الگوی NR7 ممکن است به جهت بالا یا پایین حرکت کند. در چنین مواردی این الگو یک حمایت قیمتی با کاهش نوسان نشان میدهد.
همان طور که بازار بین محدوده انقباض و انبساط قیمت نوسان میکند، الگوی NR7 به ما هشدار میدهد که از هیجان روندها دوری کنیم.
چگونه بر اساس این الگو استراتژی معامله بر اساس پین بارها معامله کنیم؟
- خرید در بالای شکست ایجاد شده الگو در روند صعودی
- فروش در پایین شکست ایجاد شده در روند نزولی
سخن آخر
حال که با استراتژیهای معاملاتی پرایس اکشن آشنا شدیم، باید به این موضوع توجه کنیم تنها یادگیری این استراتژی برای انجام معاملات کافی نیست. در نظر گرفتن شرایط بازار و بررسی عوامل تاثیرگذار دیگر نیز ضرورت دارد و نمیتوان تنها به نتایج حاصل از تحلیل کندلها اکتفا کرد.
الگوی پین بار چیست
الگوی پین بار جزو انواع کندل استیک است که بهوفور در نمودارهای شمعی دیده میشود. این الگو اطلاعات مفیدی را در مورد وضعیت بازار در اختیار تریدرها قرار میدهد.
برای همین بهعنوان یک سرمایهگذار باید تلاش کنید تا با این الگو و اطلاعاتی که در اختیارتان قرار میدهد بیشتر آشنا شوید.
ما این مقاله را به بررسی الگوی کندل پین بار اختصاص دادهایم تا به طور عمیق با مفهوم آن آشنا شوید.
اندیکاتور الگوی پین بار در نمودارهای شمعی
در بسیاری از چارتها و نمودارهای مربوط به نوسانات قیمت ارزهای دیجیتال شاهد پین بار بودهاید، بااینوجود شاید فکر نمیکردید الگویی که به آن نگاه میکنید یک پین بار است.
“یک پین بار با در دو سمت خود فتیلههایی دارد که یکی از آنها بزرگتر از دیگری است و باعث تمایز پین بار در نمودار کندل استیک از دیگر میلهها میشود.”
اگرچه مشخصه اصلی پین بار بخشهای انتهایی آن است که بهصورت فتیله است. اما قاعده مهمی که به شما کمک خواهد کرد تا به طور دقیق به مکانیابی پین بار بپردازید این است که فتیله یا دنباله بلند متعلق به کندل باید بیش از دو سوم اندازه کل میله را به خود اختصاص داده باشد.
بسیاری از تریدرها با استفاده از یک برنامه کامپیوتری با بررسی اندازه دنباله میله در نمودار کندل استیک موفق به یافتن پین بار میشوند.
اندیکاتور پین بار در نمودارهای شمعی
دلیل استفاده از نام pin bar برای این الگو
ممکن است تصور کنید که استفاده از نام pin bar برای این الگو به دلیل شکل سوزن مانند فتیله کندل در نمودار شمعی است.
این درست است که pin در زبان انگلیسی به معنی سوزن یا میخ کوچک است، اما در واقع کلمه پین pin کوتاه شده کلمه پینوکیو Pinocchio است که توسط یکی از متخصصان بازارهای مالی در کتاب تحلیل تکنیکال برای این الگو انتخاب شده است.
الگوی پین بار چگونه ایجاد میشود؟
مهمترین دلیل وقوع پین بار را فشار بازار در جهت مخالف برای ریورس تغییر لحظهای قیمتها در بازار است.
شکلگیری الگوی پین بار در نوع خود بسیار جالب است:
قبل از این که الگو کامل شود، بسیاری شاهد یک کندل دارای بدنه اصلی بزرگ هستند که در جهت ترند در حال حرکت است، اما خیلی زود بخش اعظم بازار نسبت به ترند جدید ایجاد شده واکنش نشان میدهند و باعث یک ریورسال پرقدرت برای بازگرداندن بازار به قیمت قبل میشوند. پس از واکنش بخش اعظم بازار، بدنه اصلی میله پسزده میشود و بهصورت یک فتیله در خواهد آمد.
“فشار ایجاد شده در جهت مخالف نشان میدهد که کندل بزرگ ایجاد شده دروغ و غیرواقعی بوده است. این کندل همان بینی پینوکیو است که بهسرعت رشد کرده و پسزده شده است.”
پس میتوان مهمترین دلیل وقوع پین بار را فشار بازار در جهت مخالف برای ریورس تغییر لحظهای قیمتها در بازار دانست.
حال که با دلیل تشکیل الگوی پین بار و دلیل نامگذاری آن آشنا شدید، در ادامه مباحث زیرپوشش داده خواهد شد:
- انواع الگوی پین بار
- الگوی پین بار بولیش
- الگوی پین بار بیریش
- چند مثال از اندیکاتور پین بار
- استاپ لاس در پین بار
- استراتژی ترید در پین بار
انواع الگوی پین بار
بهطورکلی میتوان دو نوع الگوی پین بار صعودی و الگوی پین بار نزولی را در نظر گرفت که هر یک در شرایط خاصی باعث تغییر ترند در بازار میشوند.
الگوی پین بار بولیش
یک پترن بولیش پین بار به طور معمول در انتهای یک ترند بیریش قرار میگیرد و فتیله پایینی آن زیر پرایس اکشن خواهد بود.
این مکان میتواند بهترین موقعیت برای بازکردن یک پوزیشن بلندمدت باشد.
الگوی پین بار بیریش
الگوی پین بار بیریش کاملاً برعکس الگوی پین بار بولیش است و محل آن در انتهای یک ترند بولیش خواهد بود.
دنباله بلند یا فتیله اصلی این پترن بر بالای کندل قرار دارد و بالاتر از پرایس اکشن خواهد بود.
“پین بار بیریش به طور معمول نشانهای از وقوع یک ریورسال در بازار است که باعث شروع یک ترند بیریش پس از یک ترند بولیش خواهد شد.”
خلاصه: به طور معمول پین بار بیریش در انتهای ترند بولیش و پین بار بولیش در انتهای ترند بیریش قرار میگیرد.
چند مثال از کندل پین بار
به طور معمول باید به دنبال یک پین بار باشید که با دنباله بلند خود، در انتهای یک ترند که برای مدتی بر بازار حاکم بوده است، شکلگرفته است.
بااینوجود در طول یک ترند نیز امکان بروز پین بار وجود دارد. در این حالت قیمتها قبل از این که به ترند خود ادامه بدهند برای مدت کوتاهی با ایجاد کندل پین بار باعث توقف روند در ترند میشوند. در این مورد در مثالهایی که به دنبال خواهد آمد بیشتر خواهید آموخت.
چند مثال از کندل پین بار که در زیر توضیح داده شد
در نمودار شمعی چند پین بار برای شما بهنمایشدرآمده است. سه دایره سبزرنگ نشاندهنده سه پین بار واقعی هستند. یک دایره قرمزرنگ نیز نشاندهنده یک پین بار جعلی است.
- دایره اول در پایانترند کاهشی قرار گرفته و در آن دنباله پین بار پایینتر از پرایس اکشن قرار دارد پس به تریدر میگوید که ترند بازار در حال تغییر است و بهزودی افزایشی خواهد شد (پترن بولیش پین بار در انتهای ترند بیریش یا کاهشی).
- دایره دوم در انتهای ترند افزایشی قرار دارد و دنباله بالایی کندل بالاتر از پرایس اکشن قرار دارد پس نشان از تغییر ترند از افزایشی به کاهشی میباشد (بیریش پین بار در انتهای ترند بولیش یا افزایشی).
- دایره سوم نیز واقعی است. زیرا که دنباله بالایی آن در جهت ترند است.
در دایره سوم اگرچه فتیله کندل استراتژی معامله بر اساس پین بارها بالاتر از پرایس اکشن قرار نگرفته است، اما به دلیل این که در جهت ترند است ما آن را واقعی فرض میکنیم. زیرا این کندل یک پین بار بولیش است که در میانه یک ترند بیریش ظاهر شده است.
- دایره چهارم به دو دلیل فیک است. اول این که حرکت اولیه در خلافترند نیست (بلکه بازگشت حرکت اولیه یا ریورس در جهت ترند است) و دوم اینکه فتیله آن به زیر پرایس اکشن نمیرود.
در واقع دایره چهارم یک پین بار بیریش در ترند بیریش است و ریورسال آن به طور لحظهای بر بازار تأثیر میگذارد.
“ریورسال در سه پین بار اول در جهت ترند است، برای همین واقعی هستند. اما ریورسال در پین بار چهارم در خلافترند بازار و به طور لحظهای است و میتوان آن را فیک دانست.”
نکته مهم: در صورت آشنایی با کندل استیک چکشی و یا پترن کندل استیک ستاره دنبالهدار شاید متوجه شباهت این کندلها با پترن کندل پین بار شده باشید، در واقع این میلهها در نمودارهای شمعی مشابه هستند و الگوی چکشی و ستاره دنبالهدار انواعی از پین بار هستند.
الگوی پین بار در پرایس اکشن
پرایس اکشن ارز دیجیتال قصد دارد شما را با نحوه استفاده حداکثری از این الگو آشنا کند.
حال که توانستهاید به مکانیابی الگوی پین بار در نمودار شمعی بپردازید، به طور حتم میدانید که یافتن اندیکاتور پین بار بهخودیخود فایدهای ندارد و باید بدانید که با دیدن پین بار چه تصمیمی بگیرید تا امکان برخورداری حداکثری از مزایای نوسان قیمت در بازار را داشته باشید.
پرایس اکشن ارز دیجیتال قصد دارد شما را با نحوه استفاده حداکثری از این الگو آشنا کند.
برای آشنایی بیشتر با انواع الگوها و پرایش اکشن و خرید بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتتال با بیت نوین همراه باشید.
به طور حتم وقتی پین بار را تشخیص دادید باید ببینید که بهترین زمان برای ورود به ترید ارز دیجیتال یا خروج از بازارچه زمانی است؟
دو حالت را در نظر بگیرید:
پین بار بولیش در انتهای ترند کاهشی
این پین بار بهترین موقعیت را برای خرید ارز دیجیتال نشان میدهد.
پین بار بیریش در انتهای ترند افزایشی
این پین بار بهترین زمان را برای فروش ارز دیجیتال نشان میدهد.
“پین بار در فارکس نیز کاربرد زیادی دارد و بهترین زمان را برای خرید، فروش و مبادله جفت ارزهای رایج مانند دلار، یورو … به تریدرها نشان میدهد.”
استاپ لاس در کندل پین بار
توجه داشته باشید که دستور استاپ لاس را دقیقاً در انتهای دنباله مورداستفاده قرار ندهید. زیرا بر اساس تجربه بهتر است که مقداری فضای خالی برای استفاده از این دستور در نظر بگیرید (به شکلها توجه کنید).
بهترین زمان برای خروج از کندل پین بار چیست
در استفاده از الگوی پین بار باید کلیه قواعد پرایس اکشن ارز دیجیتال را در نظر بگیرید. به این منظور باید قواعد حاکم بر شکست خطوط حمایت و مقاومت را با نکاتی که در ارتباط با انواع کندلها و الگوی پین بار آموختهاید با هم ترکیب کنید تا بهترین نتیجه را بگیرید.
برای مثال اگر قیمت ارز دیجیتال (برای مثال قیمت خرید بیتکوین) یک خط حمایت مهم را شکست دهد، این میتواند به شما نشان دهد که موقعیت خود را برای تریدینگ ببندید (close the trade).
“گزینههای متعددی هستند که یک تریدر باهوش در پرایس اکشن ارز دیجیتال امکان استفاده از آنها باتوجهبه خطوط حمایت و مقاومت، انواع کندل استیک و توجه به پین بار دارد.”
ترید با استراتژی پین بار
چگونگی تریدینگ برای کسب سود هنگامی که شما شاهد وقوع پین بار در نمودار شمعی هستید بسیار مهم است و به طور حتم هدف اصلی از همه آموزشهای داده شده دستیافتن به یک تریدینگ موفق با سود بیشتر است.
در ادامه یک نمودار آمده است که امکان ترکیب نکات گفته شده در بالا را بهمنظور تعیین استراتژی تریدینگ فراهم خواهد نمود. در این نمودار که با بازکردن یک پوزیشن توسط تریدر آغاز میشود، در نهایت پس از استفاده از تکنیک پرایس اکشن ارز دیجیتال موقعیت مناسب برای بستن پوزیشن مطابق با تغییرات کندلها در شکل انتخاب خواهد شد.
هدف اصلی از همه آموزشهای داده شده دستیافتن به یک تریدینگ موفق با سود بیشتر است.
در نمودار شمعی در پایان یک ترند کاهشی یا بیریش، شاهد یک پین بار بولیش هستیم که ترند حاکم بر بازار را تغییر میدهد. اولین نکته در انتخاب درست محل استاپ لاس است که در شکل نشاندادهشده است.
پس از آن نیز یک نقطه برای بازکردن یک پوزیشن بلندمدت توسط تریدر انتخاب شده است که باتوجهبه ترند صعودی بازار امکان کسب سود بیشتر را به ممکن خواهد کرد.
“قرارگرفتن میله دوم، در محلی بالاتر از محل بستهشدن دنباله پین بار اول (bullish pin bar) نشان از موقعیت مناسب برای سرمایهگذاری است.”
در واقع کندل دوم شروع یک ترند افزایشی را تأیید میکند. در این محل نقطهای که با long نشاندادهشده است و محل مناسبی برای بازکردن یک پوزیشن برای سرمایهگذاری بلندمدت است.
اهمیت رسم خط حمایت
خط آبیرنگ بهعنوان خط حمایت جدید در بازار توسط تریدر استفاده میشود. اگر قیمتها به زیر این خط برسند، تریدر باید برای پیشگیری از ضرر خود پوزیشن خود را ببندد.
به بیان دیگر بنا به هر دلیلی استراتژی معامله بر اساس پین بارها که در انتخاب نقطه مناسب برای ورود اشتباه کرده باشید، خط آبیرنگ میتواند از ضرر شما پیشگیری کند. زیرا که این خط قیمتی را نشان میدهد که شما اقدام به خرید ارز دیجیتال نمودهاید.
پس اگر بنا به هر دلیلی قیمتها به زیر این خط رسیدند میتوانید موقعیت خود را با فروش رمزارز با قیمتی که خریدهاید ببندید.
- با ادامه ترند صعودی در بازار شاهد هستیم که قیمتها دو بار با خط حمایت مماس میشوند، اما نمیتوانند آن را قطع کنند.
اما در ادامه شاهد یک پترن ریورسال بیریش harami هستیم که شکلگیری این پترن میتواند نشانهای از ریورس در بازار و شروع یک ترند کاهشی باشد، در این موقعیت یک تریدر (که با این پترن آشنایی دارد) ممکن است موقعیت خود را ببندد و باتوجهبه تفاوت قیمت باز و بسته کردن پوزیشن سود کسب کند.
در زیر نمونه دیگری از شیوه تصمیمگیری یک تریدر باتوجهبه نمودار شمعی نشاندادهشده است که بررسی آن به خواننده واگذار میشود.
با ادامه ترند صعودی در بازار شاهد هستیم که قیمتها دو بار با خط حمایت مماس میشوند، اما نمیتوانند آن را قطع کنند.
توصیه مهم برای تعیین استراتژی ترید ارز دیجیتال
تاکید میشود تصمیمگیری یک تریدر تنها بر مبنای الگوی کندل پین بار نیست و سایر الگوها (مانند الگوی ریورسال harami candle) نیز در تصمیمگیری باید در نظر گرفته شوند.
فارکس حرفه ای باینری آپشن
سیستم معاملاتی پین بار (Pinbar) یک استراتژی محبوب برای ورود و خروج از معاملاتی است که بر اساس الگوی پین بار و حرکت قیمتی پس از آن ایجاد شدهاند.
الگوی پین بار در ابتدا توسط معامله گر مشهور آقای Martin Pring معرفی شد.
این سیستم معاملاتی برای هر جفت ارز و بازه زمانی کارایی دارد اما بازه های زمانی بلند مدت مانند H4، D1 و W1 در این مورد بهتر هستند.
ساختار الگوی پین بار Pinbar
همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، این الگو شامل سه میله میشود: چشم چپ، بینی و چشم راست.
چشم چپ باید میلهای صعودی برای الگوی پین بار نزولی یا یک میله نزولی برای الگوی پین بار صعودی باشد.
از طرف دیگر، قسمت بینی باید داخل میله چشم استراتژی معامله بر اساس پین بارها استراتژی معامله بر اساس پین بارها چپ باز و بسته شود اما حداکثر آن (یا حداقل آن در الگوی صعودی) باید بسیار بیشتر از حداکثر (یا حداقل) چشم چپ پیش برود.
قیمت بسته شدن و باز شدن بینی باید در یک چهارم انتهایی (یا یک چهارم بالایی در الگوی صعودی) میله قرار بگیرد. چشم راست جایی است که معامله در آن رخ میدهد.
یک شرایط اضافه دیگر برای الگوی مناسب وجود داشتن سطوح حمایت و مقاومت قدرتمند که در پشت چشمها یا نزدیک به بینی ایجاد شده است.
شرایط ورود و خروج از معامله پین بار Pocketoption
یک گزینهی ورود به معامله مهاجمانه ، ورود به معامله در زمانی است که قیمت چشم راست به قبل از سطح بسته شدن چشم چپ عقب نشینی میکند.
گزینهی ورود محافظه کارانه نیز پایینتر (برای الگوی صعودی، بالاتر) از میلهی بینی است.
یک توقف ضرر محافظه کارانه میتواند قبل از سطح حمایت و مقاومت تنظیم شود. یک رویکرد کمتر محافظه کارانه تنظیم توقف ضرر قبل از میله بینی است.
یک دستور کسب سود محافظه کارانه را نیز میتوان دقیقا پس از حداقل چشم چپ (در الگوی صعودی حداکثر چشم چپ) تنظیم کرد.
سطح کسب سود مهاجمانهای را نیز میتواند نزدیک به سطح حمایت قدرتمند (مقاومت در الگوی صعودی) پیادهسازی کنید.
ایمو، وایبر، واتس آپ و تلگرام : 00971555406880