معاملات تحلیلی یا سیستمی چیست؟

بورس چیست؟
بورس در واقع یک کلمه فرانسوی است که معادل فارسی آن کیف پول میباشد.
بورس بازاری است که در آن دارایی های مختلف مورد معامله قرار میگیرند.
بورس را میتوان یک بازار نامید که در آن میتوان خرید یا فروش کرد یا بهتر است ساده تر بگوییم،
شرایطی که در آن خریدار و فروشنده با یکدیگر تعامل دارند.
در بازار دو نوع دارایی وجود دارد ، دارایی مالی و دارایی واقعی.
دارایی واقعی که همان کالا های فیزیکی میباشد مثل املاک ، ساختمان ، خودرو و…
دارایی های مالی هم که کاغذی هستند ، بهتر است بگوییم اسنادی هستند، مثل سهام و اوراق مشارکت .
بروس ها به طور کلی به سه دسته تقسیم میشوند:
بورس کالا : بازاری که در آن خرید و فروش کالاهای معین صورت میگیرد و به طور منظم و دائم فعال است بورس کالا نام دارد.
در بورس کالا معمولاً مواد خام و مواد اولیه مورد معامله قرار میگیرد.
هر بورس کالایی را با نام همان کالایی که مورد معامله قرار میگیرد نامگذاری میکنند. مثلاً بورس نفت و بورس گندم.
بورس ارز : در بورس ارز، همان طور که از نام آن مشخص است، کار خرید و فروش پولهای خارجی انجام میگیرد.
این بورس در کشور ما فعال نیست اما در کشورهای پیشرفته فعالیت چشمگیری دارد.
بورس اوراق بهادار : در بورس اوراق بهادار داراییهای مالی از قبیل سهام، اوراق مشارکت و… مورد معامله قرار میگیرد.
در ایران، به بازار خرید و فروش اوراق بهادار که به طور رسمی و دائمی در محل معینی تشکیل میشود “بورس اوراق بهادار” میگویند
ولی ما در این نوشته برای اختصار آن را بورس یا بورس اوراق بهادار میگوییم.
بورس اوراق بهادار چه میکند؟
کار اصلی بورس اوراق بهادار فراهمآوردن بازاری شفاف و منصفانه برای داد و ستد اوراق بهادار میباشد
و همچنین سیستمی مناسب برای نظارت بر جریان داد و ستد ، عملیات بازار و فعالیت اعضای آن است.
در پایان موضوع بورس چیست؟ باید گفت که بورس هم یک کسب و کار پر سود است که سرمایه گذاران بسیار زیادی در آن معامله میکنند.
رویکردهای ارزشگذاری نگاه جزیرهای یا سیستمی؛ کدامیک؟
عباس گمار/ کارشناس ارشد ارزشگذاری و سرمایهگذاری اشخاص حقیقی و حقوقی در بازار سرمایه کشور عمدتا بر اساس یک رویکرد غالب به ارزشگذاری سهام میپردازند. کارشناسان رسمی به رویکرد مبتنی بر دارایی و روشهایی نظیر خالص ارزش روز داراییها علاقه زیادی دارند؛ اینکه ارزش جاری تعهدات شرکت از ارزش جاری داراییهای مشهود و نامشهود آن کسر و ماحصل آن تحت خالص ارزش روز داراییها بهعنوان ارزش روز سهام برآورد شود. از سوی دیگر، سمت و سوی تحلیلگران و معاملهگران بازار سهام کشور به رویکردهای مبتنی بر مقایسه و روشهای بازاری نظیر ضریب قیمت به سود خالص(P/ E) ، قیمت به فروش (P/ S)، قیمت به خالص ارزش روز داراییها (P/ NAV) و مواردی از این دست است؛ اینکه شرکت به چه میزان فروش دارد یا سود خالص میسازد یا خالص ارزش معاملات تحلیلی یا سیستمی چیست؟ روز داراییهای آن چند است و چند برابر آن را باید بهعنوان ارزش روز سهام در نظر گرفت. از طرف دیگر، شرکتهای تامین سرمایه و مشاور سرمایهگذاری اعتقاد ویژهای به رویکرد تنزیل جریان و روشهای عملکرد آتی نظیر تنزیل سود تقسیمی(DDM) و جریان نقدی آزاد(FCF) دارند؛ اینکه انتظار میرود شرکت چه میزان سود تقسیمی (سود تقسیمی مجامع عادی شرکت) یا با تسامح سود نقدی (ظرفیت تقسیم سود) را برای یک دوره مشخص -براساس تمام اطلاعات امروز- داشته باشد و براساس آن، چه رقمی بهعنوان ارزش روز سهام برآورد میشود.
ناگفته نماند که هر یک از اشخاص حقیقی و حقوقی یادشده، علاوه بر رویکرد غالبشان شاید در ظاهر از رویکردهای دیگر استفاده کنند؛ اما در باطن همچنان معیار ارزشگذاریشان واحد است؛ این ادعا براساس مشاهدات و تجربه نگارنده این یادداشت در ارزشگذاری سهام بیش از ۲۵۰شرکت بهمنظور عرضه اولیه یا معاملات کنترلی و حاصل تعامل مداوم و گسترده با تمام اشخاص مذکور – اعم از کارشناسان رسمی مرکز امور مشاوران قوه قضاییه/ دادگستری، تحلیلگران و معاملهگران بازار و همچنین کارشناسان و مدیران شرکتهای تامین سرمایه و شرکتهای مشاور سرمایهگذاری است. در واقع، زمانیکه اشخاص حقیقی و حقوقی بازار سرمایه کشور قصد ارزشگذاری سهام را دارند، گویا در مجمعالجزایری به دور از هم قرار دارند؛ گرچه خوشبختانه تفکر ارزشگذاری آنها در مقایسه با اوایل دهه۹۰ خورشیدی تا حدودی به هم نزدیک شده؛ اما هنوز فضا برای تعامل بسیار است. نگاه صحیح به ارزشگذاری سهام در بازار سرمایه (بهخصوص اقتصاد و کشور ما) نگاه یکپارچه و سیستمی به تمام رویکردها و روشهای ارزشگذاری است. در واقع، رویکردها و روشهای ارزشگذاری به صورت یککلاف به هم پیچیدهاند. بهمنظور روشن شدن موضوع یک شرکت پتروشیمی را در نظر بگیرید (مصداق این شرکت در بازار سرمایه کشور وجود دارد که از ذکر عنوان آن در اینجا خودداری میشود) که برای ساخت آن رقمی بالغ بر ۵۰همت (هزار میلیارد تومان) باید سرمایهگذاری کرد و سرمایهگذاران عمده انتظار دارند شرکت معاملات تحلیلی یا سیستمی چیست؟ یادشده با توجه به بازده موردانتظار در اقتصاد ما و ریسک سرمایهگذاری در این شرکت حدود ۳۵درصد بازدهی معادل سودی حدود ۱۷همت (بیایم سخت نگیریم و برای ساده شدن تحلیل بگوییم ۱۵همت) بسازد. اگر این شرکت سودی بیشتر از ۱۵همت بسازد (برای مثال ۲۵همت) که از نظر اقتصادی و سرمایهگذاری عملکرد بسیار مطلوبی داشته است و در دسته شرکتهای با سود اقتصادی قرار میگیرد و اگر سودی کمتر از ۱۵همت بسازد (برای مثال ۱۰همت) عملکرد شرکت نامطلوب بوده و در دسته شرکتهای با زیان اقتصادی قرار میگیرد؛ گرچه شرکت پتروشیمی مذکور سود حسابداری داشته است! از این حیث میتوان شرکتهای بازار سرمایه کشور را در سه لیگ قرار داد: «لیگ برتر» یا شرکتهایی که علاوهبر سود حسابداری، سود اقتصادی هم دارند؛ «لیگ دسته اول» یا شرکتهایی که سود حسابداری دارند، ولی سود اقتصادی ندارند و «لیگ دستهدوم» یا شرکتهایی که سود حسابداری هم ندارند، چه برسد به سود اقتصادی. متاسفانه بسیاری از شرکتهای ما در لیگهای دسته اول و دوم قرار دارند و شرکتهای معدودی در لیگ برتر بازی میکنند! برگردیم به داستان شرکت پتروشیمی یادشده و اینکه درست است شرکت ارزش جایگزینی (با تسامح رویکرد خالص ارزش روز داراییها) ۵۰همت دارد؛ اما سهام در بازار و روی تابلو (رویکرد مقایسهای/ بازاری) به قیمتی کمتر از ارزش جایگزینی معامله میشود؛ چرا که با توجه به مبلغ و ریسک سرمایهگذاری سود مورد انتظار سهامداران را محقق نمیکند (رویکرد تنزیل جریان نقدی). حال واضح و آشکار است که رویکردها و روشهای ارزشگذاری مثل یک کلاف (سیستم) به هم پیچیدهاند و همگی آگاهیم که در یک سیستم، روابط بین اجزا (در اینجا رویکردهای ارزشگذاری) مهمتر از خود اجزاست. بنابراین اشخاص فعال حقیقی و حقوقی بازار در عمل باید در حد توان تمام رویکردها و ارزشگذاری را به کار بندند و نهایتا براساس تجربه و قضاوت حرفهای و با توجه به هدف ارزشگذاری، عددی را بهعنوان ارزش سهام شرکت اعلام کنند؛ در غیراینصورت ممکن است نتیجهای جز پشیمانی برای آنها – بهخصوص در شرایط رونق و رکود شدید- نداشته باشد. همگی شرایط رونق شدید بازار قبل از ریزش بازار منتهی به مرداد ۱۳۹۹ را بهخوبی به یاد داریم؛ زمانیکه ارزش بازار(market Cap) برخی از شرکتهای صنعت خودرو حتی از ارزش بازار شرکتهای خودروسازی خارجی نظیر رنو بیشتر شده بود (به یاد دارم ارزش بازار ایرانخودرو به نرخ دلار آن روز بیشتر از ۷میلیارد دلار شده بود که بیشتر از ارزش بازار شرکت فرانسوی رنو بود) یا ارزش بازار برخی از شرکتهای پالایشگاهی بیشتر از خالص ارزش روز داراییهایشان شده بود، در حالی که اکنون با توجه به توضیحات این یادداشت میدانیم این شرکتها سود حسابداری دارند؛ اما سود اقتصادی ندارند که بتوان گفت بر اساس آن ارزش بازارشان باید بیشتر از خالص ارزش روز داراییشان معامله شود (البته این گزاره شامل برخی از شرکتهای کوچک بازار نمیشود که بازیگران آن میتوانند با اندک سرمایهای قیمت سهام خود را مدتها بالاتر از ارزش ذاتیشان نگه دارند؛ بدون اینکه آب از آب تکان بخورد. این شرکتها اصولا بر اساس سفتهبازی، ذات عرضه و تقاضا و اهداف خاص در بازار ما معامله میشوند؛ نه بر اساس ذات عملیات شرکت). همین تحلیل را میتوان برای وضعیت فعلی بازار در اسفند ۱۴۰۰ اما به صورت برعکس ارائه داد. خلاصه کلام اینکه ارزشگذاری باکیفیت و اصولی براساس نگاه سیستمی از تمام رویکردها و روشهای ارزشگذاری است و توصیه میشود اشخاص حقیقی و حقوقی فعال بازار به منظور جلوگیری از بروز خطای مهلک، تمام این رویکردها را به کار گیرند و نهایتا با قضاوت حرفهای خود به نتیجهای قابل اتکا دست یابند. این مهم نیازمند دست کشیدن از نگاه جزیرهای به تحلیل مالی و ارزشگذاری و اهتمام ویژه در بهکارگیری آلترناتیو جامع و یکپارچه آن، یعنی نگاه سیستمی به ارزشگذاری سهام در کشور است که خود به همت تمام ارکان مالی بازار سرمایه کشور برای آموزش باکیفیت و اصولی جامعه کارشناسان مالی و سرمایهگذاری کشور و به کار بستن این آموزهها در عمل نیاز دارد.
طبقه بندی سیستم های اطلاعاتی
شیوه های مختلفی برای طبقه بندی سیستم های اطلاعاتی ارائه شده است.در اینجا دو روش برای طبقه بندی سیستم ها ارائه می کنیم:
1- طبقه بندی بر اساس سطوح سازمانی
2- طبقه بندی بر اساس فعالیت سازمانی
1- طبقه بندی بر اساس سطوح سازمانی: در علوم سازمانی ، سلسه مراتب سازمان به هرمی تشبیه می شود که مدیران ارشد در نوک هرم و مدیران اجرایی در سطوح پایین هرم قرار دارند.
سیستم های اطلاعاتی سطح استراتژیک ( مدیران ارشد ): اکثر سیستم های پشتیبان تصمیم گیری برای حمایت از کار متخصصین ، طراحان و تحلیل گران به کار می رود زیرا این سیستم ها قادر به تامین نیاز های اولیه مدیران ارشد نیستند . سیستم های اطلاعاتی مدیران ارشد به مدیران کمک می کنند تا بر مشکلات ، فرصت ها و یا روند ها متمرکز شوند .در واقع سیستمی رایانه ای است که نیاز های مدیران ارشد را از طریق دسترسی به اطلاعات مرتبط داخلی و خارجی برآورد می کند . این اطلاعات معمولا اطلاعات تلفیق و تلخیص شده از منابع مختلف است که صرفا جهت تامین نیازهای مدیران ارشد به کار میروند.
سیستم های اطلاعاتی سطح میانی ( مدیران میانی ): این سیستم های تاکتیکی نیز نامیده می شود ، فعالیت های مدیران میانی مانند برنامه ریزی کوتاه مدت ، سازماندهی و کنترل را پشتیبانی می کنند .همچنین از این سیستم ها برای خلاصه کردن داده ها و تهیه گزارش از آن ها استفاده می شود. از این سیستم برای خلاصه کردن داده ها و تهیه گزارش استفاده می شود.
علاوه بر مدیران میانی علاقه مند به دریافت پاسخ های سریع برای سوالات خود می باشند که سیستم های اطلاعاتی مدیریت به خوبی قادر به انجام آن هستند .
سیستم های سطح عملیاتی (مدیران اجرایی) :این سیستم ها با فعالیت های روزمره یک سازمان مانند گماردن کارکنان در جایگاه های مورد نظر و ثبت های ساعاتی که آن ها فعالیت می کنند ، یا انجام سفارش های خرید و مواردی از این دست در ارتباط می باشند . سیستم های اطلاعاتی این گونه فعالیت ها عمدتا سیستم های پردازش عملیات هستند.
سیستم های عملیاتی را سرپرستان ، روسای خطوط تولید ، سرکارگران و کارکنان مورد استفاده قرار می دهند .
2- طبقه بندی بر اساس فعالیت سازمانی: سیستم های اطلاعاتی را می توان بر اساس نوع فعالیت به سه دسته تقسیم کرد:
سیستم های پردازش معاملات : امکان انجام عملیات کارا و اثربخش سازمان ، ارائه اسناد و گزارش های به هنگام ، افزایش مزیت رقابتی ، تامین داده های مورد نیاز سیستم های استراتژیک ، تضمین صحت و تمامیت داده ها و محافظت از سرمایه و امنیت اطلاعات را فراهم می کند .
سیستم های اطلاعاتی مدیریت : هدف از آن تامین نیاز های اطلاعاتی مدیران سازمان است .این سیستم داده های محیطی و داده های مربوط به تبادلات و عملیات سازمان را جمع آوری می کند و سپس آن ها را سازمان دهی کرده و به عنوان اطلاعات به مدیران ارائه می نمایند .می توان از این سیستم برای کنترل پایش و برنامه ریزی استفاده کرد .
سیستم های پشتیبان تصمیم گیری: از اولین انواع تکنولوژی های پشتیبانی مدیریت محسوب می شوند، مدیران را در اخذ تصمیم و ارزیابی عملکرد حمایت می کنند. این سیستم ها با تسهیل جستجوی اطلاعت و استفاده از آن ها مدیران را در تصمیمات ساخت نیافته مساعدت می نمایند. این سیستم ها به طور اولیه جهت حمایت از امور کمی و تحلیلی در سطح فردی ، گروهی و سازمانی طراحی می شود.
بر اساس چارچوب تصمیم گیری آنتونی –اسکات به صورت زیر است:
تصمیم ساخت یافته :
همیشه با نوع خاصی از اطلاعات سر و کار دارد و در نهایت نیز به پاسخ صحیح منتهی می شود . به طور کلی این تصمیم فرآیندی است در رابطه با مشکلات معمول و تکراری که از طریق راه حل های استاندارد قابل حل می باشد .
تصمیم ساخت نیافته:
فرآیندهایی با منطق نامعلوم هستند که راه حل های مشخصی ندارند ، در این نوع تصمیمات ، مشکلات پیش از یک جواب صحیح خواهد داشت و قاعده ای برای تضمین صحت تصمیم انتخابی وجود ندارد.
تصمیم نیمه ساخت یافته :
تصمیماتی اشاره دارد که نه همه بلکه بخش زیادی از مراحل آن ساخت یافته است .
برخی از نیاز سیستم های پشتیبان تصمیم گیری:
1.محاسبات سریع: یک رایانه به تصمیم گیرنده اجازه می دهد که بسیاری از محاسبات را به سرعت و با هزینه کم انجام دهد .
2.غلبه بر محدودیت های فکری بشر در محاسبات و ذخیره سازی: مغر انسان در تجزیه و تحلیل اطلاعات و همچنین یادآوری آن ها داراری محدودیت است.
3.محدودیت های دانش: این توانایی را دارند که به سرعت به حجم زیادی از اطلاعات دسترسی پیدا کرده و آن ها را پردازش کنند .
4.کاهش هزینه: کنار هم آوردن گروهی از تصمیم گیران مخصوصا کارشناسان ممکن است هزینه زیادی داشته باشد .
5.پشتیبانی فنی و تکنیکی : بسیاری از تصمیمات نیازمند محاسبات پیچیده ای هستند .
6.پشتیبان کیفیت:کیفیت تصمیمات گرفته شده را بهبود بخشد ، با استفاده از این سیستم گزینه های بیشتری توسط تصمیم گیران قابل بررسی خواهد بود .
7.رقابت : فشار رقابتی تصمیم گیری را مشکل می کند . سازمان ها باید قادر به ایجاد روند فعالیت ها و ساختارها و همچنین نوآوری به طور متناوب و سریع باشند ، به واسطه فن آوری های پشتیبان تصمیم گیری افراد می توانند تصمیمات درست و مناسبی را به سرعت اتخاذ کنند .
کتاب سیستم های اطلاعاتی حسابداری- دکتر مهدی مرادی
لینک های مفید
در یک سیستم حسابداری رویدادهای مالی را می توان توسط نیروی انسانی ، وسایل مکانیکی و یا وسایل و تجهیزات کامپیوتری پردازش در سیستم عامل نمود . انتخاب وسایل پردازش در سیستم عامل رویدادهای مالی براساس حجم رویدادهای مالی ، نیازهای اطلاعات مالی و بنیه مالی موسسات صورت می گیرد .
آنچه که در تمام سیستمهای حسابداری با هر نوع سازمان و وسایل و تجهیزات پردازش در سیستم عامل رویدادهای مالی مشترک است ، اصول متداول حسابداری استاندارد های حسابداری ) است که در تمام آنها به یک مفهوم و به طور یکنواخت به عنوان دستورالعمل شناسایی ، پردازش در سیستم عامل رویدادهای مالی و تهیه گزارشهاو صورتهای مالی به کار گرفته می شود .
سیستمهای حسابداری ازنظر وسایل پردازش در سیستم عامل اطلاعات به سه دسته تقسیم می شوند :
مریم ایمانی | | 1395/09/01 22:42:28 | | ||
سیستم حسابداری دستی به یک سیستم حسابداری که در آن رویدادهای مالی به کمک کاغذ و قلم و توسط نیروی انسانی پردازش در سیستم عامل می گردد سیستم حسابداری دستی می گویند . |
سیستم حسابداری دستی
سیستم حسابداری مکانیکی
سیستم حسابداری کامپیوتری ( الکترونیکی )
در یک سازمان نیازها، تخصص ها و رده های مدیریتی گوناگون وجود دارد، سیستمهای اطلاع رسانی گوناگونی هم برای یاری رساندن به آنها بوجود آمده است. سازمان ها معمولاً به رده های راهبردی، مدیریتی، فنی و علمی وعملیاتی تقسیم می شوند واز سوی دیگر هر رده دارای وظیفه های فروش وبازار یابی، تولید، مالی، حسابداری ومنابع انسانی نیز هست. سیستم اطلاعات به گونه ای بر پا می شود که به همه این تفاوتهاو نیازهای گوناگون آنها معاملات تحلیلی یا سیستمی چیست؟ پاسخگوباشد. سه نوع اصلی MIS بر اساس سطوح مختلف سازمانی عبارتند از:
1- سیستم اطلاعات رده ی عملیاتی(Operational Level Systems) که با پیگیری فعالیت های روزمره سازمان مانند فروش، دریافتها، اندوخته های نقدی، فهرست حقوق ودستمزد، تصویب اعتبار مشتریان وجریان مواد خام وقطعات به کا رخانه، آگاهی های لازم را در معاملات تحلیلی یا سیستمی چیست؟ اختیار مدیران عملیاتی می گذارد. هدف اصلی سیستم اطلاعات در این رده پاسخگویی به پرسش های عادی، جاری وپیگیری پیشرفت وجریان کار در سازمان است، چند قطعه ی یدکی در انبار موجود است؟ پرداخت به . در چه مرحله ای است؟ هزینه ی حقوق ودستمزد در این ماه چه قدر است؟ اطلاعات در این زمینه ها باید به آسانی در دسترس، به روز و د رست باشد.
2- سیستم اطلاعات رده ی مدیریت(Management Level Systems ) برای کمک به مدیران میانی در پایش وپی گیری، تصمیم گیری، وفعالیت های اداری آنها طراحی می شود. این سیستم باید به پرسش اساسی«آیا همه ی بخشها به خوبی کار می کنند؟» پاسخ دهد. این سیستم کارکرد جاری را با نتیجه ی مشابه در ماه یا سال پیش می سنجد. سیستم اطلاعات رده مدیریت بجای توجه به کار روز مره، گزارش های دوره ای تهیه می کند. زیرا این گروه نیاز کمتری به اطلاعات کارهای روزانه دارند. یک نمونه پایش(کنترل)، صرف بودجه در بخشهای گوناگون سازمان است. نظام اطلاعات رده ی مدیریت گاهی لازم می آید تا زمینه ی تصمیم گیری های غیر معمولی را نیز فراهم آورد. در این خصوص اطلاعات به آسانی در دسترس نیستند وپاره ای باید از محیط بیرون از سازمان گرد آوری شوند. کاری که از سیستم اطلاعات رده ی عملیاتی ساخته نیست.در پاسخ به این گونه پرسشها
می باشد که «اگر چنین کنیم چه پیش می آید؟»: اگر لازم شود که در ماه اسفند فروش را دو برابر کنیم، چه اثری بر عملیات تولید خواهد گذاشت؟
3- سیستم اطلاعات رده ی راهبردی (Strategic Level Systems) به مدیران ارشد کمک می کند تا در مسائل راهبردی، برنامه های درازمدت و اموری که به درون وبیرون سازمان مربوط میشوند، تصمیم گیری نمایند. هدف بنیادین در این زمینه هماهنگ کردن سازمان وتوانایی های جاری وبالقوه آن با دگرگونی هایی است که در محیط پیرامون رخ می دهد. نیازها ی استخدامی سازمان در پنج سال اینده چیست؟ روند هزینه های صنعت، در دراز مدت چگونه است؟ چه فراورده هایی را در پنج سال آینده باید به بازار بفرستیم؟
ترکیب انواع سیستمهای اطلاعاتی بر اساس حوزه وظایف سازمانی و سطوح مختلف مدیریت
ب- طبقه بندی سیستم های اطلاعاتی از دیدگاه بخشهای وظیفه ای وتخصصی
سیستم های اطلاعات از دیدگاه بخشهای وظیفه ای و تخصصی سازمان نیز گوناگونند، وظیفه های عمده در هر سازمان، همچون فروش و بازاریابی، تولید و عملیات، حسابداری، امورمالی، مدیریت منابع انسانی، هر کدام سیستم اطلاعات خاص خود را دارند. در سازمانهای بزرگ هر یک از این وظیفه ها به وظیفه های فرعی تقسیم می شوند که آنها نیز از سیستم اطلاعاتی ویژه ای برخوردارند.برای مثال
مالیات آمازون یک راهکار سیستمی است یا غیرسیستمی؟
دِیو لوییس (Dave Lewis) مدیرعامل شرکت TESCO، یکی از فعالان بزرگ و شناختهشدهی صنعت خرده فروشی است.
این شرکت انگلیسی نزدیک به هفتهزار سوپرمارکت و هایپرمارکت را در انگلیس، هند، مالزی، لهستان و برخی کشورهای دیگر در اختیار دارد و اداره میکند.
لوییس مدیر موفقی است که توانسته طی پنج سال مدیریت خود بر این شرکت، سود و ارزش سهام آن را افزایش داده و جایگاه نسبتاً مناسبی را برای تسکو فراهم کند.
اما در عین حال دیدگاههای چالشبرانگیز لوییس هم، همواره مورد توجه رسانهها بوده و او هر بار با پیشنهادها و تحلیلهای خود، بحثها و گفتگوهای فراوانی را به راه انداخته است.
به عنوان مثال، در دورهای که بحث افزایش حداقل حقوق کارگران در انگلیس مطرح بود، لوییس اصرار داشت که این کار، ظلم به کارگران خوب و حرفهای است.
استدلالش هم این بود که کارگران، بخشی از درآمد خود را در قالب پاداش و کارانه و مزایایی از این دست میگیرند که تابع عملکرد آنهاست.
وقتی حقوق پایه افزایش پیدا کند، دست شرکتها برای پرداخت پاداش و امتیازات مشابه بستهتر میشود و به این ترتیب، در غالب شرکتها، فاصلهی حقوق بهترین و بدترین کارگر، به هم نزدیک خواهد شد.
البته این تنها یک مثال از سبک استدلال و ایدههای لوییس است و آنچه ما میخواهیم در قالب #دعوت به گفتگو به آن بپردازیم، اظهارنظرهای او دربارهی طرحی موسوم به مالیات آمازون یا Amazon Tax است.
منظور از مالیات آمازون چیست؟
مالیات آمازون، البته به شرکت آمازون هم ربط پیدا میکند؛ اما به آمازون محدود نیست.
پیشنهاد دِیو لوییس این است که شرکتها و مشتریان کسب و کارهای خرده فروشی آنلاین (از آمازون گرفته تا هر فروشگاه خردهفروش دیگر)، درصدی از مبلغ معامله را به عنوان مالیات به دولت انگلیس پرداخت کنند. این مالیات هم باید در قالب معافیت و تخفیف مالیاتی، به سوپرمارکتها و خردهفروشهای فیزیکی اختصاص پیدا کند (+/+/+/+).
او وضعیت نگرانکنندهی خردهفروشان فیزیکی و سوپرمارکتها را انگیزهی خود از طرح این پیشنهاد اعلام کرده و توضیح داده که بسیاری از خردهفروشها، طی چند سال اخیر، مشغول نوشیدن جام زهری هستند که بسیاری از آنها را از پا درخواهد آورد.
او این جام زهر را یک کوکتل مرگآور با ترکیبی از سیاستهای حمایتی نادرست دولتی، افزایش هزینهها و کاهش حاشیه سود و مهمتر از همه، فشار کسب و کارهای آنلاین توصیف میکند.
بحث و دعوا و رقابت و مناقشه میان صنایع مختلف، یکی از بهترین موضوعات برای تمرین و یادگیری تفکر سیستمی است.
به همین علت، حتماً توجه کردهاید که ما هم در متمم، از این نوع بحثها استقبال میکنیم و از دوستان متممی میخواهیم حداقل به اندازهی یک تجربه ذهنی، جنبههای مختلف این نوع مسئلهها و راهکارها را بررسی کنند.
دسترسی کامل به مجموعه درسهای تفکر سیستمی برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است.
با عضویت ویژه در متمم، علاوه بر دسترسی به مجموعه درسهای تفکر سیستمی، به مجموعه گستردهتری از درسها به شرح زیر نیز دسترسی پیدا خواهید کرد:
البته بررسیهای آماری ما نشان داده که علاقهمندان به درسهای تفکر سیستمی، از میان مجموعه درسهای متمم به مطالعهی درسهای زیر بیشتر علاقهمند بودهاند:
پیشنهاد ما این است که اگر تفکر سیستمی برای شما جذاب است، میتوانید درسها و مطالب زیر را هم در برنامهی مطالعهی شما قرار دهید:
گزینهی دیگر هم، پیگیری منظم مجموعه درسهای دوره MBA متمم است.
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تفکر سیستمی به شما پیشنهاد میکند:
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
متمم مخففِ محل توسعه مهارتهای من است؛ یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهی درباره متمم مراجعه کنید.
ما برای هر یک از درسهای متمم، یک نقشه راه داریم که به یادگیری آن درس کمک میکند.
میتوانید با مراجعه به صفحه نقشه راه یادگیری، عنوان درسهای مختلف متمم را ببینید.
همچنین میتوانید دوره MBA متمم را ببینید.
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به چیزی در حدود نصف درسهای متمم دسترسی خواهید داشت.
پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به کاربر ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۷۴ هزار تومان)، فصلی (۱۹۰ هزار تومان)، نیمسال (۳۴۵ هزار تومان) و یکساله (۵۸۵ هزار تومان) بخرید.
برای اطلاعات بیشتر لطفاً به صفحهی ثبت نام مراجعه کنید.
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
۱۸۸ نظر برای مالیات آمازون یک راهکار سیستمی است یا غیرسیستمی؟
پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممیها در این بحث
نویسندهی دیدگاه : محمدرضا شعبانعلی
همهی ما میدونیم که بسیاری از بحثهای استراتژی و سیاستگذاری کسب و کارها که در کشورهای مختلف از جمله آمریکا و انگلیس و سایر نقاط جهان مطرح میشن، میتونن مابهازاء داخلی هم داشته باشن و با کمی دقت و بهکارگیری آنالوژی، میشه اونها رو به خیلی از مسائل خودمون هم ربط داد.
اما این بار صرفاً به فاصلهی چند روز بعد از انتشار این مطلب، دقیقاً مسئلهی مشابهی در کشورمون پیش اومد که حتی بدون نیاز به فکر کردن زیاد، به سرعت متوجه میشیم که دقیقاً همون ماجرای Amazon Tax محسوب میشه.
فکر کنم برای دوستانی که به این موضوع علاقه دارن یا توی این بحث مشارکت داشتن، بررسی یک «گفتگوی مرتبط با این دعوت به گفتگو» که همین یکی دو روز اخیر شکل معاملات تحلیلی یا سیستمی چیست؟ گرفته، جالب باشه.
آقای پور سیدآقایی در شهرداری گفتهان که تاکسیهای اینترنتی باید به شهرداری عوارض پرداخت کنن و ما هم میخوایم این عوارض رو به شیوهای که خودمون صلاح میدونیم، صرف ایجاد تعادل در حمل و نقل شهری بکنیم (به عبارت دیگه، هر سگمنتی که ضعیف شده، به اندازهای که ما مناسب میدونیم، با استفاده از این عوارض تقویت بشه تا سبد خدمات حمل و نقل شهری، به ترکیبی که ما تعیین میکنیم برسه).
اسنپ هم بلافاصله به این بحث واکنش نشون داده و هر دو طرف، در لابهلای ادعاها و خواستههاشون، بعضی نکات قابل دفاع هم مطرح کردهان.
چیزی که من تا امروز فهمیدهام و توی خبر ایرنا هم هست اینه که حاکمیت، به طور کلی موافقه که باید یه پولی به یه عنوانی از تاکسیهای اینترنتی گرفته بشه. اما چون حاکمیت بخشهای زیادی داره و بخشها به توافق نرسیدهان که چه پولی با چه عنوانی برای چه کسی گرفته بشه، این بحث هنوز به سر و سامان نرسیده.
قرارداد آپشن و هرآنچه در این مورد باید بدانید
قرارداد آپشن یا اختیار معامله، از ابزارهای بازار مشتقه ( Derivative Market )، می باشد، این قراردادها ابزار جدیدی هستند که روی دارایی های پایه مانند سهام منعقد می گردند. اختیار معاملات حقی است که شما با پرداخت یک مبلغ برای خودتان رزرو می کنید. دلایل متعددی وجود دارد که این بازار را برای معامله گران ایرانی محبوب نموده است، یکی از دلایل محبوبیت بازار آپشن در بین ایرانیان، کسب سود از ریزش قیمت سهام می باشد. در حالت معمول، ارزش سهام شما با رشد قیمت افزایش می یابد و میزان سود شما بیشتر معاملات تحلیلی یا سیستمی چیست؟ می شود، اما اگر قیمت سهام افت کند، به دنبال آن میزان زیان شما در معامله نیز لحاظ می شود. این در حالی است که شما با شناخت قرارداد معاملات آپشن می توانید حتی از ریزش دارایی خود نیز کسب سود نمایید. این بازار مناسب تمام معامله گرانی است که به دنبال سرمایه گذاری هایی فراتر از بازار سهام، اوراق بدهی و . هستند. این بازار گزینه های متنوعی در اختیار سرمایه گذاران قرار می دهد، از سوی دیگر ریسک معاملات در این بازار بالا می باشد. ممکن است تصور کنید که ورود به دنیای اختیار معامله کار معامله گران حرفه ای است، این فرضیه کاملاً غلط است، هر معامله گری با هر سطحی از دانش، می تواند با آموزش بازار آپشن، وارد این عرصه شده و موفق عمل نماید. اگر شما هم به دنبال آشنایی با این مبحث هستید تا انتهای این مقاله همراه ما باشید.
قرارداد آپشن چیست؟
قرارداد آپشن ( Options Contract )، توافقی است که به معامله گر این امکان را می دهد که دارایی خود را با قیمت از پیش تعیین شده و در موعد مقرر، بخرد یا بفروشد. این قراردادها در ایران با نام اختیار معامله (اختیار خرید، اختیار فروش) شناخته شده اند. از بازار آپشن در بیت کوین، سکه، بورس، سهام و بازارهای جهانی استفاده می شود . این قراردادها از شاخصهای اقتصادی به وجود آمدهاند و مناسب کاهش ریسک در معاملات بر اساس حدس و گمان می باشند.
انواع معاملات آپشن
آموزش بازار آپشن را با توضیح دو اصطلاح مهم این حوزه، آغاز می کنیم. اختیار خرید و اختیار فروش.
اختیار خرید چیست؟
اختیار خرید یا (Call Option) ، به زبان ساده، ودیعه ای است که برای هدف خاصی در آینده در نظر گرفته می شود. برای مثال شما می خواهید حق خرید زمینی را در منطقه ای در آینده داشته باشید، فقط در صورتی خواهان استفاده از این حق هستید که مجوزهای لازم از جانب شهرداری صادر شده باشد. شما می توانید حق خرید زمینی را به قیمت 500میلیون تومان از صاحب زمین در هر مقطعی در سه سال آینده خریداری کنید. لازم به ذکر است که صاحب زمین این اختیار را رایگان واگذار نمی کند، بلکه در قبال این حق، اصطلاحاً اجرت این کار را دریافت می کند. در این مثال ممکن است شما به صاحب زمین حدوداً 12 میلیون تومان پرداخت نمایید. به مبلغی که شما پرداخت میکنید قیمت اعمال یا Strike Price میگویند. با خرید این حق، بعد از 2 سال که مجوزهای آن منطقه صادر شد و قیمت زمین های آن ناحیه افزایش یافت، فارغ از افزایش قیمت، چون شما دوسال پیش حق خرید یک قطعه زمین را خریده اید، می توانید تنها با پرداخت 500 میلیون تومان صاحب اصلی آن زمین شوید. ولی در صورتی که بعد از 4 سال، مجوزهای لازم از جانب شهرداری برای آن زمین ها صادر شد، یعنی یک سال بعد از انقضای قرارداد، اجرتی که پرداخت کرده ایدرا از دست داده اید و اکنون شما با پرداخت قیمت واقعی زمین در بازار آزاد می توانید صاحب زمین شوید.
اختیار فروش چیست؟
اختیار فروش یا ( Put Optio)، برعکس اختیار خرید است، و شما در این معامله صاحب حق فروش می شوید. برای مثال شما سهام دار سهم اپل هستید و نگرانید در دو سال آینده دچار رکود قیمت شود. شما می خواهید اطمینان داشته باشید که در صورت نزول بازار، ارزش دارایی شما بیش از ده درصد کم نشود. اگر سهام اپل در حال حاضر با ارزش ۲۵۰۰ دلار خرید و فروش میشود، شما میتواند قرارداد حق فروش را خریداری کنید که به شما این حق را میدهد که سهم را در هر زمانی در دو سال آینده به قیمت ۲۲۵۰ دلار بفروشید. اگر ظرف ۶ ماه بازار ۲۰ درصد سقوط کند، شما توانسته اید ۲۵۰ امتیاز بهدست بیاورید، زیرا سهمی که دو هزار دلار قیمت داشته را با قیمت دو هزار و ۲۵۰ دلار فروخته اید. حتی اگر قیمت آن سهم به صفر برسد شما فقط همان ده درصد را ضرر کرده اید. به صورت کلی می توان گقت که اختیار فروش مانند بیمه کردن سرمایه می باشد
نحوه ی کار معاملات آپشن
معاملات آپشن را می توانید از طریق کارگزاری ها و به کمک حساب آنلاین انجام دهید. قبل از معامله توجه به: میزان سرمایه، بازه ی زمانی برای سرمایه گذاری و تحولات قیمتی که پیش بینی شده برای دارایی های پایه، الزامی است. در صورتی که احساس کردید قیمت دارایی اصلی، قبل از تاریخ انقضا کاهش می یابد، می توانید از فروش اختیار خرید استفاده کنید و بالعکس. گزینه هایی که بر اساس سهام و به عنوان اختیار سهام شناخته می شوند، معمولا یک راهنمای خوب برای معامله گران تازه وارد در حوزه ی اختیار معاملات است.
روش تعیین قیمت در معاملات آپشن
تعیین قیمت در معاملات آپشن به دو اصل بستگی دارد: ارزش ذاتی و ارزش زمانی. ارزش ذاتی نشان دهنده ی پتانسیل سود آپشن بر اساس تفاوت بین قیمت اعمال و قیمت فعلی دارایی است، و ارزش زمانی برای برآورد قیمت آپشن را میتوان با استفاده از مدلهای مختلف محاسبه کرد . قیمت سهام، قیمت اعمال و تاریخ انقضا معمولاً در قیمتگذاری آپشنها موثر می باشند. قیمت سهام و قیمت اعمال بر ارزش ذاتی تاثیر میگذارد، تاریخ انقضا میتواند بر ارزش زمانی تاثیر بگذارد.
مزایا و معایب معاملات آپشن
معاملات آپشن مانند سایر استراتژی های سرمایه گذاری مزایا و معایبی دارد که دانستن این نکات برای جلوگیری از اشتباهات در دنیای معامله گری، ضروری است.
نقدشوندگی بالای معاملات آپشن نسبت به سایر حوزه های سرمایه گذاری، مزیت بسیار مهمی است، به گونه ای که می توان با مبالغ کمتر هم شروع به سرمایه گذاری نمود.
اختیار معامله ابزاری است برای تنوع در سبد سرمایه گذاری و هم چنین سپری است برای جلوگیری از ضررهای مالی، که در ادامه منجر به کسب سود بیشتر برای معامله گر خواهد داشت.
اختیار معامله می تواند بسیار پر ریسک تر از خرید سهام، اوراق قرضه و .. باشد. پیش بینی روند قیمت در سهام کار آسانی نیست و اگر تحلیل درست در دست نباشد، ممکن است اوراق بهادار اشتباهی را خریداری نمایید. به صورت کلی اگر ریسک پذیر باشید می توانید از خطرات این قراردادها در امان باشید.