تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟

آموزش اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average)
میانگین متحرک یا MA یکی از متداولترین اندیکاتورهای تحلیلتکنیکال میباشد که پایه و اساس بسیاری از ابزارهای معاملاتی را تشکیل میدهد. به عنوان مثال اندیکاتور مکدی یک نوع میانگین متحرک است، اندیکاتور استوکستیک (Stochastic) نیز یک میانگین متحرک سریع محسوب میشود و همچنین بسیاری از اندیکاتورها و ابزارهای معاملاتی دیگر که نام بردن از تمام آنها از حوصله بحث خارج است.
توضیحات فوق گواه بر این است که یادگیری میانگین متحرک بسیار حائز اهمیت است و میتواند کاربرد فراوانی برای تحلیلگران بازارهای مالی داشته باشد؛ لذا در ادامه توضیحاتی در مورد میانگین متحرک و انواع آن ارائه خواهیم کرد.
میانگین متحرک چیست؟
میانگین یا عمل میانگینگرفتن به معنای ” جمع کردن تعدادی داده و تقسیم کردن مجموع آن بر تعداد دادهها میباشد. ” به عبارتی شما در هنگام میانگین گرفتن حد وسط مجموعهای از دادهها را محاسبه میکنید که حاصل آن میتواند اطلاعات آماری خوبی جهت تصمیمگیریهای آینده را در اختیار تحلیلگر قرار دهد.
اندیکاتور میانگین متحرک از قیمتها به عنوان دادهها استفاده میکند و بر اساس دوره زمانی تعریف شده میانگینی از قیمتهای گذشته محاسبه میکند و آن را در قالب خطی بر روی نمودار قیمت نمایش میدهد؛ بر این اساس اندیکاتور میانگین متحرک یک اندیکاتور دنبالهروی روند است که حرکتی شبیه به حرکت نمودار قیمت را نمایش میدهد.
انواع میانگین متحرک
میانگین متحرک ساده ( S imple M oving A verage): همانطور که از نام آن پیداست سادهترین حالت محاسبه میانگین میباشد که در آن قیمتها در دوره زمانی مشخصی با یکدیگر جمع میشوند و بر تعداد دوره تقسیم میگردند. در نظر داشته باشید که انتخاب نوع قیمت به عهده شما میباشد و بر اساس استراتژی معاملاتی خود میتوانید از قیمتهای باز، بسته، پایانی و حتی بالاترین و پایینترین قیمت نیز استفاده نمایید. این روش محاسبه میانگین در عین حال که طرفداران زیادی دارد، مورد حجوم منتقدان زیادی نیز قرار گرفته است. یکی از نقدهایی که بر میانگین متحرک ساده وارد است، تفاوت قائل نشدن این روش بین قیمتهای گذشته و قیمتهای اخیر است. به عبارتی اگر میانگین ساده ۸۰ روز اخیر را محاسبه کنیم هیچ تفاوتی بین قیمت روز اول و روز هشتادم وجود ندارد.
حال تصور کنید که قیمت در روز اول ۱۰۰۰ ریال بوده است و در روز هشتادم به ۵۰۰۰ ریال رسیده است و در این مدت ۴۰۰۰ ریال افزایش یافته است و در حالت دوم تصور کنید که قیمت در روز اول ۵۰۰۰ ریال بوده و در روز هشتادم به ۱۰۰۰ ریال رسیده است و این یعنی ۴۰۰۰ ریال کاهش قیمت ولی نتیجه میانگین در هر دو حالت کاملا یکسان خواهد بود.
این مشکل سبب شد تا تحلیلگران روش دیگری را برای محاسبه میانگین قیمت طراحی کنند و آن هم روش میانگین متحرک نمایی بود.
میانگین متحرک نمایی ( E xponential M oving A verage): این روش که به نام EMA نیز معروف است با هدف رفع مشکل میانگین ساده طراحی شد و به قیمتهای انتهای دوره وزن بیشتری را اضافه نمود. به عبارت دیگر در محاسبه میانگین به روش نمایی، قیمتهای اخیر تاثیر بیشتری در محاسبات خواهند داشت و این روش برای تحلیلگران از محبوبیت بیشتری برخوردار شد.
کاربرد میانگین متحرک
۱- تعیین روند نمودار: یکی از کاربردهای اندیکاتور میانگین متحرک تعیین روند نمودار است که مانند اندیکاتور زیگزاگ این قابلیت را دارد تا به دو طریق روند نمودار را تشخیص دهد.
-اولین روش بررسی جهت حرکتی میانگین متحرک است، به عنوان مثال زمانی که خط نمودار متحرک در جهت بالا حرکت میکند روند صعودی است.
-دومین روش استفاده از دو میانگین متحرک کوتاهمدت و بلند مدت است؛ برای مثال تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ مادامی که میانگین متحرک کوتاهمدت بالای میانگین متحرک بلند مدت در حالا حرکت باشد روند صعودی را شاهد هستیم.
۲- نمایش حمایت و مقاومتهای پنهان: میانگین متحرک میتواند نقش حمایت و مقاومتپنهان را در سهم ایفا کند و در نواحی قیمتی که تمودار قیمت نشانههایی از بازگشت را سیگنال نمیدهد اقدام به برگشت نماید. برای استفاده از این کاربرد میبایست حتما از دورهای استفاده شود که کاملا برای نمودار مناسب و بهینه باشد.
مفهوم موج در تحلیل تکنیکال
موج در تحلیل تکنیکال حرکت های قیمتی هستند که نمودار قیمت – زمان را می سازند. این حرکت ها می توانند صعودی، نزولی یا افقی باشند. هر یک از موج های بزرگتر، خود می توانند از موج های کوچکتر تشکیل شوند.
نمونهای از یک موج بزرگ
موج های کوچک تر در داخل موج بالا
انواع موج
در آموزش تحلیل تکنیکال دو نوع موج داریم که در زیر، به بررسی هر یک از این موج ها می پردازیم.
- امواج مجانب: در تحلیل تکنیکال، حرکت هایی که به هم چسبیده هستند را امواج مجانب مینامند.
برای مثال در تصویر زیر دو موج مجانب را مشاهده می کنید. در این تصویر، موج قرمز یک حرکت جانبی و چسبیده به حرکت آبی رنگ است.
تصویری از دو موج مجانب
- امواج موازی: در تحلیل تکنیکال، حرکت هایی که به هم چسبیده نیستند حرکت های موازی نام دارند.
دقت داشته باشید که مفهوم موازی در تحلیل تکنیکال با مفهوم لغوی آن متفاوت بوده و هم مسیر بودن و چسبیده نبودن دو موج شرط کافی برای موازی نامیدن آن دو موج است.
تصویری از دو موج موازی
بین هر گروه از این موج ها روابط مشخصی برقرار است که از ابزار فیبوناچی برای بررسی هر یک از این نوع ارتباط ها استفاده می کنیم.
آموزش کامل خط روند trend line در تحلیل تکنیکال
what-is-trend-line
خط روند (trend line) سطحی است که در تجزیه و تحلیل فنی استفاده می شوند و می توانند در امتداد یک روند ترسیم شوند تا بسته به جهت روند، حمایت یا مقاومت را نشان دهند.
تاریخچه خط روند
خطوط روند یک روش تجزیه و تحلیل فنی ساده و گسترده برای پیش بینی در مورد زمان سرمایه گذاری ورود و خروج است. برای ایجاد داده های گذشته خط روند، که معمولاً در قالب نمودار نمودار قیمت ارائه می شود، لازم است. از لحاظ تاریخی، در گذشته خطوط روند به صورت دستی بر روی نمودارهای کاغذی ترسیم می شدن، اما اکنون استفاده از نرم افزار نمودارسازی که امکان ترسیم خطوط روند بر روی نمودارهای رایانه ای را فراهم می کند، معمول تر است. برخی از نرم افزارهای نمودارسازی وجود دارند که به طور خودکار خطوط روند ایجاد می کنند، با این حال بیشتر معامله گران ترجیح می دهند خطوط روند خود را ترسیم کنند.
خط روند چیست؟
در بازارهای مالی، خطوط روند خطوطی مورب هستند که روی نمودارها ترسیم می شوند. آن ها نقاط داده خاصی را بهم متصل می کنند و معامله گران را قادر می سازند حرکت قیمت ها را تجسم و روندهای بازار را شناسایی کنند.
خط روند در تحلیل تکنیکال
خطوط ترند یکی از اساسی ترین ابزارها در تجزیه و تحلیل فنی (TA) محسوب می شوند. آن ها به طور گسترده در بازارهای سهام، ارز فیات، مشتقات و بازارهای رمزنگاری استفاده می شوند.
اساساً، خطوط روند مانند سطوح پشتیبانی و مقاومت کار می کنند اما به جای خطوط افقی از مورب ساخته شده اند. به همین ترتیب، آن ها می توانند دارای شیب مثبت یا منفی باشند. به طور کلی، هرچه شیب خط بیشتر باشد، روند قوی تر است.
انواع و ساختار خط روند
خطوط روند را به دو دسته اصلی صعودی (روند صعودی) و نزولی (روند نزولی) تقسیم می کنیم. همان طور که از نام آن مشخص است، یک خط روند صعودی از یک نمودار نمودار پایین تر به یک نمودار بالاتر ترسیم می شود.
رسم خط روند نزولی
خط روند نزولی شیب منفی دارد و با اتصال دو یا چند نقطه بلند شکل می گیرد. ارتفاع دوم باید پایین تر از اول باشد تا خط دارای شیب منفی باشد. توجه داشته باشید که حداقل سه نقطه باید متصل شوند قبل از اینکه خط یک خط روند معتبر در نظر گرفته شود.
رسم خط روند صعودی
یک خط صعودی دارای شیب مثبت است و با اتصال دو یا چند نقطه پایین شکل می گیرد. پایین ترین سطح باید بالاتر از سطح اول باشد تا خط دارای شیب مثبت باشد. توجه داشته باشید که حداقل سه نقطه باید متصل شوند قبل از اینکه خط یک خط روند معتبر در نظر گرفته شود.
رسم خط روند خنثی
روند خنثی ترکیبی از روندهای صعودی و نزولی در بازه های زمانی کوتاه است که همواره در حال رنچ زدن است. این خط روند نشان دهنده برابری قدرت خریدار و فروشنده سهم است که در بازه های زمانی بلندتر به صورت خنثی ظاهر می شود. برای رسم این خط روند کافی است قله ها و دره های مشخص را بهم وصل نمایید.
تفاوت بین خطوط روند و کانال ها
معامله گران معمولاً برای ایجاد کانال ها، از خط روند متصل به بالاترین خط برای یک بازه زمانی و هم چنین موارد دیگر استفاده می کنند. یک کانال نمایشی بصری از هر دو خطوط حمایت و مقاومت را برای دوره زمانی مورد تجزیه و تحلیل اضافه می کند. مشابه یک خط روند واحد، معامله گران به دنبال یک جهش یا شکست هستند تا اقدامات قیمت را از کانال خارج کنند. بسته به نحوه تنظیم چارت خود، ممکن است از این مورد به عنوان یک نقطه خروج یا یک نقطه ورود استفاده کنند.
خط روند در تایم فریم های مختلف
ترسیم خطوط روی نمودارهای چارچوب زمانی مختلف است و هرچه از نظر زمانی بالاتر باشد ساده تر است، زیرا در این حالت نوسانات کمتری دارید.
بلند مدت
تایم فریم بلند مدت از تعداد کندل های کمتری تشکیل شده است ترسیم خطوط روند برای این تایم فریم راحت تر از بقیه زمان ها است. و همچنین خط روند تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ رسم شده از اعتبار بیشتری برخوردار است.
میان مدت
در تایم فریم های میان مدت شاهد تغییرات جزیی تری از بازار هستیم به این دلیل که تعداد کندل های بیشتری را نشان می دهد. در صورت تریدی در خط روند خود می توانید تایم فریم خود را افزایش دهید و با تایم فریم بالاتر ترند لاین خود را چک کنید.
کوتاه مدت
رقابت عرضه و تقاضا را در این تایم فریم به وضوح می بینیم. شرایط بازار در این تایم فریم کامل مشخص شده است. و با کمک تعداد زیادی از کندل ها خط روند خود را ترسیم کنید.
شرایط شکست خط روند
در صورت شکسته شدن یک خط روند می تواند تغییر در روند فعلی را نشان دهد. اگر حجم معاملات کم باشد با شکست یک خط روند همراه باشد.
برای اطمینان از معتبر بودن شکست خط روند می تواند منطقی باشد که یک یا دو روز صبر کنید. پس از انتخاب موقعیت، مدیریت ریسک – به صورت سفارشات ضرر متوقف یا توقف عقب افتاده – می تواند به محافظت از سود پس از شکست روند کمک کند.
با توجه به حجم کم و عدم نوسان، بهترین حرکت این است که گاهی صبر کنید تا چند روز صبر کنید تا علاقمندان صعودی قادر به افزایش قیمت رمز ارز خود به بالای خط روند نباشند.
اعتبار خط روند
استفاده از خط روند برای تشخیص روند باید حداقل به دو نقطه اتصال، ترجیحاً در اثر واکنش قیمت کم یا زیاد بدون وقفه، احتیاج داشته باشید تا از یک خط روند استفاده کنید. با این حال، برخی از قوانین اعتبار سنجی نیز باید در خاطر داشته باشید.
تعداد پیوت های هم اندازه: هر خط روند محل اتصال تعدادی پیوت به هم است که فاصله برابر و متناسب آن ها باهم می تواند به خط روند اعتبار ببخشد.
زوایا در خطوط روند: بهترین زاویه برای خط روند 45درجه می باشد. هرچقدر زاویه خط روند بیشتر باشد از اعتبار کمتری برخوردار می شود.
حجم معاملات روند: اگر با بالا رفتن قیمت، افزایش حجم معاملات نیز صورت گرفت این می توان این طور در نظر گرفت که روند در مسیر درستی قرار دارد.
تعداد دفعات برخورد: هرچه تعداد دفعات بیشتری به خط روند برخورد کنند خط روند اعتباری بیشتری دارد.
بهترین ویژگی های یک خط روند
1- هرچه از پایین ترین قیمت که می توان در یک خط واحد متصل کرد، خط روند قوی تر و از اهمیت بیشتری برخوردار است. وقتی سه یا چند نقطه در یک خط مستقیم به هم متصل می شوند، این احتمالاً نشان دهنده پشتیبانی (در یک روند صعودی) یا مقاومت (در یک روند نزولی) است.
2-هرچه مدت زمان خط روند بیشتر باشد، روند زمینه ای قوی تر است.
3- زاویه در خط روند: با افزایش شیب دار بودن یک خط روند، اعتبار سطح حمایت یا مقاومت کاهش می یابد. یک خط روند شیب دار در نتیجه یک پیشرفت شدید (یا کاهش) طی یک دوره کوتاه مدت است. زاویه یک خط روند ایجاد شده از چنین حرکات تند بعید است که سطح حمایت یا مقاومت معنی داری داشته باشد. حتی اگر خط روند با سه نقطه به ظاهر معتبر شکل گرفته باشد، تلاش برای ایجاد شکست خط روند یا استفاده از سطح حمایت و مقاومت ثابت شده، اغلب دشوار خواهد بود.
خط روند حمایتی مقاومتی
مفاهیم حمایت و مقاومت در سطح معاملات بدون شک دو مورد از مهمترین ویژگی های تحلیل تکنیکی هستند. بخشی از تجزیه و تحلیل الگوهای نمودار، این اصطلاحات توسط معامله گران برای اشاره به سطح قیمت در نمودارهایی استفاده می شود که تمایل دارند به عنوان موانع عمل کنند، و مانع از آن می شوند که قیمت دارایی به یک جهت خاص سوق یابد.
اکنون که خط روند خود را تنظیم کرده اید، مرحله بعدی شما شامل افزودن سطح حمایت و مقاومت است. این ها به سادگی محدوده قیمتی هستند که اصلاح و ادغام در آن ها اتفاق می افتد. مقاومت خط اول در امتداد یک روند صعودی است که در آن قیمت ها تمایل دارند قبل از بازگشت دوباره به آن برسند. در صورت روند نزولی پایین ترین لینگ است. خط حمایت تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ خط پایینی در امتداد روند صعودی است که به نظر می رسد قیمت ها برای یک دوره خاص کمتر نیستند. در صورت روند نزولی این خط بالایی است.
دامنه های حمایت و مقاومت همیشه در حال تغییر هستند. هنگامی که قیمت از سطح حمایت یا مقاومت خارج شد، سطح حمایت و مقاومت جدیدی ایجاد می شود.
معامله و کسب درامد با خط روند
تعداد زیادی از افراد به این موضوع اعتقاد دارند که همواره باید در جهت روند معاملات را پیش گرفت و جمله ” Trend is your friend ” را به عنوان اصل تجزیه و تحلیل خود قرار می دهند. با استفاده از رسم خط روند در نمودارهای صعودی و نزولی می توانید ناحیه های حمایتی و مقاومتی را پیدا کنید و با خرید و فروش در اطراف این نواحی به کسب درآمد بپردازید.
سیگنال خرید و فروش در روند کاهشی و افزایشی
اگر شما نیز در گروه ها و کانال های سیگنال دهی عضو باشید با دقت در چارت های ارسالی متوجه خواهید شد که بسیاری از سیگنال های خرید یا فروش یک ارز به کمک ترند لاین یا همان خط روند ارائه می شوند.
به عنوان مثال در تصویر زیر مشاهده می کنید که در یک روند نزولی همراه با خط روند نزولی که در نقش سطح مقاومتی رسم شده است. مادامی که خط روند را از بالا بشکند امکان افزایش تا مقدار مشخص شده وجود دارد و بعد از شکستن خط روندی که نقش مقاومتی را بازی می کرد تبدیل به خط حمایت می شود.
راهنمای رسم خط روند (Trendline)
روند (Trend) اصطلاحی است در بازارهای مالی که تمایل کلی حرکت قیمت در یک بازار را مشخص میکند. در واقع روند از گرایش جامع قیمت حکایت دارد. شاید تشخیص روند، مهمترین وظیفه و هدف یک تحلیلگر در تحلیل تکنیکال باشد. از این رو رسم خط روند بسیار اهمیت دارد. در این مقاله سعی شده تا با زبانی ساده روند قیمت و نحوه ترسیم خط روند آموزش داده شود.
خط روند چیست؟
خطوط روند (Trendlines) در بازارهای مالی، خطوط اُریبی هستند که بر نمودار ترسیم میشوند. این خطوط، نقاطی از دادهها را به هم متصل میکنند تا تشخیص روند بازار و تصور حرکات قیمت را برای تریدرها و چارتیستها تسهیل کنند.
خطوط روند یکی از اصلیترین ابزارهای تحلیل تکنیکال به حساب میآید. رسم خط روند به صورت گستردهای در بازارهای سهام، ارز فیات، ابزار مشتقه و ارزهای دیجیتال به کار میرود.
خطوط روند اساساً شبیه به سطوح حمایت و مقاومت عمل میکنند، با این تفاوت که به جای خطوط افقی، از خطوطی مورب ساخته شدهاند. از این رو میتوانند شیبی مثبت یا منفی داشته باشد. معمولاً وقتی که شیب خط زیاد باشد، روند قویتر خواهد بود.
رسم خط روند
میتوانیم خطوط روند را به دو دستۀ اصلی تقسیم کنیم: روند صعودی (Uptrend) و روند نزولی (Downtrend). خط روند صعودی، همانطور که از اسمش برمیآید، از موقعیتی فروتر در نمودار، به جایگاهی بالاتر ترسیم میشود و دو یا چند نقطه را، همانند تصویر زیر، به هم متصل میسازد.
در تصویر بالا نمودار قیمت بیت کوین نمایش داده شده که خط سبز نمایانگر تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ روندی صعودی است.
در مقابل، روند نزولی هم از جایگاهی فراتر به موقعیتی فروتر در نمودار رسم میشود و دو یا چند نقطه را به هم وصل میکند.
در تصویر بالا نیز خط قرمز نمایانگر روندی نزولی در قیمت بیت کوین تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ است.
در نتیجه، تفاوت این دو نوع روند در انتخاب نقاطی است که برای ترسیم آنها استفاده میشود. رسم خط روند صعودی، با استفاده از پایینترین نقاط نمودار انجام میشود (یعنی کف نمودارهای شمعی در سطحی بالاتر تشکیل میشود). از طرف دیگر، رسم خط روند نزولی، با استفاد از بالاترین نقاط نمودار انجام میشود (یعنی سقف نمودار شمعی در سطحی پایینتر ایجاد میشود).
چگونه از خطوط روند استفاده کنیم؟
خط روند با توجه به فراز و فرود نمودار، قیمت روند غالب را اندکی به چالش میکشد، آن را میآزماید و با خود هم جهت میسازد. سپس برای پیشبینی سطوح مهم آینده امتداد مییابد. رسم خط روند ممکن است بارها انجام شود و مادامی که دچار شکست نشود، معتبر است.
با اینکه خطوط روند میتوانند برای انواع دادههای نموداری به کار بروند، اما معمولاً در نمودارهای مالی (بر اساس قیمت بازار) مورد استفاده قرار میگیرند.
همچنین آنها اطلاعاتی از عرضه و تقاضا ارائه میدهند. خط روند صعودی، طبیعتاً بیانگر نیروی خرید فزاینده است (تقاضا بیشتر از عرضه است). خط روند نزولی نیز با افت پیوسته قیمت در ارتباط است ( عرضه بیشتر از تقاضا است).
حجم معاملات نیز میتواند در چنین تحلیلهایی منظور شود. به عنوان مثال اگر قیمت افزایش یابد اما حجم معاملات کاهش یابد یا نسبتا اندک باشد، ممکن است به اشتباه تصور شود که تقاضا در حال افزایش است.
همان طور که اشاره شد، از خطوط روند برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت استفاده میشود. این سطوح از مفاهیم اساسی و بسیار مهم تحلیل تکنیکال به شمار میروند. خط روند صعودی نمایانگر سطح حمایتی ست که بعید است قیمت به زیر آن برود. در مقابل، روند نزولی هم نشاندهندۀ سطح مقاومتی است که افزایش قیمت به بالای آن غیرمحتمل است.
به عبارت دیگر، هنگامی روند بازار غیرمعتبر است که سطوح حمایت تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ و مقاومت به سمت پایین و بالا شکسته شوند. در بسیاری از موارد هنگامی که این سطوح اصلی در حفظ روند ناموفق باشند، بازار تمایل دارد جهت حرکت خود را تغییر دهد.
تحلیل تکنیکال همچنان عرصهای ذهنی است و هر کس میتواند تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ روش کاملاً متفاوتی برای رسم خط روند ارائه دهد. از این رو، ترکیب چندگانۀ تکنیکهای تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال برای کاهش ریسک میتواند سودمند باشد.
ترسیم خطوط معتبر روند
از لحاظ فنی، خطوط روند میتوانند هر دو نقطۀ روی نمودار را به هم متصل کنند. اما بسیاری از چارتیستها اتفاق نظر دارند که استفاده از سه نقطه (یا بیشتر)، روند را معتبر میسازد. در برخی موارد استفاده از دو نقطه میتواند به معنی پتانسیل روند باشد و استفاده از سه نقطه نیز به عنوان آزمون اعتبار روند تلقی میشود.
در نتیجه هنگامی که قیمت، خط روند را در سه نوبت (یا بیشتر) لمس کند و نشکافد، روندی معتبر محسوب میشود. آزمون چندبارۀ خط روند ثابت میکند که روند مذکور صرفاً از نوسانات قیمت ناشی نشده است.
تنظیمات مقیاس در رسم خط روند
علاوه بر انتخاب تعداد نقاط کافی برای تشکیل روندی معتبر، لحاظ کردن تنظیمات مناسب نیز هنگام ترسیم خط روند حائز اهمیت است. تنظیمات مقیاس، مهمترین بخش تنظیمات نمودار است.
مقیاس در نمودارهای مالی به تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ نحوۀ نمایش تغییر قیمت مرتبط است. مقیاس عددی (Arithmetic) و مقیاس نیمه لگاریتمی (Semi-Logarithmic) رایجترین مقیاسهای موجود هستند. در نمودار عددی، تغییر قیمت بر حسب حرکات عمودی قیمت به موازات محور Y بیان میشود. حال آنکه در نمودار نیمه لگاریتمی، تغییرات بر اساس درصد نمایش داده میشود.
برای مثال، در نمودار عددی، تغییر قیمت از 5 به 10 دلار همانند تغییر قیمت از 120 به 125 دلار است. اما در یک نمودار نیمه لگاریتمی افزایش 100% قیمت (از 5 به 10 دلار) مقدار بیشتری از نمودار را در مقایسه با افزایش 4% (120 به 125 دلار) اشغال میکند.
هنگام استفاده از خطوط روند باید به چه نکاتی توجه کنیم؟
هنگام ترسیم خط روند، توجه به تنظیمات مقیاس اهمیت دارد. هر نوع از نمودار ممکن است فراز و فرود متفاوتی در پی داشته باشد و در نتیجه به خط روندی متفاوت منجر شود.
انتخاب نقاطی که برای ترسیم خط روند به کار میروند، بر میزان نمایش دقیق چرخههای بازار و روند واقعی تأثیرگذار است و باعث میشود قدری ذهنی باشند.
برای مثال برخی از چارتیستها خطوط روند را تنها بر اساس بدنۀ نمودار شمعی و بدون در نظر گرفتن فتیله (Wicks) ترسیم میکنند و برخی دیگر ترجیح میدهند خطوط روند را با لحاظ کردن بالا و پایین فتیلهها ترسیم کنند.
در نتیجه اهمیت دارد از خطوط روند به همراه سایر ابزارهای نموداری و اندیکاتورهایی از قبیل ابرهای ایچیموکو، نوارهای بولینگر (BB)، مکدی (MACD)، شاخص RSI، و میانگین متحرک (MA) استفاده شود.
سخن پایانی
روند یک نمودار، گرایش کلی حرکت قیمت در یک نمودار را نشان میدهد که با اتصال دو یا چند نقطه به روی نمودار تشکیل میشود. اهمیت روند و تشخیص آن تا آنجا است که میتوانیم آن را هدف اصلی تحلیلگر تکنیکال بدانیم.
روندها سه دسته هستند: صعودی، نزولی و خنثی. خطوط روند در تمامی بازارهای مالی از جمله بازار رمزارزها به کار میروند. اهمیت دیگر خطوط روند در این است که میتوان آنها را همچون سطوح مقاومت و حمایت در نظر گرفت.
برای ترسیم خط روند به یاد داشته باشید که با اتصال دو نقطه احتمال وجود روند تقویت میشود؛ حال آنکه با استفاده از سه نقطه اعتبار روند محرز میگردد. روندها آزمون میشوند و اگر دچار شکست نشوند اعتبارشان ثابت میشود.
اگر روند صعودی باشد، به معنی مازاد تقاضا است و اگر روند نزولی باشد، از افزونی عرضه بر تقاضا حکایت دارد. باید توجه داشته باشید که به تنهایی استفاده کردن از خطوط روند میتواند شما را دچار اشتباه کند. لذا پیشنهاد میگردد که همراه با آن از سایر ابزارها و اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال استفاده شود.
بخش چهارم آموزش تحلیل تکنیکال؛ روند
روند (Trend) مهمترین مفهومی است که در تحلیل تکنیکال باید با آن آشنا شوید. مفهوم روند که با خود واژه آن تفاوتی ندارد، در واقع برآیند ترس و طمع معاملهگران در بازار است. هنگامی که معاملهگران در بازار حریص میشوند، قیمتها روند صعودی به خود میگیرد و هنگامی که ترس بر بازار حاکم میشود، بازار نزولی میشود. برای آشنایی با مفهوم روند به نمودار زیر نگاه کنید:
مشاهده روند صعودی بیت کوین از سپتامبر ۲۰۱۵ تا مارس ۲۰۱۷ در این نمودار کار سختی نیست، اما گاهی اوقات تشخیص روند دشوار میشود:
همانطور که مشاهده میکنید، نمودار فراز و نشیب زیادی دارد و تشخیص اینکه قیمت به چه سمتی حرکت میکند، کار سختی است.
انواع روند
تشخیص روندها معمولا به سادگی امکانپذیر نیست چرا که قیمتها بصورت خطوط مستقیم افزایش یا کاهش نمییابند؛ حرکت قیمت در یک روند به صورت موجی است و پس از هر فراز یک نشیب اتفاق میافتد. یک روند را زمانی صعودی میخوانیم که سقفهای بالاتر (Higher Highs) و کفهای بالاتر (Higher Lows) تشکیل دهد.
همچنین در حالتی روند را نزولی در نظر میگیریم که سقفهای پایینتر (Lower Highs) و کفهای پایینتر (Lower Lows) به وجود آورد. خطوط سبز و قرمز در تصویر خطوط روند هستند که نقش حمایت و مقاومت را ایفا میکنند. خطوط روند تعیینکننده مسیر حرکت هستند و با کمک آنها میتوان از پایان روند و تغییر جهت آن باخبر شد. با خطوط حمایت و مقاومت در بخشهای بعدی بیشتر آشنا خواهید شد.
روندها از نظر حرکت قیمتی به سه دسته روندهای صعودی، روندهای نزولی و روندهای خنثی (حرکتهای افقی) تقسیم میشوند. همانطور که گفته شد روند را زمانی صعودی میدانیم که شیب حرکت مثبت باشد. این جمله به صورت برعکس در مورد روند نزولی صادق تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ است. روند خنثی در واقع حرکت قیمت در راستای افقی است و معمولا با نوسان بین خطوط مقاومت و حمایت در طول زمان، حرکت جدی و قدرتمندی در جهت رو به پایین یا بالا انجام نمیشود.همچنین در برخی تعاریف عدم وجود روند همان روند خنثی در نظر گرفته شده است.
روندها از نظر طول بازه زمانی قابل دستهبندی هستند. روندها از این نظر به دستههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تقسیم میشوند. روند بلندمدت در بازه زمانی چند ساله، روندهای میانمدت در بازه زمانی چند ماهه و روندهای کوتاهمدت در بازه زمانی کمتر (چند روز تا چند هفته) نمایش داده میشوند.
روندهای بلندمدت خود مجموعهای از روندهای میانمدت و روندهای میانمدت مجموعهای از روندهای کوتاهمدت هستند. این نمودار بخشی از روند بلندمدت بیت کوین از تاریخ ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۶ تا تاریخ ۱۵ ژولای ۲۰۱۷ را نشان میدهد که مجموعهای از روندهای کوتاهمدت و میانمدت است. توجه به این نکته الزامی است که برای تشخیص روندهای مختلف در نمودار، از تایمفریم مناسب باید استفاده کنیم.
برای تشخیص روندهای بلندمدت از تایمفریمهای روزانه و هفتگی، برای تشخیص روندهای میانمدت از نمودارهای روزانه یا ۱۲ ساعته و برای تشخیص روندهای کوتاهمدت از تایمفریمهای پایینتر میتوان استفاده کرد. برای نمونه تشخیص یک روند بلندمدت با تایمفریم یک ساعته در نمودار امکانپذیر نیست.