توصیه هایی برای معامله گران تازه کا

خط روند Trend Line

what-is-trend-line

آموزش کامل خط روند trend line در تحلیل تکنیکال

what-is-trend-line

what-is-trend-line

خط روند (trend line) سطحی است که در تجزیه و تحلیل فنی استفاده می شوند و می توانند در امتداد یک روند ترسیم شوند تا بسته به جهت روند، حمایت یا مقاومت را نشان دهند.

تاریخچه خط روند

خطوط روند یک روش تجزیه و تحلیل فنی ساده و گسترده برای پیش بینی در مورد زمان سرمایه گذاری ورود و خروج است. برای ایجاد داده های گذشته خط روند، که معمولاً در قالب نمودار نمودار قیمت ارائه می شود، لازم است. از لحاظ تاریخی، در گذشته خطوط روند به صورت دستی بر روی نمودارهای کاغذی ترسیم می شدن، اما اکنون استفاده از نرم افزار نمودارسازی که امکان ترسیم خطوط روند بر روی نمودارهای رایانه ای را فراهم می کند، معمول تر است. برخی از نرم افزارهای نمودارسازی وجود دارند که به طور خودکار خطوط روند ایجاد می کنند، با این حال بیشتر معامله گران ترجیح می دهند خطوط روند خود را ترسیم کنند.

خط روند چیست؟

در بازارهای مالی، خطوط روند خطوطی مورب هستند که روی نمودارها ترسیم می شوند. آن ها نقاط داده خاصی را بهم متصل می کنند و معامله گران را قادر می سازند حرکت قیمت ها را تجسم و روندهای بازار را شناسایی کنند.

خط روند در تحلیل تکنیکال

خطوط ترند یکی از اساسی ترین ابزارها در تجزیه و تحلیل فنی (TA) محسوب می شوند. آن ها به طور گسترده در بازارهای سهام، ارز فیات، مشتقات و بازارهای رمزنگاری استفاده می شوند.

اساساً، خطوط روند مانند سطوح پشتیبانی و مقاومت کار می کنند اما به جای خطوط افقی از مورب ساخته شده اند. به همین ترتیب، آن ها می توانند دارای شیب مثبت یا منفی باشند. به طور کلی، هرچه شیب خط بیشتر باشد، روند قوی تر است.

انواع و ساختار خط روند

خطوط روند را به دو دسته اصلی صعودی (روند صعودی) و نزولی (روند نزولی) تقسیم می کنیم. همان طور که از نام آن مشخص است، یک خط روند صعودی از یک نمودار نمودار پایین تر به یک نمودار بالاتر ترسیم می شود.

رسم خط روند نزولی

خط روند نزولی شیب منفی دارد و با اتصال دو یا چند نقطه بلند شکل می گیرد. ارتفاع دوم باید پایین تر از اول باشد تا خط دارای شیب منفی باشد. توجه داشته باشید که حداقل سه نقطه باید متصل شوند قبل از اینکه خط یک خط روند معتبر در نظر گرفته شود.

رسم خط روند صعودی

یک خط صعودی دارای شیب مثبت است و با اتصال دو یا چند نقطه پایین شکل می گیرد. پایین ترین سطح باید بالاتر از سطح اول باشد تا خط دارای شیب مثبت باشد. توجه داشته باشید که حداقل سه نقطه باید متصل شوند قبل از اینکه خط یک خط روند معتبر در نظر گرفته شود.

رسم خط روند خنثی

روند خنثی ترکیبی از روندهای صعودی و نزولی در بازه های زمانی کوتاه است که همواره در حال رنچ زدن است. این خط روند نشان دهنده برابری قدرت خریدار و فروشنده سهم است که در بازه های زمانی بلندتر به صورت خنثی ظاهر می شود. برای رسم این خط روند کافی است قله ها و دره های مشخص را بهم وصل نمایید.

تفاوت بین خطوط روند و کانال ها

معامله گران معمولاً برای ایجاد کانال ها، از خط روند متصل به بالاترین خط برای یک بازه زمانی و هم چنین موارد دیگر استفاده می کنند. یک کانال نمایشی بصری از هر دو خطوط حمایت و مقاومت را برای دوره زمانی مورد تجزیه و تحلیل اضافه می کند. مشابه یک خط روند واحد، معامله گران به دنبال یک جهش یا شکست هستند تا اقدامات قیمت را از کانال خارج کنند. بسته به نحوه تنظیم چارت خود، ممکن است از این مورد به عنوان یک نقطه خروج یا یک نقطه ورود استفاده کنند.

خط روند در تایم فریم های مختلف

ترسیم خطوط روی نمودارهای چارچوب زمانی مختلف است و هرچه از نظر زمانی بالاتر باشد ساده تر است، زیرا در این حالت نوسانات کمتری دارید.

بلند مدت

تایم فریم بلند مدت از تعداد کندل های کمتری تشکیل شده است ترسیم خطوط روند برای این تایم فریم راحت تر از بقیه زمان ها است. و همچنین خط روند رسم شده از اعتبار بیشتری برخوردار است.

میان مدت

در تایم فریم های میان مدت شاهد تغییرات جزیی تری از بازار هستیم به این دلیل که تعداد کندل های بیشتری را نشان می دهد. در صورت تریدی در خط روند خود می توانید تایم فریم خود را افزایش دهید و با تایم فریم بالاتر ترند لاین خود را چک کنید.

کوتاه مدت

رقابت عرضه و تقاضا را در این تایم فریم به وضوح می بینیم. شرایط بازار در این تایم فریم کامل مشخص شده است. و با کمک تعداد زیادی از کندل ها خط روند خود را ترسیم کنید.

شرایط شکست خط روند

در صورت شکسته شدن یک خط روند می تواند تغییر در روند فعلی را نشان دهد. اگر حجم معاملات کم باشد با شکست یک خط روند همراه باشد.

برای اطمینان از معتبر بودن شکست خط روند می تواند منطقی باشد که یک یا دو روز صبر کنید. پس از انتخاب موقعیت، مدیریت ریسک – به صورت سفارشات ضرر متوقف یا توقف عقب افتاده – می تواند به محافظت از سود پس از شکست روند کمک کند.

با توجه به حجم کم و عدم نوسان، بهترین حرکت این است که گاهی صبر کنید تا چند روز صبر کنید تا علاقمندان صعودی قادر به افزایش قیمت رمز ارز خود به بالای خط روند نباشند.

اعتبار خط روند

استفاده از خط روند برای تشخیص روند باید حداقل به دو نقطه اتصال، ترجیحاً در اثر واکنش قیمت کم یا زیاد بدون وقفه، احتیاج داشته باشید تا از یک خط روند استفاده کنید. با این حال، برخی از قوانین اعتبار سنجی نیز باید در خاطر داشته باشید.

تعداد پیوت های هم اندازه: هر خط روند محل اتصال تعدادی پیوت به هم است که فاصله برابر و متناسب آن ها باهم می تواند به خط روند اعتبار ببخشد.

زوایا در خطوط روند: بهترین زاویه برای خط روند 45درجه می باشد. هرچقدر زاویه خط روند بیشتر باشد از اعتبار کمتری برخوردار می شود.

حجم معاملات روند: اگر با بالا رفتن قیمت، افزایش حجم معاملات نیز صورت گرفت این می توان این طور در نظر گرفت که روند در مسیر درستی قرار دارد.

تعداد دفعات برخورد: هرچه تعداد دفعات بیشتری به خط روند برخورد کنند خط روند اعتباری بیشتری دارد.

بهترین ویژگی خط روند Trend Line های یک خط روند

1- هرچه از پایین ترین قیمت که می توان در یک خط واحد متصل کرد، خط روند قوی تر و از اهمیت بیشتری برخوردار است. وقتی سه یا چند نقطه در یک خط مستقیم به هم متصل می شوند، این احتمالاً نشان دهنده پشتیبانی (در یک روند صعودی) یا مقاومت (در یک روند نزولی) است.

2-هرچه مدت زمان خط روند بیشتر باشد، روند زمینه ای قوی تر است.

3- زاویه در خط روند: با افزایش شیب دار بودن یک خط روند، اعتبار سطح حمایت یا مقاومت کاهش می یابد. یک خط روند شیب دار در نتیجه یک پیشرفت شدید (یا کاهش) طی یک دوره کوتاه مدت است. زاویه یک خط روند ایجاد شده از چنین حرکات تند بعید است که سطح حمایت یا مقاومت معنی داری داشته باشد. حتی اگر خط روند با سه نقطه به ظاهر معتبر شکل گرفته باشد، تلاش برای ایجاد شکست خط روند یا استفاده از سطح حمایت و مقاومت ثابت شده، اغلب دشوار خواهد بود.

خط روند حمایتی مقاومتی

مفاهیم حمایت و مقاومت در سطح معاملات بدون شک دو مورد از مهمترین ویژگی های تحلیل تکنیکی هستند. بخشی از تجزیه و تحلیل الگوهای نمودار، این اصطلاحات توسط معامله گران برای اشاره به سطح قیمت در نمودارهایی استفاده می شود که تمایل دارند به عنوان موانع عمل کنند، و مانع از آن می شوند که قیمت دارایی به یک جهت خاص سوق یابد.

اکنون که خط روند خود را تنظیم کرده اید، مرحله بعدی شما شامل افزودن سطح حمایت و مقاومت است. این ها به سادگی محدوده قیمتی هستند که اصلاح و ادغام در آن ها اتفاق می افتد. مقاومت خط اول در امتداد یک روند صعودی است که در آن قیمت ها تمایل دارند قبل از بازگشت دوباره به آن برسند. در صورت روند نزولی پایین ترین لینگ است. خط حمایت خط پایینی در امتداد روند صعودی است که به نظر می رسد قیمت ها برای یک دوره خاص کمتر نیستند. در صورت روند نزولی این خط بالایی است.

دامنه های حمایت و مقاومت همیشه در حال تغییر هستند. هنگامی که قیمت از سطح حمایت یا مقاومت خارج شد، سطح حمایت و مقاومت جدیدی ایجاد می شود.

معامله و کسب درامد با خط روند

تعداد زیادی از افراد به این موضوع اعتقاد دارند که همواره باید در جهت روند معاملات را پیش گرفت و جمله ” Trend is your friend ” را به عنوان اصل تجزیه و تحلیل خود قرار می دهند. با استفاده از رسم خط روند در نمودارهای صعودی و نزولی می توانید ناحیه های حمایتی و مقاومتی را پیدا کنید و با خرید و فروش در اطراف این نواحی به کسب درآمد بپردازید.

سیگنال خرید و فروش در روند کاهشی و افزایشی

اگر شما نیز در گروه ها و کانال های سیگنال دهی عضو باشید با دقت در چارت های ارسالی متوجه خواهید شد که بسیاری از سیگنال های خرید یا فروش یک ارز به کمک ترند لاین یا همان خط روند ارائه می شوند.

به عنوان مثال در تصویر زیر مشاهده می کنید که در یک روند نزولی همراه با خط روند نزولی که در نقش سطح مقاومتی رسم شده است. مادامی که خط روند را از بالا بشکند امکان افزایش تا مقدار مشخص شده وجود دارد و بعد از شکستن خط روندی که نقش مقاومتی را بازی می کرد تبدیل به خط حمایت می شود.

خط روند (Trendline) در تحلیل تکنیکال به چه معناست؟ آموزش رسم خطوط روند

راهنمای رسم خط روند

در حوزه بازارهای مالی، خطوط روند خطوط قطری هستند که در نمودار کشیده می‌شوند. آنها نقاط خاص داده‌ها را به هم متصل می‌کنند و پیش بینی قیمت‌ها و شناسایی روندهای بازار را برای معامله‌گران و چارتیست‌ها آسان‌تر می‌کند. خطوط روند به طور گسترده در بازارهای سهام، ارز فیات، اوراق مشتقه و ارز دیجیتال کاربرد دارند. اساسا خطوط روند مانند سطوح حمایت و مقاومت عمل می‌کنند؛ اما به جای خطوط افقی، از خطوط مورب ساخته شده‌اند. آنها می‌توانند شیب مثبت یا منفی داشته باشند. به طور کلی، هرچه شیب خط بیشتر باشد، روند قوی‌تر است. خط روند (Trendline) یکی از مهم‌ترین ابزارها در تحلیل تکنیکال و ترید محسوب می‌شود. با این که این ابزار بسیار کاربردی است، اما در عین حال بسیار ساده است و تنها با کمی تمرین و تکرار، می‌توانید کاملا بر رسم خطوط روند مسلط شوید.

در این ویدیو، قصد داریم تا رسم خط روند را به زبان ساده به شما آموزش دهیم. این ویدیو توسط یک تریدر حرفه‌ای و کهنه کار آموزش داده می‌شود. با استفاده از تکنیک‌ها و نکات این تریدر، می‌توانید پس از ۲۰ دقیقه، شروع به رسم خط روند به صورت حرفه‌ای کنید!

کاربران گرامی میهن بلاکچین، در صورتی که ویدیوی این مطلب برای شما به‌نمایش درنمی‌آید، VPN خود را خاموش کرده و سپس صفحه را رفرش کنید. بعضی ویدیوهای سایت آپارات برای IPهای خارج از ایران به نمایش درنمی‌آیند.

در ترسیم خط روند، دو روش یا طرز تفکر داریم؛ استفاده از بدنه اصلی کندل‌ها و استفاده از سایه‌های کندل‌ها. اما مهم‌ترین نکته‌ای که در رسم خط روند باید مد نظر داشته باشید، این است که هر کدام از دو روش را که انتخاب می‌کنید، به آن وفادار بمانید. در صورت عدم وفاداری به روش خود، سیگنال‌های اشتباه دریافت می‌کنید و تریدهای موفقی نخواهید داشت.

منظور از عدم وفاداری این است که خط خود را از بدنه کندل شروع نکنید و با سایه کندل به اتمام برسانید. اگر بدنه اصلی کندل را انتخاب کرده‌اید، در تمام طول خط روند Trend Line خط بدنه‌های کندل‌ها را به خط اتصال دهید تا بتوانید یک خط روند معتبر داشته باشید.

یکی دیگر از نکات مهم در رسم خطوط روند معتبر، این است که خط باید حداقل ۳ برخورد با کندل‌ها داشته باشد. در غیر این صورت، خط روند شما معتبر نیست و هرچه تعداد برخوردها بیشتر باشد، خط روند شما اعتبار بیشتری خواهد داشت.

دو روش برای رسم خط روند

خطوط روند تحلیل تکنیکال بریک اوت فیک اوت کندل استیک اندیکاتور اسیلاتور

استفاده از بدنه کندل، به شما دیرتر سیگنال می‌دهد؛ اما سیگنال خرید یا فروش این روش بسیار دقیق‌تر است. برای به کار بردن این روش در رسم خط روند صعودی، باید توجه داشته باشید که هیچ کندلی پایین‌تر از خط شما بسته نشده باشد و همچنین در رسم خط روند نزولی، باید مطمئن شوید که کندلی در بالای خط روند شما بسته نمی‌شود.

در رسم خط روند صعودی از سایه‌های کندل‌ها، بایستی خط خود را از بالای سایه‌های بالایی کندل‌ها عبور دهید، به طوری که خط به تمام سایه‌ها برخورد کند. این روش ریسکی‌تر از بدنه کندل‌هاست؛ چراکه سیگنال خرید یا فروش را زودتر اعلام می‌کند و ممکن است سود بیشتر و یا ضرر بیشتری متحمل شوید.

هیچ کدام از دو روش بالا درست یا غلط نیست؛ تریدرها از هر دو استفاده می‌کنند. باید با تمرین و تکرار و استفاده از هر دو روش، روش متناسب با خودتان را پیدا کنید و به آن وفادار بمانید.

خلاصه این که تفاوت این دو نوع خط، در انتخاب نقاطی است که برای ترسیم آنها استفاده می‌شود؛ در یک روند صعودی، خطوط با استفاده از پایین‌ترین نقاط نمودار ترسیم می‌شوند (یعنی زیر کندل استیک که کف قیمت را تشکیل می‌دهد). از طرف دیگر، روند نزولی با استفاده از بالاترین قیمت‌ها رسم می‌شود (به عنوان مثال، قله‌های کندل استیک که سقف پایین‌تر را تشکیل می‌دهند).

چگونه از خطوط روند استفاده کنیم؟

بر اساس قله‌ها و کف‌های نمودار، خط روند نشان می‌دهد که کجا قیمت روند غالب را به چالش می‌کشد، آن قیمت را امتحان کرده و سپس به جریان اصلی بر می‌گردد. سپس می‌توان خط را ادامه داد و سطوح مهم را در آینده پیش بینی کرد. خط روند تا زمانی که شکسته نشود، معتبر تلقی می‌شود.

خطوط روند معمولا بر اساس قیمت‌های بازار هستند، هر چند که در همه نمودارها استفاده می‌شوند. این یعنی آنها می‌توانند عرضه و تقاضای بازار را پیش بینی کنند. طبیعتا خطوط روند صعودی نشان دهنده افزایش قدرت خرید هستند ( تقاضا بیش از عرضه است) و خطوط روند نزولی با افت قیمت همراه است (عرضه بالاتر از تقاضا) است.

با این حال، حجم معاملات نیز باید در چنین تحلیل‌هایی در نظر گرفته شود. به عنوان مثال، اگر قیمت رو به افزایش است اما حجم معاملات رو به کاهش یا نسبتاً پایین است، ممکن است احساسات کاذب افزایش تقاضا را ایجاد کند که این قضیه باعث ایجاد فیک اوت (Fakeout) یا شکست کاذب می‌شود.

همانطور که گفته شد، از خطوط روند برای شناسایی سطح حمایت و مقاومت استفاده می‌شود که دو مفهوم اساسی و بسیار مهم در تحلیل تکنیکال هستند. خط روند صعودی، سطح حمایت را نشان می‌دهد که احتمالاً قیمت آن پایین نمی‌رود. در مقابل، خط روند نزولی سطح مقاومتی را نشان می‌دهد که قیمت بالاتر از آن بعید است.

به عبارت دیگر، با شکستن سطح حمایت و مقاومت، یا نزولی (برای یک روند صعودی) یا صعودی (برای یک روند نزولی)، یک روند نامعتبر تلقی می‌شود. در بسیاری از موارد، وقتی این سطوح کلیدی نتوانند روند را حفظ کنند، بازار تمایل به تغییر جهت دارد.

تحلیل تکنیکال به نظر شخص بستگی دارد و هر شخص روش‌های خود را برای رسم خطوط روند دارد؛ بنابراین بهتر است برای کاهش خطرات، تحلیل تکنیکال را با تحلیل فاندامنتال ترکیب کنیم.

ترسیم خطوط روند معتبر

خطوط روند تحلیل تکنیکال بریک اوت فیک اوت کندل استیک اندیکاتور اسیلاتور

از نظر تحلیل تکنیکال، خطوط روند می‌توانند هر دو نقطه را در یک نمودار به هم وصل کنند. اما، اکثر چارتیست‌ها معتقدند که استفاده از سه نقطه یا بیشتر، باعث می‌شود یک خط روند معتبر شود.

در بعضی موارد، از دو نقطه اول می‌توان خط روند Trend Line برای تعریف پتانسیل روند استفاده کرد و نقطه سوم، برای تست اعتبار آن مورد استفاده قرار می‌گیرد. بنابراین، وقتی قیمت سه بار یا بیشتر خط روند را لمس می‌کند بدون اینکه از آن گذر کند، این روند معتبر است. وقتی خط روند چندین بار تست شود، نشان می‌دهد که روند صرفاً تصادفی و ناشی از نوسانات قیمت نیست.

تنظیمات مقیاس

علاوه بر انتخاب نقاط کافی برای ایجاد یک خط روند معتبر، مهم است که در هنگام ترسیم آنها، تنظیمات مناسب را در نظر بگیرید. از مهمترین تنظیمات نمودار تنظیمات مقیاس است.

در نمودارهای مالی، مقیاس، مربوط به نحوه تغییر قیمت است. دو مقیاس محبوب مقیاس محاسباتی و نیمه لگاریتمی (Semi-log) هستند. در نمودار محاسباتی، با افزایش قیمت یا پایین آمدن از محور Y، تغییر به طور یکنواخت بیان می‌شود. نمودارهای نیمه لگاریتمی تغییرات را بر حسب درصد بیان می‌کنند.

به عنوان مثال، تغییر قیمت از ۵ دلار به ۱۰ دلار، همان فاصله را در نمودار محاسباتی پوشش می‌دهد که تغییر از ۱۲۰ دلار به ۱۲۵ دلار. اما در نمودار نیمه لگاریتمی ، ۱۰۰ درصد سود (۵ تا ۱۰ دلار) بر خلاف افزایش ۴ درصدی حرکت ۱۲۰ تا ۱۲۵ دلاری، بخش بسیار بیشتری از نمودار را اشغال می‌کند.

هنگام ترسیم خطوط روند، در نظر گرفتن تنظیمات مقیاس اهمیت دارد. هر نوع نمودار ممکن است منجر به قله‌ها و کف‌های متفاوت و در نتیجه خطوط روند متفاوت شود.

کاربردهای دیگر خط روند

خط روند به غیر از این که تشخیص روند را برای خط روند Trend Line شما ساده می‌کند، امکانات دیگری نیز برای شما مهیا می‌کند؛ مثل نقاط مقاومت و حمایت، نقاط شکست، پتانسیل معکوس شدن قیمت، تشخیص الگوهای مختلف ترید مثل مثلث معمولی (Triangle)، مثلث ریزشی (Descending Triangle) و مثلث افزایشی (Ascending Triangle)، پرچم‌های معمولی (Flag) و پرچم سه گوش (Pennant) ، کانال‌ها (Channel)، الگوی گُوه (Wedge) و غیره.

شما با استفاده از خط روند می‌توانید این الگوها را تشخیص دهید، نقاط ورود و خروج خود را بر طبق آنها تنظیم کنید و حد سود (Take Profit) یا TP و حد ضرر (Stop Loss) یا SL خود را قرار دهید.

نقاط ورود، خروج، حد سود و حد ضرر هر یک از الگوهای بالا، تعریف مخصوص به خود را دارد و پس از یادگیری این الگوها، می‌توانید به راحتی و با استفاده از خط روند آنها را تشخیص دهید. این تعاریف را می‌توانید در سایت تریدینگ ویو (TradingView) مطالعه کنید.

الگوهای حرکتی و تاثیر آنها بر روی خط روند

زمانی که خط روند را رسم می‌کنید، باید به الگوهای حرکتی توجه کنید؛ مثلا در روند صعودی، پایین‌های پایین‌تر (Lower Low) و پایین‌های بالاتر (Higher Low) و در روند نزولی، بالاهای بالاتر (Higher High) و بالاهای پایین‌تر (Lower High) ساخته می‌شوند.

در روند صعودی، پایین پایین‌تر کمترین قیمت در آن بخش از نمودار و جایی است که روند از آن شروع شده؛ پس از آن، تمام الگوهای حرکتی که ساخته می‌شوند، پایین‌های بالاتر هستند و هر پایین بالاتر نسبت به پایین بالاتر بعدی خود، پایین پایین‌تر نامیده می‌شود.

در روند نزولی، بالای بالاتر بیشترین قیمت در آن قسمت است و روند نزولی از آنجا شروع می‌شود. پس از بالای بالاتر، تمام الگوهای بعدی بالاهای پایین‌تر هستند. هر بالای پایین‌تر نیز نسبت به بالای پایین‌تر خود، بالای بالاتر نامیده می‌شود.

هر زمان که دیدید این الگوهای حرکتی در حال تغییر هستند، بدانید که روند در حال تغییر و شکست خط روند است. یعنی روند تا زمانی ادامه می‌یابد که این الگوها شکل بگیرند. برای مثال در روند صعودی، شما می‌بینید که پس از یک پایین بالاتر، یک پایین پایین‌تر شکل گرفته؛ پس متوجه می‌شوید که روند در حال نزولی شدن است.

صحبت آخر

در حالی که خطوط روند ابزار مفیدی برای تحلیل تکنیکال هستند، اما خالی از اشتباه نیستند. انتخاب نقاط مورد استفاده برای ترسیم خطوط روند بر میزان تأثیر دقیق روندهای واقعی تاثیر خواهد گذاشت.

به عنوان مثال، برخی از چارتیست‌ها با توجه به بدنه کندل استیک و با نادیده گرفتن نرخ متغیر، خطوط روند را ترسیم می‌كنند. بنابراین، استفاده از خطوط روند در کنار سایر ابزارها و اندیکاتورهای نمودار مهم است.

خط روند Trend line چیست + آموزش رایگان کار با آن

خط روند Trend line چیست

خط روند یا همان ترند لاین (Trend line) روشی محبوب و کاربردی برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت (Support and Resistance) احتمالی در یک بازار به شمار می رود. متاسفانه اکثر معامله گران در بازارهای مالی نمی توانند خطوط روند را به شکل صحیحی ترسیم کنند. در ادامه این مطلب درباره خط روند و نحوه ترسیم صحیح آن صحبت خواهیم کرد. علاوه بر این روشی را به شما معرفی خواهیم کرد که از طریق آن می توانید سقف (top) و کف (bottom) بازار را شناسایی کنید، پس تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.

خط روند چیست؟

همانطور که از نام آن مشخص است، خط روند یا Trend line معیاری است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد و با توجه به جهت روند (صعودی یا نزولی) می تواند سطوح حمایت و مقاومت را به معامله گران نشان دهد. شما می توانید Trend line را به عنوان خط مورب افقی سطوح مقاومت و پشتیبانی نیز در نظر بگیرید، در حقیقت این خطوط به ما در شناسایی نقاط بالقوه افزایش عرضه و تقاضا که در نهایت باعث بالا و پایین شدن بازار می شوند، کمک می کنند.

برای مثال ترند لاین موجود در تصویر زیر در حالت صعودی (Uptrend) رسم شده است. با اتصال کف های قیمتی به یکدیگر می توانیم یک خط روند صعودی را ترسیم کنیم :

خط روند صعودی

در عکس بالا که مربوط به جفت ارز پوند-دلار در بازار فارکس (Forex) است، بازار در یک بازه زمانی بلند مدت چندین مرتبه با محدوده حمایت خط روند برخورد داشته است. در حقیقت این ترند لاین محدوده ای از حمایت را نشان می دهد که معامله گران در آن می توانند به دنبال فرصت های خرید باشند.

حال بهتر است ترند لاین موجود در حالت نزولی را نیز با یکدیگر بررسی کنیم. برای رسم خط روند نزولی سقف های قیمتی را باید به یکدیگر متصل کنیم :

خط روند نزولی

در تصویر بالا که مربوط به جفت ارز دلار استرالیا-دلار نیوزلند است، نمودار نزولی در یک بازه زمانی بلند مدت چندین بار ترند لاین را لمس کرده است. تفاوت این ترند لاین با مثال اول در این است که ترند لاین نزولی نشان دهنده محدوده مقاومت است به گونه ای که به معامله گران در شناسایی فرصت های فروش کمک خواهد کرد.

نحوه رسم صحیح خط روند

حال که مفهوم خط روند را به طور کامل درک کرده اید، بهتر است با نحوه ترسیم آن نیز آشنا شوید. اولین نکته مهم برای شروع این است که برای رسم خط روند به حداقل 2 نقطه از بازار (2 سقف قیمتی و یا 2 کف قیمتی) نیاز خواهید داشت. در حقیقت به محض شناسایی دومین کف یا سقف می توانید خط روند خود را ترسیم کنید. در نمودار زیر 2 نوسان رو به پایین بازار به صورت واضح نشان داده شده است.

نحوه رسم خط روند

توجه داشته باشید که در نمودار بالا 2 نقطه اصلی برای ترسیم ترند لاین وجود دارد. در حقیقت به محض گذر خط روند از این محدوده روند صعودی در قیمت سهام اتفاق خواهد افتاد. همانند نمودار زیر در چند هفته بعد، قیمت بار دیگر خط روند صعودی را لمس می کند. این ترند لاین یک ترند لاین حمایتی است که قیمت را به سمت بالا منتقل می کند :

رسم ترند لاین

خط روند صعودی که در نمودار بالا وجود دارد این سیگنال را برای معامله کنندگان ارسال می کند که این روند صعودی به احتمال قوی ادامه خواهد داشت. در حقیقت تریدرها با مشاهده خط روند صعودی، فرصت این را پیدا می کنند تا با خرید سهام از روند افزایش قیمت سود کسب کنند. به این شکل که با هر بار برخورد قیمت با این خط روند می توان انتظار افزایش قیمت را داشت. بنابراین می توان با خرید در پایین ترین نقطه و فروش در بالاترین نقطه به راحتی کسب سود کرد.

3 نکته مهم در ترسیم خط روند

برای اینکه خطوط روند را به شکل صحیح ترسیم کنید باید به 3 نکته کلیدی زیر توجه داشته باشید:

1- استفاده از تایم فریم بالاتر برای ترسیم خطوط روند :

بازه های زمانی یا همان تایم فریم های بالاتر همواره خطوط روند مطمئن تری را تولید می کنند. بنابراین سعی کنید ترند لاین خود را در بازه زمانی طولانی ترسیم کنید. به طور کلی بهتر است اگر شخصی معاملات بورس یا بازار خط روند Trend Line فارکس را بر اساس چهارچوب زمانی روزانه انجام می دهد، ترند لاین را نیز بر اساس تایم فریم روزانه ترسیم کند.

در حقیقت هر چقدر ترند لاین طولانی تر باشد و برخورد قیمت با آن بیشتر باشد، از اعتبار بالاتری نیز برخوردار است. برای مثال خط روند در یک بازه زمانی 2 ساله به مراتب از خط روندی که در بازه زمانی 2 هفته ترسیم شده، اعتبار و اهمیت بیشتری دارد. نمودار زیر یک مثال بسیار عالی از خط روندی که در بازه زمانی روزانه ترسیم شده است را نشان می دهد.

trend line

در نمودار بالا که مربوطه به جفت ارز پوند انگلستان/فرانک سوییس است بعد از دومین نوسان رو به پایین (Swing Low) و ایجاد کف قیمتی دوم می توان ترند لاین را ترسیم کرد. همانطور که می بینید قیمت دو بار دیگر نیز خط روند را لمس کرده است و این نشان دهنده یک خط روند صعودی قدرمتند است. این مثال نشان دهنده این است که معامله کنندگان با توجه به خط روند حمایتی به دنبال خرید جفت ارز خواهند بود.

نمودار هفتگی نیز یکی دیگر از تایم فریم های مورد استفاده در ترسیم ترند لاین محسوب می شود که در شناسایی اهداف بالقوه در روندهای نزولی یا صعودی مبتنی بر تایم فریم روزانه کاربرد بسیاری دارد. در نمودار پوند انگلستان/فرانک سوییس زیر خواهید دید که ترند لاین هفتگی چگونه برای شناسایی اهداف بالقوه مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

ترند لاین نزولی

همانطور که در نمودار بالا مشاهده می کنید، ترند لاین هفتگی بر خلاف ترند لاین روزانه روند نزولی را نشان می دهد. بنابراین می توان با استفاده از دو خط روند ترسیم شده در این دو تایم فریم بهترین نقطه خرید یا فروش سهم را بدست آورد.

2- ترند لاین و همپوشانی (Overlap) :

اکثر نمونه های خطوط روند در سطح بالا یا پایین کندل های قیمتی دچار همپوشانی می شوند. ولی بهترین خط روند آن است که بیشترین تعداد برخورد را داشته و همچنین از بدنه کندل ها عبور نکرده باشد. در حقیقت یکی از مهم ترین سوالاتی که هنگام ترسیم ترند لاین برای معامله کنندگان پیش می آید این است که آیا می توان ترند لاین را در ناحیه بالا/پایین و بازشدن/بسته شدن شمع های قیمتی ترسیم کرد یا خیر!

جواب این سوال به ترند لاین بستگی دارد، در حقیقت پیدا کردن خط روندی که به طور کامل روند صعودی یا نزولی داشته باشد، کاری غیر ممکن است. علاوه بر این، خط روندی که کاملا مطابق با باز/بسته شدن شمع های قیمتی باشد نیز کار دشواری خواهد بود. برای مثال نمودار زیر را با دقت مشاهده کنید:

نحوه رسم خط روند

همانطور که در نمودار بالا مشخص است، ترند لاین به طور کامل با نقاط بالا یا همان بدنه اصلی هر کدام از کندل ها انطباق ندارد. البته این موضوع به معنی عدم اعتبار ترند لاین نیست بلکه نکته حائز اهمیت این است که نمودار هفتگی هرگز در بالای این سطوح بسته نخواهد شد.

ایده آل ترین حالت در ترسیم ترند لاین این است که ترند لاین بیشترین تعداد برخورد را داشته و در عین حال بدنه اصلی هیچ کدام از شمع های قیمتی را نیز قطع نکرده باشد. به عبارت دیگر اگر خط روند از بدنه کندل ها عبور کرده باشد، آنگاه می توان نتیجه گرفت که خط روند به احتمال خیلی زیاد از اعتبار کافی برخوردار نخواهد بود. همچنین می توانید در رسم خط روند سایه کندل ها را به دلخواه در نظر بگیرید. پیشنهاد می شود در چارت هایی با تایم فریم های 1 روزه و یا بیشتر حتما خط روند را از بالای سایه ها رسم کنید چرا که کندل ها در این چارت ها قدرت بیشتری دارند.

3- انطباق اجباری منحنی

انطباق اجباری منحنی متداول ترین مشکل تریدرها در زمان ترسیم ترند لاین محسوب می شود. این موضوع زمانی اتفاق می افتد که یک تریدر به اشتباه، وجود یک سطح را باور کرده و تلاش می کند تا آن را با نمودار قیمتی تطابق دهد. در خط روند Trend Line حقیقت خط روندی خوب است که کاملاً واضح باشد و اگر به درستی با نمودار انطباق ندارد، بهتر است از استفاده از آن اجتناب کنید.

استفاده از خط روند برای شناسایی وارونگی بازار

خط روند اغلب برای شناسایی فرصت های خرید و فروش مورد استفاده تریدرها قرار می گیرد. البته شما می توانید از این روش برای یافتن نقاط وارونگی بازار نیز استفاده کنید. در حقیقت مادامی که بازار خط روند را به عنوان سطوح حمایت و مقاومت دنبال می کند و نمی تواند از آن عبور کند، امکان شناسایی فرصت های خرید و فروش وجود دارد. شاید این سوال برای شما پیش بیاید که اگر خط روند بازار شکسته شود چه اتفاقی خواهد افتاد؟

در این حالت بازار دچار نوسان بسیار عمده ای می شود، برای مثال در نمودار زیر بازار ترند لاین حمایت را شکسته و دوباره همان خط روند را به یک سطح مقاومت جدید تبدیل کرده است :

شکست خط روند

در نمودار بالا مشاهده می کنید که روند قیمتی جفت ارز پوند انگلستان/فرانک سوییس در یک بازه زمانی ترند لاین را دنبال کرده است. اما بالاخره قیمت توانسته این ترند لاین را شکست دهد و از آن عبور کند. این ترند لاین صعودی که نقش حمایتی را بازی می کرد بعد از شکسته شدن نقش یک خط روند مقاوتی را بازی می کند. بنابراین زمانی که کندل در پایین خط روند صعودی (یا بالای خط روند نزولی) بسته شد، می توانید اقدام به خرید یا فروش سهام خود کنید و به راحتی کسب سود کنید. (و در صورتی که قطع نکرد روند گذشته ادامه دار خواهد بود و باز هم می توانید به سادگی کسب سود کنید.)

البته برای تشخیص شکست ترند لاین باید توجه داشته باشید که ترند لاین مورد هدف حداقل با 3 نقطه برخورد داشته باشد. به عبارت دیگر این روش در زمانی که ترند لاین واضح تر باشد، عملکرد بهتری خواهد داشت. شما همچنین می توانید از این استراتژی برای شناسایی وارونگی صعودی (Bullish Reversal) نیز استفاده کنید.

شکست خط روند نزولی

در نمودار بالا کاملاً مشخص است که ترند لاین نزولی بعد از شکست به سرعت نقش یک خط حمایتی را بازی می کند و نمی گذارد قیمت به پایین تر از آن نفوذ کند.

همانطور که مشاهده کردید، شما با استفاده از ترند لاین می توانید وارونگی های بازار را شناسایی کنید. این روش بدون شک یکی از بهترین متدهای پیش بینی تغییر جهت در تمامی بازارهای مالی محسوب می شود.

خط روند (Trend Line) چیست و چه کاربردی دارد؟

خط روند چیست؟

از آنجایی که در تحلیل تکنیکال روندها نقش بسیار مهمی ایفا می‌کنند، استفاده از خطوط روند (Trend Lines) برای شناسایی و هم برای تایید آنها بسیار اهمیت دارد. خط روند یک خط مستقیم است که دو یا چند نقطه قیمت را به هم متصل می‌کند و سپس ادامه می‌یابد تا به عنوان یک خط حمایت یا مقاومت برای قیمت‌ها در آینده عمل کند.

ما می‌توانبم بسیاری از اصول قابل اجرا در مورد سطوح حمایت و مقاومت را درباره‌ی خطوط روند نیز به کار ببریم. مهم است که قبل از ادامه، مفاهیم ارائه شده در مقاله حمایت و مقاومت ما را در ذهن داشته باشید.

خط روند صعودی

یک خط روند صعودی دارای شیب مثبت است و از اتصال دو یا چند نقطه قعر تشکیل می‌شود. قعر دوم باید بالاتر از اولی باشد تا خط، شیب مثبت داشته باشد. توجه داشته باشید که قبل از اینکه این خط را به عنوان یک خط روند معتبر در نظر بگیرید، باید حداقل سه نقطه را به هم وصل کنید.

خط روند صعودی

خطوط روند صعودی به عنوان حمایت عمل می‌کنند و نشان می‌دهند که تقاضای کل (net-supply) حتی با رشد قیمت نیز در حال افزایش است. افزایش قیمت همراه با افزایش تقاضا باعث حرکت شدید صعودی می‌شود و عزم شدید خریداران را نشان می‌دهد. تا زمانی که قیمت‌ها بالای خط روند باقی می‌مانند، روند صعودی ثابت و دست نخورده به حرکت خود ادامه می‌دهد. شکسته شدن روند صعودی نشان می‌‍دهد که تقاضای خالص (net-demand) ضعیف شده است و تغییر در روند ممکن است قریب الوقوع باشد.

خط روند نزولی

یک خط روند نزولی دارای شیب منفی است و از اتصال دو یا چند نقطه اوج تشکیل می‌شود. اوج دوم باید پایین‌تر از اولی باشد تا خط، شیب منفی داشته باشد. توجه داشته باشید که قبل از اینکه خط را به عنوان خط روند معتبر در نظربگیرید، حداقل سه نقطه را باید به هم متصل کنید.

خط روند نزولی

خطوط روند نزولی به عنوان مقاومت عمل می‌کنند و نشان می‌دهند که عرضه کل حتی با کاهش قیمت در حال افزایش است. کاهش قیمت همراه با افزایش عرضه باعث کاهش شدید قیمت می‌شود و عزم قوی فروشندگان را نشان می‌دهد. تا زمانی که قیمت‌ها زیر خط روند نزولی باقی می‌مانند، روند نزولی ثابت و دست نخورده است. شکست خط روند نزولی نشان می‌دهد که عرضه خالص در حال کاهش بوده و تغییر روند ممکن است اتفاق بیافتد.

تنظیمات مقیاس

هنگامی که قیمت‌ها با استفاده از مقیاس نیمه لاگ (نیمه لگاریتمی) نمایش داده می‌شوند، به نظر می‌رسد نقاط بالا و پایین برای خطوط روند بهتر در یک راستا قرار می‌گیرند. این امر به ویژه زمانی که خطوط روند بلندمدت را ترسیم می‌کنید یا زمانی که تغییر زیادی در قیمت وجود دارد صادق است. اکثر وب سایت یا اپلیکیشن‌های بررسی نمودار به کاربران اجازه می‌دهند مقیاس را به صورت حسابی و یا نیمه لاگ تنظیم کنند.

یک مقیاس حسابی مقادیر افزایشی (۵،۱۰،۱۵،۲۰،۲۵،۳۰) را به طور یکنواخت در حین حرکت به سمت بالا در محور y نمایش می‌دهد. تغییر قیمت ۱۰ دلاری از ۱۰ دلار به ۲۰ دلار یا از ۱۰۰ دلار به ۱۱۰ دلار یکسان خواهد بود. یک مقیاس نیمه لاگ مقادیر افزایشی را بر حسب درصد نشان می‌دهد که آنها در محور y به سمت بالا حرکت می‌کنند. حرکت از ۱۰ دلار به ۲۰ دلار یک سود ۱۰۰ درصدی است و به نظر می‌رسد بسیار بزرگتر از حرکت از ۱۰۰ دلار به ۱۱۰ دلار باشد که تنها ۱۰ درصد سود دارد.

در مورد سهم Amazon.com (AMZN)، دو شکست کاذب بالای ترند لاین نزولی وجود دارد زیرا قیمت سهام طی سال‌های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ کاهش یافت. این سهام طی یک دوره دو ساله سه بار ۶۰ درصد از ارزش خود را از دست داد. مقیاس نیمه لگاریتمی درصد ضرر را به طور یکنواخت منعکس می‌کند و خط روند نزولی هرگز شکسته شدن را تجربه نکرد.

 مقیاس نیمه لاگ (نیمه لگاریتمی)

در مورد EMC، تغییر قیمت زیادی در یک دوره زمانی طولانی وجود داشت. در حالی که هیچ شکست کاذبی در زیر خط صعودی در مقیاس حسابی وجود نداشت، نرخ صعود در مقیاس نیمه لگاریتمی نرم‌تر به نظر می‌رسد. قیمت EMC در کمتر از دو سال سه برابر شد. در مقیاس نیمه لاگ، خط روند تا آخر با نمودار مطابقت دارد. در مقیاس حسابی، تایید صحت و قدرت روند به سه خط مختلف برای همگام شدن با پیشرفت قیمت نیاز دارد.

مقایسه مقیاس نیمه لاگ با مقیاس حسابی

اعتبار سنجی

برای رسم خط روند دو یا چند امتیاز لازم است. هر چه نقاط بیشتری برای ترسیم خط روند استفاده شود، اعتبار بیشتری به سطح حمایت یا مقاومت نشان داده شده توسط خط روند داده می‌شود. گاهی اوقات پیدا کردن بیش از ۲ نقطه برای ایجاد یک خط روند دشوار است. اگرچه خطوط روند یک جنبه مهم از تحلیل تکنیکال هستند، همیشه نمی‌توان خطوط روند را در هر نمودار قیمت ترسیم کرد. گاهی اوقات قعر‌ها یا اوج‌ها با هم مطابقت ندارند و بهتر است این موضوع را با اجبار کاذب پیش نبرید. قاعده کلی در تحلیل تکنیکال این است که برای رسم خط روند دو نقطه لازم است و نقطه سوم اعتبار را تایید می‌کند.

اعتبار سنجی

نمودار سهام مایکروسافت (MSFT) یک خط روند صعودی را نشان می‌دهد که ۴ بار لمس شده است. پس از لمس سوم در نوامبر ۹۹، خط روند یک خط حمایت معتبر در نظر گرفته شد. اکنون که سهام برای بار چهارم از این سطح جهش کرده است، سلامت سطح حمایت بیش از پیش افزایش یافته است. تا زمانی که سهام بالای خط روند (که در اینجا حمایت است) باقی بماند، روند به صورت صعودی باقی خواهد ماند. شکسته شدن این خط نشان دهنده آن است که عرضه کل در حال افزایش است و تغییر در روند ممکن است اتفاق بیافتد.

فاصله بین نقاط

سطوح پایینی که برای تشکیل یک خط روند صعودی استفاده می‌شوند و اوج هایی که برای تشکیل یک خط روند نزولی استفاده می‌شوند نباید خیلی از هم دور باشند یا خیلی به هم نزدیک باشند. مناسب ترین فاصله از هم به بازه زمانی، درجه حرکت قیمت و ترجیحات شخصی بستگی دارد. اگر قعرها یا اوج‌ها خیلی نزدیک به هم باشند، اعتبار سطح مورد بررسی ممکن است زیر سوال برود. اگر نقاط بسیار از هم دور باشند، ارتباط بین دو نقطه می‌تواند مشکوک باشد. یک خط روند ایده آل از قعرها (یا اوج‌های) نسبتاً مساوی تشکیل شده است. خط در مثال بالا نشان دهنده نقاط با فاصله مناسب است.

فاصله بین نقاط

در مثال وال مارت (WMT)، به نظر می‌رسد که نقطه اوج دوم برای یک خط روند معتبر بسیار نزدیک به نقطه اوج اول باشد. با این حال، ترسیم یک خط که از نقطه ۲ شروع می‌شود و تا اوج واکنش فوریه ادامه می‌یابد، امکان پذیر است.

زاویه

با افزایش شیب خط ، اعتبار سطوح حمایت یا مقاومت کاهش می‌یابد. یک خط روند شیب دار ناشی از افزایش(یا کاهش) شدید قیمت در یک دوره زمانی کوتاه است. بعید است که زاویه خط ایجاد شده از چنین حرکات تند، سطح حمایت یا مقاومت معناداری را ارائه دهد. حتی اگر روند با سه نقطه به ظاهر معتبر تشکیل شود، تلاش برای شکست این خط یا استفاده از سطح حمایت و مقاومت تعیین شده اغلب دشوار خواهد بود.

زاویه

ترند لاین یاهو (YHOO) چهار بار در یک دوره ۵ ماهه لمس شد. فاصله بین نقاط خوب به نظر می‌رسد اما شیب خط ناپایدار است و احتمال اینکه قیمت به زیر محدوده مشخص شده نزول نکند زیاد است. با این حال، تلاش برای زمان‌بندی این افت یا انجام بازی پس از شکسته شدن خط کار دشواری است. مقدار داده‌های نمایش داده شده و اندازه نمودار نیز می‌تواند بر زاویه یک خط تأثیر بگذارد. هنگام ارزیابی اعتبار و پایداری یک روند، به خاطر داشته باشید که نمودارهای کوتاه و گسترده نسبت به نمودارهای بلند و باریک کمتر احتمال دارد دارای خطوط روند شیب دار باشند.

خطوط روند داخلی

گاهی اوقات به نظر می‌رسد که امکان ترسیم یک خط روند وجود دارد اما نقاط کاملاً با آن خط مطابقت ندارند. اوج یا قعر ممکن است خارج از محدوده خط باشد، زاویه ممکن است خیلی تند باشد یا نقاط ممکن است خیلی به هم نزدیک باشند. اگر بتوان یک یا دو نقطه را نادیده گرفت، می‌توان یک خط متناسب ایجاد کرد. با نوسانات موجود در بازار، قیمت‌ها می‌توانند بیش از حد واکنش نشان دهند و جهش‌هایی ایجاد کنند که اوج‌ها و قعرها را مخدوش می‌کنند. یکی از روش‌های مقابله با واکنش‌های بیش از حد، ترسیم خطوط روند داخلی است که این جهش‌های قیمت را تا حد معقولی نادیده می‌گیرند.

خطوط روند داخلی

خط روند بلندمدت برای S&P ($SPX) از پایان سال ۱۹۹۴ افزایش یافته و از نقاط پایین در جولای ۹۶، سپتامبر ۹۸ و اکتبر ۹۸ عبور می‌کند. این قعرها با اوج‌گیری‌های فروش شکل گرفتند و نشان‌دهنده حرکات شدید قیمت‌ها بودند که از زیر خط روند بیرون زده‌اند. با ترسیم خط روند از طریق قعرها، به نظر می‌رسد که این خط در یک زاویه معقول قرار دارد و پایین‌ترین سطح‌ها به خوبی با هم مطابقت خط روند Trend Line دارند.

خط روند بلندمدت

گاهی اوقات، یک خوشه قیمت با یک لبه وجود دارد. خوشه قیمت منطقه‌ای است که در آن قیمت‌ها در یک بازه زمانی محدود گروه بندی می‌شوند. از خوشه قیمت می‌توان برای ترسیم خط روند استفاده کرد و می‌توان از لبه‌ها چشم پوشی کرد. نمودار کوکاکولا (KO) یک خط روند داخلی را نشان می‌دهد که با نادیده گرفتن نوسانات قیمت و در عوض استفاده از خوشه‌های قیمتی شکل می‌گیرد.

در اکتبر و نوامبر ۱۹۹۸، نمودار این سهم یک قله را تشکیل داد که اوج نوامبر بالاتر از اوج اکتبر (فلش قرمز) بود. اگر از پیک نوامبر برای ترسیم یک خط روند استفاده می‌شد، آنگاه شیب منفی‌تر بود و به نظر می‌رسید که در دسامبر ۹۸ (خط خاکستری) شکستگی رخ می‌داد. با این حال، این فقط یک خط دو نقطه‌ای خواهد بود، زیرا اوج‌های می تا ژوئن بسیار نزدیک به هم هستند (فلش‌های سیاه). هنگامی که قله در دسامبر ۹۹ تشکیل شد (فلش سبز)، می‌توان یک روند داخلی را بر اساس خوشه‌های قیمت در اطراف قله‌های اکتبر / نوامبر ۹۸ و دسامبر ۹۹ (خط آبی) ترسیم کرد. این خط مبتنی بر سه لمس است و به طور دقیق مقاومت را در ژانویه ۲۰۰۰(پیکان آبی) پیش‌بینی می‌کند.

نتیجه گیری

خطوط روند می‌توانند به معامله‌گر بینشی عالی ارائه دهند اما اگر به درستی استفاده نشوند، می‌توانند سیگنال های نادرست نیز تولید کنند. معامله‌گر باید از موارد دیگر مانند سطوح حمایت و مقاومت یا تجزیه و تحلیل اوج قیمت و قعر برای تایید شکست این خط استفاده کند.

 معامله‌گر بینشی عالی معامله‌گر

در حالی که این خطوط به یک جنبه بسیار محبوب در تحلیل تکنیکال تبدیل شده‌اند، آنها تنها ابزاری برای ایجاد، تجزیه و تحلیل و تایید یک روند هستند. خط روند صعودی در نمودار VeriSign (VRSN) ۴ بار لمس شد و به نظر یک سطح حمایت معتبر بود. حتی با این که روند در ژانویه ۲۰۰۰ شکسته شد، پایین ترین سطح واکنش قبلی حفظ شد و این مسئله به معنب تایید شکست خط نبود. علاوه بر این، سهام قبل از شکست ترند لاین خود بالاترین قیمت جدیدی را ثبت کرد.

شکست خط روند نباید نتیجه نهایی را صادر کند، بلکه باید صرفاً به عنوان یک هشدار باشد که تغییر در روند ممکن است قریب الوقوع باشد. با استفاده از شکست خط روند برای هشدارها، سرمایه گذاران و معامله گران می‌توانند به سیگنال‌های تایید کننده دیگر برای تغییر احتمالی روند توجه بیشتری داشته باشند.

راهنمای رسم خط روند (Trendline)

رسم خط روند

روند (Trend) اصطلاحی است در بازارهای مالی که تمایل کلی حرکت قیمت در یک بازار را مشخص می‌کند. در واقع روند از گرایش جامع قیمت حکایت دارد. شاید تشخیص روند، مهم‌ترین وظیفه و هدف یک تحلیلگر در تحلیل تکنیکال باشد. از این رو رسم خط روند بسیار اهمیت دارد. در این مقاله سعی شده تا با زبانی ساده روند قیمت و نحوه ترسیم خط روند آموزش داده شود.

خط روند چیست؟

خطوط روند (Trendlines) در بازارهای مالی، خطوط اُریبی هستند که بر نمودار ترسیم می‌شوند. این خطوط، نقاطی از داده‌ها را به هم متصل می‌کنند تا تشخیص روند بازار و تصور حرکات قیمت را برای تریدرها و چارتیست‌ها تسهیل ‌کنند.

خطوط روند یکی از اصلی‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال به حساب می‌آید. رسم خط روند به صورت گسترده‌ای در بازارهای سهام، ارز فیات، ابزار مشتقه و ارزهای دیجیتال به کار می‌رود.

خطوط روند اساساً شبیه به سطوح حمایت و مقاومت عمل می‌‌کنند، با این تفاوت که به جای خطوط افقی، از خطوطی مورب ساخته شده‌اند. از این رو می‌توانند شیبی مثبت یا منفی داشته باشد. معمولاً وقتی که شیب خط زیاد باشد، روند قوی‌تر خواهد بود.

رسم خط روند

می‌توانیم خطوط روند را به دو دستۀ اصلی تقسیم کنیم: روند صعودی (Uptrend) و روند نزولی (Downtrend). خط روند صعودی، همان‌طور که از اسمش برمی‌آید، از موقعیتی فروتر در نمودار، به جایگاهی بالاتر ترسیم می‌شود و دو یا چند نقطه را، همانند تصویر زیر، به هم متصل می‌سازد.

رسم خط روند

در تصویر بالا نمودار قیمت بیت کوین نمایش داده شده که خط سبز نمایانگر روندی صعودی است.

در مقابل، روند نزولی هم از جایگاهی فراتر به موقعیتی فروتر در نمودار رسم می‌شود و دو یا چند نقطه را به هم وصل می‌کند.

رسم خط روند

در تصویر بالا نیز خط قرمز نمایانگر روندی نزولی در قیمت بیت کوین است.

در نتیجه، تفاوت این دو نوع روند در انتخاب نقاطی است که برای ترسیم آنها استفاده می‌شود. رسم خط روند صعودی، با استفاده از پایین‌ترین نقاط نمودار انجام می‌شود (یعنی کف نمودار‌های شمعی در سطحی بالاتر تشکیل می‌شود). از طرف دیگر، رسم خط روند نزولی، با استفاد از بالاترین نقاط نمودار انجام می‌شود (یعنی سقف نمودار شمعی در سطحی پایین‌تر ایجاد می‌شود).

چگونه از خطوط روند استفاده کنیم؟

خط روند با توجه به فراز و فرود نمودار، قیمت روند غالب را اندکی به چالش می‌کشد، آن را می‌آزماید و با خود هم جهت می‌سازد. سپس برای پیش‌بینی سطوح مهم آینده امتداد می‌یابد. رسم خط روند ممکن است بارها انجام شود و مادامی که دچار شکست نشود، معتبر است.

با اینکه خطوط روند می‌توانند برای انواع داده‌های نموداری به کار بروند، اما معمولاً در نمودارهای مالی (بر اساس قیمت‌ بازار) مورد استفاده قرار می‌گیرند.

همچنین آنها اطلاعاتی از عرضه و تقاضا ارائه می‌دهند. خط روند صعودی، طبیعتاً بیانگر نیروی خرید فزاینده است (تقاضا بیشتر از عرضه است). خط روند نزولی نیز با افت پیوسته قیمت در ارتباط است ( عرضه بیشتر از تقاضا است).

حجم معاملات نیز می‌تواند در چنین تحلیل‌هایی منظور شود. به عنوان مثال اگر قیمت افزایش یابد اما حجم معاملات کاهش یابد یا نسبتا اندک باشد، ممکن است به اشتباه تصور شود که تقاضا در حال افزایش است.

همان طور که اشاره شد، از خطوط روند برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت استفاده می‌شود. این سطوح از مفاهیم اساسی و بسیار مهم تحلیل تکنیکال به شمار می‌روند. خط روند صعودی نمایانگر سطح حمایتی ست که بعید است قیمت به زیر آن برود. در مقابل، روند نزولی هم نشان‌دهندۀ سطح مقاومتی است که افزایش قیمت به بالای آن غیرمحتمل است.

به عبارت دیگر، هنگامی روند بازار غیرمعتبر است که سطوح حمایت و مقاومت به سمت پایین و بالا شکسته شوند. در بسیاری از موارد هنگامی که این سطوح اصلی در حفظ روند ناموفق باشند، بازار تمایل دارد جهت حرکت خود را تغییر دهد.

تحلیل تکنیکال همچنان عرصه‌ای ذهنی است و هر کس می‌تواند روش کاملاً متفاوتی برای رسم خط روند ارائه دهد. از این رو، ترکیب چندگانۀ تکنیک‌های تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال برای کاهش ریسک می‌تواند سودمند باشد.

رسم خط روند

ترسیم خطوط معتبر روند

از لحاظ فنی، خطوط روند می‌توانند هر دو نقطۀ روی نمودار را به هم متصل کنند. اما بسیاری از چارتیست‌ها اتفاق نظر دارند که استفاده از سه نقطه (یا بیشتر)، روند را معتبر می‌سازد. در برخی موارد استفاده از دو نقطه می‌تواند به معنی پتانسیل روند باشد و استفاده از سه نقطه نیز به عنوان آزمون اعتبار روند تلقی می‌شود.

در نتیجه هنگامی که قیمت، خط روند را در سه نوبت (یا بیشتر) لمس کند و نشکافد، روندی معتبر محسوب می‌شود. آزمون چندبارۀ خط روند ثابت می‌کند که روند مذکور صرفاً از نوسانات قیمت ناشی نشده است.

تنظیمات مقیاس در رسم خط روند

علاوه بر انتخاب تعداد نقاط کافی برای تشکیل روندی معتبر، لحاظ کردن تنظیمات مناسب نیز هنگام ترسیم خط روند حائز اهمیت است. تنظیمات مقیاس، مهم‌ترین بخش تنظیمات نمودار است.

مقیاس در نمودارهای مالی به نحوۀ نمایش تغییر قیمت مرتبط است. مقیاس عددی (Arithmetic) و مقیاس نیمه لگاریتمی (Semi-Logarithmic) رایج‌ترین مقیاس‌های موجود هستند. در نمودار عددی، تغییر قیمت بر حسب حرکات عمودی قیمت به موازات محور Y بیان می‌شود. حال آنکه در نمودار نیمه ‌لگاریتمی، تغییرات بر اساس درصد نمایش داده می‌شود.

برای مثال، در نمودار عددی، تغییر قیمت از 5 به 10 دلار همانند تغییر قیمت از 120 به 125 دلار است. اما در یک نمودار نیمه لگاریتمی افزایش 100% قیمت (از 5 به 10 دلار) مقدار بیشتری از نمودار را در مقایسه با افزایش 4% (120 به 125 دلار) اشغال می‌کند.

هنگام استفاده از خطوط روند باید به چه نکاتی توجه کنیم؟

هنگام ترسیم خط روند، توجه به تنظیمات مقیاس اهمیت دارد. هر نوع از نمودار ممکن است فراز و فرود متفاوتی در پی داشته باشد و در نتیجه به خط روندی متفاوت منجر شود.

انتخاب نقاطی که برای ترسیم خط روند به کار می‌روند، بر میزان نمایش دقیق چرخه‌های بازار و روند واقعی تأثیرگذار است و باعث می‌شود قدری ذهنی باشند.

برای مثال برخی از چارتیست‌ها خطوط روند را تنها بر اساس بدنۀ نمودار شمعی و بدون در نظر گرفتن فتیله‌ (Wicks) ترسیم می‌کنند و برخی دیگر ترجیح می‌دهند خطوط روند را با لحاظ کردن بالا و پایین فتیله‌ها ترسیم کنند.

در نتیجه اهمیت دارد از خطوط روند به همراه سایر ابزارهای نموداری و اندیکاتورهایی از قبیل ابرهای ایچیموکو، نوارهای بولینگر (BB)، مکدی (MACD)، شاخص RSI، و میانگین متحرک (MA) استفاده شود.

سخن پایانی

روند یک نمودار، گرایش کلی حرکت قیمت در یک نمودار را نشان می‌دهد که با اتصال دو یا چند نقطه به روی نمودار تشکیل می‌شود. اهمیت روند و تشخیص آن تا آنجا است که می‌توانیم آن را هدف اصلی تحلیلگر تکنیکال بدانیم.

روند‌ها سه دسته هستند: صعودی، نزولی و خنثی. خطوط روند در تمامی بازارهای مالی از جمله بازار رمزارزها به کار می‌روند. اهمیت دیگر خطوط روند در این است که می‌توان آنها را همچون سطوح مقاومت و حمایت در نظر گرفت.

برای ترسیم خط روند به یاد داشته باشید که با اتصال دو نقطه احتمال وجود روند تقویت می‌شود؛ حال آنکه با استفاده از سه نقطه اعتبار روند محرز می‌گردد. روندها آزمون می‌شوند و اگر دچار شکست نشوند اعتبارشان ثابت می‌شود.

اگر روند صعودی باشد، به معنی مازاد تقاضا است و اگر روند نزولی باشد، از افزونی عرضه بر تقاضا حکایت دارد. باید توجه داشته باشید که به تنهایی استفاده کردن از خطوط روند می‌تواند شما را دچار اشتباه کند. لذا پیشنهاد می‌گردد که همراه با آن از سایر ابزارها و اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال استفاده شود.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا