الگوی قیمتی سر و شانه در تحلیل تکنیکال

الگوی سر و شانه
تحلیل تکنیکال از جمله مواردی است که می تواند سبب حفظ ارزش دارایی شما همراه با افزایش آن در بازارهای مالی متفاوت شود. دلیلش هم استفاده از اندیکاتورها و الگوهای مختلفی است که در این نوع تحلیل استفاده می کنید. در واقع شما به عنوان یک چارتیست با بررسی نمودارهای قیمتی دارایی مورد نظرتان به روش های مختلفی می توانید سهام مناسب را شناسایی، در مواقع لزوم خریداری و به موقع بفروشید. گفتنی است که یکی از الگوهای پر کاربرد در تحلیل تکنیکال، الگوی سر و شانه است. آن انواع مختلفی دارد که در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد.
فهرست محتوای مقاله
کف
سقف
مرکب
ادامه دهنده
الگوی سر و شانه
آن یکی از پر کاربردترین شکل هایی است که در چارت سهام دیده می شود. البته همه ی انواع این الگو، پرکاربرد نیستند.
در این جا غیر از شکل ادامه دهنده، بقیه ی آن ها جزء الگوهای برگشتی به حساب می آیند.
ادامه دهنده به معنای این است که روند فعلی هر چه هست باز هم ادامه پیدا می کند. حال اگر صعودی باشد هم چنان صعودی پیش می رود و اگر نزولی باشد به این حرکتش ادامه می دهد.
برگشتی هم به این معنا که روند فعلی بازار تغییر پیدا می کند؛ یعنی اگر صعودی باشد نزولی و اگر نزولی باشد صعودی خواهد شد.
اما انواع الگوهای سر و شانه عبارتند از: کف، سقف، مرکب و ادامه دهنده.
با تشکیل شدن آن ها بهتر است به نکات زیر توجه داشته باشید:
- در شکست اولیه ی سطح مقاومتی یا همان خطگردن به بازار وارد شوید.
- بعد از شکستسطحمقاومتی، صبر کنید تا قیمت دوباره به این خط باز گردد. در واقع این جا می تواند یک موقعیت خوب برای ورود به بازار باشد.
- جهت تأییدنقطه ی ورودتان باید از کندلهای برگشت صعودی استفاده کنید.
- هدف قیمتی در سطح های مقاومتی قرار دارد.
- برای تعیین دقیق هدف قیمتی می توانید فاصله ی بین سر و خط روند را حساب کنید و مقدار آن را به نقطه ی ورود اضافه نمایید.
هدف سود در این جا فاصله ی بین کف و سطح مقاومتی است.
- هدف سود می تواند برای مشخص کردن حداقل افزایشقیمت بعد از شکست خط گردن استفاده شود.
- کسانی که زیاد ریسکپذیر نیستند می توانند خط راست را در پایین کندلشکست سطح مقاومتی در نظر بگیرند.
یا این که می توانند این افراد حد ضررشان را در پایین شانه ی سمت راستی مشخص کنند.
کف
نام دیگر آن، سر و شانه ی معکوس است. آن یک الگوی صعودی می باشد و بیانگر این است که روند نزولی، تغییر خواهد کرد و ادامه ی روند صعودی خواهد شد.
این شکل وقتی تشکیل می شود که قیمت ها تا کفی ریزش پیدا کنند و سپس بالا روند. بعد از آن هم به یک کف پایین تری ریزش پیدا کنند و دوباره بالا بروند.
نهایتا هم قیمت ها دوباره تا کف اولی فرو می ریزند. البته وقتی کف آخری تشکیل می شود، قیمت ها تا سطح مقاومتی بالا می روند.
شانه در این جا متشکل از کف اول و سوم و سر الگو همان کف دوم است. هنگامی هم که قیمت، خط گردن یعنی همان سطح مقاومتی را بشکند شما می توانید وارد معامله شوید.
سقف
آن در انتهای یک حرکت صعودی به وجود می آید و سبب تغییر روند صعودی و حرکت قیمت به سمت روند نزولی می شود.
در این جا سه قله وجود دارد. قله ی میانی ارتفاع زیادتری نسبت به دو قله ی دیگر دارد و سر الگو به حساب می آید. قله های سمت چپ و راست که ارتفاع کم تری دارند را شانه می گویند.
نکته ی قابل توجه این که وقتی چنین شکلی را در چارت دارایی تان مشاهده می کنید باید صبر کنید تا خط گردن، پر قدرت شکسته شود.
هم چنین دقت داشته باشید در این شکل سقف، باید واگرایی دیده شود تا این الگو را تأیید نماید؛ یعنی باید الگوی واگرایی از طریق اندیکاتورهایی نظیر مکدی یا RSI صادر شود.
نکته ی دیگر این که خط گردن در این جا اغلب دارای شیبی آرام و به سمت بالا است. موقعیت هایی هم وجود دارد که خط گردن به شکل افقی تشکیل می شود.
دقت کنید اگر سقف در این شکل همراه با شیب نزولی باشد، نشانگر ضعیف بودن بازار است. به دنبال آن هم شانه ی سمت راست، به شکل ضعیف تشکیل می شود.
شما اگر قصد فروش دارید باید صبر کنید تا خط گردن شکسته شود؛ چون زمانی که شیب خط افزایشی نباشد، سیگنال فروش دیرتر صادر می شود.
در واقع خط گردن صعودی بیانگر بالا بودن قدرت بازار است. حد زیان در این الگو، بالای شانه ی راست قرار دارد. مواقعی هم ممکن است که شانه ی راست و سر این الگو نزدیک به هم باشند.
در این وضعیت شما می توانید حد ضررتان را در قسمت بالای سر نشانه گذاری کنید.
حد سود را هم می توانید با اندازه گیری فاصله ی سر تا خط گردن و از مکان شکستگی خط گردن به طرف پایین، مشخص نمایید.
مرکب
در این جا ممکن است دو سر یا دو شانه ی سمت راست یا دو شانه ی سمت چپ را در چارت سهام مشاهده نمایید. البته این نوع زیاد کاربرد ندارد.
ولی دقت داشته باشید اگر یک شانه در سمت چپ باشد یک شانه هم در سمت راست و اگر دو شانه در سمت چپ باشد، بالطبع دو شانه هم در سمت راست تشکیل می گردد.
ادامه دهنده
آن به دو صورت صعودی و نزولی تشکیل می شود که تأییدی بر ادامه ی روند موجود در بازار است. یعنی دیگر آن مانند الگوهای دیگر سر و شانه برگشتی نیست. البته آن به ندرت در چارت سهام دیده می شود.
سر و شانه ی ادامه دهنده بسیار شبیه به الگوی مستطیلی است اما تفاوت هایی هم با آن دارد که از جمله ی آن ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
جمع بندی الگوی سر و شانه
دانستید که برای موفقیت در بازارهای مالی نیاز است از تحلیل هایی همچون تکنیکال استفاده کنید.
یکی از الگوهای پرکاربرد برگشتی در تحلیل تکنیکال، سر و شانه ی کف (معکوس)، سقف و مرکب این الگو است.
البته نوع ادامه دهنده هم وجود دارد که دیگر برگشتی نیست بلکه ادامه ی روند بازار را نشان می دهد. الگوهای سر و شانه ی مرکب و ادامه دهنده به ندرت در چارت سهام مشاهده می شوند.
دقت داشته باشید در الگوهای سر و گردن همراه با شکست اولیه ی سطح مقاومتی یا همان خط گردن به بازار وارد شوید.
تارگت قیمتی در سطوح مقاومتی آن ها قرار دارد. امکان مشخص کردن حد سود و ضرر در این الگوها نیز وجود دارد.
جهت راهنمایی های بیش تر در رابطه با این موضوع یا موضوعات مختلف دیگر بازارهای سرمایه می توانید به سایت آکادمی طهرانی مراجعه نمایید.
کارشناسان مالی ما در اسرع وقت پاسخگوی سؤالات شما خواهند بود. آن ها می توانند شما را در مسیر رسیدن به موفقیت یاری کنند.
پس همین الآن وارد سایت شوید و از امکانات آن کمال استفاده را ببرید. امکاناتی همچون مقالات متعدد رایگان که می توانند برایتان بسیار مفید فایده واقع شوند.
الگوی کلاسیک تحلیل تکنیکال مستطیل و سر و شانه
یکی از راهای تشخیص ادامه یک روند و یا تغییر جهت یک روند در تحلیل تکنیکال استفاده از الگوهای کلاسیک می باشد در این پست به بررسی الگوهای سر و شانه و الگوی مستطیل می پردازیم.ما در این سری پستهای آموزشی سعی کرده ایم با طراحی تصاویر گرافیکی آموزشی و گویا به یادگیری بیشتر کاربران کمک کنیم.
با کانال تلگرام سایت هوش فعال شما همه روزه به آموزش های رایگان و نتایج فیلتر های مهم دسترسی خواهید داشت
@hooshefaal
الگوی سر و شانه در کف
این الگو معمولا در درهای قیمتی ایجاد می گردد و یکی از نشانه های برگشت قیمت می باشد، و در واقع این الگو جزء الگوهای بازگشتی می باشد.این الگو با داشتن دو دره کوچک در طرفین و یک قله بزرگ در وسط به سر و شانه معروف می باشد.معمولا بعد از شکست خط گردن در الگوی سر و شانه(خط گردن خطی است که دو شانه و سر را به هم متصل کرده و نقش یک سطح مقاومتی برای قیمت بازی می کند) می توان انتظار داشت که قیمت به ارتفاع سر رشد کند.
الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال
این الگو درواقع یک روند خنثی در درون یک کانال می باشد که چندین بار سقف و کف این کانال با قیمت تماس پیدا کرده. در ادامه ویژگی های الگوی مستطیل را مشاهده می فرمایید.
- معمولا طول الگوی مستطیل الگوی قیمتی سر و شانه در تحلیل تکنیکال باید حد اکثر یک سوم روند قبلی خود باشد.
- الگوهای مستطیل هم در روند صعودی و هم در روند نزولی دیده می شوند.
- الگوی مستطیل یک الگوی ادامه دهنده می باشد.
- پس از شکست خط استاتیک حمایتی در این الگو در روند نزولی قیمت می تواند به اندازه عرض الگو نزول کند
- پس از شکست خط استاتیک مقاومتی در یک روند صعودی قیمت می تواند به اندازه عرض الگو رشد کند.
نویسنده : مصطفی اجارستاقی
کاربران محترم می توانند با ارائه دریدگاه های ارزنده خود ما را در بهبود کیفی مطالب سایت یاری رسانند.
معامله با استراتژی الگوی سر و شانه
چندین روش برای معامله فارکس با استفاده از تحلیل تکنیکال وجود دارد. یک از استراتژیهای محبوب، جستجوی الگوهای کلاسیک در چارت قیمتی ارز است. الگوی سر و شانه در بین الگوهای برگشتی نمودار قابل اعتماد و محبوب قرار میگیرد و معمولاً زمانی رخ میدهد که روند در حال تغییر جهت باشد. الگوی سر و شانه نیز با ارائه سیگنالهای معاملاتی واضح و اندازه گیری اهدافی که توسعه استراتژی معاملاتی بر اساس آن را بسیار آسان میکند، به تریدرها سود میرساند.
استراتژی معامله سر و شانه در فارکس چیست؟
بسیاری از تریدرهای فارکس که مبنای تصمیمات معاملاتی خود را تحلیل تکنیکال قرار میدهند، از الگوهای نمودار کلاسیک برای تصمیم گیری درباره ورود یا خروج از بازار استفاده میکنند. مزیت اصلی استفاده از الگوهای نمودار این است که آنها به تریدرها اجازه میدهند نقاط ورود، تیک پروفیت و سطوح استاپ لاس را تعیین کنند که این سطوح میتوانند در بازار فارکس به عنوان سفارش قرار داده شوند.
الگوی سر و شانه (head and shoulders) یکی از محبوب ترین و قابل اعتماد ترین الگوهای نمودار کلاسیک است که معمولاً تریدرهای تکنیکال از آن استفاده میکنند. این الگو به طور کلی یک الگوی معکوس در نظر گرفته میشود؛ زیرا معمولاً زمانی ظاهر میشود که بازار پس از یک روند صعودی یا نزولی قابل توجه تغییر جهت دهد.
این الگو دارای دو شکل است که سیگنال معاملاتی صعودی یا نزولی را به شرح زیر ارائه میدهد:
- بولیش (صعودی) : این الگو زمانی ظاهر میشود که خط گردن، بین نقاط بلند در دو طرف فرو رفتگی سر، به سمت بالا شکسته شده و بازار برای یک رالی قیمتی آماده میشود. سپس انتظار میرود که بازار به میزانی تقریباً برابر با فاصله بین درهها و قلههای هر دو طرف آن باشد.
- بیریش (نزولی) : این الگو نشان میدهد هنگامی که خط کشیده شده بین نقاط پایین در دو طرف قله سر به سمت پایین شکسته شود، بازگشت به سمت پایین حتمی است. سپس انتظار میرود که بازار به مقداری تقریباً برابر با فاصله بین قلهها و پایین ترین نقطهها در هر طرف آن کاهش یابد. شماتیک این الگوی نمودار و نحوه محاسبه هدف اندازه گیری آن در تصویر زیر نشان داده شده است.
چگونه با استفاده از الگوی سر و شانه معامله کنیم؟
اگر چه الگوهای بالا و پایین سر و شانه کاملا قابل اعتماد هستند، تریدرهایی که از این الگوی نمودار استفاده میکنند باید مراقب شکستها باشند. شکست زمانی اتفاق میافتد که حرکت بازار که خط گردن را برای علامت دادن به معامله شکسته است، متعاقباً به نقطهای معکوس میشود که آن خط گردن در جهت مخالف شکسته میشود.
علاوه بر این، الگوهای معتبر سر و شانه معمولاً در نمودارهای بلند مدت قیمت ارز رخ میدهند، جایی که میتوانند طی چند روز تا چند سال را بررسی کرد. در حالی که این الگوهای برگشتی را میتوان با موفقیت در نمودارهای کوتاه مدت روزانه معامله کرد؛ اما ممکن است چندان قابل اعتماد نباشند.
نکته ظریف دیگری که باید در هنگام استفاده از الگوی سر و شانه به خاطر داشت این است که تغییرات خاصی در حجم معاملات با بخشهای مختلف یک الگوی معتبر همراه است. هنگامی که از این الگوی نمودار در عمل استفاده میکنید، ممکن است ابتدا بازار فارکس را برای جفت ارزی که روند قابل توجهی دارد و به دنبال آن یک الگوی تقریباً کامل سر و شانه و خط گردن بررسی کنید. پس از کشیدن خط گردن روی نمودار، میتوانید فاصله خط گردن تا انتهای سر را تعیین کنید. سپس آن فاصله از خط گردن پیش بینی میشود تا هدف اندازه گیری الگو محاسبه شود.
با این حال، تریدرهای فارکس میتوانند از اندیکاتورهای تکنیکال مبتنی بر حجم برای تخمین حجم معاملات با دقت کافی برای این منظور استفاده کنند. در دسترس بودن دادههای حجم به تریدرهای ارز اجازه میدهد تا از اندیکاتورهای تکنیکال محبوب مانند Volume، On Balance Volume و Chaikin Money Flow برای تحلیل اعتبار الگوی سر و شانه استفاده کنند.
برای الگوی بالای سر و شانه نزولی، سطوح حجم معاملات معمولاً در طول روند صعودی، که قله شانه چپ را تشکیل میدهد، بیشتر از سطوح منتهی به سر است. سپس حجم باید به طور کلی کاهش یابد تا زمانی که در طول کاهش شانه راست دوباره افزایش یابد که در نهایت منجر به شکستگی خط گردن به سمت پایین میشود. مشاهده این نوع الگوی حجم به تأیید وجود یک الگوی معتبر سر و شانه کمک میکند و میتواند یک فرصت معاملاتی سودآور باشد.
نحوه تعیین اهداف سود با الگوی سر و شانه
راه اصلی برای تعیین اهداف سود با استفاده از الگوهای سر و شانه این است که فاصله بین خط گردن و سر را از خط گردن نشان دهید. سپس میتوانید تیک پروفیت خود را درست قبل از سطح هدف اندازه گیری قرار دهید که آن را محاسبه کرده بودید. بازار گاهی اوقات میتواند قبل از حرکت به سمت هدف اندازه گیری، خط گردن را پس از شکست دوباره آزمایش کنید. در این صورت، تا زمانی که سطح استاپ لاس شما نخورده باشد، میتوانید در موقعیت معاملاتی خود باقی بمانید.
چرا هنگام معامله در فارکس از الگوی سر و شانه استفاده کنیم؟
از آنجایی که الگوی سر و شانه یکی از قابل اعتماد ترین الگوهای نمودار کلاسیک است و سطوح ورودی، استاپ لاس و تیک پروفیت واضحی را ارائه میدهد، اگر قصد دارید بر اساس تحلیل تکنیکی معامله کنید، باید حتما از آن استفاده کنید.
تحلیل قیمت دوج کوین در ۲۰ خرداد ؛ ریزشی سنگین در راه است؟
هم اکنون دوج کوین (Doge) مانند اکثر آلتکوینها یک روند نزولی کوتاه مدت را تجربه میکند و به نظر میرسد که این افت قیمت میتواند عمیقتر نیز بشود. در ادامه با تجزیه و تحلیل قیمت دوج کوین در ۲۰ خرداد همراه ما باشید.
در طی ۲۴ ساعت اخیر قیمت این ارز دیجیتال ۲ درصد رشد داشته و حجم معاملات ۱۶.۸ درصد کاهش یافته است. در حال حاضر دوج کوین در تراز ۰.۳۳۵ دلار معامله میشود و با ارزش بازاری معادل ۴۳.۶ میلیارد دلار در رتبه ششم بازار از نظر مارکت کپ قرار دارد.
فروشندگان برتری نسبی پیدا کردهاند
در نمودار ۱ ساعته، قیمت دوج کوین پس از رسیدن به تراز ۰.۴۳۰ دلار، درون یک کانال نزولی کوتاه مدت قرار گرفته است و از طرفی خط روند صعودی خود را به تازگی شکسته و به آن پولبک نیز زده است که نشان میدهد این ارز دیجیتال در نمودار وضعیت چندان مناسبی ندارد.
نمودار ۱ ساعت قیمت دوج کوین
نخستین حمایت در تراز ۰.۳۱۰ دلار قرار دارد و سطح ۰.۲۸۰ دلار اصلیترین حمایت محسوب میشود که تا به حال کندل ۴ ساعتهای زیر آن بسته نشده است و تقاضای خوبی در این محدوده قیمتی وجود دارد.
اما اگر خریداران موفق به عبور از سقف کانال کشیده شده بشوند و قیمت در بالای تراز ۰.۳۵۰ دلار به تثبیت برسد یک موج صعودی دیگر به سمت تراز ۰.۴۵۰ دلار خواهیم داشت و سطح ۰.۳۸۰ دلار نیز در این مسیر میتواند مقاومت مهمی محسوب شود.
ریزشی سنگین در راه است؟
در یک دیدگاه بلندمدتتر، قیمت در حال تشکیل یک الگوی سر و شانه نزولی است که خط گردن آن در تراز ۰.۲۸۰ دلار واقع شده است و هدف این الگو ریزشی ۶۵ درصدی تا تراز ۰.۱۰۰ دلار میباشد.
الگوی سر و شانه در نمودار قیمت دوج کوین
هرچند که در بازار کریپتو معمولا این الگو به خوبی تکمیل نمیشود اما باید بسیار مراقب بود و حد ضرر خود را تثبیت (بسته شدن یک کندل ۴ ساعته) زیر تراز ۰.۲۸۰ دلار قرار داد.
الگو های تحلیل تکنیکال شامل چه مواردی است؟
در تجزیه و تحلیل تکنیکال ، انتقال بین روندهای صعودی و نزولی اغلب با الگو ی قیمت مشخص میشود. طبق تعریف ، الگوی قیمت که با پیکربندی مشخص حرکت قیمت را تشخیص میدهد. این کار با استفاده از یک سری خط روند و / یا منحنی مشخص می شود.
هنگامی که یک الگوی قیمت، تغییر در روند را نشان میدهد، به عنوان یک الگوی معکوس شناخته میشود. الگوی ادامه زمانی اتفاق میافتد که روند پس از یک مکث کوتاه در مسیر موجود خود ادامه یابد.
مدت هاست که تحلیلگران تکنیکال از الگوی قیمت برای بررسی حرکتهای فعلی و پیش بینی حرکتهای آینده بازار استفاده می کنند.
نکات کلیدی
الگو شکلهای متمایزی هستند که در اثر حرکت قیمتها روی نمودار ایجاد میشوند و پایه و اساس تجزیه و تحلیل تکنیکال هستند.
یک الگو با خطی مشخص میشود که نقاط متداول قیمت ، مانند بسته شدن قیمتها یا پایین بودن قیمتها را در یک بازه زمانی خاص به هم متصل میکند.
تحلیلگران تکنیکال و نمودارشناسان به دنبال شناسایی الگو به عنوان راهی برای پیش بینی مسیر آینده قیمت اوراق بهادار هستند.
این الگو می توانند به سادگی خطوط ترند و به پیچیدگی تشکیلات دو سر و شانه باشند.
خط روند در تجزیه و تحلیل تکنیکال
از آنجا که الگوی قیمت با استفاده از یک سری خطوط و / یا منحنیها مشخص میشوند ، درک خط روند و دانستن نحوه ترسیم آنها مفید است. خطوط ترند به تحلیلگران تکنیکال کمک میکند تا مناطق پشتیبانی و مقاومت را در نمودار قیمت مشاهده کنند. این خطوط، خطوط مستقیمی هستند که با اتصال یک سری قلههای نزولی (اوجها) یا فرورفتگیهای صعودی روی نمودار ترسیم میشوند.
خط روند، در جایی اتفاق میافتد که قیمتها با افزایش و کاهش روبرو هستند. خط روند رو به بالا با اتصال کفهای صعودی ترسیم میشود. برعکس، خط روند رو به پایین، که خط روند نزولی خوانده میشود، در جایی اتفاق میافتد که قیمتها با پایینترین حد مواجه هستند.
خطوط ترند بسته به اینکه از کدام قسمت از نوار قیمت برای “اتصال نقاط” استفاده میشود، از نظر ظاهری متفاوت خواهند بود. هنوز بر سر این مسئله که کدام قسمت از نوار قیمت باید استفاده شود اختلاف وجود دارد. بدنهی کنل- و نه خطهای نازک بالای و زیر بدنه کندل – اغلب نشاندهنده جایی است که اکثر اقدامات قیمت رخ داده است و بنابراین ممکن است یک نقطه دقیقتر را برای ترسیم خط روند نشان دهد. ابنمسئله بیشتر در نمودارهای روزانهای اتفاق میافتد که ممکن است “outlines” (نقاط داده ای که بسیار خارج از محدوده “normal” هستند) وجود داشته باشد
یک خط روند رو به زاویه ، یا یک خط روند صعودی، در جایی اتفاق میافتد که قیمتها با افزایش یا نزولی شدن روبرو هستند. خط روند رو به بالا با اتصال کفهای صعودی ترسیم میشود. برعکس، یک خط روند رو به پایین ، که خط روند نزولی خوانده میشود، در جایی اتفاق میافتد که قیمت ها با پایینترین حد مواجه هستند.
در نمودارهای روزانه ، نمودارشناسان معمولاً از قیمت های بسته شده به جای بالا و پایین برای ترسیم خط روند استفاده میکنند. این امر از آن رو است که قیمت بسته نشاندهنده معامله گران و سرمایه گذارانی است که مایلند یک شب یا آخر هفته یا تعطیلات بازار موقعیت خود را حفظ کنند. خطوط ترند با حداقل سه امتیاز به طور کلی معتبرتر از آنهایی هستند که فقط دو امتیاز دارند.
روندهای صعودی در جایی اتفاق میافتد که قیمتها بالاتر میرود. روندهای رو به رشد حداقل دو مورد از پایینترین سطح را بهم متصل میکنند و سطح پشتیبانی را زیر قیمت نشان می دهند.
روند نزولی در جاهایی اتفاق می افتد که قیمت ها به بالاترین میزان و پایین ترین میزان خود می رسند. خط روند نزولی حداقل دو مورد از بالاترین سطح را بهم متصل می کند و سطح مقاومت بالاتر از قیمت را نشان می دهد.
ادغام یا یک بازار وری ، در جایی اتفاق میافتد که قیمت بین یک محدوده بالا و پایین ، بین دو خط روند موازی و اغلب افقی در حال نوسان است.
الگوهای ادامه دار
الگوی قیمتی که بیانگر قطع موقت روند موجود باشد، به عنوان الگوی ادامه شناخته میشود.
الگوی ادامهدار را میتوان به عنوان مکث در طی روند غالب در نظر گرفت. زمانی که گاوها در طی روند صعودی نفس می کشند یا خرس ها برای لحظهای در روند نزولی آرام میگیرند همین مواقع هستند. در حالی که الگوی قیمت در حال شکل گیری است، هیچ راهی برای تشخیص روند ادامه دار یا معکوس وجود ندارد. به همین ترتیب، باید توجه دقیق به روندهای مورد استفاده برای ترسیم الگوی قیمت و اینکه آیا قیمت در بالای منطقه ادامه مییابد یا پایین میرود ، مورد توجه قرار گیرد. تحلیلگران تکنیکال معمولاً تصور میكنند كه روند ادامه باید تا زمانی كه تأیید شود ادامه یابد.
به طور کلی ، هر چه مدت زمان نمودار الگوی قیمت بیشتر باشد و هر چه حرکت قیمت در این الگو بیشتر باشد، با شکسته شدن قیمت در نقاط بالاتر یا پایینتر از سطح ادامه ، حرکت بیشتری خواهد داشت.
اگر قیمت به روند خود الگوی قیمتی سر و شانه در تحلیل تکنیکال ادامه دهد، الگوی قیمت به عنوان الگوی ادامه شناخته میشود. الگوی معمول ادامهدار شامل موارد زیر است:
Pennants ، با استفاده از دو خط روند همگرا ساخته شده است
پرچم هایی که با دو خط روند موازی ترسیم شدهاند
کنجها، با دو خط روند همگرا ساخته شدهاند. این جا همان جایی است که هر دو به صورت زاویهدار به سمت بالا یا پایین هستند
نشانهای مهم
نشان ها با دو خط روند ترسیم میشوند که در نهایت به هم میرسند. یکی از ویژگیهای اصلی پرچمها این است که خط روند به دو جهت حرکت میکند – یعنی یک خط روند نزولی و دیگری خط روند رو به بالا خواهد بود. غالباً، در هنگام تشکیل ماده معدنی، حجم کاهش می.یابد و به دنبال آن قیمت افزایش می.یابد.
پرچمها
پرچمها با استفاده از دو خط روند موازی ساخته میشوند که میتوانند به سمت بالا، پایین یا پهلو (افقی) شیب داشته باشند. به طور کلی، پرچمی که دارای شیب رو به بالا باشد به عنوان مکث در بازار با روند نزولی ظاهر می شود. پرچمی که به شدت رو به پایین شکسته شده است شروع روند صعودی را نشان میدهد. به طور معمول ، شکل گیری پرچم با یک دوره کاهش حجم همراه است.
کنجها
کنجها با استفاده از دو خط روند همگرا ترسیم می شوند. با این حال ، یک کنج با این ویژگی شناخته میشود که هر دو خط روند در یک جهت ، بالا یا پایین حرکت میکنند. کنجی که به سمت پایین قرار دارد، مکثی را در طی روند صعودی نشان میدهد. کنجی که به سمت بالا قرار دارد ، وقفه موقتی را در هنگام سقوط بازار نشان میدهد. مانند پرچمها، حجم کنج در طول شکل گیری الگو به طور معمول کاهش مییابد. فقط در صورت شکسته شدن قیمت از بالا یا پایین الگوی کنج، افزایش می یابد.
مثلثها
مثلث ها از محبوبترین الگوهای نمودار هستند که در تحلیل تکنیکی مورد استفاده قرار میگیرند. زیرا در مقایسه با الگوهای دیگر بیشتر رخ می دهند. سه نوع متداول مثلث مثلث متقارن، مثلث الگوی قیمتی سر و شانه در تحلیل تکنیکال صعودی و مثلث نزولی است. این الگوی نمودار میتواند از چند هفته تا چند ماه ادامه داشته باشد.
مثلثهای متقارن وقتی اتفاق میافتد که دو خط روند به سمت یکدیگر جمع شوند و فقط نشان دهندهی این مطلب هستند که احتمال وقوع شکست وجود داشته باشند نه جهت. مثلثهای صعودی با یک خط روند بالایی صاف و یک خط روند شکسته مشخص میشوند و نشان میدهد که شکست ببززگتریدر شرف وقوع است. در حالی که مثلثهای نزولی دارای یک خط روند رو به پایین مسطح و یک خط روند بالایی نزولی هستند که نشان میدهد یک شکست ممکن است رخ دهد. اندازه شکستگیها یا خرابیها به طور معمول با ارتفاع ضلع عمودی چپ مثلث برابر است.
فنجان و دستگیره
فنجان و دستگیره یک الگوی ادامهدار سرسخت است که در آن روند صعودی متوقف شده است. اما با تأیید الگو ادامه خواهد یافت. قسمت “جام” از الگو باید به شکل “U” باشد که شبیه گرد کردن یک کاسه است و شکل “V” با ارتفاع های برابر در هر دو طرف جام نیست.
“دسته” در سمت راست جام به شکل یک عقب کش کوتاه ساخته میشود که شبیه یک پرچم یا الگوی نمودار پرچم است. با کامل شدن شکل سهام ممکن است در بالاترین سطح شکسته شود و روند خود را به سمت بالاتر از سر بگیرد.
الگوی معکوس
الگوی قیمتی که تغییر زیادی را در روند قیمت نشان میدهد به عنوان یک الگوی معکوس شناخته میشود. این الگو بیانگر دورههایی است که دوره گاوها یا خرسها تمام شده است. با ایجاد انرژی جدید از طرف دیگر (گاو نر یا خرس) روند برقرار شده متوقف خواهد شد و سپس به جهتی جدید می رود.
به عنوان مثال ، یک روند صعودی که توسط گاوها پشتیبانی میشود، میتواند مکثی را ایجاد کند. این مکث نشاندهنده فشار حتی از طرف گاوها و خرسها است. در نهایت جای خود را به خرسها خواهد داد. این منجر به تغییر روند رو به نزولی می شود.
معکوسهایی که در اوج بازار اتفاق میافتد به نام الگوی توزیع شناخته میشوند. در این بازار فروش با اشتیاق بیشتری نسبت به خرید انجام میشود. برعکس، معکوسهایی که در پایین بازار اتفاق میافتد به نام الگوی انباشت شناخته میشوند. جایی که ابزار خرید فعالتر از فروش می شود. همانند الگوی ادامه ، هرچه مدت زمان حرکت الگو بیشتر باشد و حرکت قیمت در این الگو بیشتر باشد، حرکت پیش بینی شده پس از شکسته شدن قیمت بزرگتر خواهد بود.
وقتی قیمت پس از مکث معکوس میشود، الگوی قیمت به نام الگوی برگشت شناخته می شود. نمونه هایی از الگوی معکوس کردن معمول عبارتند از:
- قیمتی کوچکتر است که حول یک حرکت بزرگتر بچرخد
- وجود دو قله که نشان دهنده یک نوسان کوتاه مدت است.
- دو دره، که نوسان کوتاه مدت را نشان می دهد. به دنبال این دو دره تلاش ناموفقی برای شکست این دو دره وجود دارد
سر و شانه
الگوی سر و شانهها میتوانند در انتهای بازار یا به صورت سری سه فشار ظاهر شوند: قله اولیه یا فرورفتگی ، به دنبال یک فشار دوم و بزرگتر و سپس فشار سوم که به قلهی اول شباهت دارد.
روند صعودی که با الگوی بالای سر و شانهها قطع میشود ، ممکن است یک روند معکوس را تجربه کند ، و در نتیجه روند نزولی داشته باشد. برعکس ، روند نزولی که منجر به پایین سر و شانهها شود (یا سر و شانههای معکوس) احتمالاً یک روند معکوس با روند صعودی را تجربه خواهد کرد.
خطوط روند افقی یا کمی شیب دار را می توان قلهها و فرورفتگیهایی را که بین سر و شانهها ظاهر میشوند متصل کرد. هنگامی که قیمت بالاتر از سطح (در قسمت پایین سر و شانه ها) یا پایینتر از (در مورد بالای سر و شانه ها) خط روند باشد، ممکن است با توسعه الگو کاهش یابد و میزان آن کاهش یابد.
فاصله زمانی رخ میدهد که بین دو دوره معاملاتی فضای خالی وجود داشته باشد. این فضا ناشی از افزایش یا کاهش قابل توجه قیمت است. به عنوان مثال، ممکن است یک سهام در 5.00 دلار بسته شود و پس از درآمد مثبت یا اخبار دیگر با قیمت 7.00 دلار باز شود.
سه نوع عمده شکاف وجود دارد: شکافهای جداشده ، شکافهای فراری و فرسودگی. شکافهای جداشده در آغاز روند، شکافهای فراری در اواسط روند و شکافهای فرسودگی تقریباً در انتهای روند شکل می گیرند.
خط پایین
الگوی قیمت اغلب هنگامی رخ میدهد که قیمت “کمی استراحت کند”. این اصطلاح نشان دهنده زمینههایی برای تغییر روند است که میتواند منجر به ادامه یا تغییر روند غالب شود. خطوط ترند در شناسایی این الگوی قیمتی مهم هستند.
حجم در این الگو نقش مهمی دارد. اغلب در طول شکل گیری الگو کاهش مییابد و با جدا شدن قیمت از الگو افزایش مییابد. تحلیلگران تکنیکال به دنبال الگوی قیمت برای پیش بینی رفتار آینده قیمتها ، از جمله ادامه روند و برگشت آن هستند.