وب سایت گزینه های باینری

نحوه تعیین حد ضرر در سرمایه‌گذاری

فرمول کِلی، حد مقدار f را به طریق زیر، تعیین می‌کند:

فرمول‌های مهم و کاربردی بازار سرمایه (بورس) – جبران ضرر در بازارهای مالی

فرمول‌های مهم و کاربردی بازار سرمایه (بورس) از جمله فرمول‌های محاسبه‌ی میزان رشد یا افت قیمت‌ها، سود شرکت‌ها، افزایش سرمایه‌ها، درصد کسب سود برای جبران ضررها و… از مواردی است که هر سرمایه‌گذار می‌بایست مدنظر قرار دهد و از آن‌ها استفاده کند.

فرمول به‌دست آوردن میزان رشد مورد انتظار (بازدهی مثبت):

A × [1 + (n ÷ 100)] = B

A = عدد فعلی
n = درصد رشد مورد انتظار
B = عدد مورد انتظار

مثال: قیمت سهمی 8000 ریال است. در صورتی که انتظار داشته باشیم این سهم 20 درصد رشد کند، قیمت سهم چند می‌شود؟

8000 × [1 + (20 ÷ 100)] = 9600

فرمول به‌دست آوردن میزان افت مورد انتظار (بازدهی منفی):

A × [1 – (n ÷ 100)] = B

A = عدد فعلی
n = درصد افت مورد انتظار
B = عدد مورد انتظار

مثال: قیمت سهمی 8000 ریال است. در صورتی که انتظار داشته باشیم این سهم 20 درصد افت کند، قیمت سهم چند می‌شود؟

8000 × [1 – (20 ÷ 100)] = 6400

فرمول محاسبه‌ی درصد رشد (سود) یا افت (ضرر) بین دو عدد (نرخ رشد):

[(A – B) ÷ B] × 100 = n

A = عدد فعلی
B = عدد قبلی
n = درصد رشد یا افت

توجه: در صورتی که عدد به‌دست آمده مثبت باشد، نشان دهنده‌ی درصد رشد (نرخ رشد مثبت) و در صورتی که عدد به‌دست آمده منفی باشد، نشان دهنده‌ی درصد افت (نرخ رشد منفی) می‌باشد.

مثال 1: قیمت خرید سهمی (قیمت قبلی) 6000 بوده است. در صورتی که قیمت فعلی این سهم 7500 ریال باشد، در حال حاضر چند درصد سود (رشد) کرده‌ایم؟

[(7500 – 6000) ÷ 6000] × 100 = 25

مثال 2: قیمت خرید سهمی (قیمت قبلی) 8000 بوده است. در صورتی که قیمت فعلی این سهم 6800 ریال باشد، در حال حاضر چند درصد ضرر (افت) کرده‌ایم؟

[(6800 – 8000) ÷ 8000] × 100 = -15

فرمول محاسبه‌ی درصد پوشش یک عدد:

(A ÷ B) × 100 = n

A = عدد فعلی
B = عدد قبلی
n = درصد پوشش

مثال 1: درآمد شرکتی 500 میلیارد تومان است. در صورتی که سود ناخالص آن 200 میلیارد تومان، سود عملیاتی 150 میلیارد تومان و سود خالص 100 میلیارد تومان باشد، حاشیه سود ناخالص، عملیاتی و خالص آن چند درصد است؟

(200 ÷ 500) × 100 = 40 (حاشیه سود ناخالص)
(150 ÷ 500) × 100 = 30 (حاشیه سود عملیاتی)
(100 ÷ 500) × 100 = 20 (حاشیه سود خالص)

مثال 2: سود خالص شرکتی در کل سال مالی قبل 80 میلیارد تومان است. در صورتی که در گزارش 6 ماهه سال مالی جاری، 120 میلیارد تومان سود خالص محقق کرده باشد، این شرکت چند درصد از سود سال گذشته خود را تا 6 ماهه سال جاری پوشش داده است؟

(120 ÷ 80) × 100 = 150

مثال 3: سود عملیاتی شرکتی 200 میلیارد تومان و مالیات بر درآمد آن 18 میلیارد تومان است. مالیات بر درآمد این شرکت چند درصد از سود عملیاتی آن می‌باشد؟ (این شرکت چند درصد مالیات بر درآمد پرداخت می‌کند؟)

(18 ÷ 200) × 100 = 9

نکته: با استفاده از فرمول‌های بالا می‌توانید میزان رشد یا افت سودآوری و فروش شرکت‌ها، درآمدها، هزینه‌ها، مالیات و… را در گزارشات صورت‌های مالی میان‌دوره‌ای (3 ماهه، 6 ماهه، 9 ماهه) و سالانه (12 ماهه) و گزارشات فعالیت‌های ماهانه محاسبه، بررسی، تحلیل و یا پیش‌بینی کنید.

فرمول به‌دست آوردن تعداد سهام پس از افزایش سرمایه:

A × [1 + (n ÷ 100)] = B

A = تعداد سهام قبل از مجمع
n = درصد کل افزایش سرمایه از هر محلی
B = تعداد سهام پس از مجمع و ثبت افزایش سرمایه

مثال: شرکتی 80 درصد افزایش سرمایه دارد (از هر محلی)؛ اگر تعداد سهام ما در این شرکت 1000 عدد باشد، پس از مجمع افزایش سرمایه و ثبت آن، چند سهم خواهیم داشت؟

1000 × [1 + (80 ÷ 100)] = 1800

فرمول به‌دست آوردن قیمت تئوریک سهام پس از افزایش سرمایه:

[A + ((n ÷ 100) × M)] ÷ [1 + (N ÷ 100)] = B

A = قیمت پایانی سهم قبل از مجمع افزایش سرمایه
n = درصد افزایش سرمایه از محل مطالبات حال شده سهامداران و آورده نقدی
M = آورده‌ی نقدی سهامداران به ازای هر سهم به ریال – معمولاً قیمت اسمی سهم یعنی 1000 ریال است
N = درصد کل افزایش سرمایه از هر محلی
B = قیمت تئوریک سهم پس از مجمع افزایش سرمایه

(n ÷ 100) × M = مبلغی که بابت هر حق تقدم می‌بایست پرداخت شود

[1 + (N ÷ 100)] = چند برابر شدن تعداد سهام

B – M = قیمت تئوریک هر حق تقدم افزایش سرمایه از محل مطالبات حال شده سهامداران و آورده نقدی

توجه: در صورتی که شرکت افزایش سرمایه‌ای از محل مطالبات حال شده سهامداران و آورده نقدی نداشته باشد، در فرمول بالا مقدار n و M صفر می‌شود.

مثال 1: شرکتی 1800 درصد افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی‌ها دارد؛ در صورتی که قیمت پایانی سهم قبل از مجمع افزایش سرمایه 38000 ریال باشد، قیمت تئوریک سهم پس از مجمع چند می‌شود؟

[38000 + ((0 ÷ 100) × 0)] ÷ [1 + (1800 ÷ 100)] = 2000

مثال 2: شرکتی 30 درصد افزایش سرمایه از محل سود انباشته و 120 درصد افزایش سرمایه از محل مطالبات حال شده سهامداران و آورده نقدی دارد؛ در صورتی که قیمت پایانی سهم قبل از مجمع افزایش سرمایه 8000 ریال باشد، قیمت تئوریک سهم پس از مجمع چند می‌شود؟

[8000 + ((120 ÷ 100) × 1000)] ÷ [1 + (150 ÷ 100)] = 3680

فرمول ریسک و بازده:

A – X = B
Y – A = C
B ÷ C = D

A = قیمت فعلی
X = حد ضرر
B = مقدار ریسک
Y = حد سود
C = مقدار بازده یا پاداش
D = نسبت ریسک به بازده که هر چه کمتر از 0.5 باشد، سهم برای خرید مناسبت‌تر است

مثال: قیمت سهمی 300 تومان است. برآورد شما این است که نهایت افت و ضرر آن 285 تومان و حد سود (هدف قیمتی) 350 تومان می‌باشد. نسبت ریسک به بازده آن چقدر است؟

300 – 285 = 15
350 – 300 = 50
15 ÷ 50 = 0.3

فرمول‌های محاسبه‌ی درصد کسب سود برای جبران ضرر (زیان) سرمایه:

[(B – A) ÷ A] × 100 = n

A = عدد فعلی
B = عدد قبلی
n = درصد کسب سود برای جبران ضرر

[[1 ÷ (1 – (N ÷ 100))] – 1] × 100 = n

N = درصد ضرر
n = درصد کسب سود برای جبران ضرر

مثال: قیمت خرید سهمی (قیمت قبلی) 8000 بوده است. در صورتی که با 20 درصد ضرر، قیمت فعلی این سهم 6400 ریال باشد، چند درصد باید سود کسب کنیم تا این زیان جبران شود؟

[(8000 – 6400) ÷ 6400] × 100 = 25

[[1 ÷ (1 – (20 ÷ 100))] – 1] × 100 = 25

پایبند بودن به حد ضرر در بورس، یکی از مهم‌ترین اصول سرمایه‌گذاری است. مطابق جدول زیر، در صورتی که میزان زیان شما از حدی فراتر رود (بیش از 20 درصد)، امکان جبران آن به مراتب سخت‌تر می‌شود؛ در حالی که زیان‌های تا 15-10 درصد، راحت‌تر جبران می‌گردد.

میزان زیان (درصد ضرر) میزان جبران ضرر (درصد کسب سود)
10 11.1
15 17.6
20 25
25 33.3
30 42.8
35 53.8
40 66.6
45 81.8
50 100
55 122.2
60 150
65 185.7
70 233.3
75 300
80 400
85 566.6
90 900
95 1900
99 9900
نحوه تعیین حد ضرر در سرمایه‌گذاری

طبق جدول بالا، اگر 1 میلیون تومان داشته باشید، با 20 درصد ضرر، ارزش سرمایه‌ی شما به 800 هزار تومان می‌رسد که برای جبران آن می‌بایست 25 درصد سود کنید و اگر 50 درصد ضرر کنید، ارزش سرمایه‌ی شما به 500 هزار تومان می‌رسد که برای جبران آن می‌بایست 100 درصد سود کنید!

برای درک بهتر مفهوم حد ضرر، به مثال زیر دقت کنید:

شما با تحلیل کامل و دقیق، 1 میلیون تومان در شرکتی سرمایه‌گذاری کرده‌اید که معادل 2000 عدد سهم 500 تومانی آن می‌باشد. به هر دلیلی قیمت سهام آن شرکت شروع به افت کرده و به 450 تومان می‌رسد. در صورتی که شما بر اساس حد ضرر 10 درصدی، سهام خود را با همین قیمت بفروشید، ارزش سرمایه‌ی شما 900 هزار تومان می‌شود که می‌توانید آن را در بانک یا جایی دیگر سرمایه‌گذاری کنید.
با نحوه تعیین حد ضرر در سرمایه‌گذاری فرض افت 40 درصدی قیمت سهم تا 300 تومان، در صورت تحلیل مجدد و تمایل به خرید آن در کف قیمتی جدید (300 تومان)، شما می‌توانید با سرمایه‌ی 900 هزار تومانی خود، 3000 سهم از همان شرکت بخرید و فقط با 11.1 درصد رشد قیمت، ضرر قبلی خود را جبران کنید و با توجه به افت شدید قیمت سهم، سریع‌تر به سود برسید؛ تعداد سهام شما نیز از 2000 عدد به 3000 عدد افزایش یافته است. ضمناً، مدتی که نقد بوده‌اید، سود بانکی یا صندوق سرمایه‌گذاری نیز به شما تعلق گرفته است. همچنین، در صورتی که تمایل داشته باشید مجدد 2000 سهم از آن شرکت بخرید، حالا با 600 هزار تومان می‌توانید همان تعداد سهم را بخرید که در نتیجه 300 هزار تومان نیز از همان فروش سهام، سود کرده باشید!
اما در صورت عدم فروش سهام خود، پس از برگشت روند نزولی قیمت، علاوه بر خواب سرمایه، شما می‌بایست 66.6 درصد سود کنید تا اصل سرمایه برگردد و هم‌چنان همان 2000 سهم را دارید.

بنابراین، در صورت مشاهده‌ی علائم ریزش قیمت‌ها، فروش سهام با ضرر کمتر، بهترین استراتژی سودآور است و جلوی ضرر سنگین‌تر شما را خواهد گرفت.

حد ضرر چیست؟ چگونه تعیین می‌شود؟

تصمیم‌گیری به‌موقع در بازار بورس، چه برای ادامه نحوه تعیین حد ضرر در سرمایه‌گذاری فعالیت و چه برای خروج از بازار، امری بسیار مهم است.

به گزارش بازار، همه‌ افراد زمانی که شروع به سرمایه‌گذاری می‌کنند، هدفشان این است که سود بسیار زیادی کسب کنند و از ضرر کردن بیزارند. یکی از بازارهای بسیار ارزشمند و جذاب کشور برای سرمایه‌گذاری، بازار بورس است که در این بازار باید اطلاعاتی در زمینه حد ضرر بدانید تا علاوه‌بر حفظ سرمایه خود، سرمایه خود را افزایش دهید.

تصمیم‌گیری به‌موقع در بازار بورس، چه برای ادامه فعالیت و چه برای خروج از بازار، امری بسیار مهم است؛ زیرا با وجود نوسانات قیمتی این بازار ممکن است در برخی موارد با ضررهای جبران ناپذیری روبرو شوید. پس همانور که تا به اینجا گفته‌شد باید حد ضرر را مشخص کنید تا زمانی که بازار روندی خارج از توقعاتتان را پیش گرفت، سرمایه‌تان را از بازار بورس خارج کنید نحوه تعیین حد ضرر در سرمایه‌گذاری تا سرمایه‌ی شما زیان بیشتری را تجربه نکند. پس لازم است در ابتدا بدانید که حد ضرر چیست و چگونه باید آن را مشخص کنید.

حد ضرر چیست؟
قبل از آشنایی با مفهوم حد ضرر لازم است بدانید که کسب سود و زیان در بازار بورس بستگی به خود شخص دارد؛ یعنی همانطورکه گفته‌شد باید در نظر بگیرد که چه زمانی باید خارج شوید یا چه زمانی به فعالیت خود ادامه دهید. بازار سرمایه در طول بلند مدت سود خوبی می‌دهد اما همانطور که گفته‌شد باید بدانید در چه زمانی از بازار خارج شوید تا دچار ضررهای جبران ناپذیری نشوید. بطور کل می‌توان گفت که فروش به موقع سهام میزان سود و ضرر را مشخص می‌کند.

اما سوال اینجاست که از کجا باید بفهمیم در چه زمانی از بازار خارج شویم؟ دلیل مشخص کردن حدضرر چیست؟

برای جلوگیری از ضررهای بیش از حد و جبران ناپذیر، حدضرری مشخص می‌شود. همانطور که از اسمش پیداست، به معنی توقف ضرر است و از ارزش بسیار زیادی بین سرمایه‌گذاران برخوردار است؛ چرا که برای جلوگیری از کاهش سرمایه‌ی آن‌ها استفاده می‌شود. در زمانی که سهم مدنظرمان روندی برخلاف تصورمان داشت و قیمت سهم نزدیک به قیمت حدضرر شد، برای مواجهه نشدن با زیان‌های جبران ناپذیر اقدام به فروش سهم می‌کنیم.

البته این موضوع فقط برای جلوگیری از کاهش سرمایه نیست، بلکه ممکن است روند نزولی بازار باعث کاهش سود نیز بشود که در وضعیت فعلی و با وجود تورم شدید، نباید بر روی این موضوع چشم پوشی کنیم.

در نظر داشته باشید اگر قصد سرمایه‌گذاری بصورت حرفه‌ای دارید، باید علاوه بر داشتن اطلاعات کافی در زمینه بازار بورس و اصطلاحات مربوط به ان، باید برنامه داشته باشید و هدفمند پیش بروید؛ زیرا بدون داشتن هدف و اطلاعات کافی با خسارت‌های جبران ناپذیری روبرو خواهید شد. پس می‌توان گفت که با تعیین حد ضرر می‌توان مشخص کرد که زمانیکه یک سهم به بیشترین سود خود رسید و یا در زمانی که سهم شروع به افت قیمت کرد، باید سریع از ان خارج شد.

مزیت حد ضرر چیست؟
همانطور که در تیتر قبلی اشاره شد بیشتر افرادی که بصورت حرفه‌ای در حال فعالیت در این بازار هستند، برای خود اطلاعات و هدفی را مشخص می‌کنند مانند: قیمت خرید و فروش سهم مدنظر، حد سود و زیان.

پس حتما یادتان باشد برای سهامی که می‌خرید حد ضرر مشخص کنید که این حد ضررها برای هر سهمی متفاوت است و همچنین میزان سود خود را نیز مشخص کنید.

نکاتی مهم در رابطه با حد ضرر
حد ضرر رابطه و نسبت مستقیمی با قیمت سهم دارد و با بالا رفتن قیمت هر سهم حدضرر نیز به همان نسبت افزایش می‌یابد.

معمولا ۱۰% قیمت خرید سهم را برای حدضرر سهم مشخص می‌کنند اما در نظر داشته باشید که قیمت حدضرر نباید فاصله زیادی با قیمت خود سهم داشته باشد، فرق نمی‌کند چه کم باشد یا زیاد باید فاصله متعادلی داشته باشد.

برای تعیین حد ضرر هر سهم خود باید دقت داشته باشید که به آن سهم به دید بلند مدت نگاه می‌کنید یا کوتاه مدت که در هر دوی این دوحالات حد ضرر متفاوت است.

حد ضررها را بدون ذلیل تغییر ندهید.

حتما حدضررهای خود را بشناسید و آن‌ها را رعایت کنید زیرا همانطور که تا به اینجا گفته‌شد ممکن است باعث رخ داد زیان‌های سنگینی شود.

اگر دید میان‌مدت یا بلندمدت به سهام خود دارید، محدوده حد ضرر خود را، محدوده حمایتی معتبر قرار دهید.

روش‌های محاسبه حدضرر
محاسبه حد ضرر بستگی به میزان ریسک‌پذیر بودن معامله‌گر دارد و هیچ اساس ثابتی تا به امروز برای تعیین آن ارائه نشده‌است. پس دید کلی هر معامله‌گر نسبت به یکدیگر متفاوت است و همچنین مدت زمانی‌که قرار است رو یک سهمی سرمایه‌گذاری شود بر روی حدضرر تاثیرگذار خواهدبود.

البته راهی متداول نیز هست که با کمک گرفتن از ابزارهای تحلیل تکنیکال و اندیکاتورها می‌توان حدضرر را محاسبه نمود. روش‌های زیر برخی از این روش‌ها می‌باشد:

تعیین حدضرر به روش ثابت: در این حالت افراد با توجه به وضعیت کلی بازار، میزن ریسک، انتظارات از سهم، مقدار سرمایه خود و . حدضرر خود را تعیین می‌کنند و به آن پایبند می‌مانند و در صورتی که قیمت سهم به قیمت حد ضرر کاهش یافت سهم مورد نظر را می‌فروشند.

تعیین حد ضرر به روش مکانیکال: با استفاده از اندیکاتورها و محاسبات عددی که برروی یک سهم مرد نظر اعمال می‌شود و همچنین می‌توان از نرم افزارهای موجود برای تحلیل تکنیکال نیز استفاده کرد تا بتوان حد ضرر را محاسبه نمود و اندیکاتورها را رسم کرد.

تعیین حد ضرر به روش تکنیکال و رسم نمودار: با استفاده از اطلاعات و دانش کافی در زمینه تحلیل تکنیکال می‌توان نمودارهای نحوه تعیین حد ضرر در سرمایه‌گذاری آن‌را رسم کرد و با تحلیل این نمودارها حدضرر را پیدا کرد، البته در این زمینه به ابزارهای بیشتری نیاز است مانند: خط روند، اموتج الیوت، فیبوناچی و . که با استفاده از این موارد می‌توان به اطلاعات دقیق‌تری نسبت به حدضرر یک سهم دست یافت.

پیامدهای استفاده نکردن از حد ضرر
همانطور که گفته‌شد رعایت نکردن حد ضرر می‌تواند زیان‌های زیادی برای افراد داشته باشد. یعنی علاوه بر خسارت‌های نحوه تعیین حد ضرر در سرمایه‌گذاری مالی می‌تواند برروی احساسات و عواطف انسان نیز تاثیر بگذارد که در این حالت بهتر است هر فردی که در با ضرر روبرو شد در زمان نزدیک شدن قیمت سهم به حد ضرر آن را بفروش برساند و برای مدت کوتاهی از ورود دوباره به بازار جلوگیری کند.

این رویه زمانی استفاده می‌شود که سرمایه‌گذار دید کوتاه‌مدتی نسبت به سهام خود دارد و هر مرتبه با نزدیک شدن قیمت سهم به قیمت مشخص شده‌ی حدضرر اقدام به فروش آن می‌کند. پس بهتر است با بسراغ سهامی بریم که باید دید بلن مدتی به آن‌ها داشت.

سخن آخر
همواره برای شروع فعالیت در بورس لازم است ابتدا اطلاعات کافی در زمینه بازار سرمایه داشته‌باشید تا بتوانید استراتژی‌های معاملاتی لازم خود را برای شروع سرمایه‌گذاری طراحی کنید، زیرا این روند باعث کمتر شدن ریسک سرمایه‌گذاری در این بازارمی‌شود. برای کم کردن این ریسک می‌توانید سهام‌های مختلفی بخرید، حد ضرر سهم‌ها را مشخص کنید و پرتفوی تشکیل دهید و. و. ، که همانطور که گفته‌شد این امر باعث جلوگیری از ریسک‌های این بازار می‌شود.

مفهوم حد ضرر یا stop loss در سرمایه‌گذاری

حد ضرر

نوسانات قیمتی در بازار و تصمیم‌گیری صحیح و به‌موقع برای خروج از موقعیت سرمایه‌گذاری یا ادامه آن، همواره یکی از دغدغه­‌های اصلی سرمایه­‌گذاران بوده است. هدف مشترک همه افراد از انجام معامله، کسب سود و منفعت است.

بورس هم به‌عنوان یکی از بازارهای اصلی جذب سرمایه از این قاعده مستثنی نیست. حفظ اصل سرمایه در بورس نسبت به کسب سود اولویت دارد و به همین دلیل برای موفقیت در بازار بورس علاوه‌بر انتخاب سهام باید به زیان ناشی از معاملات هم توجه کافی داشته باشیم.‌
سرمایه­‌گذاران فعال در بازارهای مالی، حتماً ضرر در معاملات را تجربه کرده‌اند. ممکن است ما سهمی را خریداری کنیم و پس از آن سهم دچار افت قیمت شود، حال با این سوال مواجه می‌شویم که تا چه زمانی و چه قیمتی سهم مورد نظر را نگه‌داری کنیم و یا تصمیم به فروش آن بگیریم. این سوالات و سوالاتی نظیر این به مفهوم حد ضرر در سرمایه‌­گذاری اشاره دارد.‌

بهتر است بخوانید : آشنایی با اشتباهات رایج معاملگران مبتدی

اشتباه در معاملات امری طبیعی است؛ چرا که بازارهای مالی محیطی پویا دارند و همچنین شرایط متغیر و کلان سیاسی و اقتصادی نیز بر آن تأثیرگذار است.
‌در این بحث تفاوتی که میان معامله‌گران وجود دارد در تعداد معاملاتی که با ضرر انجام داده‌اند، نیست بلکه در نحوه برخورد آنها با شرایط نامطلوب بازار پایبندی به اصول معاملاتی و پذیرفتن سریع اشتباهات است.‌ هنگامی‌که قیمت برخلاف انتظار ما حرکت می‌کند، اگر به‌موقع از بازار خارج شویم، از گسترش زیان جلوگیری کرده‌ایم و سرمایه خود را حفظ نموده‌ایم.

بسیاری از معامله‌گران تازه‌کار به صورت احساسی و بدون در نظر گرفتن قواعد انجام یک معامله موفق، تصمیم‌گیری می‌کنند و بنابراین هرگز تمایلی به باور زیان نداشته و سعی در توجیه معامله اشتباه خود دارند. درنهایت زیان‌های بالاتری را تجربه می‌کنند و دچار حس ناامیدی، شکست و سرخوردگی از بازارهای مالی می‌­شوند.‌

حال این سوال پیش می‌آید؛

اگر ما سهمی را خریداری کردیم و قیمت آن کاهش یافت، تا چه زمانی سهم را نگهداری کنیم و چه حد ضرری برای آن در نظر بگیریم؟

مفهوم حد ضرر

‌تشخیص قیمت و زمان فروش سهام، نیاز به تجربه و اطلاعات کافی دارد. برای حفظ سرمایه و رسیدن به سود، لازم است قبل از خرید هر سهمی روندها، مقاومت‌ها حمایت‌ها، وضعیت بنیادی و… سهم را بررسی کنیم. با بررسی کامل یک سهم، این انتظار وجود دارد که قیمت سهم صعودی باشد و به سود مورد نظر برسد. حال اگر بعد از خرید یک سهم برخلاف انتظار ما قیمت آن شروع به کاهش کرد، به این معنی است که یا در محاسبات خود اشتباه کرده‌ایم یا بر خلاف روند بازار، وارد شده‌ایم و تحلیل درستی از سهم نداشتیم. در این وضعیت دو راه پیش روی ما قرار دارد:

۱-صبر کنیم تا بعد از کاهش قیمت، سهام دوباره به قیمت مورد نظر ما برسد.
‌۲-بعد از اندکی کاهش بلافاصله از سهم خارج شویم.‌‌

باقی ماندن در سهام بدون هیچ برنامه‌ای تا زمانی که به قیمت موردنظر ما برسد، ریسک زیادی دارد چرا که می‌تواند منجر به از دست رفتن بخش اعظمی از سرمایه شود. خروج از سهام بعد از تحمل مقداری کاهش، منطقی‌تر به نظر می‌رسد؛‌
یک سرمایه‌گذار حرفه‌ای با بررسی کامل سهمی را می‌خرد و حد سود و زیان را تعیین می‌کند. در صورتی که به سود مورد نظر دست یافت یا سهم به مقاومت خود رسید، از سهم خارج می‌شود. زیرا هیچ سهمی برای همیشه حالت صعودی نخواهد داشت. ولی اگر سهام بجای رشد، افت کرد و به حد ضرر رسید، بلافاصله باید از سهم خارج شد.

اگر بازار بورس روند نزولی داشته باشد، حد ضرر در کل بازار باید در نظر گرفته شود و اگر به آن حد رسید، کاملا از بازار خارج می‌شویم و تا زمان بازگشت بازار به روند طبیعی، نظاره­‌گر می­‌مانیم. در این حالت باید از سهامی که به حد ضرر هم نرسیده خارج شویم.

بهتر است بخوانید : توقف نماد معاملاتی در بورس به چه دلایلی می‌باشد؟

افرادی که با مطالعه و شناخت از بازار مورد نظر و توجه به میزان سرمایه خود، سرمایه‌گذاری می‌کنند به‌طور حتم برای خود اهداف قیمتی تعیین کرده‌اند. این اهداف شامل مواردی از جمله قیمت خرید، قیمت فروش، مقدار سود و مقدار زیان است. برای سرمایه‌گذاری در بورس باید ابتدا انتظارات خود را تعریف کنیم و به سوالاتی نظیر زمان ورود یا خروج در یک سهم، سود مورد انتظار و میزان ضرری که حاضر به پذیرش آن هستیم، پاسخ دهیم. دانستن این نکته حائز اهمیت است که اگر معامله موفقی را انجام دادیم کجا خارج شویم و اگر معامله ما به هر دلیلی، مخالف انتظار ما پیش رفت آنگاه چه مقدار ضرر باید متحمل شویم.

حد ضرر ابزاری است که سرمایه‌گذاران به کمک آن می‌توانند درصورتی‌که سود موردانتظار محقق نشد، از ضرر بیشتر و از بین رفتن اصل سرمایه جلوگیری کنند.

‌تفاوت معامله‌گر حرفه‌ای با دیگران در مواجهه با زیان در نحوه تعیین حد ضرر در سرمایه‌گذاری معاملات

‌یکی از بارزترین تفاوت‌های معامله‌گران موفق نسبت به سایر معامله‌گران نحوه برخورد آنها در شرایط نامطلوب بازار است. زمانی‌که قیمت برخلاف انتظار ما حرکت می‌کند، اگر به‌موقع از بازارخارج شویم، از افزایش زیان جلوگیری می‌شود و سرمایه ما حفظ می‌گردد.
‌یکی دیگر از تفاوت‌های معامله‌گر حرفه‌ای و غیرحرفه‌ای در این است که معامله‌گر غیرحرفه‌ای پس از رسیدن به حد ضرر و خروج از معامله چنانچه قیمت سهام افزایش یابد، از تعیین حد ضرر پشیمان می‌شود و حتی امکان خرید اما معامله‌گر حرفه ای به دنبال ضعف و اشکال موجود در استراتژی معاملاتی خود می‌گردد.

‌مزیت تعیین حد ضرر چیست؟

برای توضیح کاربرد حد ضرر با یک مثال شروع می‌کنیم. فرض کنید سهمی را خریداری کرده‌اید و قیمت آن رو به کاهش می‌رود. چنانچه قیمت سهم موردنظر پس از یک سال دوباره به قیمت اولیه بازگردد، شما از نظر معاملاتی ضرر یا زیانی متحمل نشده‌اید. اما از نظر سرمایه‌گذاری این فرآیند برای شما هزینه فرصت سرمایه‌گذاری در این یک سال ایجاد کرده ‌است. به این معنا که فرصت‌های سرمایه‌گذاری را در موقعیت‌های سودآور دیگر از دست داده‌اید. با این توضیح یکی از مزیت‌های اصلی حد ضرر را علاوه‌بر جلوگیری از افزایش زیان، می‌توانیم جلوگیری از خواب سرمایه نیز بدانیم.

‌نتیجه‌گیری

در این مطلب تلاش کردیم شا عزیزان را با مفهوم حد ضرر و ضرورت آن برای سرمایه‌گذاری، کاربرد تعیین حد ضرر در معاملات و رفتار انواع معامله‌گران مواجهه با زیان در سرمایه‌‌گذاری‌ها آشنا نماییم. در مطلب بعدی که در زمینه حد ضرر درج خواهیم کرد، سعی داریم به ارائه مطالبی درخصوص نحوه محاسبه حد ضرر و نکات کلیدی در آن، روش‌های تعیین حد ضرر و همچنین تغییر حد ضرر در زمان رشد و رکود بازار بپردازیم.

لیکویید شدن در معاملات ارز دیجیتال

لیکویید شدن در معاملات ارز دیجیتال

لیکویید شدن (Liquidation) در بازار پر نوسان ارز‌های دیجیتال یک اتفاق معمول است. درک مفهوم لیکویید شدن برای هر تریدر یا سرمایه گذاری قبل از خرید و فروش ارزهای دیجیتال بسیار ضروری است. کوین‌‌ها و ارز‌های دیجیتال همیشه مستعد نوسان‌های شدید قیمتی هستند. آشنایی با روش‌های جلوگیری از لیکویید شدن به شما این امکان را می‌دهد که نقاط ضرر را در هنگام معامله یک ارز دیجیتال تشخیص دهید.

منظور از لیکویید شدن در ارز دیجیتال چیست؟

لیکویید شدن شبیه آب رفته به جوی است، به همین دلیل در میان معامله‌گران، سرمایه‌گذاری در بازار رمز ارز‌ها به سرمایه‌گذاری پرخطر معروف است. برای درک مفهوم لیکویید شدن در معاملات ارز دیجیتال و جلوگیری از آن تا آخر این مقاله با ما همراه باشید.

معاملات فیوچرز و لیکویید شدن در بایننس

نوسانات شدید قیمت بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال باعث نگرانی بسیاری از افراد شده است تا جایی که عده به دنبال تصویب قوانینی برای محدود کردن این نوسانات قیمتی هستند. اما در آن روی سکه این اتفاق فرصتی را برای سرمایه‌گذاران است تا سود چشمگیری به دست بیاورند. این سود در مقایسه با خرید و فروش دارایی‌های سنتی مانند سهام و کامودیتی‌ها، بسیار قابل توجه است. قیمت بیت کوین در سال ۲۰۲۰ و در بحبوحه بحران کرونا بیش از ۱۶۰ درصد افزایش داشت. در حالی که در همین سال، قیمت شاخص S&P ۵۰۰ فقط ۱۴ درصد و قیمت طلا ۲۲ درصد افزایش پیدا کرده بود. با اینکه تا اینجا همه چیز وسوسه برانگیز است. معاملات مارجین و فیوچرز مانند یک شمشیر دو لبه تیز هستند. شما می‌توانید به سادگی از صرافی وام بگیرید و سود احتمالی معاملات خود را افزایش دهید در مقابل می‌توانید دارایی‌های خود را به همین سادگی از دست بدهید.

اولین استفاده‌ها از مشتقات مالی ارز‌های دیجیتال به سال 2011 باز می‌گردد.

ناپایداری قیمت‌ها این پتانسیل را ایجاد کرده است که حجم معاملات در بازار ارز‌های دیجیتال افزایش یابد. این معاملات معمولا به شکل معاملات مارجین، معاملات آتی یا فیوچرز و مبادلات دائمی (Perpetual Swaps) انجام می‌شود. این قرارداد‌ها به افراد اجازه می‌دهند تا امروز ارز‌های دیجیتال را برای زمانی در آینده و با قیمت توافقی خرید و فروش کنند. اولین استفاده‌ها از مشتقات مالی ارز‌های دیجیتال به سال ۲۰۱۱ باز می‌گردد اما پس از معرفی بایننس فیوچرز در ۲۰۱۷ شتاب بسیار زیادی گرفته است. معامله‌گران با قرض گرفتن پول از صرافی‌های ارز دیجیتال، سود احتمالی معاملات مارجین خود را افزایش دهند. بایننس (Binance)، کوکوین (KuCoin) و بای بیت (ByBIt) نمونه‌ای از صرافی‌های متمرکز ارز دیجیتال هستند که امکان معاملات مارجین و فیوچرز را برای معامله‌گران فراهم کرده‌اند.

معاملات مارجین ارز دیجیتال

معامله مارجین (Margin Trading) ارز‌های دیجیتال به معنی گرفتن وام و استفاده از سرمایه یک شخص ثالت برای خرید و فروش در بازار است. درست شبیه اینکه از یک غریبه برای خرید بیت کوین یا دیگر رمز ارز‌ها پول قرض بگیرید. در معاملات مارجین، صرافی‌های ارز دیجیتال این پول را به شما قرض می‌دهند. این سازوکار که با نام اهرم (Leverage) شناخته می‌شود، به معامله‌گران اجازه می‌دهد نحوه تعیین حد ضرر در سرمایه‌گذاری تا بتوانند با پوزیشن‌های بزرگتری معامله کنند. طبیعتا هیچ غریبه‌ای به شما را رایگان پول قرض نمی‌دهد تا با آن تجارت کنید. در معاملات مارجین، صرافی از شما می‌خواهد تا مقداری ارز دیجیتال یا فیات را به عنوان وثیقه پرداخت کنید.

معامله مارجین (Margin Trading) ارز‌های دیجیتال به معنی گرفتن وام و استفاده از سرمایه یک شخص ثالت برای خرید و فروش در بازار است.

این وثیقه که برای باز کردن یک پوزیشن معاملاتی به آن نیاز دارید به نام مارجین اولیه (Initial Margin) شناخته می‌شود. صرافی از مارجین اولیه به عنوان وثیقه‌ایی برای بازپرداخت وام استفاده می‌کند. مقدار سرمایه‌ای که می‌توانید از صرافی قرض بگیرید به مارجین اولیه‌ای که پرداخت می‌کنید، بستگی دارد. میزان مارجین اولیه مورد نیاز نیز بر اساس مقدار لوریج یا اهرمی که مشخص کردید، محاسبه می‌شود. فرض کنید که می‌خواهید برای ۱۰۰ دلار مارجین اولیه از لوریج ۵X (پنج برابری) استفاده کنید. در این حالت شما ۴۰۰ دلار از صرافی وام خواهید گرفت تا بتوانید پوزیشن‌های معاملاتی ۵۰۰ دلاری باز کنید.

محاسبه سود و زیان (PnL)

سود و زیان (PnL) به دست آمده از هر معامله مارجین ارز دیجیتال به اندازه لوریج بستگی دارد. برای درک چگونگی محاسبه سود و زیان معاملات مارجین از مثال بالا استفاده می‌کنیم. در این مثال مارجین اولیه ما ۱۰۰ دلار، لوریج مورد استفاده ما ۵X و ارزش پوزیشنی که باز کردیم ۵۰۰ دلار است. حالا فرض کنید که قیمت دارایی ۱۰ درصد افزایش پیدا کند، سود ما از این پوزیشن ۵۰۰ دلاری برابر با ۵۰ دلار خواهد بود. در حقیقت ما نسبت به سرمایه ۱۰۰ دلاری اولیه‌ای که به عنوان وثیقه پرداخت کرده‌ایم، ۵۰ درصد سود به دست آورده‌ایم. حالا شما می‌توانید ۴۰۰ دلار وام را به صرافی بازگردانید و ۱۵۰ دلار (۵۰ دلار سود + ۱۰۰ دلار مارجین اولیه) را در حساب خود نگه دارید.

محاسبه PnL

در نقطه مقابل اگر قیمت دارایی ۱۰ درصد کاهش پیدا کنید، شما ۵۰ دلار ضرر خواهید کرد. در این شرایط نیز شما ۵۰ درصد از سرمایه ۱۰۰ دلاری اولیه خود را از دست خواهید داد. به زبان ساده شما ۵۰ درصد ضرر کرده‌اید! یک فرمول ساده برای محاسبه سود و زیان احتمالی شما هنگام استفاده از لوریج وجود دارد. اهرم یا لوریج یعنی سود و زیان احتمالی از مارجین اولیه‌ای که پرداخت کردید، چقدر می‌تواند باشد. هیچگاه مدیریت ریسک را فراموش نکنید و همیشه مطمئن شوید که ضرر‌های احتمالی شما قابل کنترل هستند.

سود یا زیان = مارجین اولیه * درصد تغییر قیمت ارز دیجیتال * عدد لوریج

لیکوئیدیتی در معاملات بایننس به زبان ساده

لیکویید شدن یعنی بستن یک پوزیشن توسط صرافی در زمانی که زیان آن معامله برابر با ارزش مارجین اولیه شود. این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که معامله‌گر نتواند مارجین مورد نیاز برای باز نگهداشتن پوزیشن را به دست آورد. به زبان دیگر از سرمایه لازم برای باز نگهداشتن معامله، برخوردار نباشد. لیکویید شدن هم در معاملات مارجین و هم در معاملات فیوچرز ارز دیجیتال اتفاق می‌افتد.

لیکوئید شدن به معنی بسته شدن یک پوزیشن به دلیل از دست دادن تمام مارجین اولیه معامله است.

استفاده از لوریج برای باز کردن پوزیشن یکی از استراتژی‌های معاملاتی با ریسک بسیار بالا است. در این استراتژی اگر بازار به اندازه کافی در جهت مخالف پوزیشن شما حرکت کند، ممکن است کلا وثیقه (مارجین اولیه) خود را از دست بدهید. صرافی‌های ارز دیجیتال در برخی کشور‌ها مانند انگلستان، از پیشنهاد معاملات مارجین و فیوچرز به معامله‌گران تازه کار منع شده‌اند. این کار با هدف حفاظت از این سرمایه‌گذاران در برابر لیکویید شدن و از دست دادن سرمایه‌شان، انجام می‌شود. با استفاده از این فرمول می‌توانید میزان درصد تغییرات بازار برای لیکویید شدن یک پوزیشن را محاسبه کنید:

درصد تغییرات برای لیکویید شدن = ۱۰۰ / مقدار لوریج (اهرم)

مثلا اگر از لوریج ۵X استفاده کنید، با افزایش ۲۰ درصدی قیمت ارز دیجیتال برخلاف پوزیشن شما، لیکویید خواهید شد. (۲۰ درصد = ۱۰۰ / ۵)

جلوگیری از لیکویید شدن

در زمان استفاده از لوریج در معاملات مارجین و فیوچرز، گزینه‌های انگشت شماری برای جلوگیری یا کاهش احتمال لیکوییدن خواهید داشت. شناخته شده‌ترین گزینه استفاده از حد ضرر (Stop Loss) است. حد ضرر با نام Stop Order و Stop Market Order نیز شناخته می‌شود. این گزینه نوعی سفارش پیشرفته است که در آن سرمایه‌گذار به صرافی دستور می‌دهد تا دارایی را در نقطه قیمتی خاصی، بفروشد. هنگام تعیین کردن حد ضرر باید مقادیر زیر را وارد کنید:

قیمت توقف (Stop Price) قیمتی که در آن نقطه دستور حد ضرر اجرا می‌شود و پوزیشن معاملاتی بسته خواهد شد
قیمت فروش (Sell Price) قیمت که در آن نقطه قصد دارید ارز دیجیتال خود را بفروشید
مقدار (Size) مقدار دارایی که می‌خواهید در نقطه حد ضرر بفروشید

اگر قیمت دارایی در بازار به قیمت توقف یا استاپ پرایس برسد، دستور حد ضرر به طور خودکار اجرا می‌شود و دارایی در قیمت و مقدار مشخص شده به فروش خواهد رسید. اگر معامله‌گر احساس کند که بازار به سرعت در خلاف جهت پیش‌بینی شده حرکت خواهد کرد، ممکن است قیمت فروش را از قیمت توقف پایین‌تر تعیین کند. این کار باعث می‌شود که دارایی در زمانی بسیار کوتاه (توسط یک معامله‌گر دیگر) به فروش برسد. هدف اصلی استفاده از حد ضرر، کاهش ضرر احتمالی است.

مفهوم حد ضرر در لیکوئید شدن ارز دیجیتال

برای درک بهتر این مفهوم، دو سناریوی زیر را بهم بررسی می‌کنیم:

سناریو یک: یک معامله ۵۰۰۰ دلار در حساب صرافی ارز دیجیتال خود دارد. او تصمیم می‌گیرید که با یک مارجین اولیه ۱۰۰ دلاری و لوریج ۱۰X یک پوزیشن ۱۰۰۰ دلاری باز کند. او حد ضرر را در ۲.۵ درصد از نقطه ورود (Entry Position) خود تعیین می‌کند. در این شرایط، ضرر احتمالی معامله‌گر ۲۵ دلار خواهد بود که تنها ۰.۵ درصد از موجودی کل حساب او خواهد بود.

حالا فرض کنید که معامله‌گر از حد ضرر (Stop Loss) استفاده نکند. در این حالت با کاهش ۱۰ درصدی قیمت دارایی، پوزیشن معاملاتی او لیکویید خواهد شد. اگر نفهمیدید که این عدد را چگونه به دست آوردیم، دوباره محاسبه درصد لیکویید شدن را مرور کنید.

تعیین حد ضرر

سناریو دو: یک معامله‌گر دیگر نیز ۵۰۰۰ هزار دلار در حساب صرافی ارز دیجیتال خود دارد. این معامله‌گر تصمیم می‌گیرد تا با یک مارجین اولیه ۲۵۰۰ دلار و استفاده از لوریج ۳X یک پوزیشن ۷۵۰۰ دلار باز کند. با قرار دادن حد ضرر در فاصله ۲.۵ درصدی از نقطه ورود، ضرر احتمالی او در معامله ۱۸۷.۵ دلار، یعنی ۳.۷۵ درصد از کل موجودی او خواهد بود.

به طور کلی، تصور رایج این است که استفاده از مقدار لوریج بالا در باز کردن یک پوزشین معاملاتی با ریسک زیادی همراه است. اما تاثیر این عامل تنها زمانی مشخص می‌شود که مانند سناریو دوم، اندازه پوزیشن معاملاتی شما بسیار بزرگ باشد. به عنوان یک قانون کلی، همیشه تلاش کنید تا حد ضرر هر معامله خود را کمتر از ۱.۵ درصد کل دارایی‌تان در نظر بگیرید.

تعیین حد ضرر

مدیریت ریسک، مهمترین مبحثی است که باید پیش از شروع معاملات مارجین فرا بگیرید. پیش از فکر کردن به کسب سود، هدف اصلی شما باید کاهش ضرر احتمالی تا جای ممکن باشد. هیچ استراتژی معاملاتی وجود ندارد که صد در صد قابل اطمینان باشد. بنابراین در شرایطی که بازار مطابق انتظار شما پیش نمی‌رود با از مکانیسم‌هایی برای حفظ دارایی خود استفاده کنید.

با اینکه تعیین درست حد ضرر (Stop Loss) بسیار مهم است اما هیچ قانون طلایی برای تعیین مقدار دقیق آن وجود ندارد. توصیه بیشتر افراد این است که ۲ تا ۵ درصد از ارزش معامله خود را به عنوان حد ضرر تعیین کنید. البته بعضی از معامله‌گران نیز ترجیح می‌دهد تا حد ضرر را پایین از نوسان پایین (Swing Low) تعیین کنند. البته به شرطی که نوسان پایین آنقدر کم نباشد که قبل از شروع معامله، لیکویید شوید.

نتیجه گیری

شما باید بتوانید حجم معاملات خود را و نحوه تعیین حد ضرر در سرمایه‌گذاری ریسک‌های مرتبط با آن را مدیریت کنید. هرچه از لوریج بیشتری استفاده کنید، احتمال لیکویید شدن شما بیشتر خواهد شد. در واقع استفاده از لوریج بیش از حد شبیه این است که سرمایه خود را در معرض ریسک غیر ضروری قرار دهید. همچنین فرایند لیکویید شدن در بعضی صرافی‌ها، بسیار آزاردهنده است. برای مثال صرافی بیت مکس (BitMex) تنها به کاربران اجازه می‌دهد تا از بیت کوین به عنوان مارجین اولیه استفاده کنند. این اتفاق باعث می‌شود تا با کاهش قیمت بیت کوین، ارزش سرمایه‌ای که به عنوان وثیقه قرار داده‌اید کاهش یاید و در نتیجه سریع‌تر لیکویید شوید.

سوالات متدوال

سوالات متداول

لیکوئید شدن چیست؟

به از دست دادن تمام دارایی در یک معامله آتی (فیوچرز) لیکوئید شدن می‌گویند.

مهم ترین عملی که به کاربران بعد از لیکوئید شدن توصیه می‌شود چیست؟

در نظر داشته باشید که تحلیل احساسات مهم‌ترین رفتاریست که کاربران در این شرایط باید داشته باشند تا در ادامه از زیان بیشتر در امان بمانند.

مدیریت سرمایه در معامله‌گری رمزارزها: محاسبه نسبت ریسک

مدیریت سرمایه در معامله‌گری رمزارزها: محاسبه نسبت ریسک

هرگز این نکته کلیدی را فراموش نکنید که کلید موفقیت در معامله، مدیریت سرمایه و ریسک است. در این مقاله می‌خواهیم نکات کلیدی مرتبط با مدیریت سود و ریسک در تراکنش‌های معاملاتی را تقدیمتان کنیم.

اگر با روش‌های مدیریت سرمایه آشنا باشید ولی دانش خود را هنگام انجام معاملات واقعی به کار نگیرید، شانس شما برای کسب درآمد، بسیار اندک خواهد بود.

نکته مهم این است که اگر دقیقاً ندانید که چه طور باید در معاملات خود سود کنید، موفقیت شما فقط به شانس بستگی دارد. به علاوه، کنترلی روی خطرات پیش رو نخواهید داشت. این یعنی، اگر اشتباه کنید یا ترس و طمع بر شما غلبه کند، ممکن است کل سرمایه خود را از دست بدهید. اگر فاقد یک استراتژی مدیریت ریسک مؤثر باشید، در واقع معامله خود را به یک قمار تبدیل کرده‌اید.

امروز می‌خواهیم نحوه محاسبه عوامل زیر را به شما آموزش دهیم:

  • محاسبه نسبت ریوارد به ریسک (نسبت سود به زیان)
  • سایز پوزیشن
  • نرخ ریسک در هر معامله

پیشنهاد مقاله: کسب درآمد از رمزارزها: چه طور در بازار رمزارزها کسب سود کنیم؟

محاسبه ریسک و ریوارد (خطر و سود)

بسیار مهم است که بدانید، محاسبه سطوح سود و ضرر بالقوه (احتمالی) بسیار حائز اهمیت است. ریسک (خطر ضرر) را به وسیله اوردر استاپ- لاس مشخص می‌کنند، در واقع، تفاوت قیمت بین نقطه ورود به معامله و اوردر استاپ- لاس، میزان ریسک شما را مشخص می‌کند.

حد سود نیز در صورت حرکت قیمت در جهت مورد انتظار برای تعیین نقطه خروج مشخص می‌شود.

سود بالقوه معامله، تفاوت قیمت بین نقطه هدف (حد سود) و نقطه ورود به معامله است.

به عنوان مثال، اگر سهمی به قیمت 25 دلار را خریداری کرده باشید و حدضرر (استاپ لاس) خود را روی 20 دلار و حد سود (تارگت) خود را روی 30 دلار قرار داده باشید، در آن صورت سود بالقوه شما در این معامله، برابر است با:

در ادامه، میزان ریسک با میزان سود، مقایسه شده و نرخ ریسک به ریوارد را مشخص می‌کند:

در این نسبت، A همان ضرریست که با اوردر Stop-loss (SL) مشخص کرده‌اید، B میزان سودیست که با اوردر Take-profit (TP) مشخص کرده‌اید و C، نسبت ریسک به ریوراد (ضرر به سود) است.

اگر C ، عددی کوچکتر از 1 باشد، در آن صورت، پتانسیل یا احتمال ضرر یا ریسک، بزرگ‌تر از احتمال سود است.

اما اگر این نرخ، بزرگ‌تر از عدد 1 باشد، این یعنی میزان سود معامله بیشتر از خطر یا ضرر احتمالی آن است.

پیشنهاد می‌کنیم در استراتژی‌های معاملاتی خود نقاط ورودی را انتخاب کنید که نرخ زیان به سود آن‌ها بین عدد 2 تا 3 باشد. این یعنی پتانسیل سود شما باید چندین برابر ضرر احتمالی باشد.

بعضی معامله‌گرها استاپ لاس تعیین نمی‌کنند تا از کاهش سرمایه خود جلوگیری کنند. اما متأسفانه، این استراتژی باعث پیچیده شدن فرایند مدیریت ریسک شده و ممکن است کاهش سرمایه را عمیق‌تر کند. علاوه بر این، نباید از این استراتژی در معاملات اهرمی استفاده کنید. تمام افراد تازه کار باید در معاملات اهرمی از دستور توقف ضرر استفاده کنند.

جدول زیر، درصد سود موردنیاز برای جبران یک ضرر را نشان می‌دهد:

همانطور که ملاحظه می‌کنید، این جدول، میزان جبران سرمایه مورد نیاز برای پوشش سرمایه از دست رفته را نشان می‌دهد.

به عنوان مثال، فرض کنید معامله‌گری 1000 دلار سرمایه دارد. در نتیجه ضرر در یک معامله، اگر تنها 100 دلار برای او باقی مانده باشد، باید 900 درصد در معاملات بعدی خود سود کند تا بتواند ضرر وارده را جبران نماید.

معامله در همه جا

دانش و فناوری بامداد ارائه می‌دهد: بوتکمپ معامله‌گری در بازار رمزارزها

محاسبه اندازه پوزیشن

دو انتخاب به این منظور پیش روی شماست:

اولی، قانون دو درصد

الکساندر الدر، معامله‌گر و استاد برجسته اقتصاد از این الگوریتم استفاده می‌کند:

بنابر استراتژی مدیریت سرمایه مبتنی بر قانون دو درصد، سرمایه‌گذار، در هر معامله خود بیش از دو درصد از سرمایه خود را وارد نمی‌کند.

این استراتژی شما را از خطر “خورده شدن توسط کوسه‌ها” محفوظ نگه می‌دارد. یعنی خطر از بین رفتن کل سرمایه شما در اثر چند ضرر بزرگ را از شما دور می‌کند.

دومی، شرط کِلی (Kelly) نام دارد

این استراتژی برای به حداکثر رساندن موجودی سرمایه از یک شرط استفاده می‌کند. شرط کلی از این قرار است:

x ارزش معامله است

K سرمایه موجود است

فرمول کِلی، حد مقدار f را به طریق زیر، تعیین می‌کند:

A، سود حاصل از اوردر Take-Profit (TP) است.

B، ضرر حاصل از اوردر Stop-Loss (SL) است.

g، اهرم معامله است (اگر از اهرم استفاده نکنیم، این مقدار برابر 1 درنظر گرفته می‌شود).

اما p را فراموش نکنیم

p، احتمال موفقیت است.

توجه داشته باشید که لزوما نباید از f max استفاده کنید.

برای پایین آوردن ریسک، کافیست محدوده زیر را مورد استفاده قرار دهید:

حال زمان آن است که ریسک اتخاذ تصمیم اشتباه را مدنظر قرار دهیم.

چگونه می‌توان این احتمال را محاسبه کرد؟

اگر بخواهید احتمال موفقیت خود را تخمین بزنید (p در فرمول قبل)، همه چیز به منبع اطلاعات شما بستگی دارد:

  • منابع خارج. بعضی معامله‌گرها از متوسط سیگنال‌های موفق استفاده می‌کنند. بسیار مهم است که بدانید گروه‌ها، کانال‌ها و صفحات اجتماعی ممکن است آمارها و اطلاعات گمراه‌کننده منتشر کنند.
  • استراتژی معاملاتی خودتان. اگر آمارهای معاملاتی را جمع آوری کرده و داده‌های خود را محاسبه و تحلیل کرده و برای آزمایش استراتژی خود آماده باشید، باید به فرمول زیر توجه کنید.

p : احتمال موفقیت معامله یا نرخ تبدیل تراکنش‌های مثبت است.

M : تعداد تراکنش‌های منتهی به سود است.

N : کل تعداد معاملات انجام شده تحت یک استراتژی مشخص است.

خلاصه

  • تراکنش‌های مالی، پرخطر هستند و بسیار مهم است که محدودیت‌های ریسک خود را شناسایی کنید.
  • باید پیشاپیش، سود و زیان را محاسبه کنید.
  • نرخ ریوارد به ریسک (سود به ضرر) میزان سود مشخص شده توسط اوردر TP به ضرر مشخص شده توسط اوردر SL است و باید عددی بین 2 و 3 باشد.
  • SL یا Stop-Loss بسیار مهم است. اگر معاملات شما با ضررهای بزرگ همراه باشند، بازیابی کل سرمایه اولیه امری بسیار دشوار خواهد شد.
  • از قانون دو درصد برای محاسبه اندازه پوزیشن خود استفاده کنید: اندازه تراکنش‌های شما نباید بیش از 2 درصد کل سرمایه شما باشد. اگر به قاعده جدیدی علاقه دارید، می‌توانید از شرط Kelly استفاده کنید.
  • باید جمع‌آوری آمارهای معاملاتی را شروع کنید. اما فراموش نکنید که این داده‌ها همیشه با انحراف و خطا همراه هستند.
  • یک سیستم معاملاتی، فراتر از رعایت یک قانون یا مجموعه‌ای از قواعد است. باید بتوانید تمام پوزیشن‌های خود را محاسبه و تجزیه و تحلیل کنید.
  • تقلید از روش دیگران را خجالت آور نپندارید ولی همزمان سعی کنید استراتژی خودتان را آزمایش کنید.
  • باید یادتان باشد که اگر با معامله‌گری مثل یک تجارت رفتار کنید، در مقایسه با کسانی که مثل یک قمار با آن رفتار می‌کنند، سود بیشتری کسب می‌کنید.

در پایان، ضمن آرزوی معاملاتی پرسود برای شما عزیزان خواننده، از شما می‌خواهیم ما را از نظرات و کامنت‌های مشوقانه خود محروم ننمایید. زیر همین پست، پاسخگوی سؤالات شما خواننده عزیز خواهیم بود.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین تماشا کنید
نزدیک
برو به دکمه بالا