تجارت در بازار فارکس

مالی و مالی رفتاری

مالی رفتاری و سوگیری‌های شناختی

مقدمه
احساسات نقش بسیار مهمی در موفقیت یا عدم موفقیت سرمایه‌گذار ایفا می‌کنند. از‌آنجا‌که سرمایه‌گذاران برخی اوقات منطقی تصمیم نمی‌گیرند و بر اساس احساس و تحت تأثیر شرایط موجود عمل می‌کنند، لذا این گرایش‌های احساسی و طبیعی افراد باعث می‌شود در مواردی واکنش‌هایی کم یا زیاد توأم با هیجان رخ دهند و در نتیجه به بروز سوگیری‌های رفتاری مختلف منجر ‌شوند.
سوگیری‌ها به‌طور کلی در دو چارچوب شناختی و احساسی قرار می‌گیرند. سوگیری‌های شناختی باعث اختلال در شناخت شده و از واقعیت، تصویری نادرست ایجاد می‌کنند که این امر موجب بروز خطا در ادراک و در نهایت خطا در تصمیم‌گیری می‌شود. این در حالی است که احساسات نیز نقش بسیار مهمی در موفقیت یا عدم موفقیت یک معامله‌گر بازی می‌کند و می‌توانند بر شیوه تعقل فرد تأثیرگذار بوده و در نتیجه یک سوگیری احساسی را برای سرمایه‌گذار به همراه بیاورند.
در فرآیند تصمیم‌گیری، مهم‌ترین مرحله، شناخت و دریافت صحیح اطلاعات پیرامون یک موضوع است. هر اندازه که این شناخت به‌شکل بهتری انجام شده و کامل‌تر باشد، بدیهی است در ادامه مراحل تصمیم‌گیری، کار به‌نحو بهتری دنبال می‌شود و در غیر این‌صورت، تصمیم‌گیری پیامد مناسبی نخواهد داشت.
شناخت‌ها با چگونگی اندیشیدن انسان‌ها در ارتباط هستند و چارچوبی را برای درک شیوه پندار و کردار افراد در رابطه با ثروت شخصی‌شان فراهم می‌کنند.
در شماره قبلی به سه مورد از سوگیری‌های شناختی شامل: سوگیری باور‌گرایی، سوگیری محافظه‌کاری و سوگیری پس‌نگری اشاره شد. در این شماره نیز به سه مورد دیگر از این نوع سوگیری‌ها‌ خواهیم پرداخت.

سوگیری معرف‌گرایی (نماگری) ۱
انسان‌ها آموخته‌اند برای درک بهتر معانی و مفاهیم، موضوعات و تفکرات خود را طبقه‌بندی کنند. به همین خاطر، هنگامی‌که با پدیده جدیدی مواجه می‌شوند که در طبقات پیش‌ساخته آن‌ها جای نمی‌گیرد، سعی می‌کنند به هر شکل ممکن این پدیده را با طبقه‌بندی‌های قبلی که در ذهنشان ایجاد شده است تطبیق دهند. «معرف‌گرایی» یا «کلیشه قرار دادن» به فرآیند تصمیم‌گیری افراد بر اساس کلیشه‌ها یا همین طبقه‌بندی‌های ذهنی گفته می‌شود. به ‌بیان ‌دیگر، افراد احتمال وقوع یک پدیده را با توجه به میزان شباهتی که این پدیده با پدیده‌های مشاهده‌شده قبلی دارد، مالی و مالی رفتاری برآورد می‌کنند. برای مثال، اگر سهم جدیدی در بازار عرضه شود و سرمایه‌گذاران بین آن و سهم دیگری که مدتی قبل عرضه شده و بازده خوبی داشته است شباهت‌هایی ببینند، برای خرید آن هجوم می‌آورند؛ شاید به این دلیل که چنین اقدامی جایگزینی راحت به‌جای تحقیق عمیق و همه‌جانبه مورد‌نیاز برای ارزیابی سرمایه‌گذاری است.

سوگیری توانمند‌پنداری (توهم کنترل) ۲
انسان به‌طور کلی بر محیط اطراف خود اثرگذار است و هرچه دایره اطلاعات او از پدیده‌های اطرافش وسیع‌تر شود، این کنترل نیز بیش‌تر می‌شود. در چنین شرایطی، ممکن است فرد در مواجهه با برخی پدیده‌ها دچار اشتباه شده و آن‌ دسته از پدیده‌هایی که کنترل چندانی بر آن‌ها ندارد را نیز تحت کنترل خود تصور کند که بر همین اساس باید حوزه قابل‌کنترل و غیرقابل‌کنترل را از هم تفکیک کند. تمایل انسان به این ‌باور که بر تمامی پدیده‌ها کنترل دارد یا حداقل می‌تواند بر آن‌ها اثرگذار باشد، درحالی‌که واقعیت چنین نیست، «سوگیری توهم کنترل» نامیده می‌شود. به عبارت دیگر، افراد گرایش به پذیرش مطلبی دارند که پردازش و کنترل آن برایشان راحت‌تر است و البته به آن اعتماد بیشتری نیز پیدا می‌کنند. در نتیجه، ابتلای سرمایه‌گذار به این سوگیری باعث می‌شود بیش ‌از حدِ لازم معامله کند و پرتفوی غیرمتنوعی را تشکیل دهد.

سوگیری اتکا و تعدیل ۳
برای تخمین مقدار یک متغیر، افراد عموماً فرآیند تخمین را با مبنا قرار دادن یک رقم اولیه ذهنی به‌عنوان «نقطه اتکا» آغاز و سعی می‌کنند روی این رقم، تعدیل مثبت یا منفی موردنظر را انجام دهند. این تعدیل غالباً ناقص بوده و نتیجه آن سوگیرانه است.
فرض کنید از شما سؤال شود جمعیت کانادا بیش از ۲۰ میلیون نفر است یا کمتر. روشن است که پاسخ شما دو حالت دارد، یا بالای ۲۰ میلیون و یا کمتر از آن. این در حالی است که اگر از شما خواسته شود میزان جمعیت کانادا را حدس بزنید، تخمین شما به احتمال زیاد نزدیک ۲۰ میلیون نفر خواهد بود، زیرا افراد عموماً در معرض سوگیری اتکا ناشی از پاسخ قبلی خود قرار می‌گیرند. «اتکا و تعدیل» یک فرآیند روان‌شناختی است که شیوه برآورد احتمالات توسط افراد را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
لذا سرمایه‌گذارانی که تحت تأثیر این سوگیری واقع می‌شوند معمولاً مقدار شاخص قیمت بازار را به‌نحوی پیش‌بینی می‌کنند که به سطوح فعلی آن بسیار نزدیک باشد. این افراد گاهی وضعیت اقتصادی کشور یا وضعیت مالی شرکت خاصی را مرجع قرار می‌دهند یا در هنگام مواجه با اطلاعات جدید در مورد سود یک شرکت، قیمت آتی سهم آن را بسیار نزدیک به برآوردهای اولیه خود تخمین می‌زنند.

نتیجه‌گیری
سوگیری‌های شناختی از اشتباهات آماری، بروز خطا در یادآوری یا لغزش در پردازش اطلاعات ناشی شده، نتیجه‌ استدلال و تحلیل معیوب هستند و مانع از تصمیم‌گیری‌های معقولانه می‌شوند. تصمیم‌گیرندگان عقلایی در صورت تمرکز بر سوگیری‌ها یا خطاهای مزبور، قادر به تصحیح آن‌ها خواهند بود، چراکه با افزایش آگاهی نسبت به خطاهای شناختی، احتمال ارتکاب آن‌ها کاهش می‌یابد. استفاده از یک مالی و مالی رفتاری فرآیند سیستماتیک به‌منظور توصیف مسائل و اهداف، جمع‌آوری، ثبت و ترکیب اطلاعات، همچنین مستندسازی تصمیم‌ها و دلایل اتخاذ آن‌ها و مقایسه پیامدهای واقعی با نتایج مورد‌انتظار راهکار مناسبی برای کاهش سوگیری‌های شناختی است.
در این شماره، سه سوگیری معرف‌گرایی (سرمایه‌گذاران غالباً در زمان اتخاذ تصمیم در مورد سرمایه‌گذاری، رفتاری قالبی و کلیشه‌ای دارند)، توانمند‌پنداری (انتظار کسب یک موفقیت که احتمال وقوعش از نظر شخص، به‌طور نامتناسبی بالاتر از احتمال عینی و موجه آن است) و اتکا و تعدیل (پافشاری بر آنچه در اطلاعات گذشته بوده است و عدم تعدیل به‌موقع محاسبات با اطلاعات جدید) معرفی شد. در شماره‌های آتی به بحث و تبادل نظر درباره دیگر سوگیری‌های شناختی و سپس سوگیری‌های احساسی خواهیم پرداخت.

بررسی تأثیر روحیه سرمایه‌گذاران بر دام‌های مالی رفتاری در بورس اوراق بهادار تهران

1 استادیار گروه مدیریت بازرگانی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.

2 کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.

چکیده

این پژوهش با توجه به اهمیت تصمیم­گیری­های مالی در زندگی افراد، تاثیر روحیات را بر دام­های مالی رفتاری سرمایه­گذاران بورس اوراق بهادار تهران بررسی کرده است. دام­های مالی رفتاری همان سوگیری­ها یا تورش­های رفتاری هستند که مانع تصمیم­گیری­های درست و بهینه می­شوند. در مالی رفتاری، ویژگی­های رفتاری که بر فرآیند تصمیم­گیری­های افراد موثرند مورد مطالعه قرار می­گیرند. این ویژگی­ها تورش­های رفتاری نامیده می­شوند. حالت­های روحی (روحیات) بیشتر بر اساس احساسات افراد شکل می­گیرد؛ یعنی فرد در درون خود از هر کنش بیرونی، حالتی را حس می­کند و آن را بروز می­دهد. فرضیه­های پژوهش از روش الگوسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شد. نتایج نشان داد دام­های مالی رفتاری سرمایه­گذاران تحت تاثیر مستقیم دو حالت روحیات بالا (شیدایی) و روحیات پایین (افسردگی) است، همچنین دام­های مالی رفتاری بیشتر از همه متأثر از روحیات بالا است.

کلیدواژه‌ها

20.1001.1.26454637.1399.10.30.7.1

عنوان مقاله [English]

Investigating the Impact of Mood on the Behavioral Finance Trap of Investors in Tehran Stock Exchange

نویسندگان [English]

  • Behrouz Larisemnani 1
  • Akram Dehkhoda 2

This study investigates the impact of morale on the behavioral finance traps of Tehran Stock Exchange investors considering the importance of financial decisions in the lives of individuals. Behavioral finance traps are behavioral biases or biases that impede good and optimal decision making. In behavioral finance, the behavioral characteristics that influence individuals' decision-making process are studied. These features are called behavioral biases. A mental state (moods) are more based on the emotions of the individual, that is, the individual feels and expresses a state within each external action. Structural equation modeling with partial least squares approach was used to test the research hypotheses. The results showed that investors' behavioral financial traps are influenced by both high and low moods. Also, behavioral finance traps are most affected by high morale.

کلیدواژه‌ها [English]

  • behavioral Finance Traps
  • High Moods
  • Low Moods

مراجع

2. Assadi, G., Morshedi, F. (2019). Investigating the effect of Investor Sentiment on the stock price crash risk in Tehran Stock Exchange. ـJournal of Financial Management Perspective, 9(25), 9-30. (in Persian).

3. Badri, A. (2009). Behavioral financial knowledge and asset management. Tehran, Kayhan. (in Persian)

4. Badri, A., & Shavakhi Zavareh, A. (2010). Reference points, stock prices and trading volume: Evidence from Tehran Stock Exchange, Quarterly Journal of the Stock Exchange, 12, 152-174. (in Persian)

5. Baraktin, M., Tavakoli, M., Rumi, H., Maroofi, M., & Salehi, M. (2007). Standardization, validity and validity of Yang Mania Scale. Psychology, 2, 150-166. (in مالی و مالی رفتاری Persian)

6. Barber, B.M., & Odean, T (2001). Boys will be boys: gender, overconfidence, and common stock investment.The Quarterly journal of economics, issue 1, 116, 261-292.

7. Beck, A.T., Brown, G., Steer, R.A., Eidelson, J.I., & Riskind, J.H. (1987). Differentiating anxiety and depression: A test of the cognitive content specificity hypothesis. Journal of Abnormal Psychology, 96(3), 179-183.

8. Borji Dolatabadi, E. (2008). paradigm governing the financial markets, Journal of tadbir, 191, 31-35. (in Persian)

9. Cooper, J.F, Gutierrez, A., & Marquis, R.J. (2005). Modeling the Effect of Behavioral Bias on Capital Market Stagnation Based on Interpretive-Structural Approach (ISM). Journal of Financial Engineering and Securities Management,19, 111-130.

10. Craft, N., Gregory, B., & Terri, L. (1987). Cognitive Elements in the implementation of NewTechnology: Can Less information Provide More Benefits? Management & Entrepreneurship, 20, 99-110.

11. Davari, A., & Rezazadeh, A. (2014). Structural Equation Modeling with PLS Software, Printing turn: Second, University Jihad Publishing Organization. (in Persian)

12. Dobson, K.A., & Mohammad-khani, P. (2007). Psychometric coordinates of the Beck Depression Inventory 2 in a large sample of people with major depressive disorder, Special issue of rehabilitation in mental illnesses and disorders. 8(29), 80-86.

13. Dunn, J.T., Graves, J.R., & Odin, E. (2001). Investigating the behavioral biases of investors in Tehran Stock Exchange based on structural equation model. Financial Management Strategy, 7, 113-133.

14. Fengyan, C., Zhiyong, Y., Robert, S., Wyer, J.r., & Jing, A. (2017). The Interactive effects of bitter flavor and mood on the decision to spend or save money. Journal of Experimental Social Psychology, 70, 48-58.

16. Fisher, K.L., & Statman, M. (2000). Investor Sentiment and Stock Returns, Financial Analysts Journal (FAJ), 56(2), 16-23.

17. Flannery, D.J. (2004). Initial Behavior Outcomes for the Peace Builders Universal School-Based Violence Prevention Program, Developmental Psychology, 39 (2), 292–308.

18. Ghanae, Z., Farahani, M.N., Abdolahi, M.H., & Shokri, O. (2004). The effect of cognitive fatigue and emotional intelligence on solving cognitive problems. Cognitive Science News, 6 (3 , 4), 63-74. (in Persian)

19. Gholami Fesharaki, M. (2018). Structural Equation Model and Its Application in Psychological Studies: A Review Study. Journal of Clinical Psychology and Personality, 16, 253-265. (in Persian)

20. Graham, J., Harvey, C., & Rajgopal, S. (2011). The economic implications of corporate financial reporting. Journal of Accounting and Economics, 40 (3), 3-73.

21. Hassnavand, R. (2016). Weighing and Identifying Investors' Behavioral Strokes in the Stock Market. 5th International Conference on Accounting and Management and 2nd Conference on Entrepreneurship and Open Innovation, Pages: 7. (in Persian)

22. Hinojosa, J.A., Fernández, U., Folgueiras, J., Alberta, G., Santaniello, M.A., & Pozoa, A. (2017). Negative induced mood influences word production: An event related potentials study with a covert picture naming task. Neuropsychologia, 95, 227-239.

24. Islami Bidgoli, G.H., & Kordlouei, H. (2010). Behavioral finance, the transition from standard finance to neurofinas, Journal of Financial Engineering and Securities Management (Portfolio Management), 1(1), 19-36. (in Persian)

25. Jami al-Ahmadi, M., & Razdar, M. (2014). Behavioral bias and its effect on investor decision making in the stock market. New International Conference on Accounting Management and Economics.COI Code: MAEICN01_020. Pages: 6. (in Persian)

26. Kahneman, D., Slovic, P., & Tversky, A. (1982). Judgment under uncertainty: heuristic and biases, New York and Cambridge: Cambridge University Press.

27. Kahneman, D., Knetsch, J.L., & Thaler, R.H. (1990). Experimental Tests of the Endowment Effect and the Coase Theorem. Journal of Political Economy, 98(6), 1325–1348.

28. Kahneman, D., & Tversky, A. (1984). Modeling the Effect of Behavioral Bias on Capital Market Stagnation Based on Interpretive-Structural Approach (ISM). Journal of Financial Engineering and Securities Management, 19, 111-130.

29. Khaki, Gh. Research method, Descriptive survey research method, reflection publication. (2012). (in Persian)

30. List. (2003). Modeling the Effect of Behavioral Bias on Capital Market Stagnation Based on Interpretive-Structural Approach (ISM). Journal of Financial Engineering and Securities Management, 19, 111-130.

31. Lutz, B., & Mann, K. (2004). Modeling the Effect of Behavioral Bias on Capital Market Stagnation Based on Interpretive-Structural Approach (ISM). Journal of Financial Engineering and Securities Management, 19, 111-130.

32. Masoudi, H. (2012). Lisrel training in a few minutes, Success in personal life, grouping: Software training, design software, Nilbook.

33. Montier, J. (2002). The effect of behavioral factors and the reflection of latency bias on investors' trading behavior. Accounting and Auditing Studies, Fourth Year, No. 14. Pages: 21.

34. Montier, J. (2003). Irrational Pessimism and the Road to Revulsion, research report, Dresdner Kleinwort Wastein.

35. Parhizgar, M.M, & Aghajani Afroozi, A.A. (2012). Advanced Research Methodology in Management with Applied Approach, Master of Management, Payam Noor university. (in Persian)

36. Pashootanizadeh, H., Ranaei Kordshouli, H., Abbasi, A., Moosavihaghighi, M. (2020). Simulation the Model of Effects of Behavioral and Macroeconomic Factors on the Tehran Stock Exchange Index with Using System Dynamics Approach. ـJournal of Financial Management Perspective, 10(29), 89-124. (in Persian).

37. Pompian, M.M., Badri, A translation. (2015). Behavioral Finance & Wealth Management, Kayhan Publishing Company. (in Persian)

38. Pompian, M.M. (2006). Behavioral biases, abnormal trading volume and unusual stock returns, Asset Management and Financing, 4, 96-81.

39. Rahnamai Rudposhti, F., Hibati, F., & Mousavi, R. (2003). Investigating the Mathematical Pattern of Selecting Investment Portfolio Based of Behavioral Finance, Journal of Financial Engineering and Securities Management. 3(12), 17-37. (in Persian)

40. Rahnamai Rudposhti, F., & Tajmir Riahi, H. (2014). Modeling the Effect of Behavioral Bias on Capital Market Stagnation Based on Interpretive-Structural Approach (ISM). Journal of Financial Engineering and Securities Management, 19, 111-130. (in Persian)

41. Santa-Clara, P., & Valkanov, R. (2003). Modeling the Effect of Behavioral Bias on Capital Market Stagnation Based on Interpretive-Structural Approach (ISM). Journal of Financial Engineering and Securities Management, 19, 111-130.

42. Seyed-Abaszadeh, M.M, Pashoy, G.H., Khezri-Azar, H., & Amani, J. (2018). Introduction to structural equation modeling by PLS method and its application in behavioral sciences, printing turn: 1, Urmia University Press. (in Persian)

43. Shahrabadi, A., & Yousefi, R., (2007). Introduction to Behavioral Finance, Stock Exchange Monthly, 69, 51-70. (in Persian)

44. Shefrin, H.J., & Statman, M. (1984). The Disposition to Sell Winners too early and Ride Losers Too Long: Theory and Evidence, The Journal of Finance, 40, 777-790.

45. Tajmir Riahi, H., & Dejdar, M. (2017). Ranking Investors' Behavioral Influences against Important Political News and Rumors with Emphasis on Nuclear Negotiation Period, Investment knowledge. 6(24), 1-20. (in Persian)

46. Tekce, B., Yilmaz, N., & Bildik, R. (2016). What Factors Affect Behavioral Biases? Evidence from Turkish Individual stock Investors. Research in International Business and Finance, 37, 515-526.

47. Thaler, R.H., & Benartzi, S. (2004). Modeling the Effect of Behavioral Bias on Capital Market Stagnation Based on Interpretive-Structural Approach (ISM). Journal of Financial Engineering and Securities Management, 19, 111-130.

48. Thaler, R.H., & Benartzi, S. (2004). Save More Tomorrow: Using Behavioral Economics to Increase Employee Saving. Journal of Political Economy, 112(1), 64-87.

49. Vartanian, O., Fraser, B., Saunders, D., Suurd Ralph, C., Harris, R.L., Morgan, C.A., & Cheung, B. (2018). Changes in mood, fatigue, sleep, cognitive performance and stress hormones among instructors conducting stressful military captivity survival training. Physiology & Behavior, 194, 137-143.

50. Young, R.C., Biggs, J.T., Ziegler, V.E., & Meyer, D.A. (1978). Young Mania Rating Scale (YMRS) In: Handbook of Psychiatric Measures. Washington, DC: American Psychiatric.

اقتصاد رفتاری چیست و دانش مالی رفتاری چه رابطه ای با آن دارد؟

تفاوت اقتصاد رفتاری و مالی رفتار

اقتصاد رفتاری (Behavioral Economics) از جمله رشته‌هایی است که طی سال‌های اخیر به شدت مورد مالی و مالی رفتاری استقبال دانشگاهیان و نیز مخاطبان عمومی قرار گرفته‌اند.

البته بحث‌ها و تحقیقات اقتصاد رفتاری و حوزه مالی رفتاری (‌Behavioral Finance) که به آن نزدیک است، چند دهه قدمت دارند.

اما شاید بتوان گفت تلاش‌های دانیل کانمن از یک‌سو و اعطای جایزه نوبل اقتصاد به ریچارد تیلر از سوی دیگر باعث شد که این رشته بین عموم مردم نیز بیشتر شناخته شده و جدی‌تر گرفته شود.

ما در این‌ مطلب دو هدف را دنبال می‌کنیم. نخست این‌که برخی تعریف‌های ابتدایی و کلیدی درباره‌ی اقتصاد رفتاری و مالی رفتاری را ارائه خواهیم کرد. دومین هدف هم این است که سایر درس‌ها و بحث‌هایی را که در متمم مطرح شده‌اند و با این حوزه ارتباط دارند، معرفی کنیم.

برای درک موضوع اقتصاد رفتاری لازم است ابتدا دو مفهوم مطلوبیت (Utility) و عقلانیت اقتصادی (Economic Rationality) را بشناسیم.

اقتصاددان‌ها مفهومی به نام مطلوبیت تعریف می‌کنند و معتقدند که انسان‌ها هنگام تصمیم گیری و انتخاب میان گزینه‌های مختلف، می‌کوشند کاری کنند که مجموع مطلوبیت برای آن‌ها افزایش یابد.

البته مطلوبیت یک مفهوم کیفی و ذهنی است؛ اما همه‌ی ما کمابیش درکی از آن داریم.

مثلاً اگر بگوییم حقوق پنج میلیون تومانی برای ما A واحد مطلوبیت ایجاد می‌کند، فرض بر این است که حقوق ده میلیون تومانی، برای ما به اندازه‌ی دو برابرِ A مطلوبیت ایجاد کند.

وقتی از عقلانیت اقتصادی حرف می‌زنیم منظورمان این است که انسان‌ها، مطلوبیت را به همان شکلی که اقتصاددان‌ها “تعریف کرده‌اند” محاسبه می‌کنند و بر همان اساس نیز تصمیم می‌گیرند.

پس باید این نکته را به خاطر داشته باشیم که وقتی می‌گوییم رفتارهای اقتصادی انسان‌ها عقلایی نیست منظورمان این نیست که رفتارهایشان نادرست است؛ یا این‌که دیوانه‌اند.

صرفاً منظورمان این است که عقل و منطق و خرد انسان‌ها، با آن عقل اقتصادی که اقتصاددان‌ها فرض می‌کنند تفاوت دارد.

اقتصاد رفتاری دانشی است که با ترکیب دانسته‌های اقتصادی ما و دستاوردهای دانش روانشناسی و به طور خاص روانشناسی شناختی، می‌کوشد رفتارها و تصمیم‌های اقتصادی ما را بهتر توصیف کرده و تحلیل کند.

[ درس مرتبط: روانشناسی شناختی ]

اقتصاددانان رفتاری بر این باور هستند که تصمیم های اقتصادی انسان‌ها آن‌قدر ساده و مکانیکی نیست که با معادلات اولیه‌ی ریاضی و فرضِ عقلانیت اقتصادی قابل درک باشد.

به عنوان یک مثال ساده، اگر برای دو کالای نسبتاً مشابه، قیمت‌های متفاوتی در نظر بگیریم، اقتصاد کلاسیک به ما می‌گوید که با افزایش قیمت، مطلوبیت کالا و به تبع آن تقاضا کاهش پیدا می‌کند.

این در حالی است که همه‌ی ما مثال‌های بسیاری در ذهن داریم که این نوع قیمت‌گذاری، الزاماً به فروش بیشتر کالای ارزان‌تر منتهی نشده است.

اقتصاددانان رفتاری برای مطالعات خود از روش علمی استفاده می‌کنند. یعنی فرضیه‌هایی را مطرح کرده و سپس با مطالعات دقیق تجربی، آن‌ فرضیه‌ها را می‌‌آزمایند. بنابراین، اقتصاد رفتاری از نظر میزان علمی بودن نزدیک به سایر علوم تجربی محسوب می‌شود.

کتاب مبانی اقتصاد و مالی رفتاری

کتاب مبانی اقتصاد و مالی رفتاری در ۴ بخش کلی و ۵۹۴ صفحه با نویسندگی علی سعیدی و محمود جواد فرهانیان توسط انتشارات سازمان بورس منتشر شده است. در این کتاب کوشیده شده تا واکنش‌های رفتاری به فعالیت‌های مالی واقتصادی تحلیل گردد. نویسندگان کتاب بر این عقیده‌اند که با توجه به تاثیرپذیری سرمایه گذاران از عوامل احساسی در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی، نظریه‌های صرف اقتصادی و مالی تحلیل دقیقی از وقایع ارائه نمی‌دهند وبه این منظور باید تاثیر پدیده‌های احساسی را نیز سنجید و دخیل نمود.

بخشی از مقدمه کتاب مبانی اقتصاد و مالی رفتاری

اقتصاد مالی و رفتاری با تکیه بر درستاوردهای روانشناسی شناختی، در پی پاسخ‌گویی به تناقضات پیشین در تئوری‌های اقتصاد نئوکلاسیک برآمده‌اند. کتاب حاضر کوششی است تا ضمن تبیین نظریه‌های مورد انتقاد به معرفی مبانی و الگوهای جایگزین پیشنهاد شده اقتصاد و مالی رفتاری بپردازد. در این راستا تورش‌های شناختی که منتج به نقص انتخاب و تصمیم‌گیری انسان می‌گردد، همچنین الگوهای تاثیر این تورش‌ها و سایر مسائل روانشناختی در سرمایه‌گذاران بازار سهام تبیین شده است.

این کتاب از ۴ بخش شامل: ۱- مروری بر ادبیات اقتصادی از مکتب کلاسیک تا مکتب رفتاری، ۲- نظریه‌های بنیادی در اقتصاد و مالی رفتاری، ۳- معرفی تناقض‌های علم اقتصاد و مالی (در عمل) و ۴- واکنش‌های رفتاری در بازار اوراق بهادار، تشکیل شده است.

سازماندهی کتاب به گونه‌ای است که خوانندگان محترم با مبانی نظری آشنا شده و از موضوعات کاربردی نیز آگاه گردند.

سرفصل مطالب کتاب مبانی اقتصاد و مالی رفتاری

بخش اول: مروری بر ادبیات اقتصادی از مکتب کلاسیک تا مکتب رفتاری

فصل‌اول: مروری برمبانی نظری اقتصاد متعارف
فصل‌دوم: روانشناسی شناختی
فصل‌‌سوم: مطالعه رفتار،عامل هم پیوندی روانشناسی با اقتصاد ومالی
فصل‌‌چهارم: تصمیم گیری وانتخاب

بخش دوم: نظریه‌های بنیادی در اقتصاد و مالی رفتاری

فصل‌‌پنجم: نظریه دورنما
فصل‌‌ششم: توسعه نظریه‌های اقتصاد و مالی رفتاری

بخش سوم: معرفی تناقض‌های علم اقتصاد و مالی متعارف (در عمل)

فصل‌‌هفتم: تصمیم گیری شهودی
فصل‌‌هشتم: تورش های شناختی
فصل‌‌نهم: چارچوب شناختی

بخش چهارم: واکنش‌های رفتاری در بازار اوراق بهادار

فصل‌‌دهم: بیش واکنشی وکم واکنشی
فصل‌‌یازدهم: رفتار توده وار
فصل‌‌دوازدهم: شاخص های اندازه گیری احساسات در بازار

مروری بر مالی رفتاری

بورس

سیر تحول نظریات مالی را می‌توان در چند دسته تقسیم‌بندی کرد:

۱- مالی کلاسیک: مبنای این نظریات، رفتار عقلایی افراد و سرمایه‌گذاران بود. عمده نظریات مهم در فاصله سال‌های ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ به‌وجود آمد که مهم‌ترین آنها شامل تئوری مدرن پرتفولیو (MPT)، تئوری قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای (CAPM)، تئوری قیمت‌گذاری آربیتراژ (APT)، تئوری بلک و شولز در قیمت‌گذاری اوراق اختیار معامله بود. فرض اصلی در تمامی این نظریات، کارا بودن بارار است.

۲- مالی نئوکلاسیک: مدل‌های کلاسیک با فرض حاکم بودن عقلانیت مطلق شکل گرفتند و به همین دلیل مورد انتقاد بسیاری از رفتارگرایان مالی قرار گرفت. در آنجا بود که فرضیه بازار کارا مطرح شد و سه شکل کارایی بازار مورد مطالعه قرار گرفت. پس از آن نظریات مربوط به عقلانیت محدود مطرح شد. هر چند میزان عقلانیت در تصمیم‌گیری در نظریات نئوکلاسیک تا حدی محدود شد، باز هم این نظریات از این حیث که عوامل موثر بر رفتار افراد را مد نظر قرار نمی‌دهند، مورد چالش و انتقاد قرار گرفتند.

۳- مالی رفتاری: در دهه ۸۰ میلادی، بحث مالی رفتاری شکل گرفت. رفتارشناسی مالی شاخه‌ای از علم مالی است که رفتار بازارهای مالی را با رویکرد روانشناسی مورد بررسی قرار می‌دهد. اما مالی رفتاری شاخه‌ای از علوم رفتاری است که به بررسی مسائل مالی از یک نگاه علمی اجتماعی وسیع‌تر، شامل توجه به روانشناسی و جامعه‌شناسی و نیز حذف چارچوب‌های عقلی و منطقی صرف می‌پردازد.

بر همین اساس در دو دهه اخیر تمرکز بسیاری از مباحث مالی از تحلیل‌های آماری و اقتصادسنجی بر روی قیمت‌ها و سودها به سمت روانشناسی انسانی تغییر کرده است و با نگاهی بازتر و با استفاده از مفروضات واقعی‌تر در مقایسه با به مدیریت مالی نوین به تبیین و توضیح رفتار بازارهای مالی مالی و مالی رفتاری می‌پردازند.

مکتب یا دیدگاه مالی رفتاری که از تلفیق روانشناسی و مالی به وجود آمده است، اظهار می‌دارد که روانشناسی در تصمیم‌گیری مالی نقش ایفا می‌کند. از آنجا که خطاهای شناختی و انحرافات بر نظریات سرمایه‌گذاری اثر می‌گذارند، بر انتخاب‌های مالی نیز اثر گذارند. در مالی رفتاری این ادعا مطرح می‌شود که گاهی برخی از عوامل اقتصادی کاملاً عقلایی رفتار نمی‌کنند.

مالی رفتاری در دو سطح خرد و کلان بررسی می‌شود: در سطح کلان، به بررسی بازارهای مالی و ویژگی‌های آن پرداخته می‌شود و در سطح خرد با مطالعه رفتار افراد، نظریه‌های نئوکلاسیک به چالش کشیده می‌شوند و سوگیری‌های سرمایه‌گذاران در سطح فردی مطالعه می‌شود. در سطح کلان، اساساً با این سوال مواجه‌ایم که آیا بازارهای مالی کارا هستند یا خیر.

در سطح خرد مالی رفتاری دو سوال اصلی وجود دارد که بسیاری از محققان در پی پاسخگویی به آن برآمده‌اند: آیا سرمایه‌گذاران عقلایی رفتار می‌کنند؟ آیا اشتباهات شناختی و احساسی می‌تواند بر تصمیمات سرمایه‌گذاری اثرگذار باشد؟ اصولا شناخت سوگیری‌های رفتاری در سطح خرد، یکی از چالش‌های اصلی مالی رفتاری بوده است.

شاید بیش از ۵۰ سوگیری رفتاری یا همان تورش رفتاری شناخته شده باشد. این سوگیری‌ها به طور کلی در دو دسته شناختی و احساسی طبقه‌بندی می‌شوند. تصحیح سوگیری‌های شناختی با تمرین و مشاوره امکان‌پذیر است اما سوگیری‌های احساسی را نمی‌توان به آسانی تصحیح کرد.

برخی از سوگیری‌های شناختی عبارتند از: فرااعتمادی، نماگری (طبقه‌بندی موضوعات و تفکرات بر اساس تجربیات گذشته)، اتکا و تعدیل (مبنا قراردان یک رقم اولیه ذهنی)، خوداسنادی، آشناانگاری (برآورد احتمال وقوع یک پیامد بر اساس میزان شیوع یا رواج آن در زندگی و تجربیات فرد)، توان‌پنداری (احساس توانایی کنترل پیامدها)، دیرپذیری (نادیده گرفتن اطلاعات جدید).

از میان سوگیری‌های احساسی نیز می‌توان این موارد را برشمرد: داشته بیش‌نگری (قایل بودن ارزش بیشتر برای دارایی‌‎های در تملک فرد)، حساب‌انگاری (تمایل افراد به کدگذاری و طبقه‌بندی پیامدهای اقتصادی)، زیان‌گریزی، دگرگون‌گریزی (چیدمان گزینه‌ها به گونه‌ای انجام می‌شود که منجر به تایید وضع موجود شود).

در واقع این تورش‌های رفتاری نوعی گرته‌برداری از خطاهای ادراکی هستند. اثر فرا اعتمادی یکی از این تورش‌ها و از اصلی‌ترین دلایل ایجاد حباب‌‎های مالی است. بررسی این ویژگی رفتاری بر میزان ریسک‌پذیری افراد می‌تواند پیش‌بینی‌های صحیح‌تری را در خصوص معاملات بازار تبیین کند.

کارشناسان مالی رفتاری معتقدند رفتارهایی همچون ترس و طمع می‌توانند موجب نوسانات چشمگیر در بازارهای مالی شوند. بدین ترتیب باید به افراد از منظر روانشناسانه نگریست که در بسیاری مواقع تحت تاثیر احساسات واقعی، رفتاری کاملا متفاوت با منطق اقتصادی از خود نشان می‌دهند. یکی دیگر از رفتارهای اثرگذار در بازارهای مالی، اعتماد به نفس کاذب است و معمولا بدین صورت نمایان می‌شود که افراد در انتخاب سهام و پیش‌بینی بازده بازار، خود را تواناتر از دیگران قلمداد می‌کنند. فقدان خویشتن‌داری، ظاهربینی و بسیاری از رفتارهای دیگر نیز نقش اثرگذاری در شکل‌دهی روندهای بازار دارد.

سخن آخر اینکه، مالی رفتاری را باید جدی گرفت؛ زیرا بازیگران اصلی بازارهای سرمایه انسان‌ها هستند که از یک ساختار پیچیده فکری برخوردارندو هیچ‌گاه رفتار آنها در موقعیت‌های مختلف، قابل پیش‌بینی نیست. دلیل اینکه یک سهم در بازار فراتر از ارزش ذاتی آن معامله می‌شود و یک سهم دیگر به مراتب، کمتر از ارزش ذاتی خود، همین موضوع است.

متاسفانه یا شاید خوشبختانه یک الگوریتم مشخص برای پیش‌بینی رفتار افراد وجود ندارد و همین موضوع باعث می‌شود در بازار سرمایه شاهد بازدهی‌های غیر نرمال در بسیاری از سهام باشیم و فرصت‌های آربیتراژ در موقعیت‌های مختلف در بسیاری از سهام پیش‌ بیاید.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا