الگو های بازگشتی کندل استیک

الگوی انبرک یا الگوی موچین از الگوهای بازگشتی است که (حداقل) از دو کندل مخالف هم و در انتهای روندهای صعودی و نزولی شکل میگیرد و باعث تغییر روند میشود. از الگوی انبرکها با اسامیدیگری نیز همچون: “موچین، قیچی، چنگک” نیز یاد میشود. engulfing
استراتژی الگوهای کندلی
همه معامله گران به دنبال روش هایی هستند که نقاط ورود و خروج مناسب را به آن ها نشان دهد یکی از روشی هایی که خیلی زود می تواند در نقاط حساس سیگنال هایی مبنی بر خروج از بازار یا ورود به بازار را به معامله گران بدهد الگوهای شمعی است.
به همین منظور در ادامه این مقاله قصد داریم تا در مورد تاریخچه، انواع این الگوها و نحوه استفاده از آن ها مطالبی را با شما در میان بگذاریم.
کندل استیک یا نمودار شمعی اولین باز توسط تجار برنج ژاپنی در سال 1600 میلادی مورد استفاده قرار می گرفت استفاده از این روش به آن ها کمک می کرد تا بتوانند روند قیمت در آینده را پیش بینی کنند.
اما نخستین کسی که این کندل ها را به شکل امروز نامگذاری و از آن ها استفاده کرده مونهیسا هما یک تاجر برنج ژاپنی بود که در قرن 17 میلادی زندگی می کرد. او با بررسی بازارها در گذشته و با شناسایی الگوهای مختلف شروع به دسته بندی آن ها به شکل امروز کرد و نام این روش نمایش قیمت را کندل استیک کذاشت.
سال ها بعد شخصی به نام استیو نیسو به شکل کاملا تصادفی این الگوها را پشت یادداشت هم اتاقی ژاپنی خود دید این اشکال موجب کنجکاوی او شد و در نهایت برای آشنایی بیشتر و کشف تمام اسرار این الگوها به ژاپن سفر کرد.
استیونیسون بعد از جستجوهای فراوان موفق به کشف اسرار این روش گردید و آن را با خود به غرب آورد و در معاملات روزانه خود از آن ها استفاده کرده. استفاده از کندل ها به قدری درصد موفقیت او را بالا برده بود که مردم گمان می کردند روشی جادویی پیدا کرده تا در سال 1990 کتابی با نام الگوهای شمعی ژاپنی از او منتشر شد در این کتاب نحوه استفاده از الگوها و انواع آن شرح داده شده بود.
• کتاب الگوهای شمعی ژاپنی استیونیسون امروز به عنوان یکی از الگو های بازگشتی کندل استیک منابع معتبر و کاربردی در زمینه شمع های ژاپنی در جهان مورد استفاده است.
ساده ترین و ابتدایی ترین روش نمایش قیمت نمودار خطی است. زیرا برای رسم این نمودار فقط از قیمت های بسته شدن(Close) استفاده می شود.
روش کار به این شکل است که قیمت بسته شدن در بازه زمانی مدنظر بر روی نمودار مشخص می شود سپس این قیمت ها به یکدیگر متصل شده و نمودار خطی ایجاد می الگو های بازگشتی کندل استیک شود.
نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که این نمودار هیچ اطلاعاتی در مورد قیمت باز شدن، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت در اختیار معامله گران قرار نمی دهد.
نمودار میله ای از یک خط عمودی و دو زبانه در قسمت چپ و راست آن تشکیل شده است. پایین ترین قسمت میله نشان دهنده کمترین قیمت و بالاترین قسمت میله نشان دهنده بیشترین قیمت در بازه معاملاتی مدنظر است. برای نشان دادن قیمت باز شدن و بسته شدن از زبانه های سمت چپ و راست میله استفاده می شود به این ترتیب که زبانه سمت چپ نشان دهنده قیمت باز شدن و زبانه سمت راست نشان دهنده قیمت بسته شدن است.
• پیش از شناخت الگوهای ژاپنی در کشورهای غربی نمودار میله ای متداول ترین شیوه ای بود که تحلیل گران غربی از آن استفاده می کردند.
برای نمایش میله صعودی زبانه کوچکی که سمت چپ خط عمودی قرار دارد باید بالاتر از زبانه سمت راست باشد به این ترتیب یه میله صعودی تشکیل گردیده است.
از نظر بسیاری از معامله گران نمودار شمعی همان نمودار میله ای است که از چهار قیمت بازشدن، بسته شدن، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت تشکیل شده است که از نظر بسری جذاب تر و تفسیر آن راحت تر است.
یکی از تفاوت های اصلی این نمودار و نمودار میله ای نحوه نمایش آن است به طوری که برای نشان دادن قیمت باز شدن و بسته شدن مستطیلی عمودی و تو پر رسم می شود. برای نمایش بالاترین قیمت خطی در بالای این مستطیل و برای نمایش پایین ترین قیمت خطی در پایین این مستطیل رسم می شود که به آن سایه یا فیتیله می گویند.
در حالت کلاسیک معمولا این کندل ها به رنگ سیاه و سفید نمایش داده می شوند اما امروزه برای جلو بیشتر از رنگ سبز و قرمز نیز در نمایش کندل ها استفاده می شود. رنگ سفید و سبز برای کندل های صعودی و رنگ سیاه و قرمز برای نمایش کندل های نزولی استفاده می شود.
اولین شرطی که برای استفاده از این الگوهای باید در نظر داشته باشید روند حاکم بر بازار است. یعنی اگر روند نموداری که آن را بررسی می کنید صعودی باشد مشاهده الگوهای بازگشتی صعودی در این روند بی معنی است اما اگر الگوهای بازگشتی نزولی در چنین روندی مشاهده شود می تواند به عنوان اخطاری برای پایان روند صعودی باشد.
دومین شرطی که باید آن را مدنظر قرار دهید. بررسی این الگوها در جایگاه مناسب است. اگر در یک روند صعودی هستید ابتدا باید مقاوت های پیش رو را رسم نمایید اگر کندل بازگشتی نزولی در نزدیکی این مقاوت مشاهده کردید اعتبار الگو افزایش می یابد الگو های بازگشتی کندل استیک در غیر این صورت ممکن است الگو به راحتی فیل شود.
برای الگوهای بازگشتی صعودی نیز همین شرایط صادق است یعنی شما باید این الگوها را در نزدیکی یک مقاومت مشاهده کنید تا اعتبار آن افزایش یابد.
• دامنه پیش بینی کندل های صعودی 2 تا سه کندل است. یعنی اگر الگوی کندل مشاهده کردید به وسیله آن می توانید دو تا سه کندل آینده را پیش بینی کنید. بهتر است از این روش در کنار سایر روش های تحلیل تکنیکال استفاده نمایید.
• مشاهده الگوهای کندلی در نزدیکی یک حمایت و مقاومت به منزله تغییر روند از صعودی به نزولی یا عکس نیست بلکه می تواند بازار را وارد حال رنج یا نوسانی نماید.
• در این حال منظور بدنه کندل است. اگر کندلی داشته باشیم که بزرگ باشد اما بخش اعظم آن را سایه ها تشکیل داده باشند در واقع کندلی ضعیف خواهیم داشت.
کندل استیک چیست و چه کاربردی دارد؟ آشنایی با الگوهای کندلی
اگر شما به عنوان یک تازه کار وارد ترید یا سرمایه گذاری شده اید، خواندن نمودار ها برای شما یک کار وحشتناکی است. برخی به افکار خود اعتماد می کنند و بر اساس تحلیل خود نیز ترید می کنند. اگر چه می توانید از این استراتژی در یک روند صعودی نیز استفاده کنید، اما به احتمال زیاد در طولانی مدت این جوابگو نیست و برای شما ضرر خواهد داشت. آگاهی به نمودار ها و کندل شناسی ها و استفاده بهینه از کندل ها می تواند همراه قدرتمندی برای موفقیت شما در انواع تحلیل های شما باشد.
کندل شناسی چیست ؟
نمودار های کندل استیک به نوعی می توان گفت نمودار های دارایی که به صورت گرافیکی حرکت یک قیمت دارایی را برای یک بازه زمانی معیین نشان می دهد. همان طور که از نامش پیدا است، از شمع درست شده است و در هر شمع نشانه ای از یک زمان مشخص دارد. شمعدان ها (کندل ها) می توانند تقریبا هر دوره از ثانیه ها تا سال ها را نیز برای شما نمایش بدهد.
تاریخچه کندل استیک
تاریخچه نمودار کندل ها به تاریخ قرن هفدهم نیز بر می گردد. ایجاد آن ها به عنوان یک ابزار نمودار سازی اغلب به یک فرد موفق در زمینه تجارت برنج ژاپنی به نام Homma اعتبار می یابد. افکار او احتمالا همان چیزی بود که پایه و اساس آنچه امروزه به عنوان یک کندل مدرن استفاده می شود را فراهم آورد. افکار هوما توسط بسیاری، به ویژه چارلز داو، یکی از بزرگان تجزیه و تحلیل فنی مدرن، ویرایش شد.
در حالی که می توانید از کندل های استیک برای تجزیه و تحلیل انواع دیگر اطلاعات هم استفاده کنید. اما بیشتر این ها برای سرعت بخشیدن در تحلیل بازارهای مالی به کار می رود. اگر به درستی بتوانید استفاده کنید، ابزاری است که به معامله گران کمک می کند تا احتمال نتایج در حرکت قیمت را ارزیابی کنند. کندل استیک ها می تواند برای شما مفید و موثر باشد زیرا به تریدرها و به سرمایه گذاران امکان می دهد ایده های خود را بر اساس تجزیه و تحلیل خود را در بازار شکل دهند. کندل استیک ها در بازار های مالی و انواع بورس الگو های بازگشتی کندل استیک و فارکس و حتی می توان در دنیای کریپتو کارنسی هم استفاده کنید.
الگوهای کندل استیک چرا کار می کنند؟
افراد سرمایه گذار به اشتباه فکر می کنند که این الگو ها خود بازار ها را هدایت می کند. اولین تذکری که باید به شما بدهیم باید بدانید که شما نمی توانید با کندل ها مانند الگوهای طرح اولیه رفتار کنید، همان چیزی است که ۹۹% از کل وب سایت های تجاری به شما آموزش می دهند. این فقط یک اشتباه است که به شما نقط ورود ها و خروج های اشتباه می دهد و باعث از دست دادن سرمایه نیز می شود.
تنها زمانی که بدانید چگونه « کندل را بخوانید»، می توانید درک کنید که الگو ها در مورد پویایی بازار، رفتار معامله گران و کنترل خریداران یا فروشندگان به او چه می گوید. معامله گر می تواند مسیر قیمت را نیز دنبال کند و می داند چگونه تفکر سایر بازیکنان مالی را تشخیص دهد، می تواند با خواندن نمودار های که دارد مثل یک حرفه ای، از این دانش استفاده کرده و از اقدام قیمت به نفع خود نیز استفاده کند.
آناتومی و ساختار کندل ها
هر کندلی که شما می بینید از یک نقطه شروع و خروج نیز درست شده است. زمانی که آغاز یک کندل و یا پایان شدن در حداکثری قیمت نباشد سایه ها نیز به وجود می آیند. به فاصله بین قیمت شروع و پایان بدنه کندل می گویند.
کندل های صعودی و نزولی
کندل صعودی : اگر قیمتی که باعث بسته شدن کندل می شود از قیمت باز شدن الان بالاتر باشد می توان گفت این کندل یک کندل صعودی است.
کندل نزولی : این کندل بر عکس کندل صعودی است و اگر قیمت بسته شدن کندل کم تر از قیمت باز شده آن باشد کندل نزولی شکل می گیرد
الگو های تک کندلی در کندل استیک ها
الگوی مرد به دار آویز
این کندل در یک روند صعودی نیز رخ می دهد و یک هشداری می دهد که ممکن است قیمت ها شروع به ریزش کند. شمع از یک بدنه کوچک، یک سایه بلند پایین و بدون سایه بالا یا یک سایه بسیار کوچک دارد. مرد به دار آویز نشان می دهد که علاقه فروش سرمایه گذاران بالا رفته است. برای اینکه این الگو اهمیت ترید داشته باشد، کندل دنبال مرد به آویزان باید قیمت کاهش دارایی را ببیند.
الگوی چکش
این الگو برعکس مرد به دار آویخته است که الگوی چکش یک الگوی قیمت در نمودار کندل است که هنگامی که این کندل را می بینید که یک اوراق بهادار به طور زیادی پایین تر از شروع خود عمل می کند، اما در زمان نزدیک به قیمت ورود زیادی شکل می گیرد. این الگو کندلی به شکل چکش نیز تشکیل می دهد که در آن سایه پایین بسیار زیاد است به طوری که سه برابر بدنه است و سایه بالای کمی دارد یا اصلا سایه ای ندارد.
الگوی مارابوزو قرمز
به کندلی گفته می شود که هیچ سایه بالایی و پاینی ندارد و یا یک سایه بسیار کوچک دارد و زمانی این کندل شکل می گیرد که قیمت بالایی برابر قیمت شروع و قیمت تمام شده برابر قیمت پایینی باشد. که این بدین معنا است که فروشندگان، از اول تا آخر معامله کنترل بازار را در دست گرفته اند.
برای استفاده از این الگو حتما باید سایر کندل ها هم تایید کنند. در مورد ادامه دهنده و یا بازگشتی بودن روند این الگو فقط بستگی به وضعیت رفتار بازار دارد.
الگوی مارابوزو سبز
این الگو دقیقا برعس الگوی قبلی است و این هم مانند الگوی قبلی هیچ سایه ای ندارد و یا یک سایه بسیار کمی دارد و در زمان صعودی بودن یک قیمت این الگو شکل می گیرد.
الگو های دو کندلی در کندل شناسی
الگوی پوشای صعودی
الگوی پوشا صعودی یک الگوی برگشتی دوکندلی است. کندل دوم، بدون توجه به طول سایه دوم، بدنه واقعی اولین را کاملا پوشش می دهد. الگوی Bullish Engulfing در روند نزولی بازار شکل می گیرد و ترکیبی از یک کندل قرمز بعد از آن یک کندل سبز بزرگتر است. در روز دوم این الگو قیمت پایین تر از قیمت قبلی باز می شود. با این وجود فشار خرید قیمت را به سطح قیمت بالاتری نسبت به بالاترین قیمت افزایش می دهد و در نهایت با یک برد آشکاری برای خریداران به اوج قیمت خود می رسد. حتما این نکته را در نظر بگیرید وقتی که قیمت بالاتر از حد کندل پوشش داد حرکت کرد – به عبارتی دیگر اگر روند معکوس روند نزولی تایید شود، به یک موقعیت عالی وارد می شوید.
الگوی پوشای نزولی
الگوی پوشای نزولی یک الگوی فنی است که بدین معنا است که قیمت در حال نزولی شدن است. این الگو از یک کندلی رو به بالا (سفید یا سبز) و به دنبال آن کندلی بزرگ رو به پایین است (سیاه یا قرمز) تشکیل شده است که کندل کوچک تر را خیز گرفته یا “پوشش می دهد”. این کندل جزء کندل های مهم است به دلیل آن که نشان می دهد فروشندگان از خریداران پیشی گرفته است و با شدت بیشتری قیمت را پایین می آورند (کندل پایین) از آنچه خریدارن قادر به بالا بردن آن بودند (کندل بالا).
الگوی ابر سیاه
یک کندل استیک برگشتی است که در آینده کندل رو به پایین (معمولا سیاه یا قرمز) در بالای کندل قبلی ( سفید یا سبز) باز می شود و سپس در زیر نقطه میانی کندل بالا بسته می شود.
این کندل برای سرمایه گذار ها قابل توجه است به دلیل این که تغییر جهت یک حرکت را از سمت بالا به سمت پایین نیز نمایش می دهد. البته باید این نکته را هم در نظر بگیرید که برای استفاده از این الگو همواره باید منتظر تایید کندل سوم کاهشی باشید.
الگوی نفوذی
یکی از کندل های مهم است که نشان می دهد یک برگشت احتمالی کوتاه مدت از یک روند نزولی به یک روند صعودی می باشد. بستن باید یک کندل باشد که حداقل نصفی از طول رو به بالا بدنه کندل قرمز روز قبل را پوشش دهد.
الگوی هارامی
الگوی های هارامی یا باردار شامل دو کندلی است که یکی بلند است که نقش مادر را دارد و دیگری کوچیک است و به عنوان فرزند است و در دل کندل بزرگ قرار دارد. ظهور این دو کندل در کنار هم نشان دهنده کم شدن روند و احتمالا تغییر روند است. البته بعضی موقع ها ممکن است امکان ادامه دهنده بودن روند را نشان دهد پس برای استفاده از این کندل از این الگو باید به رفتار های بعدی بازار دقت کنید تا جهت بازار را درست تشخیص دهید.
الگوی هارامی کراس
این کندل شباهت زیادی به الگو های هارامی قبلی دارد با این تفاوت که بدنه کندل دوم به صورت دوجی است. در نظر داشته باشید که هارامی کراس برای دو روند صعودی و نزولی می تواند تشکیل شود.
الگو های سه کندلی در کندل شناسی
الگوی ستاره صبح گاهی
ستاره صبح گاهی یک الگوی کندلی که از سه کندل تشکیل شده است که توسط تحلیل گران حرفه ای به عنوان یک نشانه صعودی تفسیر می شود. ستاره صبح گاهی به دنبال یک روند شکل می گیرد و این نشان دهنده شروع یک صعود به سمت افزایشی است. معامله گران برای شکل گیری یک ستاره صبح گاهی مراقب هستند و بعد با استفاده از شاخص های اضافی به دنبال تایید هستند تا بتوانند ترید خود را انجام دهند.
الگوی ستاره عصر گاهی
در موضوع کندل ها Evening Star یک الگوی است که توسط بسیاری از تحلیل گران حرفه ای برای تشخیص زمان رو به عقب استفاده می شود. این الگو بیشتر به صورت کندل نزولی است که از ترکیب سه کندل ساخته می شود:
۱- کندل بزرگ سبز.
۲- کندل ستاره کوچک.
۳- کندل قرمز.
الگوهای Evening Star با بالا رفتن قیمت همراه است و این نشان می دهد که روند صعودی در حال پایان است. نقطه مقابل ستاره عصر گاهی، الگوی ستاره صبح گاهی به عنوان یک شاخص صعودی در نظر گرفته می شود.
الگوی ستاره ثاقب
ستاره ثاقب یک کندل نزولی است، دارای سایه بالایی بلند است، سایه پایین ندارد یا بسیار کم دارد و بدنه این کندل هم بسیار کوچک است. و بعد از یک روند صعودی شکل می گیرد. برای این که این کندل به عنوان یک ستاره ثاقب در نظر گرفته شود، شکل گیری باید در هنگام پیش برد قیمت ظاهر شود. و نکته دیگه باید فاصله بین بالاترین قیمت روز و قیمت آغاز باید بیش از دو برابر بدنه ثاقب باشد. زیر بدنه واقعی نباید سایه ای وجود داشته باشد.
الگوی چکش برعکس
شکل گیری کندل چکش برعکس بیشتر وقت ها در پایین یک روند نزولی شکل می گیرد و می تواند یک هشدار در مورد الگوی بازگشتی قوی عمل کند. آنچه بعد از کندل چکش برعکس اتفاق می افتد ایده ای است که به معامله گران می دهد که آیا قیمت ها بالاتر یا پایین تر می روند.
الگوی ساندویچ استیک
این الگو از مهم ترین الگو های بازگشتی صعودی است که در انتهای روند نزولی موجب توقف روند و احتمالا آغاز افزایش قیمت می گردد. اعضای تشکیل دهنده این الگو سه کندلی می باشد که قیمت آغازین هر کدام از قیمت پایینی از کندل قبلی خود بالاتر است.
۱- بازا روند نزولی دارد.
۲- کندل نخست مارابوزو تشکیل می شود.
۳- کندل دوم صعودی و در بالای قیمت پایانی کندل اولی باز می شود و نقطه شروع آن بالاتر از نقطع تمام شده کندل قبلی قرار دارد.
جمع بندی
ما در این مقاله تمامی کندل های مهم را توضیح دادیم که اگر در یک خط حمایتی و مقاومتی خوب باشد می توانیم سیگنال های خوبی را از این کندل ها بگیریم و سود های خوبی را باید داشته باشیم اما اگر روی سطح حمایتی یا مقاومتی نباشد هیچ ارزش معاملاتی ندارد و باید دقت داشته باشید که در یک سطح خوب باشد تا بتوانیم بر اساس کندل ها ترید را انجام دهیم.
الگوی انبرک چیست؟ [ 2 نوع انبرک بالایی و پایینی ]+ آموزش تصویری ویدئویی رایگان
الگوی انبرک (Tweezer Pattern) یکی از نمونه الگوی بازگشتی است که بسیار برای تحلیل بازار بورس مورد استفاده قرار می گیرد. افرادی که از این الگو برای تعیین روند بازار استفاده می کنند، لازم است در مورد انواع الگوهای قیچی یا انبرک اطلاعات داشته باشند. تا بتوانند به راحتی این الگو را بر روی نمودار مشخص کنند.
الگوی انبرک در تحلیل بازار بورس چیست؟
تمام سرمایه گذاران و تحلیلگرانی که در بازار بورس فعالیت می کنند، نسبت به الگوهای مختلفی این بازار اطلاعات دقیقی دارند. الگوی انبرک یکی از الگوهای متداول در تحلیل بازار بورس است، که لازم است مورد بررسی قرار گیرد. این الگو که از جمله الگوهای بازگشتی در تحلیل بازار بورس به شمار می رود، دارای انواع مختلفی است.
الگوی انبرک یا الگوی موچین از الگوهای بازگشتی است که (حداقل) از دو کندل مخالف هم و در انتهای روندهای صعودی و نزولی شکل میگیرد و باعث تغییر روند میشود. از الگوی انبرکها با اسامیدیگری نیز همچون: “موچین، قیچی، چنگک” نیز یاد میشود. engulfing
با بررسی هر یک از انواع الگوهای انبرک می توان به راحتی زمان مناسب برای ورود به بازار و خروج از بازار را تعیین کرد. از جمله مهمترین انواع الگوی انبرک باید به الگوی پایینی، الگوی سقف، الگوی کف و الگوی کندل استیک انبرک پایینی اشاره کنیم. هر کدام از این الگوها دارای اشکال خاصی بر روی نمودار بوده، و به راحتی قابل مشاهده هستند.
الگوی انبرک را به چه نام های دیگری میشناسند ؟
تحلیلگران الگوی انبرک را با نام های دیگری نیز می شناسند. این الگو ممکن است با نام هایی همچون الگوی موچین، الگوی چنگک و الگوی قیچی نیز شناخته شود.
پس در صورتی که برخی از تحلیلگران بازار بورس از این نام ها استفاده کردند، تصور نکنید از الگوی جدید و الگو های بازگشتی کندل استیک ویژه ای برای تحلیل بازار استفاده می کنند.
2 نوع الگوی انبرک برای برسی بهتر وضعیت قیمت در بازار
در صورتی که تمایل دارید در بازار بورس سرمایه گذاری کنید، بهتر است در مورد انواع الگوهایی که می توان با استفاده از آنها وضعیت قیمت سهام را در بازار بورس بررسی کنید، اطلاعات به دست آورید. از جمله انواع الگوهایی که در بازار بورس استفاده می شوند، می توانیم به الگوهای زیر اشاره کنیم:
- الگوی انبرک پایینی (کف)
- الگوی انبرک بالایی (سقف)
الگوی انبرک کف (پایینی) چیست ؟
این نمونه از الگوهای موچین معمولا در انتهای روند نزولی شکل گرفته و منجر به تغییر روند قیمت سهام در بازار می شوند. کندل اولی که در الگوی کف نشان داده می شود معمولا به رنگ قرمز است، در حالی که الگوی دوم آن به رنگ سبز دیده می شود. حداقل قیمتی که می توانید در این کندل ها مشاهده کنید، تقریبا یکدیگر برابر هستند.
این الگو نیز همچون الگوی بالایی دارای دو کندل به رنگ های متفاوتی است. اما در الگوی پایینی بر خلاف الگوی بالایی کندل اول یک کندل نزولی بوده، و بدون هیچ سایه ای است. اما قوی بوده و در انتهای یک روند نزولی دیده می شود. در حالی که کندل دوم یا دوجی در کنار آن قرار می گیرد.
الگوی انبرک پایینی را می توانیم نوعی الگوی برگشتی صعودی به شمار آوریم، که منجر می شود تا روند بازار مثبت شود. از جمله مشخصاتی که می توانیم برای کندل های الگوی پایینی انبرک بیان کنیم، پوشش کندل دوم به طور کامل توسط کندل اول است. در حالی که کندل دوم از سایه بلندی برخوردار بوده و بلندتر از کندل اول است.
الگوی انبرک سقف (بالایی) چیست ؟
یکی دیگر از الگوهایی که بررسی آن می تواند به کسب اطلاع در مورد روند بازار کمک کند، الگوی سقف انبرک است. این الگو معمولا در انتهای روند صعودی شکل گرفته و باعث می شود تا روند تغییر مسیر دهد. در الگوی سقف انبرک کندل اول برخلاف الگوی کف همیشه به رنگ سبز است. در حالی که کندل دوم آن به رنگ قرمز نشان داده می شود. حداکثر قیمتی که این دو کندل به تحلیلگر نشان می دهند، تقریبا با هم برابر هستند.
در صورتی الگو های بازگشتی کندل استیک که قیمت کندل ها در حداکثر و حداقل با هم اختلاف داشته باشند، بهتر است این اختلاف ناچیز را نادیده بگیرید و آنها را به عنوان الگوهای انبرک سقف و کف در نظر بگیرید. این نکته را نیز در نظر داشته باشید که نیازی نیست در الگوی انبرک سقف و کف همیشه کندل های اول و دوم پشت سر هم باشند.
ممکن است در برخی موارد کندل های الگوی قیچی اول و دوم با یکدیگر کمی فاصله داشته باشند. که در چنین حالت هایی الگوی انبرک با الگوی کلاسیک کف و سقف دوقلو همراه خواهد شد. این نکته را در همیشه در نظر داشته باشند که ممکن است انبرک ها در قالب دیگر الگوها نیز بر روی نمودار دیده شوند. مثلا اگر بر روی نمودار الگوهای ستاره صبحگاهی، مرد دارآویز، ستاره عصرگاهی، چکش، نفوذی و موارد دیگر را مشاهده کردید، همگی تایید کننده الگوی های انبرک هستند.
در الگوهای قیچی بالایی (سقف) ما شاهد دو کندل با رنگ های مختلف خواهیم بود. معمولا کندل اول در این الگو بدون سایه بوده و از آن با نام کندل صعودی یاد می شود که قوی است. از سوی دیگر باید به کندل دوم یا دوجی اشاره کنیم که به آن کندل چکشی نیز می گویند. این الگو نیز همچون الگوی سقف در انتهای روند صعودی ایجاد می شود.
از جمله مشخصاتی که می توانیم برای الگوی انبرک بالایی بیان کنیم، پوشش کامل کندل دوم به وسیله کندل اول است. علاوه بر آن کندل دوم دارای سایه بلند پایینی است، در حالی که کندل اول بدون سایه بوده یا از سایه کوچکی برخوردار است. بر روی این الگو هر چه میزان سایه کندل دوم بیشتر باشد، نشان دهنده روند بهتر بازار خواهد بود.
بهتر است به این نکته توجه داشته باشید که هیچ کدام از اجزای کندل دوم بر روی الگوی انبرک بالایی، نباید از دامنه نوسان قیمتی کندل اول خارج شده باشند. به طور کلی این الگو نتیجه برخورد قیمت با سطح مقاومت بوده و با نام الگوی موچین نیز شناخته می شود.
مهمترین نکات در مورد الگوی انبرک
پیش از آنکه بر روی نمودار الگوی قیچی را بیابید، بهتر است به برخی از نکات مهم در مورد این الگو توجه کنید:
پنج مورد از قویترین الگوهای شمعی در تحلیل تکنیکال کدامند؟
پنج مورد از قویترین الگوهای شمعی در تحلیل تکنیکال کدامند؟
نمودارهای شمعی، ابزاری تکنیکال هستند که دیتاهای مختلف بازههای زمانی متفاوت را در یک کندل قیمتی (price candlestick) به نمایش میگذارند. این موارد باعث شده است که آنها در برابر میلههای ساده قیمتی (price bar)، از کاربرد بیشتری برخوردار باشند. کندلها، الگوهایی میسازند که میتوان با استفاده از آنها، به پیشبینی جهت حرکت قیمت پرداخت. استفاده از کدهای رنگی مناسب، به کاربرد این ابزار تکنیکالی میافزاید. ابزاری که سابقهٔ استفاده از آن به قرن 18ام و معاملهگران برنج ژاپنی، برمیگردد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد کندل استیک میتوانید از مطلب آموزشی «کندل استیک در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
استیو نیسون (Steve Nison) با کتاب مشهور خود (Japanese Candlestick Charting Techniques) که در سال 1991 منتشر شد، الگوهای شمعی را به دنیای غرب معرفی کرد. بسیاری از معاملهگران امروزه از این الگوها استفاده میکنند. الگوهایی که دارای اسامی جالبی مانند الگوی شمعی پوشش ابر سیاه نزولی (bearish dark cloud cover)، ستاره شبانگاهی (evening star) و یا الگوی شمعی سه کلاغ سیاه (three black crows) میباشند. بهعلاوه، الگوهای تک میلهای، مانند دوجیها (doji candlestick) و چکشها (hammer candlestick) میباشند، در بسیاری از استراتژیهای معاملهگری کوتاهمدت و یا بلندمدت استفاده میشوند.
نکات کلیدی:
- الگوهای شمعی که ابزارهای معاملاتی تکنیکالی میباشند، قرنها برای پیشبینی جهت حرکت قیمت استفادهشدهاند.
- الگوهای شمعی متنوعی وجود دارد که از آنها برای پیشبینی جهت حرکت قیمت و شتاب حرکتی قیمت استفاده میشوند، از این الگوها میتوان به الگوی شمعی (three line stirke)، الگوی شمعی (two black gapping)، سه کلاغ سیاه، ستاره شبانگاهی و الگوی شمعی کودک رهاشده اشاره کرد.
- هرچند، در نظر داشته باشید که سیگنالهای تولیدشده توسط این الگوهای شمعی، ممکن است از اِتکاپذیری کافی در دنیای الکترونیکی امروز برخوردار نباشند.
اتکاپذیری الگوهای شمعی
تمامی الگوهای شمعی بهخوبی کار نمیکنند. محبوبیت بالای آنها، باعث کاهش اتکاپذیری آنها شده است زیرا ساختار آنها توسط صندوقهای سرمایهگذاری بزرگ (Hedge Funds) و الگوریتمهای استفادهشده توسط آنها، شکسته میشود. بازیگرانی قدرتمند که بر سرعت بالایشان برای معامله در مقابل سرمایهگذاران خرد و مدیران مالی سنتی (traditional fund managers) استفاده میکنند.
به بیان دیگر، مدیران صندوقهای سرمایهگذاری بزرگ، از نرمافزارها جهت ایجاد یک تَله برای معاملهگرانی که منتظر الگو های بازگشتی کندل استیک نتایج صعودی و یا نزولی هستند، استفاده میکنند. هرچند، الگوهای قابل اتکایی نیز در نمودار شکل میگیرند، که فرصتهای معاملاتی را برای سود کوتاهمدت و یا بلندمدت فراهم میکنند.
در این مقاله ما به بررسی 5 الگوی شمعی شمعی پرداختهایم که عملکرد بسیار خوبی در بازار از خود نشان دادهاند. هر یک از این الگوها به کندلهای اطراف خود بستگی دارند و در پیشبینی حرکات قیمت بهسطوح بالاتر و یا پایینتر کاربرد دارند. این الگوها دارای دو محدودیت اصلی میباشند:
- آنها تنها در محدودهٔ نموداری که دیده میشوند کار میکنند، نمودارهایی که میتوانند میان روزی (intraday)، روزانه، هفتگی و یا ماهانه باشند.
- قدرت این الگوها پس از تشکیل کامل و ایجاد 3 تا 5 کندل دیگر، کاهش مییابد.
عملکرد کندل استیک
این بررسی بر کتاب توماس بولکوفسکی (Thomas Bulkowski) – که سازندهٔ ردهبندی الگوهای شمعی در کتاب خود (Encyclopedia of Candlestick Charts) میباشد – اتکا دارد. او دو حالت را برای نتایج احتمالی این الگوها پیشنهاد میدهد:
- بازگشت – الگوهای بازگشتی کندلی میتوانند تغییر در جهت حرکت قیمتی را پیشبینی کنند. – الگوهایی که نشاندهندهٔ ادامه حرکت قیمت در جهت روند قالب، میباشند.
در مثالهای زیر، کندلهای توخالی سفید نشاندهندهٔ بالاتر بودن قیمت بسته شدن نسبت به قیمت باز شدن میباشد، در حالی که کندلهای سیاه رنگ نشاندهندهٔ پایینتر قرار گرفتن قیمت بسته شدن نسبت به قیمت باز شدن، است.
الگوی شمعی سه خط حمله (three line strike)
الگوی شمعی صعودی سه خط حمله (bullish three line strike)، یک الگوی شمعی برگشتی بهحساب میآید که در طی یک روند نزولی شکل میگیرد. هر یک از کندلهای تشکیلشده در این الگو، دارای کف پایینتر میباشند و در محدودهای نزدیک به پایین کندل بسته میشوند. کندل چهارم در محدودهای پایینتر از تمامی کندلها باز شده اما حرکت صعودی قدرتمندی داشته و در محدودهای بالاتر از کندل اول بسته میشود. براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگوی شمعی برگشتی در 83 درصد از مواقع، بازگشت قیمتی را به درستی پیشبینی میکند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بازگشت قیمتی میتوانید از مطلب آموزشی «بازگشت قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
الگوی شمعی گپ و دو کندل سیاه (two black gapping)
الگوی شمعی گپ و دو کندل سیاه، یک الگوی شمعی ادامهدهنده است که پس از ایجاد یک سقف در روند صعودی – که توسط یک شکاف قیمتی دنبال شده و دو کندل سیاه نیز پس از آن تشکیل میشوند – شناسایی میشود. این الگو احتمال نزول قیمت به سطوحی پایینتر را پیشبینی خواهد کرد، که خود میتواند نشاندهندهٔ احتمال وقوع یک روند نزولی بزرگتر باشد. براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگو کاهش قیمتها را در حدود 68 درصد از مواقع، بهدرستی پیشبینی کرده است.
الگوی شمعی سه کلاغ سیاه (three black crows)
الگوی شمعی نزولی سه کلاغ سیاه یک الگوی شمعی برگشتی است. الگوی شمعیی که در نزدیکی سقف یک روند صعودی شروعشده، سپس توسط سه کندل سیاه دنبال میشود. این الگو، نزول قیمتها به سطوح پایینتر را پیشبینی میکند، حرکت نزولیای که خود میتواند آغازگر روند نزولی در مقیاسی بزرگتر شود. نزولیترین نسخه از این الگو در قلهٔ یک روند صعودی شکل میگیرد زیرا توانسته است خریدارانی که با استفاده از شتاب قیمتی وارد شدهاند را به تله بیاندازند. براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگو توانسته است کاهش قیمتها را با موفقیت 78 درصدی پیشبینی کند.
الگوی شمعی ستاره عصرگاهی (evening star)
الگوی شمعی نزولی ستارهٔ شبانگاهی، یک الگوی شمعی بازگشتی میباشد که با یک کندل سفید بلند شروع میشود. کندلی که روند صعودی را به قلههای جدید میرساند. سپس شاهد ایجاد یک شکاف قیمتی در بازار خواهیم بود، شکافی که باعث بالاتر رفتن قیمتها نیز میشود. اما خریداران تازه در بالا نگه داشتن قیمتها شکست میخورند که باعث ایجاد یک کندل کوچک میشود. در ادامه یک شکاف قیمتی به سمت پایین شکل میگیرد، شکافی که در پی آن کندل سوم تشکیل شده و این الگو تکمیل میشود. این الگو، ادامهٔ حرکت نزولی را پیشبینی کرده و احتمال وقوع روند نزولی در مقیاس بزرگتر را نیز نشان میدهد. براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگو توانسته است نزول قیمتها با دقت 72 درصدی پیشبینی کند.
الگوی شمعی کودک رها شده (abandoned baby)
الگوی شمعی بچه رهاشده صعودی (bullish abandoned baby)، یک الگوی شمعی برگشتی میباشد که در کف یک روند نزولی، پس از شکلگیری یک سری از کندلهای سیاه، تشکیل میشود. در ابتدای شکلگیری این الگو، شاهد یک شکاف قیمتی به سمت پایین هستیم. اما فروشندگان تازه نمیتوانند قیمتها را پایین نگه دارند، که باعث شکلگیری یک کندل دوجی میشود. کندلی که قیمت (open) و (close) در آن، نزدیک به هم میباشند. در ادامه شاهد یک شکاف قیمتی صعودی هستیم که کندل صعودی تشکیل شده پس از آن، این الگو را تکمیل میکند. این الگو، ادامهٔ حرکت صعودی قیمت و تشکیل قلههای بالاتر را پیشبینی میکند. همچنین احتمال شکلگیری یک روند صعودی در مقیاس بزرگتر وجود دارد. براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگو توانسته است در 49.73 درصد از مواقع، صعودی بودن روند قیمتها را به درستی پیشبینی کند.
جمعبندی
الگوهای شمعی توجه بسیاری از شرکتکنندگان بازار را به خود جلب کردهاند، اما بسیاری از الگوهای برگشتی یا ادامهدهنده در دنیای مدرن، از اتکاپذیری کافی برخوردار نیستند. خوشبختانه، آمار ارائهشده توسط توماس بولکوفسکی، نشان از اتکاپذیری دستهٔ کوچکی از الگوها را دارد، الگوهایی که میتوانند سیگنالهای خرید و یا فروش صادر میکنند.
نمودار شمعی یا نمودار کندل استیک چیست و معرفی انواع آن
نمودار شمعی یا کندل استیک (Candlestick) نوعی نمودار قیمت است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد و قیمت های بالا ، پایین ، باز و بسته شدن یک سهم را برای یک دوره خاص نشان می دهد. این نمودار توسط تریدر ها و بازرگانان ژاپنی برنج برای پیگیری قیمت های بازار و حرکت روزانه صدها سال قبل از اینکه در ایالات متحده محبوبیت پیدا کند استفاده می شد. بخش اعظمی از نمودار شمعی را ” بدنه اصلی” می نامند و به سرمایه گذاران می گوید که آیا قیمت بسته شده از قیمت باز شده بالاتر بوده یا پایین تر (اگر قیمت سهام پایین تر از قیمت اولیه بسته شود رنگ آن سیاه یا قرمز و اگر قیمت بالاتر بسته شود ،رنگ آن سفید یا سبز است.
در ادامه این مقاله به توضیح مفهوم نمودار های شمعی می پردازیم و اجزای نمودار شمعی را جداگانه بررسی می کنیم.
فهرست عناوین مقاله
نمودار شمعی چیست؟
سایه های نمودار شمعی قیمت بالا و پایین روز و نحوه مقایسه آن ها با قیمت باز و بسته شده را نشان می دهند. شکل نمودار شمعی بر اساس رابطه بین قیمت های بالا ، پایین ، باز شده و بسته شده روز متفاوت است.
نمودار شمعی نشان دهنده تأثیر احساس سرمایه گذاران بر قیمت های سهام است و توسط تحلیلگران تکنیکال برای تعیین زمان ورود و خروج معاملات استفاده می شود. نمودار شمعی بر اساس روشی بنا شده که در ژاپن در دهه ۱۷۰۰ برای ردیابی قیمت برنج استفاده می شد. نمودار شمعی یک روش مناسب برای معامله هر دارایی مالی مثل سهام ، ارز و معاملات آتی محسوب می شود.
نمودار های شمعی بلند به رنگ سفید یا سبز نشان می دهند که فشار خرید شدیدی وجود دارد و می گوید که قیمت صعودی است. با این حال ، باید ساختار بازار را به طور جداگانه بررسی کرد. به عنوان مثال ، اگر کندل سفید بلند در سطح حمایتی بزرگ از قیمت تشکیل شود ، اهمیت بیشتری خواهد یافت.
نمودار های شمعی بلند به رنگ سیاه یا قرمز نشان می دهند که فشار فروش قابل توجهی در سهم وجود دارد و می گوید که قیمت نزولی است. یک الگوی شمعی برگشتی صعودی ، که به آن چکش می گویند ، هنگامی شکل می گیرد که قیمت پس از باز شدن به طور قابل توجهی پایین می آید و سپس برای نزدیک شدن به سطح قیمتی بالا تجمع می کند. نمودار شمعی نزولی به عنوان یک مرد حلق آویز شده شناخته می شود. این نمودار ظاهری شبیه به آبنبات چوبی مربعی دارند و اغلب توسط معامله گرانی که قصد انتخاب قیمت بالا یا پایین در بازار را دارند استفاده می شود.
نکته : معامله گران می توانند از سیگنال های نمودار شمعی برای تجزیه و تحلیل هر دوره معاملات از جمله سیکل روزانه یا ساعتی استفاده کنند. (یا حتی برای چرخه های دقیقه ای معاملات روز)
الگو های معاملاتی دو روزه نمودار شمعی
بسیاری از استراتژی های معاملاتی کوتاه مدت بر اساس الگو های نمودار شمعی تعیین می شوند. الگوی کندل پوشاننده یک روند بازگشتی بالقوه را نشان می دهد. اولین کندل استیک بدنه کوچکی دارد که کاملاً توسط نمودار شمعی دوم پوشانده شده است. وقتی این کندل در انتهای روند نزولی ظاهر شود به عنوان الگوی پوشاننده صعودی شناخته می شود و اگر در پایان روند صعودی ظاهر شود یک الگوی پوشاننده نزولی است. الگوی هارامی یک الگوی بازگشتی است که در آن دومین کندل استیک کاملاً در داخل نمودار شمعی اول قرار دارد و رنگ آن متفاوت است. صلیب هارامی یک کندل استیک دوم دارد که دوجی است و زمانی که قیمت باز و بسته برابر باشند تشکیل می شوند.
الگو های معاملاتی سه روزه نمودار شمعی
ستاره عصرگاهی evening star یک الگوی بازگشتی نزولی است که در اولین کندل استیک ادامه دهنده روند صعودی است. در کندل استیک دوم Gap Up به وجود آمده و بدنه باریکی دارد.( اگر قیمت بالاتر از قیمت بسته شدن کندل قبلی باشد ، Gap Up نامیده می شود.)
کندل استیک سوم در زیر نقطه میانی نمودار شمعی اول بسته می شود. ستاره صبحگاهی یک الگوی بازگشتی صعودی است که در اولین کندلی که بدنه طولانی و سیاه و قرمز دارد، به دنبال کندل کوتاه که در قیمت پایین شکاف داشته تشکیل شده و با یک نمودار شمعی سفید یا سبز با بدنه طولانی که بالای نقطه میانی اولین نمودار شمعی بسته می شود.
برای مطالعه بیشتر مقاله بررسی جامع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال را پیشنهاد میکنیم.
درک مفاهیم بنیادی نمودار های شمعی
نمودار های شمعی الگو های بازگشتی کندل استیک بیش از ۱۰۰ سال قبل از آنکه غرب نمودار های میله ای و نقطه ای را تشکیل دهد ، از ژاپن نشات گرفته است. در دهه ۱۷۰۰ ، یک ژاپنی به نام Homma کشف کرد که گرچه بین قیمت و عرضه و تقاضای برنج رابطه وجود دارد ، اما بازار ها به شدت تحت تأثیر احساسات معامله گران بودند.
کندل استیک ها این احساسات را با نمایش بصری اندازه حرکت قیمت با رنگ های مختلف نشان می دهند. معامله گران از نمودار شمعی برای تصمیم گیری در معاملات براساس الگو های منظمی که به پیش بینی روند قیمت در کوتاه مدت کمک می کنند ، استفاده می کنند.
اجزای نمودار شمعی
درست مثل یک نمودار میله ای ، یک نمودار شمعی روزانه بالاترین و پایین ترین قیمت و همچنین قیمت باز و بسته شده یک سهم در بازار را نشان می دهد. نمودار شمعی قسمت وسیعی دارد که به آن “بدنه” می گویند.
این بدنه نشان دهنده محدوده قیمت بین باز و بسته شدن معاملات آن روز است. هنگامی که بدنه پُر یا سیاه می شود ، به این معنیست که قیمت پایانی کمتر از قیمت آغازین سهم بوده و اگر بدنه خالی باشد ، یعنی اینکه قیمت پایانی بیشتر از قیمت آغازین بوده است.
معامله گران می توانند این رنگ ها را در سیستم معاملاتی خود تغییر دهند . به عنوان مثال ، یک کندل رو به پایین اغلب به جای سیاه به رنگ قرمز در می آید و کندل های رو به بالا اغلب به جای سفید به رنگ سبز سایه می زنند.
مقایسه نمودار های شمعی و میله ای
درست در بالا و پایین بدنه ” سایه ها ” یا “فتیله ها” قرار دارند. سایه ها قیمت های بالا و پایین معاملات آن روز را نشان می دهد. اگر سایه بالایی روی کندل پایین کوتاه باشد ، نشانگر این است که قیمت آغازین نزدیک به بالاترین قیمت سهم در آن روز بوده است.
سایه بالایی کوتاه در یک روز صعودی حکم می کند که قیمت پایانی نزدیک به بالاترین قیمت سهم باشد. رابطه بین قیمت های آغازین و پایانی و بیشترین و کمترین قیمت، نمای نمودار شمعی روزانه را تعیین می کند. بدنه می تواند بلند یا کوتاه و سیاه یا سفید و سایه ها نیز الگو های بازگشتی کندل استیک می توانند بلند یا کوتاه باشند.
نمودار های میله ای و نمودار های نمودار شمعی اطلاعات مشابهی را نشان می دهند ، اما به روشی متفاوت. نمودار های شمعی به دلیل کدگذاری رنگی میله های قیمت و بدنه های ضخیم تر ، تفاوت بین قیمت اولیه و پایانی را بهتر نشان می دهند.
نمودار فوق همان صندوق قابل معامله در بورس (ETF) را در مدت زمان مشابه نشان می دهد. نمودار پایینی از میله های رنگی استفاده می کند ، در حالی که در بالا از کندل استیک های رنگی استفاده شده است. بعضی معامله گران نمودار شمعی و برخی دیگر نمودار میله ای را ترجیح می دهند.
معرفی الگو های پایه ای نمودار شمعی
نمودار شمعی با نوسانات بالا و پایین در قیمت ایجاد می شوند. در حالی که این تحرکات قیمت گاهی تصادفی به نظر می رسند ، در بعضی مواقع الگو هایی را شکل می دهند که معامله گران برای تجزیه و تحلیل یا اهداف معاملاتی از آن ها استفاده می کنند. الگو های نمودار شمعی زیادی وجود دارد ولی در اینجا یک نمونه برای شروع کار آورده شده است.
الگو ها به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم می شوند . الگو های صعودی می گویند که قیمت احتمالاً افزایش خواهد یافت ، در حالی که الگو های نزولی نشان می دهند که قیمت احتمالاً سقوط خواهد کرد. هیچ الگویی همیشه درست کار نمی کند ، چون الگو های نمودار شمعی نشان دهنده گرایشات روند قیمت است و نه تضمینی برای آن.
الگوی پوشاننده نزولی (Bearish Engulfing Pattern)
این الگو در یک روند صعودی که تعداد فروشندگان از خریداران بیشتر است تشکیل می شود و با یک کندل قرمز بلند ظاهر می شود که یک بدنه کوچک سبز را در بر گرفته است. این الگو نشان می دهد که فروشندگان دوباره کنترل بازار را در دست گرفته و ممکن است روند نزولی قیمت ادامه داشته باشد.
الگوی پوشاننده صعودی (Bullish Engulfing Pattern)
این الگو در سمت صعودی بازار و زمانی که تعداد خریداران از فروشندگان بیشتر است شکل می گیرد و با یک کندل بلند سبز که بدنه قرمز کوچکی را در بر گرفته ظاهر می شود. وقتی گاو ها کنترل بازار را در دست بگیرند ، قیمت می تواند بالاتر رود.
الگوی ستاره عصرگاهی نزولی ( Bearish Evening Star)
این الگو در آخرین کندل در زیر بدنه کوچک کندل روز قبل ظاهر می شود. بدنه کوچک می تواند قرمز یا سبز باشد. آخرین کندل دو روز قبل در عمق بدنه شمع بسته می شود. این الگو توقف خریداران و سپس کنترل فروشندگان بر بازار را نشان می دهد که در این حالت می توان انتظار فروش بیشتری را در بازار داشت.
الگوی هارامی خرسی (Bearish Harami)
الگوی هارامی خرسی زمانی تشکیل می شود که یک کندل کوچک قرمز رنگ به طور کامل در داخل بدنه کندل روز قبل باشد. این الگو عدم قطعیت خریداران را نشان می دهد. اگر بعد از آن قیمت بالاتر رود ، ممکن است روند صعودی همچنان خوب باشد ، اما کندل رو به پایین این الگو نشان دهنده افت قیمت است.
الگوی هارامی گاوی (Bullish Harami)
این الگو مخالف الگوی هارامی خرسی است. روند الگو های بازگشتی کندل استیک نزولی در حال نوسان بوده و یک کندل کوچک سبز رنگ در داخل کندل بزرگ قرمز روز قبل رخ می دهد. این به تحلیلگران می گوید که روند در حال استراحت است و اگر روز بعد روند صعودی باشد ، می توان انتظار صعود بیشتری را داشت.
الگوی صلیب هارامی خرسی (Bearish Harami Cross)
این الگو در یک روند صعودی اتفاق می افتد و اولین کندل، طولانی و سفید یا سبز رنگ است که نشان میدهد کندل های صعودی کنترل کامل بازار را بر عهده دارند. همزمان با الگوی صلیب هارامی گاوی، کندل دوجی نشانگر شک و عدم تصمیم گیری در بین معاملهگران است که ممکن است روند را تغییر دهد.
برای آشنایی بیشتر با کندل دوجی مقاله معرفی کامل کندل دوجی و انواع آن را پیشنهاد میکنیم.
الگوی صلیب هارامی گاوی (Bullish Harami Cross)
این الگو در یک روند نزولی رخ می دهد و اولین کندل، طولانی و سیاه یا قرمز رنگ است و نشان دهنده این است که شمع های نزولی تحت کنترل هستند. کندل دوجی دارای محدودهای باریک است و در بالای کندل بسته شده روز قبلی، باز میشود. مفاهیم این الگو مشابه همان هارامی صعودی است.
چکیده مفاهیم کلیدی نمودار های شمعی
- نمودار های شمعی بالاترین و پایین ترین قیمت و قیمت آغازین و پایانی یک اوراق بهادار برای یک دوره خاص را نشان می دهند.
- نمودار شمعی از تاجران و بازرگانان برنج ژاپنی برای پیگیری قیمت ها و نوسانات روزانه صدها سال قبل از محبوبیت در ایالات متحده نشأت گرفته است.
- معامله گرانی که به دنبال الگو های نمودار هستند می توانند از نمودار شمعی استفاده کنند.
- نمودار های شمعی توسط معامله گران برای تعیین حرکت احتمالی قیمت براساس الگو های گذشته استفاده می شود.
- نمودار شمعی برای معامله مفید است؛ چون در تمام مدت زمانی که معامله گر مشخص می کند ، چهار نقطه قیمت (آغازین ، پایانی ، بیشترین و کمترین قیمت) را نشان می دهد.
- بسیاری از الگوریتم ها بر اساس همان اطلاعات قیمت در نمودار های شمعی نشان داده شده اند.
- معاملات اغلب متاثر از احساسات وهیجانات است که می تواند در نمودار های شمعی ظاهر شود
*پیشنهاد میکنیم مقاله معرفی ۵ مورد از بهترین نرم افزار های تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال را مطالعه کنید.*
سخن نهایی
همانطور که معامله گران برنج ژاپنی قرن ها پیش کشف کردند ، احساسات سرمایه گذاران پیرامون معامله یک دارایی تأثیر عمده ای در تحرکات قیمتی آن دارایی دارد. نمودار شمعی به معامله گران کمک می کند تا احساسات مربوط به سهام یا دارایی های دیگر را درک کرده و به آن ها کمک می کند تا پیش بینی های بهتری درباره نقاط فروش آن سهام داشته باشند.