استراتژی سرمایهگذاری کدام است؟

5 نکته سرمایه گذاری که هر تریدر فارکسی باید آن را بداند
با دانستن این نکته ها، نتایج معاملاتی خودتان را افزایش دهید. فارکس یک مقوله پیچیده، اما جذاب است. معامله گران فارکس، فرصت های فوق العاده ای برای کسب درآمد دارند اما، باید مهارت های خود را به طور مداوم ارتقا دهند. در این مقاله، ما در مورد چگونگی افزایش بهره وری معاملات خود، بحث خواهیم کرد.
کلید هر معامله موفقی در فارکس، داشتن ثبات است
اگر می خواهید به عنوان یک معامله گر موفق باشید، باید برای هر معامله ای که انجام می دهید یک استراتژی معاملاتی و یک طرح تجاری مناسب داشته باشید. هنگامی که استراتژی معاملاتی خود را انتخاب کردید، باید مدتی به آن پایبند باشید تا ببینید آیا نتایج مثبتی در محیط کنونی بازار ایجاد می کند یا خیر.
بسیاری از معامله گران به ویژه مبتدیان، نسبت به اهمیت ثبات در معاملات چیزی نمی دانند و آن را درک نمی کنند. اگر برخی معاملات در جهت اشتباه پیش روند، آنها به سرعت استراتژی های معاملاتی خودشان را تغییر می دهند.
این یک اشتباه بزرگ است چرا که معامله، یک بازی، راجع به احتمالات است. برای ایجاد سودآوری در بازار، قرار نیست شما همیشه مسیر و جهت بازار را درست تشخیص دهید. در عوض، شما به استراتژی معاملاتی نیاز دارید که نسبت ریسک به پاداش و سود به ضرر مناسبی داشته باشد.
هر استراتژی را که انتخاب می کنید باید با تعداد معاملات کافی، مورد آزمایش قرار گیرد تا ببینید آیا در محیط کنونی بازار، خوب عمل می کند یا خیر. این یک مسئله استراتژی سرمایهگذاری کدام است؟ بسیار مهم است زیرا، استراتژی های معاملاتی برای نشان دادن عملکرد واقعی خود، به زمان نیاز دارند.
به عنوان مثال، اگر استراتژی شما دارای نسبت 60 درصد برد به باخت باشد، شما به راحتی می توانید با سه معامله پشت سر هم که منجر به ضرر می شود، کارتان را شروع کنید. برای مشاهده پتانسیل آن، باید معاملات بیشتری انجام دهید.
هرچه معاملات بیشتری انجام دهید، اعتماد بیشتری به نتایج مورد انتظار استراتژی خود خواهید داشت. اگر بلافاصله پس از اینکه معامله تان منجر به ضرر شد، به استراتژی معاملاتی دیگری روی آورید، هرگز از پتانسیل واقعی استراتژی معاملاتی خود مطلع نخواهید شد.
سطح ریسکتان را عاقلانه انتخاب کنید
برای آزمایش هرگونه استراتژی معاملاتی، باید معاملات معینی انجام دهید. در نتیجه، شما باید ریسکتان را در هر معامله ای که انجام می دهید محدود کنید تا بتوانید استراتژی های مختلف معاملاتی را، برای خود آزمایش کنید.
این یک معادله خیلی ساده است. اگر در هر معامله ای، فقط 1 درصد حسابتان را ریسک کنید، شما باید 100 معامله پشت سر هم ضرر کنید، تا کل حسابتان بسته شود.
یادتان باشد زمانی که در مرحله تست استراتژی تان هستید، طمع نکنید. برای هر معامله تان، یک سطح ریسک مناسب، انتخاب کنید. استراتژی های مختلف را بدون استرس آزمایش کنید و روی هر تریدی که می کنید، متمرکز شوید.
هر زمان که در محیط فعلی مارکت، بهترین نتیجه و عملکرد را از استراتژی تان به دست آوردید، در آن صورت اگر تمایل به افزایش سطح ریسکتان داشتید، می توانید آن کار را با احتیاط انجام دهید.
معامله تان را تجزیه و تحلیل کنید
برای داشتن تجارتی سودآور، نیاز به تجزیه و تحلیل معاملات به طور منظم دارید. تجزیه و تحلیل مناسب، فرصتی را برای شما فراهم می کند تا یاد بگیرید که در محیط فعلی بازار، چه فاکتورهایی جواب می دهد و مهمتر اینکه چه فاکتورهایی جواب نمی دهد و نیاز به حذف شدن، دارد.
برای به دست آوردن بهترین نتیجه از تجزیه و تحلیل خود، باید یک استراتژی خاص را دنبال کنید (همانطور که در بالا ذکر شد ثبات، کلید موفقیت در تجارت است).
اگر معاملاتتان را بر اساس "احساسات هیجانی" انجام دهید و نه یک استراتژی تعریف شده، هیچ چیز برای تجزیه و تحلیل وجود نخواهد داشت و نتایج شما کاملا تصادفی خواهد بود. ولی پیروی از یک استراتژی هدفمند، شما را به اطلاعاتی که باعث بهبود عملکرد معاملتتان می شود، مجهز می کند.
می توانید این کار را با این شروع کنید که، آیا معاملات شما پیرو قوانین استراتژی تان است یا خیر. حتی معامله گران حرفه ای هم گاهی، در پیروی از قوانین استراتژی شان، موفق عمل نمی کنند.
دلایل این عدم موفقیت هم، چیزهایی مثل این است که مثلا، یا احساساتی می شوند (بازارها همیشه هیجان آور هستند) یا از لحاظ تکنیکال الگوهای مشابه ای را می بینند.
حذف کردن تریدهای غیر ضروری، عملکرد شما را تقویت کرده و افزایش می دهد. این نکته طلایی را سرسری نگیرید و از آن غافل نشوید.
پس از اینکه مشخص کردید کدام یک از تریدهایتان بر اساس استراتژی تان بوده، آنگاه می توانید عملکردش را آنالیز کنید. این تجزیه و تحلیل نشان می دهد که آیا استراتژی شما در محیط بازار فعلی کار می کند و آیا درصد ریسک به ریوارد و برد به ضررتان، درست بوده است یا خیر.
اگر از نتایج آن راضی بودید، آن وقت از استراتژی فعلی خود استفاده کنید و روی اجرای آن تمرکز کنید. اگر هم که نتایج، نتوانند انتظارات شما را برآورده کنند، می توانید استراتژی موجود خود را استراتژی سرمایهگذاری کدام است؟ تغییر دهید یا یک استراتژی جدید را امتحان کنید.
اگر که تصمیم گرفتید استراتژی موجود خود را تغییر دهید، حتماً فقط یک روش را در هر زمان بیازمایید تا بتوانید تأثیرات این تغییر را، بر عملکرد شیوه خود ارزیابی کنید. اگر تغییرات مختلفی ایجاد کنید و چیزی اشتباه پیش برود، نمی توانید یاد بگیرید که چه چیزی به عملکرد شما آسیب رسانده است.
روی دارایی های محدودی تمرکز کنید و سپس لیست مشاهدات خودتان را گسترش دهید
بازارهای فارکس هر روز فرصت های معاملاتی متعددی را مثلا در بازار طلا، نفت، اوراق قرضه، ارزهای بین المللی و غیره، ارائه می دهند، اما اگر تازه فارکس را شروع کرده اید، دنبال کردن همه آنها آسان نیست. بنابراین، شما باید با ردیابی تعداد محدودی از این دارایی ها، کارتان را شروع کنید تا نقاط ورود و خروج را مطابق استراتژی خود، از دست ندهید.
پس از آزمایش استراتژی خود روی چندین دارایی مختلف، می توانید جفت های بیشتری را به لیست تماشای خود اضافه کنید و ارزیابی کنید که آیا استراتژی شما برای همه آنها کار می کند یا خیر؟
در نهایت، شما با مجموعه ای از استراتژی های مختلف روبرو هستید که می توانید یکی از آنها را برای خودتان انتخاب کنید و آن وقت یاد خواهید گرفت، چه چیزی مناسب آن دارایی است که شما ترید می کنید و کدام استراتژی برای کدام دارایی مناسب تر است.
داشتن چندین استراتژی برای موفقیت یک معامله گر در دراز مدت، بسیار مهم است زیرا بازارها همیشه تغییر می کنند. بیایید در مورد چگونگی مقابله با این چالش هم بحث کنیم.
آماده مقابله با تغییرات اجتناب ناپذیر باشید
تغییر، تنها چیز ثابت در بازارها است، به همین دلیل است که اغلب می شنوید عملکرد گذشته، نتایج آینده را تضمین نمی کند. آنچه امروز به شما کار می دهد، ممکن است فردا برایتان کار نکند و استراتژی که نتایج فاجعه آمیز را در محیط بازار فعلی برایتان به ارمغان آورده، ممکن است در آینده به یک معدن طلای واقعی تبدیل شود.
خوشبختانه شما این توانایی را دارید تا برای تغییرات اجتناب ناپذیر، مهیا باشید. معاملتتان را آنالیز کنید و نتایج استراتژی های فعلی تان را، از نزدیک دنبال کنید.
به کارآیی استراتژی خود توجه کنید، اگر می بینید که عملکرد آن با گذشت زمان، رو به کاهش است، وقت آن است که اقدام کنید و آن را تغییر دهید. صبر نکنید تا استراتژی تجاری فعلی شما، سودآوری تان را متوقف کند و به شما و سرمایه تان، آسیب وارد کند.
درعوض، هنگامی که می بینید عملکرد استراتژی فعلی شما رو به کاهش است، آزمایش استراتژی دیگری را به صورت محدود شروع کنید.
بدین روش، تا زمانی که استراتژی قبلی شما سود هایش را متوقف کند، شما آماده استفاده از یک استراتژی جدید هستید که، در محیط فعلی بازار بهتر عمل کند.
آماده باشید و با موفقیت به استقبال تمام تغییرات بازار بروید، و از تمام آنها کسب سود کنید.
استراتژی خروج
استراتژی خروج استراتژی خروج یک طرح احتمالی است که توسط سرمایه گذاران، معامله گران، سرمایه گذاران ریسک پذیر یا صاحبین مشاغل با هدف تسویه حساب یا نقد کردن داراییهای مالی و… در زمان خروج، برنامهریزی میشود. این استراتژی میتواند برای خروج از یک کسب و کار بدون سود اجرا شود. که در این شرایط هدف اجرای این استراتژی کم کردن ضرر است. استراتژی خروج را همچنین میتوان در زمانی که سرمایهگذار به هدف سود خود رسیده است، اجرا کرد. برای مثال سرمایهگذاران فرشته در یک کسب و کار میتوانند پس از رسیدن به مرحله عرضه عمومی اولیه، این استراتژی را اجرا کنند. از دلایل دیگری استفاده از ای استراتژی، ایجاد تغییرات قابل توجه در بازار است.
محتویات
تعریف استراتژی خروج
استراتژی خروج به برنامهای از پیش تعیینشده گفته میشود که هریک از کارآفرینان، سرمایهگذاران، معامله گران و صاحبان مشاغل با هدف تسویهحساب یا نقد کردن داراییهای مالی و… در زمان خروج اجرا میگردد که میتواند فراتر از توافقات انجامشده صورت بگیرد. این استراتژی استراتژی سرمایهگذاری کدام است؟ ممکن است برای خروج از سرمایهگذاری غیر فعال و اتمام یک سرمایهگذاری بدون سود انجام گیرد بنابراین در این صورت هدف از اجرای استراتژی خروج محدود کردن زیان و ضرر است. ممکن است این استراتژی زمانی اجرا شود که سرمایهگذار به سود هدفگذاری شده رسیده باشد. بهعنوانمثال، یک سرمایهگذار فرشته ممکن است در یک شرکت استارت آپ استراتژی خروج را در اولین مراحل کار اجرا نماید. از دیگر دلایل اجرای این استراتژی را میتوان به تغییرات چشمگیر بازار به دلیل اتفاقات فاجعهبار، دلایل قانونی اشاره کرد و همچنین ممکن است سرمایهگذار به دلیل بازنشستگی از کار دست بکشد و درآمد خود را نقد نماید. خروج کسبوکارها نباید با استراتژی خروج بازارهای اوراق بهادار جهانی اشتباه گرفته شود. نکات کلیدی
- استراتژی خروج، برنامهای از پیش تعیینشده برای نقد کردن اموال مالی است که در یک سرمایهگذاری تجاری انجامشده است.
- استراتژی خروج، میتواند شامل عرضه سهام در اولین مراحل کار، مالکیت، خرید های فرعی باشد ولی ممکن است بهصورت استراتژیک و با هدف جلوگیری از ورشکستگی و ضرر اجرا گردد.
- استراتژی های خروج همواره بر توقف روشهای زیانبار و بدون سود در معاملات تأکید دارند.
گزینههای خروج برای سرمایه گذاران خطر پذیر و بنیان گذاران
خروج از استارتاپ (Exit) به چه معناست؟ چرا خروج از استارتاپ مهمترین مرحله از فرآیند مدیریتی یک صندوق سرمایه گذاری خطرپذیر است؟ سرمایه گذاران خطرپذیر به طور متوسط چند سال پس از سرمایه گذاری روی استارتاپ از آن خروج میکنند؟ انواع گزینههای خروج از یک استارتاپ کدامند؟ خروج موفق از استارتاپ مستلزم چه عواملی است؟ زمانبندی خروج چه نقشی را در پرتفلیوی سرمایه گذار خطرپذیر بازی میکند؟ در این مطلب با مفهوم خروج از استارتاپ، اهمیت و گزینههای آن و در مطالب بعدی بلاگ با اهمیت زمانبندی، نمونههایی از موفقترین خروجها و همچنین رفتار خروج صندوقهای سرمایه گذاری خطرپذیر در جهان آشنا میشوید.
خروج بنیانگذاران از استارتاپ
اگر مسیری که بنیانگذار هر استارتاپ طی میکند را به چهار مرحله تفکیک کنیم، آن مراحل عبارتند از:
- ساختن
- جذب سرمایه از سرمایه گذاران خطرپذیر
- افزایش مقیاس
- خروج
خروج از استارتاپ و دریافت نقدینگی در ازای سهام تحت مالکیت، آخرین مرحله و تعیین کننده سهم کارآفرین از ارزش ماجراجویی خود خواهد بود. فرض کنید استارتاپی موفق در مراحل میانی توسعه، درخواستی مبنی بر فروش تمامی سهام خود به شرکتی بزرگ و همصنعت را دارد. شرکت بزرگتر با انگیزه بکارگیری تکنولوژی استارتاپ در راستای ایجاد مزیت رقابتی و افزایش سود اقتصادی، پیشنهاد خرید با مبلغی بسیار بالاتر از ارزشگذاری استارتاپ در آخرین مرحله جذب سرمایه را داده است. واضح است که در صورت موافقت هیئت مدیرهی استارتاپ، تمامی سهامداران اعم از بنیانگذاران، سرمایه گذاران خطرپذیر و شاید پرسنل، سهام خود را در ازای دریافت وجه نقد، سهام شرکت خریدار و یا ترکیبی از این دو فروخته و از استارتاپ خروج میکنند. (البته در مواقعی که استارتاپ پیشنهاد خریدی دریافت نمیکند، خود بنیانگذاران در صورت تمایل به خروج فرآیند زمانبر معرفی استارتاپ به شرکتهای دیگر را طی میکنند.) میتوان گفت اهمیت خروج برای بنیانگذاران استارتاپ در مقایسه با سرمایه گذاران خطرپذیر کمتر است؛ چرا که معمولا کارآفرینان برخلاف سرمایه گذاران خطرپذیر محدودیت زمانی ندارند. عمر یک صندوق سرمایه گذاری خطرپذیر محدود (10 سال) است. به این معنا که تا پایان این بازه زمانی، بایستی صندوق از تمامی استارتاپهای موجود در پرتفلیو خروج و بازده را میان سرمایه گذاران صندوق (نهادهای ثروتمند مانند صندوقهای بازنشستگی، بعضا بانکها و بیمهها، نهادهای خیریه و دانشگاهی، شرکتهای بزرگ و…) تقسیم کند.
از طرف دیگر کارآفرین ممکن است بدلیل پیوند عمیقی که با استارتاپ خود دارد، شاید بتوان گفت رابطهای پدرانه/ مادرانه با استارتاپ:) به صورت جدی به خروج فکر نکند.
به عقیده من، کارآفرین واقعی (فردی که بتواند شرکتهای دیگری را هم از الف تا ی بسازد) در صورت عدم خروج (البته پس از اطمینان از پایداری نسبی وضعیت استارتاپ) و راهاندازی استارتاپهای دیگر، به توانمندیهای خود خیانت کرده است. (پیشنهاد میکنم این پادکست از راجر دیکی، بنیانگذار Gigster را بشنوید).
خروج صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر
اگر مسیری که یک صندوق یا شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر طی میکند را به 4 مرحله تفکیک کنیم، آن چهار مرحله عبارتند از
- جذب سرمایه از نهادهای ثروتمند
- شناسایی استارتاپها و سرمایه گذاری
- مدیریت و نظارت بر استارتاپهای موجود در پرتفلیو
- خروج
از دیدگاه یک سرمایه گذار خطرپذیر خروج و دریافت نقدینگی در ازای سهام استراتژی سرمایهگذاری کدام است؟ تحت مالکیت، آخرین و مهمترین مرحله از این فرآیند است که به طور متوسط 5 الی 7 سال پس از سرمایه گذاری رخ میدهد. مهمترین مرحله از این منظر که تعیینکننده میزان بازده سرمایهگذاری (Capital Gain) خواهد بود. این فرآیند علاوه بر “کلیدی بودن” ویژگی دیگری دارد: “دشوار بودن”
برخلاف سرمایهگذاران فعال در بازارهای مالی عمومی، سرمایهگذاران خطرپذیر بدلیل عدم بهرهمندی از امکان فروش سهام مالکیت خود در بازار بورس با مشکلات بزرگی در زمینه قیمتگذاری سهام (Pricing) و نقدینگی (Liquidity) مواجه هستند.
بنابراین اهمیت بررسی گزینههای موجود برای خروج مطرح خواهد شد که متأسفانه از تنوع چندانی نیز برخوردار نیستند. در ادامه به معرفی یکایک گزینههای خروج خواهیم پرداخت.
گزینههای خروج از استارتاپ
تملیک (Acquisition)
اصلیترین استراتژی خروج از استارتاپ، فروش سهام به شرکتی بزرگتر در صنعت مورد فعالیت یا صنعتی مشابه در ازای دریافت وجه نقد، سهام شرکت خریدار و یا ترکیبی از این دو میباشد. معمولا هدف شرکت بزرگتر (خریدار) از تملیک، بهرهمندی و بکارگیری محصول و یا تکنولوژیِ بکار رفته در شرکت کوچکتر (شرکت هدف) است بگونهای که به مزیت رقابتی و در نهایت به افزایش سود اقتصادی منجر گردد. معمولاً در این نوع خروج، مدیران و کارکنان کلیدی که سهامدار میباشند، تا زمانی پس از تملیک که سهام طبق برنامه واگذاری تعیین شده به ایشان واگذار شود همکاری خود با شرکت خریدار را ادامه میدهند. در واقع اساس این نوع از تملیک، همافزایی پیشبینیشده بین محصول و استراتژی سرمایهگذاری کدام است؟ یا خدمت ارائه شده توسط شرکت هدف و شرکت خریدار است. نوع دیگری از تملیک (Acquihire) نیز بر اساس توانمندی تیم بنیانگذار شرکت هدف صورت میگیرد. بعبارت بهتر، شرکت خریدار ارزشی برای محصول فعلی شرکت هدف قائل نیست و خواستار تملیک تیم و انتقال آنان به شرکت خود از طریق ارائه پیشنهادهایی مبنی بر حقوق و مزایایی بسیار بالاست. از آنجا که این نوع تملیک در مراحل ابتدایی توسعه انجام میشود به بازده چندان چشمگیری برای سهامداران نمیانجامد.
ادغام و تملیک (Mergers and Acquisitions)
این فرآیند شامل ادغام دو شرکت مشابه و هماندازه (Merger of equals) و خرید یا تملیک (Acquisition or takeover) شرکت کوچکتر (هدف) توسط شرکتی بزرگتر (خریدار) است. تفاوت دو فرآیند نامبرده در تشکیل و عدم تشکیل شرکتی جدید است. به عبارت بهتر در حالت ادغام، شرکتی جدید ایجاد میشود حال آنکه در تملیک، تغییری در نام و برند خریدار پس از خرید شرکت هدف ایجاد نمیشود. هدف از این فرآیند که در آن شرکت توسط شرکتی مشابه و بزرگتر خریداری میگردد، افزایش کارایی، سهم از بازار و در نهایت سود اقتصادی شرکت خریدار با بهرهبرداری از برخی ویژگیهای شرکت هدف از قبیل موارد زیر است:
- قابلیتها
- منابع
- محصولات
- منطقه جغرافیایی سرویسدهی
- تکنولوژی و یا دارایی فکری
- پتانسیل رشد سهام
- جامعه مشتریان
- عملیات سودده
البته گاهی دو شرکت همصنعت و رقیب یکدیگر بوده و هدف از ادغام و تملیک صرفاً حذف رقابت موجود است. برای مشاهده نمودار مربوط به ارزش کل معاملات ادغام و تملیک صورت گرفته در مقیاس جهانی و از سال 1985 تا 2018 به این لینک مراجعه کنید. بدلیل پیچیدگی ادغام و تملیک، بسیاری از شرکتهایی که قصد خرید شرکتهای کوچکتر را دارند این فرآیند را در کنار شرکتهای مشاوره مالی و همچنین تأمین سرمایهها پیش میبرند. برخی شرکتهای بالغ و بزرگ برنامهای نظامیافته برای پایش گزینههای ادغام و تملیک موجود و سپس انجام این فرآیند بصورت سالانه (Programmatic M&A) دارند. در ایران تعداد خروجها از هر دو روش معرفی شده، بسیار کم است. دلیل آن هم میتواند تعداد بسیار کم شرکتهای تکنولوژی محورِ بزرگ و با منایع مالی کافی برای خرید استارتاپها، نداشتن دیدگاه استراتژیک این شرکتها و یا عدم وجود استارتاپهای موفق و قابل خریداری ست.
بازخرید سهام (Buy Back)
این فرآیند خروج که بیشتر در مورد سرمایهگذاران در مراحل بلوغ شرکتها، صندوقهای اختصاصی (Private Equities) رخ میدهد ساده و بسیار محبوب است. در این نوع خروج، خود بنیانگذار و یا شرکت، سهام سرمایه گذار خطر پذیر را خریداری میکند. پیشنیاز امکان چنین خروجی وجود قرارداد سهام با اختیار فروش (Puttable Shares) میان سرمایهگذار خطر پذیر و بنیانگذار است. نکته بسیار مهم در این نوع خروج، وضعیت نقدینگی بنیانگذار میباشد. در واقع امضای این قرارداد و اعطای حق بازخرید سهام به بنیانگذار، در صورت کافی نبودن نقدینگی در دسترس او ممکن است ریسک مذاکرات و چانهزنیها مبنی بر کاهش قیمت سهام و یا در نظر گرفتن بازه زمانی برای پرداخت بخشی از مبلغ تعیین شده را به دنبال داشته باشد.
فروش سهام در بورس (IPO or the sale after the IPO)
رؤیای هر سرمایهگذار خطرپذیر، خروج از طریق عرضه اولیه سهام شرکت در بورس است چرا که این خروج به بیشترین بازده سرمایهگذاری ممکن میانجامد. البته احتمال وقوع این رؤیا بسیار کم (فرض کنید 1 از 100) است. بعبارت بهتر از هر 100 مورد سرمایه گذاری روی استارتاپها، تنها یک مورد، موفق به فروش سهام به عموم میشود. معمولا این نوع خروج مربوط به زمانیست که شرکت به بلوغ رسیده و امکان جذب سرمایه از صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر و یا صندوقهای اختصاصی را ندارد. این شرکت اگر پیشنیازها و شرایط لازم برای عام شدن را محقق کند، با پشت سر گذاشتن مقدمات لازم و نسبتا پیچیده عرضه اولیه سهام، بخشی از سهام را بصورت عمومی و برای نخستین بار به سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی در بورس میفروشد. البته سرمایهگذاران خطرپذیر ممکن است در صورت مالکیت درصدی قابل توجه نتوانند تا مدتی مشخص پس از این رخداد، سهام خود را بفروشند.
استراتژی پوزیشن تریدینگ و چگونگی استفاده از آن در معاملات
برای بدست آوردن سود در بازار ارزهای دیجیتال و بازار های مالی و کسب درآمد از این بازار، یکی از مرسومترین روشها معامله کردن است. برای انجام معامله لازم است ابزارها و استراتژیهای متنوع را شناخت. یکی از رایجترین راهکارها استفاده از استراتژی پوزیشن تریدینگ استراتژی سرمایهگذاری کدام است؟ است. در این مقاله ابتدا شناخت روش Position trading عنوان شده و سپس نحوه استفاده از آن در بازار ارز دیجیتال توضیح داده خواهد شد.
استراتژی پوزیشن تریدینگ چیست؟
به مقدار دارایی یا سهام یا ارز در یک بازار مالی پوزیشن گفته میشود. یکی از پرطرفدارانترین روشها، نگهداری این پوزیشن برای زمانی طولانی است تا ارزش آن بیشتر شود که اصطلاحا به آن هولد کردن پوزیشن گفته میشود. نوع دیگر معامله کردن این دارایی در بازههای زمانی متفاوت در بازار است. بسته به زمان باز و بسته شدن پوزیشن، به دستههای بلند مدت و کوتاه مدت تقسیم میشوند. در واقع پوزیشن تریدینگ بزرگترین تایم فریم را در برمیگیرد از اینرو شباهتهایی هم به هولد کردن دارد. بنابراین برای استفاده درست از این روش باید با تکنیکهای position trading آشنا شویم.
در بالا اشاره شد که پوزیشن تریدینگ و هولد کردن بسیار به هم شبیه هستند. تفاوت این است که در هولد، پوزیشنها برای مدت طولانیتری نگه داشته میشود اما در position trading نگهداری پوزیشنها محدودتر است و سرمایهگذاری روی ترندها و روندهای بهتر انجام میشود. اکثرا در این روش از اخبار فاندمنتال بازار مربوطه استفاده میشود اما برخی ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز در انتخاب زمان ورود به معامله تاثیرگذار هستند. استفاده از این روش اثر نوسانات بازار را روی معاملات به حداقل میرساند.ممکن است یک معامله چند ماه یا حتی چند سال نیز باز بماند. البته به بازاری که در آن فعالیت میشود بستگی دارد. بنابراین بهتر است با این استراتژی در بازارهای مختلف آشنا شوید. مهمترین قسمت اسن است که در معاملات حدضرر فراموش نشود.
پوزیشن تریدینگ در بازار ارزهای دیجیتال
بازار بورس که سهام شرکتها در آن قرار دارد به مراتب نسبت به بازارهای فارکس و بازار ارزهای دیجیتال از ثبات بالاتری برخوردار است واین موضوع باعث میشود بتوان از استراتژی پوزیشن تریدینگ استفاده کرد. در بازار بورس از تحلیل فاندمنتال شرکتها استفاده زیاد و اساسی در سرمایه گذاری میشود، بنابراین باید قبل از ورود به پوزیشنهای بلند مدت، در مورد مدل تجاری شرکتها (Business Model) و ارزیابی بنیادی آنها به خوبی تحقیق شود.
نفت، طلا، نقره، مس و… نیز کالاهایی هستند که همانند بازار سهام، نوسانات کمتری دارند. بنابراین در معاملات این قبیل کالاها نیز میتوان از استراتژی پوزیشن تریدینگ استفاده کرد.
به گروهی از شرکتها که لزوما ارتباط خاصی با یکدیگر نداشته و معمولا از لحاظ جغرافیایی به هم نزدیک هستند بازار شاخصها (indices)گفته میشود، مانند نزدک، داو جونز و FTSE 100. به عنوان مثال FTSE100 شاخص سلامت شاخص قیمت ۱۰۰ شرکت برتر انگلستان است. این شاخصها از نوسانات کمتری برخوردار هستند و معمولا پوزیشن تریدرها در این بازار نیز به خوبی فعالیت دارند.به دلیل نوسانات موجود در بازار فارکس، پوزیشن تریدرها کمتر سراغ معاملات جفت ارز کشورها میروند. تریدرهای روزانه با توجه به تحلیلهای تکنیکال در این بازار فعالیت می کنند. اما با این تفاسیر برخی اخبار سیاسی تاثیر بسیار زیادی برروند کلی جفتهای معاملاتی در دورههای ۶ ماهه و حتی بیشتر دارد. بنابراین اگر با استراتژِی position trading وارد این بازار شدید، بهتراست پیگیر اخباری مانند GDP، NFP، میزان خرده فروشی و غیره باشید.
برای ارزهای دیجیتال به دلیل اینکه نسبت به سایر بازارهای مالی نوسانات بیشتری دارند تنها زمانیکه در بازار حباب به وجود می آید از تکنیک پوزیشن تریدینگ استفاده میشود و قبل از ترکیدن حباب پوزیشن بسته میشود. ارزهای دیجیتال به شدت پرنوسان هستند و تریدرها باید برای سرمایه گذاریهای بلند مدت حتما ریسکهای این روش را درنظر داشته باشند.
تکنیکهای پوزیشن تریدینگ
سطوح حمایت و مقاومت
برای تشخیص سطح حمایت و یا مقاومت درهر نمودار باید رفتارهای چارت را شناخته و بتوان آنها را تحلیل کرد. گاهی نیز در این سطوح در روندهای صعودی و نزولی، میتوانند به یکدیگر تبدیل شوند. برای تشخیص این سطوح از اندیکاتورهای مختلفی مانند اندیکاتور فیبوناتچی میتوان استفاده کرد.
شکست روند
شکست روند نشاندهنده روند بعدی بازار هستند و به همین دلیل برای پوزیشن تریدرها از اهمیت بالایی برخوردار است. شکست روند زمانی رخ میدهد که قیمت یک دارایی از سطوح حمایت و یا مقاوت خود خارج شود. با شکست سطح مقاومت یا حمایتی تریدر وارد معامله میشود.
اصلاح قیمتها
هنگامی که در روند کلی سهم، قیمت برای مدت کوتاهی مخالف روند حرکت کند اصلاح قیمت صورت میگیرد. میتوان در اصلاحات قیمت برای بیشتر شدن سوداستفاده کرد.
میانگین متحرک ۵۰ روزه
این روش در بین پوزیشن تریدرها بسیار استفاده میشود. میانگین متحرکهای ۱۰۰ و ۲۰۰ روزه نیز به دلیل اینکه هم مضربی از ۵۰ هستند و هم اینکه میتوانند روندهای بلند مدت را مشخص کنند مهم هستند. زمانیکه متحرک ۵۰ روزه متحرکهای ۱۰۰ و ۲۰۰ روزه را قطع کند نشانگر آغاز یا پایان یک روند بلند مدت است که برای پوزیشن تریدرها بسیار حائز اهمیت است.
چگونه از پوزیشن تریدینگ در ارزهای دیجیتال استفاده کنیم؟
از این جهت که عمر ارزهای دیجیتال در بازارهای مالی، به حدود یک دهه میرسد داراییهایی نوپایی به حساب میآیند. تحلیل فاندمنتال هر ارز، کوین و پروژهای در فضای کریپتو کارنسی مستلزم شناخت تیم پشت آن ایده و نقشه راه و عوامل دیگر است. این شناخت به درک بهتر روند حرکت نمودار به پوزیشن تریدرها کمک میکند. پوزیشن تریدینگ در ارزهای دیجیتال نیاز به نظم و صبر زیادی دارد. شرایطی را در نظر بگیرید که به عنوان مثال بیت کوین را در قیمت ۵,۰۰۰ دلار خریدهاید. قیمت بیت کوین پس از مدتی به ۱۱,۰۰۰ دلار رسیده بعد از آن تا ۸,۵۰۰ دلار پایین بیاید. اگر استراتژی شما بر پوزیشن تریدینگ است پس باید در هر دو این حالات، پوزیشن خود را نگه داشته باشید. در بازار کریپتوکارنسی باید در پستیها و بلندیها، در بازارهای گاوی و خرسی و به هنگام انتشار اخبار خوب و بد آن، باید صبر پیشه کرد و به هدف نهایی امیدوار بود. با اینحال این روش در بازار ارزهای دیجیتال طرفداران زیادی ندارد.
میکرو استراتژی برای خرید بیتکوین 650 میلیون دلار اوراق قرضه فروخته است!
میلاد آقایاری شنبه 22 آذر 1399
فروش اوراق قرضه MicroStrategy نشان داد که این شرکت سرمایهگذاری در بیتکوین را به عنوان یک فرصت سرمایهگذاری مهم میداند. میکرواستراتژی یکی از بزرگترین شرکتهای کسب و کار هوشمند است و روز گذشته اعلام کرد که تاکنون 650 میلیون دلار اوراق قرضه را به فروش رسانده تا برای خرید بیتکوین بودجه فراهم کند و با اینکار نظر مدیر عامل این شرکت، مایکل سِیلور رو در مورد برترین دارایی دیجیتال دنیا را نشان داد.
این کمپانی روز جمعه تایید کرد که توانسته 650 میلیون دلار اوراق قرضه قابل تبدیل را با نرخ سود 0.750 درصد و با سررسید 2025 به فروش برساند. نرخ سود این اوراق قرضه شش ماهه و در 15 ژوئن و 15 دسامبر از سال 2021 پرداخت خواهد شد.
بنابر گفتههای کنفرانس خبری دیروز:
میکرواستراتژی قصد دارد با خرید بیتکوین با مطابقت با سیاستهای مالی خود تا زمان شناسایی نیازهای سرمایه در گردش و دیگر اهداف شرکت، اقدام به فروش اوراق قرضه و ارائه سود خالص کند.
این اوراق طبق قوانین 144A از قانون اوراق قرضه Act of 1933 منتشر شده و فقط برای نهادهای سرمایهگذاری قابل خریداری است.
چند روز بعد از اینکه کمپانی اعلام کرد که قصد دارد درآمد حاصل از اوراق قرضه استراتژی سرمایهگذاری کدام است؟ را برای خرید بیشتر بیتکوین استفاده کند، این مقدار بودجه فراهم شد. در گزارش اخیر وبسایت کوین تلگراف آمده بود که میکرواستراتژی در ابتدا قصد داشت 400 میلیون دلار برای اینکار جمع آوری کند. اما حالا با بودجه 650 میلیون دلاری، این شرکت با قیمتهای کنونی میتواند بیش از 36300 بیتکوین خریداری کند.
شرکت میکرواستراتژی وقتی اوایل امسال اعلام کرد که قصد دارد اکثر ترازنامه خود را بر مبنای بیتکوین به نمایش بگذارد، تعجب اقتصاددانان جهان را برانگیخت. در آن زمان مدیر عامل این شرکت مایکل سیلور در مصاحبه ای گفت که کمپانی او 500 میلیون دلار پول نقدی که مثل یخ در حال آب شدن است، در اختیار دارد.
بیشتر بخوانید: کمپانی گری اسکیل 15.114 واحد دیگر بیتکوین به سبد داراییهای خود اضافه کرد
این کمپانی اما در حال حاضر 40824 بیتکوین که به قیمت امروز 734 میلیون دلار ارزش دارد، در اختیار دارد. این یعنی حدود 260 میلیون دلار سود از طریق خرید بیتکوین به دست آورده است.
از طرفی تحلیلگران وال استریت نگران این هستند که میکرواستراتژی بیش از حد به خرید بیتکوین توجه دارد، چرا که این ارز دیجیتال در ده سال اخیر نوسانات شدید زیادی داشته و این باعث شده تا همین اواخر بسیاری از نهادهای سرمایهگذاری علاقه چندان به ورود نداشته باشند.
درست است که MicroStrategy بزرگترین کمپانی دارنده بیتکوین است، ولی در این امر تنها نیست. روز پنجشنبه شرکت بیمه ای واقع در شهر ماساچوست MassMutual اعلام کرد که برای حساب سرمایهگذاری کلی خود به ارزش 100 میلیون دلار بیتکوین خریداری کرده و این شرکت را به یکی از بزرگترین شرکتهای دارنده بیتکوین تبدیل کرد. کمپانیهای تجارت عمومیمثل Galaxy Digital، Square و Hut 8 Mining هم از 36 تا 134 میلیون دلار بیتکوین خریده اند. همه این کمپانیها حالا سود قابل توجهی کسب کردهاند.
میکرو استراتژی برای خرید بیتکوین 650 میلیون دلار اوراق قرضه فروخته است!
در این باره بیشتر بخوانید
مورگان استنلی، غول بانکداری آمریکا، ۱۰ درصد سهام مایکرواستراتژی را خرید
3 قدم تا خرید بیت کوین
شرکت MicroStrategy خرید 650 میلیون دلاری خود را تکمیل کرد!
ستاره فیلم بازی تاج و تخت بیتکوین خرید
دوقلوهای وینکلوس: افزایش قیمت بیتکوین تا 500 هزار دلار اجتناب ناپذیر است
جت شخصی نهنگهای بیتکوین
توصیه رابرت کیوساکی برای خرید بیتکوین!
توجه : مطالب سایت ارزسنتر از منابع خارجی ترجمه شده و تنها جنبه اطلاع رسانی و آموزشی دارد .
سود سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار چقدر است؟
همه افرادی که به دنبال درآمدزایی از بازار بورس هستند، به این فکر میکنند، میزان سود سرمایه گذاری در بورس چقدر است و برای داشتن یک درآمد بالا چگونه باید اقدام به مدیریت سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار کنند؟ اگر برای شما هم مهم است که از این بازار سرمایه، پول به دست آورید، لازم است که تمرکز کنید و خودتان وارد این فرایند شوید!
امروز سعی میکنیم برای تمام علاقهمندانی که به مقدار جزئی یا کلی وارد بازار بورس سرمایه شدهاند بهصورت کامل مسئله میزان درآمد ماهیانه از بورس را بررسی کنیم. اگر احتمالاً شما هم از این مسئله اطلاعات کافی به دست آورید، خواهید توانست که بهزودی میزان درآمد و سودی که از ورود به این بازار برای شما حاصل میشود را چند برابر کنید. در ادامه با ما همراه باشید تا هرآن چه که در این زمینه لازم است بدانید را برای شما بازگو کنیم.
قبل از پرداختن به سرمایهگذاری در بورس به این موارد توجه کنید!
در اکثر کشورهای دنیا که بازار سرمایه فعال است، توجه به این نکته که دامنه نوسانی قیمت به چه صورت است، میتواند مهم باشد. اینکه در یک روز قیمت سهام یک استراتژی سرمایهگذاری کدام است؟ استراتژی سرمایهگذاری کدام است؟ شرکت ۱۰۰ هزارتومان باشد و فردای آن روز قیمت به ۱۰ هزارتومان کاهش پیدا کند، احتمالاً شما هم متوجه خواهید شد که سرمایه شما بهصورت کامل به ۱۰ درصد کاهش پیداکرده است.
این موضوع باعث میشود که شما زیاندهی شدیدی را تجربه کنید و دچار مشکلات بزرگی در زمینه بازار سرمایه شوید. در اکثر بازارهای دنیا، این موضوع بررسی میشود که نوسان قیمت چقدر است و نباید از چه مقداری بیشتر باشد! طبق بررسیهای انجامشده دامنه نوسانی قیمت سهام بورس و فرابورس (که در دیگر مقالات بهصورت کامل آن را بررسی کردهایم) حدود ۵ درصد است!
این موضوع به آن معناست که هرکسی که قادر به مدیریت سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار است، میداند که دامنه نوسان قیمت یک سهام ۱۰۰ هزارتومانی، ۹۵ تا ۱۰۵ هزارتومان خواهد بود! حال اگر برخی از سهمها دارای پتانسیلهای افزایش چند برابری داشته باشند، باید روزانه ۵ درصد مثبت باشند.
حداقل میزان سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار چقدر است؟
ازجمله سؤالات متداول مشتریان این است که حداقل میزان سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار چقدر است! این سؤال ازآنجهت که برای ورود به بازار سرمایه، یک سؤال اساسی است، باید بر اساس قانون شرکت بورس به آن پاسخ داد. بر طبق قانون موجود در شرکت بورس اوراق بهادار، میزان و حجم معامله انجامشده در شرکت بورس اوراق بهادار، حداقل ۵۰۰ هزارتومان (معادل ۵ میلیون ریال) است!
شما میتوانید برای ورود به بازار سرمایه از طریق معاملات حضوری و یا تلفنی، عدد ۵۰۰ هزارتومان (معادل ۵ میلیون ریال) را در نظر بگیرید. شما وقتی توانستید که با این میزان سرمایه، اطلاعات خود را در مورد شیوه انجام معاملات، شیوه محاسبه میزان سود و زیان و … آشنا شوید، نوبت آن است که حالا وارد بازار معامله با سرمایههای کلانتر شوید.(پیشنهاد میکنم مقاله پول هوشمند در بورس و مقایسه کارگزاری مفید و آگاه را هم مطالعه کنید)
چرا باید در بورس سرمایهگذاری کنید؟
آیا سرمایهگذاری در خوب است؟ چرا باید سرمایهام را در بورس درگیر کنم؟ حقیقت این است که پاسخ این سؤالات کاملاً به شما و دیدگاهتان نسبت به بورس بستگی دارد! هرچقدر که دیدگاه شفافتر و بهتری نسبت به موضوع بازار سرمایه داشته باشید، بهتر خواهید توانست که خودتان را برای سرمایهگذاریهای کلان در بازار سرمایه قانع کنید. برای اینکه در این زمینه تصمیمگیری بهتری داشته باشید، چند توصیه زیر را برای شما آماده کردهایم:
(توصیه میکنم در ادامه مقاله نرخ تورم را هم بخوانید)
• تنها قسمتی از سرمایه و پول خود را وارد بورس کنید که برای آن برنامه و یا پلن خاصی ندارید! (این موضوع مخصوصاً برای اوایل شروع سرمایهگذاری در بازار بورس، ضروری و مهم به نظر میرسد!)
• با بالا رفتن اطلاعات و سطح دانشتان، سرمایه خود را در شرکت بورس افزایش دهید! (تنها افرادی میتوانند از سرمایهگذاری خود در بورس سود کسب کنند که اطلاعات کافی در این زمینه داشته استراتژی سرمایهگذاری کدام است؟ باشند!)
• این ذهنیت را داشته باشید که سرمایهگذاری و کسب سود در بازار سرمایه لحظهای نیست و نباید احساسی عمل کنید! شما باید صبور باشید و منتظر نتیجه نهایی باشید!(در ادامه مقاله بازار بورس چین،روسیه و ترکیه را هم مطالعه کنید)
سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار یک راه بسیار عالی برای درآمدزایی است و شما میتوانید از این راه به سودهای بالایی دست پیدا کنید. این نتیجه درخشان درگرو شناخت بورس اوراق بهادار و راههای سرمایهگذاری در آن است. سرمایهگذاران حرفهای بورس اوراق بهادار سعی میکنند با شناخت بورس، منطقی و درست تصمیم بگیرند. البته نگران نباشید مثل هر حرفه دیگری در بورس اوراق بهادار نیز راه و روشهای مختلفی وجود دارد که شما میتوانید با اتکا به آنها محکمتر قدم بردارید.(در ادامه مقاله تفاوت اوراق قرضه با اوراق مشارکت را هم بخوانید)
به این راه و روشها استراتژی سرمایهگذاری در بورس گفته میشود و شما دیگر لازم نیست که طبق احساسات یا گفتههای دیگران که امکان خطای آنها بسیار است، دست به انتخاب بزنید. شما با یادگیری استراتژی سرمایهگذاری در بورس میتوانید مثل یک سرمایهگذار کارکشته در بورس اوراق بهادار اقدام به سرمایهگذاری کنید. در این متن به این موضوع بسیار مهم خواهیم پرداخت و به این پرسش پاسخ خواهیم گفت که:
• با چه روشهایی میتوان سهام مناسب را برای سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار پیدا کرد؟
• چه انواعی از استراتژی سرمایه گذاری در بورس وجود دارد؟
با چه روشهایی میتوان سهام مناسب را برای سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار پیدا کرد؟
هر چند که روشهای بسیاری در این زمینه وجود دارد، در اینجا به دو تحلیل بنیادی و تکنیکال خواهیم پرداخت:
۱٫ تحلیل بنیادی بازار بورس اوراق بهادار
در این نوع از تحلیل صورتها و گزارشهای مالی شرکتها مورد بررسی قرار میگیرد و با وضعیت فعلی شرکت مقایسه میشود. حال از این تحلیل میتوان پیشبینی کرد که وضعیت شرکت در آینده به چه صورتی خواهد بود.(در ادامه مقاله آیا بیت کوین قانونی است را هم بخوانید)
این تحلیل هم به دو صورت انجام میگیرد که یکی از این دو تحلیل کیفی و دیگری تحلیل کمی است. همانطور که از نامشان هم مشخص است. در تحلیل کمی نتیجه پیشبینیها و تحلیلها به صورت عددی بیان میشود و بیشتر عملکرد مالی شرکت مورد بررسی قرار میگیرد اما در تحلیل کیفی وضع مدیریتی و سازمانی شرکت مورد بررسی قرار میگیرد که قابل بیان در قالب اعداد نیست.
۲٫ تحلیل تکنیکال بازار بورس اوراق بهادار
تمرکز اصلی تحلیل تکنیکال بر روی رفتارهای بازار است و در این روش الگوی قیمتهای سهام شرکت در طول زمان بررسی میشود. البته این الگو میتواند بر روی نمودارهای مختلفی سنجیده شود که از آنها میتوان به میانگین متحرک قیمتها، حجم معاملات باز و مواردی از این قبیل اشاره کرد. بر اساس تحلیل که از روند این نمودارها به دست میآید. میتوان اتفاقات آینده را حدس زد.