۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال

آموزش کامل ۱۵ الگوی معروف نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای شمعی (Candlesticks) یکی از رایجترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، برای بررسی الگوها و روندهای قیمتی است. این نمودارها قرنهاست که برای شناسایی و پیشبینی الگوهای قیمتی مورد استفاده معامله گران و سرمایهگذاران قرار میگیرد. در ادامه میتوانید با برخی از مهمترین و مشهورترین الگوهای نمودار شمعی آشنا شده و در تحلیل تکنیکال خود از آنها کمک بگیرید.
سرفصلهای این آموزش
چگونه از الگوهای نمودار شمعی استفاده کنیم؟
در واقع الگوهای شمعی بیشماری وجود دارد که معامله گران میتوانند به کمک آنها، ناحیههای موردنظر خود را در یک نمودار شناسایی کرده و درباره آینده آن تصمیمگیری کنند. از این موارد میتوان برای معاملات روزانه، معاملات نوسان گیری (Swing) و حتی معاملات بلندمدت استفاده کرد. در حالی که برخی از الگوهای شمعی ممکن است نقطهنظر و دیدگاهی در مورد تعادل بین خریداران و فروشندگان ارائه دهند، برخی دیگر از این الگوها ممکن است نشاندهنده تغییر یا ادامه روند و یا عدم تصمیمگیری باشند.
باید توجه داشت که الگوهای شمعی تنها معیار و سیگنال خریدوفروش نیستند. در عوض از آنها به عنوان راهی برای بررسی ساختار بازار و یافتن نشانهای بالقوه از یک فرصت پیش رو استفاده میشود. به همین ترتیب، بررسی الگوها همیشه مفید است.چراکه نشانههای گستردهتر در فضای بازار و سایر عوامل بازار، میتواند در این الگوها نمود پیدا کند.
به طور خلاصه، ۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال مانند سایر ابزار تجزیهوتحلیل بازار، الگوهای شمعی نیز در ترکیب با دیگر روشها و تکنیکها، کاربرد دارند. این تکنیکها ممکن است شامل روش ویکوف (Wyckoff Method)، نظریه امواج الیوت و نظریه داو باشد. همچنین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، مانند خطوط روند ، میانگین متحرک ، شاخص مقاومت نسبی (RSI) ، استوکاستیک RSI، باندهای بولینگر ، ابر ایچیموکو ، Parabolic SAR یا MACD نیز در این مسئله کاربرد دارند.
مشهورترین الگوهای نمودار شمعی
الف – الگوهای بازگشت صعودی
چکش (Hammer)
شکل این الگو، به صورت شمعی است که دم یا فتیله آن در سمت پایین تشکیلشده است و اندازه این فتیله حداقل دو برابر بدنه اصلی شمع است. تصویر این شمع به خوبی شکل چکش را تداعی میکند.
چکش نشان میدهد که اگرچه فشار فروش در این بخش زیاد بوده است، اما بازار گاوی یا صعودی قدرتمند ظاهرشده است و توانسته بر این حجم بالای فروش غلبه کند. بهطورکلی چکش را به عنوان نشانه تغییر بازار می دانند. چکش میتواند به رنگ قرمز یا سبز باشد، اما چکشهای سبز نشاندهنده قدرت بیشتر بازار گاوی از بازار خرسی است، در نتیجه میتوان نتیجه گرفت تمایل بازار به صعود قیمت است.
چکش وارونه
این الگو که به نام چکش معکوس نیز شناخته میشود، دقیقاً مانند الگو چکش است. اما فتیله بلند آن در قسمت بالای بدنه تشکیل میشود. درست مانند الگوی چکش، اندازه فتیله بالایی باید حداقل دو برابر خود بدنه شمع باشد.۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال
یک چکش وارونه در کف روند نزولی رخ داده و میتواند نشاندهنده یک برگشت بالقوه به سمت بالا و تغییر جهت روند باشد. فتیله بالایی تشکیلشده در شمع نشان میدهد که اگرچه فروشندگان تلاش کردهاند قیمت نزدیک به قیمت شروع، بسته شود اما قیمت از مسیر حرکتی نزولی درآمده است. بهاینترتیب، چکش وارونه ممکن است نشاندهنده این باشد که خریداران بهزودی کنترل بازار را به دست میگیرند.
سه سرباز سفید
الگوی سه سرباز سفید از سه شمع سبز متوالی تشکیل میشود، هر یک از آنها در بدنه شمع قبلی باز میشوند و در سطحی بالاتر از حد شمع قبلی خود بسته میشوند.
به طور ایده آل، در این شمعها نباید فتیلههای بلند به سمت پایین تشکیل شود. در این صورت سه سرباز سفید به معنای فشار خرید مداوم و نهایتاً افزایش قیمت است. البته از اندازه شمعها و اندازه فتیلهها میتوان بازار را قضاوت کرد و پی بهاحتمال ادامه حرکت یا اصلاح احتمالی قیمت برد.
هارامی صعودی
الگوی هارامی صعودی، تشکیلشده از یک شمع قرمز بلند است که به دنبال آن یک شمع سبز کوچکتر تشکیل میشود و همچنین شمع سبز کاملاً در بدنه شمع قرمز جا میشود.
هارامی صعودی میتواند طی دو یا چند روز آشکار شود و این الگویی است که نشان میدهد نیروی فروش در حال کند شدن است و احتمالاً فروش بهزودی پایان یابد.
ب – الگوهای وارونه نزولی
مرد به دار آویخته (Hanging Man)
الگوی مرد دار آویخته تقریباً معادل نزولی الگوی چکش است. بهطورمعمول در انتهای یک روند صعودی شمعی با بدنهای کوچک در بالای شمع و فتیلهای بلند، به سمت پایین (شبیه واژه انگلیسی T) شکل میگیرد.
فتیله به سمت پایین نشاندهنده آن است که فروش زیادی در جریان بوده است، اما با این وجود خریداران موفق شدند کنترل قیمت را پس بگیرند و قیمت را بالاتر ببرند. باید در نظر داشت، پس از یک روند قیمتی صعودی طولانیمدت، فروش اینچنینی، ممکن است به عنوان هشداری مبنی بر اینکه خریداران بهزودی کنترل بازار را از دست میدهند و روند نزولی آغاز میشود؛ تلقی شود.
ستاره دنبالهدار
الگوی ستاره دنبالهدار نوعی از شمعها است که دارای یک فتیله بلند در قسمت بالایی و گاهی هم دارای یک فتیله کوچک در بخش پایین است. البته گاهی فتیله کوچک پایینی تشکیل نمیشود. بدنه شمع در اندازهای کوچک است و معمولاً در نزدیکی سطح پایینی شمع تشکیل میشود. ستاره دنبالهدار شکلی مشابه چکش وارونه دارد اما برخلاف چکش وارونه، در پایان یک روند صعودی تشکیل میشود.
این الگو نشان میدهد که بازار به بالاترین سطح رسیده است اما پسازآن فروشندگان کنترل را در دست گرفته و قیمت را به پایین نزول دادهاند. برخی از معامله گران ترجیح میدهند تا چند شمع بعدی هم برای تائید الگو تشکیل شود، سپس تغییر روند برایشان ثابتشده و بر اساس آن تصمیمگیری میکنند.
سه کلاغ سیاه (Three black crows)
الگوی سه کلاغ سیاه از سه شمع قرمز متوالی ساختهشده است که هر یک از آنها در راستای بدنه شمع قبلی باز یا آغاز میشوند و در سطحی پایینتر از سطح شمع قبلی بسته میشوند.
این الگو معادل نزولی سه سرباز سفید است. در حالت ایده آل، این شمعها نباید دارای فتیلههای بلند به سمت بالا باشند. از اندازه شمعها و طول فتیلهها میتوان برای قضاوت در مورد ادامه استفاده کرد و پی بهاحتمال ادامه حرکت یا اصلاح احتمالی قیمت برد.
هارامی نزولی
هارامی نزولی یک شمع به رنگ سبز و بلند است و به دنبال آن یک شمع قرمز کوچکتر تشکیل میشود و همچنین شمع قرمز کاملاً در بدنه شمع سبز جا میشود.
هارامی نزولی میتواند طی دو یا چند روز آشکار شود و این الگویی است که نشان میدهد نیروی خرید در حال کند شدن است و معمولاً در پایان یک روند نزولی آشکار میشود.
پوشش ابر سیاه (Dark cloud cover)
الگوی پوشش ابر سیاه از یک شمع قرمز تشکیلشده است که در بالای یک شمع سبز قبلی خود باز میشود اما این شمع، در زیر نقطه میانی شمع قبلی خود بسته میشود.
اغلب این الگو میتواند با حجم زیاد همراه بشود، که نشاندهنده آن است که حرکت ممکن است از روند صعودی به روند نزولی تغییر جهت دهد. معامله گران برای تائید این موضوع ممکن است منتظر شمع قرمز سوم در الگو شوند.
پ – الگوهای ادامهدار
الگو سهگانه صعودی(Rising three methods)
این الگو در یک روند صعودی اتفاق میافتد، جایی که سه شمع قرمز متوالی با بدنههایی کوچک در روند صعودی به دنبال یکدیگر در نمودار ظاهر میشوند. در حالتی ایده آل، شمعهای قرمز نباید محدوده شمع قبلی خود را نقض کنند.
ادامهدار بودن این روند با ظاهر شدن یک شمع سبز با بدنهای بلند تائید میشود، که نشاندهنده آن است که گاوها دوباره کنترل روند را در دست گرفته اند و روند صعودی ادامه دارد.
الگو سهگانه نزولی (Falling three methods)
این الگو نقطه عکس الگو سهگانه صعودی است و نشاندهنده آن است که ادامه حرکت به سوی روند نزولی است.
دوجی (Doji)
الگو دوجی زمانی تشکیل میشود که نقطه باز شدن و بسته شدن یک شمع یکسان باشد (یا بسیار نزدیک به یکدیگر باشد). قیمت میتواند به سمت بالا یا پایین نقطه باز شدن شمع حرکت کند اما در نهایت در نقطه باز شدن قیمت یا نزدیک آن بسته میشود. بهاینترتیب،از یک الگو دوجی میتوان بلاتکلیفی بین نیروهای خریدوفروش را مشاهده کرد.
در این الگو، بسته به جایی که خط(Line) باز شدن/بسته شدن شمع اتفاق میافتد ، میتوان دوجی را به شکلهای زیر تفسیر کرد:
۱- دوجی سنگ قبر(Gravestone Doji) :
شمع وارونه نزولی که از یک فتیله بلند در قسمت بالایی تشکیلشده و نقطه باز شدن و بسته شدن شمع نزدیک پایین شمع ظاهر میشود.
۲ – دوجی پا بلند (Long-legged Doji) :
شمع بلاتکلیف که دارای دو فتیله هم در قسمت پایین و هم در قسمت بالای شمع است و نقطه باز شدن و بسته شدن شمع هم نزدیک به نقطه میانی ظاهر میشود.
۳- دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji) :
الگویی است که بسته به شرایط هم میتواند صعودی باشد و هم نزولی. این الگو از یک فتیله بلند به سمت پایین ساختهشده است و نقطه باز شدن و بسته شدن قیمت هم در نزدیکی سطح بالای شمع نمایان میشود.
طبق تعریف اولیه دوجی؛ نقطه باز و بسته شدن شمع باید دقیقاً یکسان باشد اما اگر این نقطه دقیقاً یکسان نباشد اما بسیار به هم نزدیک باشند چه؟ در این حالت با کندل اسپینینگ تاپ (spinning top) مواجهیم. ازآنجاییکه بازار رمزارزها میتواند بسیار بیثبات باشد ، یک دوجی دقیق خیلی نادر رخ میدهد. بهاینترتیب اغلب ازاسپینینگ تاپ به جای دوجی استفاده میشود.
سخن پایانی
حتی اگر قصد استفاده از الگوهای شمعی را نداشته باشید، آشنایی حداقلی با آنها برای هر معاملهگری ضروری است.
علاوه بر این استفاده بدون هیچ ابزار دیگری از آنها نیز بههیچعنوان توصیه نمیشود. آنها میتوانند بدون شک برای تجزیهوتحلیل بازارها مفید باشند، اما فراموش نکنید که بر اساس هیچ اصول علمی یا قانونیای نبوده و تنها نقش بصری نیروهای خریدوفروش هستند.
الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال (Continuation Pattern) الگویی است که نشاندهندهٔ ادامهٔ حرکت قیمت در جهت روند غالب میباشد.
تعداد زیادی از الگوهای ادامهدهنده وجود دارند که تحلیلگران ۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال تکنیکال از آنها جهت دریافت سیگنال حرکتی روند استفاده میکنند.
الگوهای ادامهدهنده شامل مثلثها (Triangles)، پرچمها (Flags)، پرچم سهگوش (Pennant) و مستطیل (Rectangle) میباشند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تحلیل تکنیکال میتوانید از مطلب آموزشی «تحلیل تکنیکال چیست» دیدن نمایید.
نکات کلیدی:
- الگوی ادامهدهنده الگویی است که نشاندهندهٔ تمایل حرکت قیمت در جهت روند غالب خود میباشد.
- تمامی الگوهای ادامهدهنده لزوماً باعث ادامهٔ روند نمیشوند. در بسیاری از آنها بازگشت روند شکل میگیرد. با صبر برای شکست قیمتی (Breakout)، معاملهگران میتوانند نتیجهٔ حاصل شده توسط این الگوها را بررسی کنند.
- نحوهٔ ایدهآلِ معامله با الگوهای ادامهدهنده، معامله در جهت حرکت روند قیمتی میباشد. اما باید معاملهگران تا شکست قیمتی و مشخص شدن جهت حرکت قیمت صبر کنند.
درک مفهوم الگوی ادامهدهنده
یک الگوی ادامهدهنده نامش را از تمایل روند برای ادامهٔ مسیر در جهت سابق خود، پس از تکمیل الگو گرفته است.
لزوماً تمامی الگوهای ادامهدهنده به ادامهٔ روند منجر نمیشوند. برای مثال، ممکن است قیمتها پس از شکلگیری یک الگوی مثلث و یا پرچم سهگوش، باز هم بازگشت قیمتی را تجربه کنند.
الگوهای ادامهدهنده زمانی از اتکا بیشتری برخوردارند که روند حرکتی قیمت در این الگوها قدرتمند باشند.
به یاد داشته باشید که الگوهای ادامهدهنده در مقایسه با موجهای روندی (trending waves)، کوچکتر میباشند.
برای مثال، قیمتها با قدرت زیادی رشد کرده، یک مثلث کوچک را تشکیل داده، سطح فوقانی مثلث را شکسته و به حرکت در سطوح بالاتر ادامه میدهند.
اگر الگوی ادامهدهنده به اندازهٔ موج روندی باشد که پیش از آن شکلگرفته است، این موضوع نشاندهندهٔ افزایش نوسان بازار (market volatility) و عدم قطعیت در جهت حرکت بازار و وجود حرکات بزرگتر در خلاف جهت روند میباشد.
همگی این نشانهها، بهعنوان یک هشدار در خصوص جهت حرکت روند در نظر گرفته میشوند.
مورد دیگری که باید در نظر داشته باشید، موجهای روندی کوچکی است که یک الگوی ادامهدهنده، ۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال پس از آنها تشکیل میشود.
اگر قیمتها یک حرکت بسیار آهسته به سطوح بالاتر داشته باشند، سپس یک الگوی ادامهدهنده تشکیل داده، و دوباره یک حرکت بسیار آهسته به سمت بالا انجام دهند و یک الگوی ادامه دهنده دیگر بسازند، این دسته از حرکات قیمت از اتکاپذیری پایینی برخوردار خواهد بود.
بهخصوص زمانی که آنها را با الگوهای ادامهدهندهای مقایسه میکنیم که پس از حرکات قوی قیمتی شکل گرفتهاند.
الگوهای ادامهدهندهای که پس از حرکات قدرتمند قیمت شکل میگیرند، نشاندهندهٔ قدرت بالای خریداران بازار میباشند.
اما الگوهای ادامهدهندهای که پس از حرکات آهسته قیمتی تشکیل میشوند، نشاندهندهٔ تردید خریداران برای بالا بردن قیمتها است.
معمولترین تکنیک معاملهگری با استفاده از الگوهای ادامهدهنده، صبر برای تشکیل الگو، رسم خط روند در اطراف الگو، و سپس ورود به معامله پس از شکسته شدن این الگو - در جهت روند غالب - میباشد.
انواع الگوهای ادامهدهنده
الگوهای معمول ادامهدهنده شامل مثلثها، پرچم سهگوش، پرچم و مستطیل میباشد. در ادامه، مشخصاتی از هر یک از الگوهای ادامهدهنده را بیان کردهایم.
مثلثها
یک مثلث (Triangle) زمانی شکل میگیرد که حرکات قیمت در یک سهم، با گذشت زمان متراکمتر شود.
سه نوع اصلی از مثلثها وجود دارد: مثلث صعودی (Ascending Triangle)، مثلث نزولی (ِDescending Triangle)، و مثلث متقارن (Symmetrical Triangle).
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی مثلث میتوانید از مطلب آموزشی «الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
یک الگوی مثلث صعودی زمانی شکل میگیرد که قیمت با تشکیل نقاط بازگشتی کفهای بالاتر (rising swing lows)، یک خط روند صعودی تشکیل دهد.
در چنین الگویی، نقاط بازگشتی سقف همگی در یک سطح مشابه قرار میگیرند، که باعث تشکیل یک خط روند افقی (horizontal trendline) میشود.
در یک الگوی مثلث نزولی، نقاط بازگشتی سقفهای پایینتری (lower swing highs) تشکیل میشوند که یک خط روند با شیب منفی میسازد.
نقاط بازگشتی کف همگی در یک سطح مشابه قرار دارند، که باعث تشکیل یک خط روند افقی میشود.
یک مثلث متقارن، دارای نقاط بازگشت قیمتی سقف پایینتر (lower swing highs) و نقاط بازگشت قیمتی کف بالاتر (higher swing lows) میباشد.
بنابراین در چنین الگویی، شما همزمان یک خط روند صعودی و یک خط روند نزولی را مشاهده میکنید.
برای رسم یک الگوی مثلث، شما حداقل نیاز به دو نقطهٔ برگشتی سقف و دو نقطهٔ برگشتی کف دارید.
تشکیل نقطهٔ برگشتی سقف و یا کف سوم (و یا در برخی از مواقع چهارم)، پیش از وقوع شکست قیمتی معمول میباشد.
الگوی پرچم سهگوش
پرچمهای سهگوش (Pennants) یک فرم از الگوی مثلث میباشند، اما از اندازهٔ بسیار کوچکتری برخوردارند.
در حالی که الگوی مثلث دارای نقاط بازگشتی سقف و کف بوده و قیمتها بین این دو ناحیه نوسان میکنند، یک الگوی پرچم سهگوش معمولاً به شکل یک رِنج قیمتی کوچک (small price range) و یا تثبیت قیمتی کوچک (consolidation) دیده میشود.
الگوی پرچم سهگوش پیش از یک حرکت قدرتمند صعودی - نزولی در بازار تشکیل میشوند، و نشاندهندهٔ استراحت بازار پیش از شکست دوباره قیمت میباشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی پرچم سه گوش میتوانید از مطلب آموزشی «الگوی پرچم سه گوش در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
الگوی پرچم
پرچمها (Flags) از شباهت زیادی نسبت به الگوی پرچم سه گوش برخوردارند. این الگو پس از حرکات قدرتمند صعودی یا نزولی قیمت، یک محدودهٔ معاملاتی باریک را تشکیل میدهد.
تفاوت الگوی پرچم با الگوی پرچم سهگوش، در این است که در الگوی پرچم، قیمت در بین دو خط موازی حرکت میکند.
دو خطی که میتوانند صعودی، نزولی و یا افقی باشند. در حالی که در الگوی پرچم سهگوش، شاهد فرمی مثلثی شکل هستیم.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی پرچم میتوانید از مطلب آموزشی «الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
الگوی مستطیل
مستطیلها (Rectangles) یک الگوی ادامهدهنده معمول میباشند و نشاندهندهٔ توقفی کوتاه در جهت حرکت روند هستند.
در چنین الگوهایی، حرکت قیمت در بین محدودهٔ حمایت و مقاومت تعیینشده انجام میشود.
معاملهگری با استفاده از الگوهای ادامهدهنده
نکات بسیاری در خصوص معاملهگری با استفاده از الگوهای ادامهدهنده وجود دارد. اولین قدم، تشخیص صحیح روند پیشین است.
برای مثال، باید در نظر بگیریم که قیمتها پیش از تشکیل یک الگوی مثلث، حرکت صعودی داشتهاند یا به سمت پایین حرکت میکردهاند؟
قدم بعدی، تشخیص الگوی ادامهدهنده و پیدا کردن نقطهٔ شکست میباشد. برخی از معاملهگران تنها در صورتی وارد معامله میشوند که شکست قیمتی، در جهتی مشابه با روند پیشین باشد.
هر چند دستهٔ دیگری از معاملهگران، حتی اگر شکست قیمتی در خلاف جهت روند پیشین انجام شود نیز وارد معامله میشوند.
این معاملهگران با وجود اینکه وارد معاملاتی با احتمال موفقیت پایینتری شدهاند، اما در صورت تغییر جهت روند از سود زیادی برخوردار خواهند شد.
زمانی که یک شکست قیمتی اتفاق میافتد، یک معامله در جهت شکست قیمتی انجام میشود. برای مثال، اگر یک شکست قیمتی در سطح فوقانی یک الگوی پرچم سهگوش انجام شود، میتوان از یک دستور استاپ حفاظتی (stop loss order) در سطح زیرین این الگو، استفاده کرد.
یک دستور استاپ حفاظتی، در محدودهٔ خارج از الگو و در جهت مخالف با شکست قرار داده میشود.
هدف سود (Profit Target) میتواند براساس ارتفاع (Height) الگوی ادامهدهنده تعیین شود. برای مثال، اگر یک الگوی مستطیل با ارتفاع قیمتی 2 دلار (فاصلهٔ بین سطح مقاومت و سطح حمایت) تشکیل شود، آنگاه پس از شکست قیمتی به سمت پایین، هدف قیمتی تخمین زده شده، «2 دلار – سطح حمایتی قیمت» میباشد.
اگر قیمت شکست به سمت بالا انجام دهد، شما میتوانید هدف قیمتی را با اضافه کردن 2 دلار به قیمت سطح مقاومت، به دست آورید.
همین مفهوم در خصوص الگوی مثلث نیز صدق میکند. ارتفاع مثلث را به سطح قیمتی شکست (Breakout) اضافه کنید تا بتوانید هدف قیمتی را به دست آورید.
یا در صورت شکست قیمتی در خلاف جهت روند غالب، آن را از نقطهٔ شکست کم کنید تا بتوانید هدف قیمتی روند نزولی را بهدست آورید.
برای الگوی پرچم سهگوش و پرچم، به اندازهگیری دستهٔ پرچم (Flagpole) بپردازید. اگر شکست قیمتی به سمت بالا انجام شد، مقدار اندازهگیری شده را به کف الگوی پرچم/پرچم سهگوش اضافه کنید تا بتوانید هدف قیمتی بالا را بهدست آورید.
اگر قیمتها به سمت پایین شکسته شد، میزان اندازهگیری شده را از سقف پرچم/پرچم سهگوش کم کرده تا بتوانید هدف قیمتی را در این حالت را بهدست آورید.
اِشکال اساسی معاملهگری با استفاده از الگوهای ادامهدهنده و یا کل الگوهای نموداری، شکستهای کاذب (False Breakout) میباشد.
یک شکست کاذب زمانی رخ میدهد که قیمت به محدودهای خارج از الگو حرکت کند اما پس از مدتکوتاهی به محدودهٔ الگو بازگردد.
به همین دلیل است که ما از دستورهای استاپ حفاظتی برای کنترل میزان ریسک استفاده میکنیم.
در حین معاملهگری با استفاده از الگوهای ادامهدهنده، قدرت حرکت پیشین را در نظر بگیرید. الگوهایی که پس از حرکات قدرتمند قیمتی تشکیل میشوند، نسبت به الگوهایی که پس از حرکات ضعیف و یا متلاطم قیمتی تشکیل میشوند، از اعتبار و اتکاپذیری بالاتری برخوردار خواهند بود.
الگوی ادامهدهنده باید نسبت به موج روندی پیشین خود، از اندازهای کوچک برخوردار باشد. هرچه اندازهٔ الگو نسبت به موج روندی پیشین بزرگتر باشد، از اتکاپذیری آن الگو میکاهد.
ممکن است که الگوی ادامهدهنده تشکیل شده، همچنان به مانند الگوهای عادی رفتار کند اما نوسان و حرکات افزایشیافته در خلاف جهت روند یک هشدار برای معاملهگران میباشد.
بسیاری از معاملهگران در حین شکست قیمتی، به دنبال افزایش حجم معاملات میگردند. اگر حجم معاملات در حین شکست کم باشد، احتمال کاذب بودن شکست قیمتی بالاتر میرود.
مثالهایی از الگوی ادامهدهنده در بازار سهام
نمودار زیر، نمودار شرکت آمازون (Amazon Inc. - AMZN) میباشد که نشاندهندهٔ سه الگوی پرچم/پرچم سهگوش میباشد. اولین الگو یک پرچم سهگوش است و دو الگوی بعدی الگوی پرچم میباشند.
دو الگوی اول، تکنیک اندازهگیری برای تشخیص هدف سود را به نمایش میگذارند. هدف سود، یک سطح تخمینی میباشد و بدین معنی نیست که قیمت حتماً به آن سطح قیمتی میرسد، و یا لزوماً به این معنی نخواهد بود که قیمت پس از رسیدن به آن سطح، دیگر به حرکت خود ادامه نخواهد داد.
مثال سوم یک نقطهٔ شکست را نشان میدهد، که یک سیگنال خرید میباشد. سیگنال خرید صادرشده، خود را با روند صعودی پیشین همجهت کرده است.
یک دستور استاپ حفاظتی در زیر الگوی شکلگرفته قرار داده شده، زیرا که شکست قیمتی به سمت بالا انجام شده است.
ارتفاع حرکت موج قیمتی موجود پیش از تشکیل الگو، اندازهگیری شده و سپس به سطح قیمتی کف الگو اضافه میشود.
تا بتوانیم با استفاده از آن هدف سود را مشخص کنیم. هدف سود مشخص شده تخمینی میباشد، و برای تنظیم میزان ریسک به سود احتمالی (Potential Risk / Reward) یک معامله، کاربردی است.
ممکن است در برخی از معاملات، از دستور استاپ دنبالکننده (trailing stop) پس از شکست قیمتی استفاده شود.
اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید میتوانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.
شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش دادهاید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید.
مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاسهای آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاسها متعاقبا از طریق وبسایت اعلام خواهد شد.)
7 مورد از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال را بشناسید
یادگیری تحلیل تکنیکال برای فعالیت به عنوان یک تریدر در بازارهای مالی یک انتخاب ۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال نیست؛ بلکه یک ضروری است. شما نمیتوانید خود را در قامت یک معاملهگر معرفی کنید در حالی که روی ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال هیچگونه تسلطی ندارید.
اگر در گوشه و کنار میشنوید که بدون استفاده از تحلیل تکنیکال میتوان به سودهای هنگفتی در بازارهای مالی مختلف دست پیدا کرد، بدانید که با تبلیغاتی فریبکارانه مواجه هستید. در بین ابزارهای مختلفی که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند، الگوهای قیمتی به عنوان مفاهیم کلیدی و فوقالعاده کاربردی به شمار میروند. در این مقاله قصد داریم تا به معرفی 7 مورد از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال بپردازیم. در ادامه با ما همراه باشید.
چرا استفاده از الگوها در تحلیل تکنیکال ضرورت دارد؟
بد نیست که در ابتدا و قبل از معرفی مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال، نگاهی بیندازیم به مزایایی که استفاده از این الگوها برای ما به همراه دارند. برخی از مهمترین مزایای استفاده از الگوها عبارتاند از:
- الگوها به عنوان ابزاری مهم در پیشبینی آینده بازار به شمار میروند.
- درک مفاهیم حاکم بر الگوها در مقایسه با بسیاری از ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال راحتتر است.
- الگوها میتوانند نقاط ورود و خروج به یک دارایی را تا حدودی برای ما مشخص کنند.
- الگوها را میتوان به عنوان مبنای بسیاری از تصمیمگیریها قرار داد. در واقع با مشاهده الگوها معاملهگر حساس میشود تا سایر ابزارهای تحلیلی را نیز مورد بررسی قرار دهد و در نتیجه از قبل آنها نتیجه مطلوب را به دست بیاورد.
بزرگترین اشتباه در استفاده از الگوها در تحلیل تکنیکال
متأسفانه برخی از معاملهگران در مواجهه با الگوها در تحلیل تکنیکال بسیار عوامانه و ابتدایی برخورد میکنند. با توجه به اینکه شناسایی الگوها معمولاً کار چندان دشواری نیست، افراد اقدام به حفظ کردن آنها میکنند و از این طریق در ادامه فرآیند تحلیل صرفاً به دنبال نشانهای از تشکیل الگوها در نمودار قیمت دارایی میگردند.
این مدل استفاده از الگوها در تحلیل تکنیکال کاملاً عوامانه و اشتباه است. کمتر کسی را میتوانید پیدا کنید که پایه و اساس تحلیل خود را صرفاً بر مبنای الگوهای قیمتی قرار داده باشد و در عمل نیز به موفقیت دست پیدا کند. باید توجه داشته باشید که الگوها صرفاً یک ابزار راهنما هستند و زمانی استفاده از آنها میتواند مفید واقع شود که در کنار آنها از بقیه ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز به دقت استفاده شود.
7 مورد از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال
در این قسمت به معرفی تعدادی از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال میپردازیم. با مطالعه این مقاله با اصلیترین الگوهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال آشنا خواهید شد.
1. الگوی سر و شانه
یکی از الگوهای نسبتاً قدیمی در بین مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال، الگوی سر و شانه است. این نامگذاری کاملاً به دلیل شکل ظاهری این الگو روی نمودار قیمت یک دارایی است. وقتی صحبت از الگوی سر و شانه صعودی میشود، منظور ایجاد سه سقف قیمتی در یک بازه زمانی در کنار یکدیگر است که سقف میانی از دو سقف کناری ارتفاع بالاتری دارد. عکس این مسئله دقیقاً در خصوص الگوی سر و شانه نزولی نیز صادق است. در واقع این الگو از سه کف قیمتی در یک بازه زمانی در کنار هم تشکیل میشود که کف میانی در مقایسه با دو کف دیگر پایینتر قرار میگیرد.
بعد از شکلگیری الگوی سر و شانه چه اتفاقی در قیمت دارایی رخ میدهد؟
تا اینجا با شکل ظاهری این الگو آشنا شدیم. اما آنچه اهمیت دارد این است که بعد از شکلگیری این الگو در نمودار قیمت چه روندی برای دارایی پیشبینی میشود؟ الگوی سر و شانه به نوعی یک الگوی بازگشتی به شمار میرود. بعد از شکلگیری الگوی سر و شانه صعودی، روند قیمت وارونه میشود و باید منتظر کاهش شدید قیمت دارایی باشیم. همچنین در زمان شکلگیری الگوی سر و شانه نزولی، باید منتظر افزایش قیمت دارایی باشیم.
منظور از خط گردن در الگوی سر و شانه چیست؟
در ادامه بحث از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال، باید به یک مفهوم مهم در الگوی سر و شانه نیز اشاره مختصری داشته باشیم. خط گردن در الگوی سر و شانه به نوعی در نقش خط حمایتی در الگوی صعودی و خط مقاومتی در الگوی نزولی تلقی میشود. از این خط برای تشخیص زمان ورود یا خروج از معاملات استفاده میشود و به کمک آنها میتوان استراتژیهای درستی در خصوص معاملهگری اتخاذ نمود. برای ترسیم خط گردن باید تا پس از شکلگیری شانه سمت چپ و راست صبر نمود.
پس از آن میتوان این خط را به راحتی ترسیم نمود و مبنای معاملات خود قرار داد. آنچه به صورت تجربی قابل درک است، یک نکته فوقالعاده مهم است. معمولاً پس از ترسیم خط گردن، فاصله آن با سر در الگو اندازهگیری میشود. در عمل پس از شانه سمت راست، نمودار قیمت به اندازه فاصله بین خط گردن و سر در الگو رشد یا افت را تجربه میکند. به این ترتیب خط گردن میتواند به عنوان مبنای تصمیمگیری برای خرید و فروش داراییها به شمار رود.
2. الگوی سقف و کف دو قلو و سه قلو
در ادامه بحث از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال، به الگوهای سقف و کف دو قلو و سه قلو میرسیم. الگوی سقف و کف دو قلو و سه قلو به عنوان الگوهای بازگشتی تلقی میشوند اما در استفاده از آنها حتماً باید توجه داشته باشید که این الگوها را به تنهایی مبنای تصمیمگیری قرار ندهید و از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز برای اعتبارسنجی آنها استفاده کنید. بالاترین سطح اعتبار الگوی سقف و کف دو قلو یا سه قلو مربوط به زمانی است که یک دارایی با طی کردن یک روند طولانی صعودی یا نزولی به آنها میرسد.
تصور کنید که یک دارایی روند صعودی طولانی را طی میکند. در انتها در یک کانال به نوسان میپردازد که در اثر این نوسانات، دو قله قیمتی را تجربه میکند. در چنین شرایطی میتوان انتظار داشت که دارایی وارد یک روند نزولی شدید شود. به این الگو، اصطلاحاً الگوی سقف دو قلو گفته میشود. در برخی مواقع نوسان دارایی فراتر از تشکیل دو قله میرود و سه قله قیمتی در کنار یکدیگر تشکیل میشود. پس از آن نیز احتمال دارد که دارایی وارد یک روند نزولی شود. این الگو نیز تحت عنوان الگوی سقف سه قلو تلقی میشود.
آنچه تا اینجا اشاره کردیم را معکوس کنید. دقیقاً الگوی کف دو قلو و سه قلو تشکیل خواهد شد. اهمیت این الگو در شکلگیری روندهای قدرتمندی است که پس از وقوع آن به وجود میآید. اگر این الگو اتفاق بیفتد باید حتماً با دقت بیشتری روند حرکت آن را در ادامه زیر نظر بگیرید.
3. الگوی چکش
در ادامه بحث از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال نوبت به الگوی چکش میرسد که برای شناسایی آن حتماً باید از کندلهای ژاپنی استفاده کرد. اگر با کندلهای ژاپنی آشنایی ندارید، باید به طور خلاصه اشاره کنیم که این کندلها به صورت یک میله و بدنه مستطیلی نشان داده میشوند. بالا و پایین این میله نشان دهنده بیشترین و کمترین قیمتی است که دارایی در یک روز معاملاتی تجربه کرده است. همچنین بالا و پایین بدنه مستطیل نیز نشاندهنده قیمت باز و بسته شدن یک دارایی در طول روز معاملاتی است.
در حالت کلی کندلهای چکش از یک بدنه چهارگوش مربعی تشکیل میشوند که به یک میله یا دم بلند در پایین یا بالا متصل هستند. معمولاً طول این دم متصل حدود 2 تا 3 برابر پهنای بدنه چهارگوش است. از این جهت شکل این کندلها کاملاً مشابه چکش هستند. الگوی چکش خبر از تغییر روند قیمت میدهد. وقتی در یک روند صعودی قیمت، الگوی چکش شکل میگیرد، نشاندهنده آن است دارایی از یک روند صعودی وارد جریان نزولی میشود. همچنین وقتی در یک روند نزولی چکش وارونه تشکیل میشود، دارایی از روند نزولی وارد مسیر صعودی میشود.
منظور از کندل صعودی و نزولی در الگوی چکش چیست؟
کندل صعودی نشاندهنده آن است که قیمت یک سهم در پایان معاملات بالاتر از قیمت آن در هنگام بازگشایی در همان روز بوده است. کندلهای صعودی در نمودار به رنگ سبز مشخص میشوند. از نظر مفهومی، این کندل نشاندهنده آن است که خریداران به حدی قدرتمند بودند که نهتنها ابتکار عمل را از دست فروشندگان خارج کردهاند، بلکه با خرید بسیار سنگین قیمت سهام را بالاتر از زمان بازگشایی آن در ابتدایی روز رساندهاند.
کندل نزولی که به رنگ قرمز در نمودار قابل مشاهده است، نشاندهنده آن است که با وجود تضعیف فروشندگان، باز هم قیمت سهام پایینتر از قیمت آن در زمان بازگشایی بسته شده است. در عمل وقتی الگوی چکش نزولی رخ میدهد، نشاندهنده آن است که با وجود آنکه خریداران موفق شدهاند روند نزولی را به صعودی تغییر دهند، اما هنوز آنقدر خرید صورت نگرفته است که قیمت پایایی سهام به بالاتر از زمان بازگشایی آن در ابتدای روز برسد.
4. الگوی پرچم
در ادامه بحث از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال نوبت به معرفی الگوی پرچم میرسد. الگوی پرچم در ردیف الگوهای ادامه دهنده تلقی میشود. منظور از الگوی ادامه دهنده این است که پس از وقوع آن دارایی همان روند قیمتی را در پیش میگیرد که قبل از وقوع الگو طی کرده است. الگوی پرچم نیز به دو دسته نزولی و صعودی تقسیم میشود.
الگوی پرچم از چه اجزایی تشکیل میشود؟
ابتدا اجازه دهید درباره اجزای تشکیل دهنده الگوی پرچم بحث کنیم. این الگو از دو جزء اصلی تشکیل میشود که عبارتاند از:
- میله پرچم: منظور از میله پرچم یک روند نزولی یا صعودی شدید است که در نمودار قیمت مشاهده میشود.
- بدنه پرچم: بعد از شکلگیری میله پرچم، دارایی در مسیری معکوس آن، با یک شیب کمتر شروع به نوسان میکند. این نوسانات معمولاً بین دو خط حمایت و مقاومت شکل میگیرد که در نهایت منجر به شکلگیری بدنه پرچم میشوند.
الگوی پرچم به چند دسته تقسیم میشود؟
همان طور که اشاره کردیم، الگوی پرچم به دو دسته صعودی و نزولی تقسیم میشود:
1. الگوی پرچم صعودی: برای شکلگیری این الگو، یک دارایی روند رو به رشد بسیار قدرتمندی را طی میکند و در نتیجه میله پرچم ایجاد میشود. در ادامه سهم وارد یک روند نوسانی با شیب نزولی محدود میشود. طول این نوسانات ممکن است بین 5 تا 10 کندل را شامل شود. این نوسانات بین دو خط حمایتی و مقاومتی شکل میگیرند که از آن تحت عنوان بدنه پرچم یاد میشود. پس از خارج شدن نمودار قیمت از بدنه پرچم، وارد یک روند رو به رشد میشود که معمولاً باید حداقل به اندازه میله پرچم ادامه پیدا کند.
2. الگوی پرچم نزولی: برای شکلگیری این الگو، یک دارایی روند نزولی بسیار شدیدی را طی میکند و در نتیجه میله پرچم ایجاد میشود. در ادامه سهم وارد یک روند نوسانی با شیب صعودی محدود میشود. طول این نوسانات ممکن است بین 5 تا 10 کندل را شامل شود. این نوسانات بین دو خط حمایتی و مقاومتی شکل میگیرند که از آن تحت عنوان بدنه پرچم یاد میشود. پس از خارج شدن نمودار قیمت از بدنه پرچم، وارد یک روند نزولی میشود که معمولاً باید حداقل به اندازه میله پرچم ادامه پیدا کند.
5. الگوی فنجان و دسته
الگوی فنجان و دسته را نیز میتوان در ردیف مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال قرار دارد. شکلگیری این الگو معمولاً در جریان روندهای صعودی قیمت صورت میپذیرد و همچنین به نوعی نشاندهنده تغییرات ملایم اما مهم در تمایلات معاملهگران در بازار است. تصور کنید که یک دارایی پس از طی کردن یک روند صعودی، وارد یک محدودی نوسانی نزولی میشود. این ۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال روند نوسانی به گونهای ادامه پیدا میکند که اگر با یک خط کفهای قیمتی را به یکدیگر متصل کنید، یک منحنی شبیه به فنجان روی نمودار ایجاد میشود.
در انتها پیش از آن که نمودار به سطح قیمتی قبل از آغاز روند نزولی برسد، یک روند نزولی محدود را نیز طی میکند که در واقع نشاندهنده همان دسته فنجان است. رویت دسته فنجان در نمودار قیمت را میتوان به عنوان سیگنالی برای آغاز روند صعودی در نظر گرفت. به همین جهت میتوان الگوی فنجان و دسته را نیز به نوعی در ردیف الگوهای ادامه دهنده در نظر گرفت. شکلگیری این الگو کاملاً آرام است و بر خلاف برخی دیگر از الگوها که به شکل نوسانی و سریع شکل میگیرند، این الگو به مرور زمان ایجاد میشود. معمولاً تریدرها زمانی تصمیم به ورود به یک دارایی میگیرند که دسته فنجان نیز به طور کامل ایجاد شده باشد و این مسئله را به عنوان سیگنال نهایی برای خرید دارایی در نظر میگیرند.
6. الگوی مثلث
الگوی مثلث نیز به عنوان یکی دیگر از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال شناخته میشود که به عنوان یک الگوی ادامه دهنده معروف است. الگوی مثلث نیز معمولاً در یک روند صعودی شکل میگیرد. در الگوی مثلث در جریان مسیر صعودی دارایی یک وقفهای شکل میگیرد و سهم در یک بازه زمانی محدود وارد نوسانات نزولی میشود. یک نکته بسیار مهم در جریان شکلگیری الگوی مثلث صعودی ۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال وجود دارد؛ توان فروشندگان به گونهای نیست که بتوانند خریداران را به طور کامل شکست دهند. معمولاً اولین نوسان نزولی در شکلگیری الگوی مثلث بیشترین کاهش قیمت را ایجاد میکند. اما در ادامه جریان نوسان قیمتی این الگو، کفهای قیمتی بالاتر از کف ابتدایی تشکیل میشوند. به عبارت دیگر خریداران در هر بار مسیر نزولی، فروشندگان را ناکام میگذارند و بلافاصله روند قیمت را به حالت اولیه برمیگردانند.
خریداران از الگوی مثلث صعودی برای خرید یک سهم زمانی استفاده میکنند که سهم موفق شود سقف قیمتی که قبل از شکلگیری الگو تجربه کرده است را بشکند. هنر تحلیلگری در شناسایی این الگو تبلور پیدا میکند و بسیار مهم است که برای تشخیص آن نمودار قیمت را به دقت زیر نظر بگیرید.
7. الگوی کنج
الگوی کنج نیز به عنوان یکی دیگر از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال به شمار میرود. این الگو در ردیف الگوهای بازگشتی به شمار میرود و تشکیل آن نشاندهنده پایان روند جاری دارایی است. برای تشریح این الگو از یک مثال استفاده میکنیم. در نظر داشته باشید که یک دارایی روند صعودی را پشت سر میگذارد. وقتی به عنوان ناظر خارجی به نمودار نگاه میکنید، یک نکته کاملاً مشهود به چشم میخورد. روند صعودی به مرور زمان در حال تضعیف شدن است. در واقع نوسانات سهم به گونهای است که فروشندگان به مرور زمان گوی سبقت را از خریداران میربایند.
این روند تا جایی ادامه پیدا میکند که در نهایت نمودار سهم به سمت یک کنج حرکت میکند. وقتی سقفها و کفهای قیمت را در مسیر حرکت سهم به یکدیگر متصل میشود، دو خط شکل میگیرد. این دو خط در جریان حرکت دارایی به همدیگر نزدیک میشوند. در نهایت قبل از اینکه دو خط کاملاً به یکدیگر برخورد کنند، سهم از محدوده بین آنها خارج میشود و وارد یک فاز نزولی میشود. تغییر روند قیمت پس از شکلگیری الگوی کنج نیز شدید است. به همین دلیل لازم است تا دقت کافی نسبت به آن داشته باشید و واکنش مناسب را در مواجهه با آن در نظر بگیرید.
کلام پایانی
در این مقاله به معرفی 7 مورد از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال پرداختیم. واقعیت این است الگوهای موجود در این زمینه به همین هفت موردی که در این مقاله اشاره کردیم، ختم نمیشوند. اما در عمل سایر الگوهای موجود استفاده چندانی ندارند. ذات الگوها به دلیل تکرارپذیری آنها از پیچیدگیهای چندانی برخوردار نیستند و معمولاً میتوان خیلی سریع مفاهیم آنها را فرا گرفت. به کارگیری مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال نیز کار چندان دشواری نیست و با کمی تمرین میتوان به راحتی آنها را شناسایی کرد.
شاید مهمترین نکته در شناسایی الگوهای قیمتی روی نمودار، انتخاب تایم فریم مناسب باشد. اگر میخواهید در زمینه شناسایی الگوهای قیمتی در نمودار به یک استاد تمام عیار تبدیل شوید، دورههای مقدماتی و پیشرفته تحلیل تکنیکال کلینیک سرمایه را از دست ندهید شما می توانید از لینک زیر به دوره های آموزش تحلیل تکنیکال دسترسی داشته باشید:
در دوره مقدماتی روی مفاهیم مانور داده شده است و در دوره پیشرفته ضمن معرفی ابزارهای پیشرفته، مثالهای عملی متعددی از بورس، فارکس و بازار ارزهای دیجیتال برای دانشجویان آماده شده است. اگر دیگران برای شما از تحلیل تکنیکال تصویر یک کوه مرتفع را ایجاد کردهاند، نگران نباشید. ما در کلینیک سرمایه به شما نشان میدهیم که تحلیل تکنیکال را میتوانید به راحتی یاد بگیرید. فقط کافی است که اراده کنید.
این مطلب توسط شرکت های ثالث به عنوان بیانیه مطبوعاتی یا رپورتاژ آگهی ارسال شده و گجت نیوز در قبال موارد مندرج در آن مسئولیتی ندارد.
تحلیل نماد پترول – 14 بهمن 1399
در این بخش تحلیل تکنیکال نماد پترول (پتروشیمی سرمایهگذاری ایرانیان)، یکی از نمادهای بورس تهران، در تاریخ 14 بهمن سال 1399 انجام شده که امیدواریم مورد توجه و استفاده شما قرار گیرد.
در وبسایت رهآورد 365 و در نمودار لگاریتمی و عملکردی نماد پترول مشاهده میشود که در تایم فریم هفتگی یک روند صعودی قدرتمند با حرکت قیمت به سمت بالا نشان داده میشود که رشد قیمت تا محدوده 2000 تومان اتفاق افتاده است و هم اکنون در فاز اصلاح و ریزش بوده که در تایم فریم پائینتر مورد بررسی قرار میگیرد.
تحلیل پیشین
در تحلیل پیشین که از نماد پترول انجام شد، یک حرکت ABC زیگزاگ مشاهده شد که در آنجا اعلام شد که اگر حرکت قیمت به سمت بالا با ایجاد کف و سقف بالاتر همراه باشد یک سیگنال خرید است که این اتفاق افتاد؛ ولی در ادامه، قدرت خریدار پایدار نبود و با ریزش قیمت و فعال شدن حد ضرر کف C، سناریوی افزایش قیمت نقض شد که این اتفاق به هر دلیل میتواند اتفاق افتاده باشد و معاملهگر در این لحظه میبایست حتماً اقدام به فروش و خروج از این نماد میکرد و منتظر فرصت و شرایط جدید برای ورود به این نماد میماند و یا در نماد دیگری اقدام به سرمایهگذاری میکرد.
برای مشاهده تحلیل های مختلف از بازار بورس به اینستاگرام مدرسه تحلیل بپیوندید.
اهمیت حد ضرر
توجه به این نکته ضروری است که حد ضرر و فعال شدن آن، بخشی از روند معاملهگری و تحلیل تکنیکال است و با توجه به اصل عدم قطعیت در تحلیلهای بازارهای سرمایه که بر اساس آمار و احتمالات انجام میشود، هیچگاه نمیتوان با اطمینان نسبت به رشد یک سهم اقدام به خرید نمود. به همین دلیل، توصیه اکیداً بر این است که با فعال شدن حد ضرر، اقدام به فروش اتفاق بیوفتد. زیرا ممکن است اصلاح نماد بسیار بزرگتر از میزان پیش بینی شده باشد و سرمایه معاملهگر برای مدت زمان زیادی درگیر باشد. این امر خود باعث از دست دادن زمان و سایر فرصتهای معاملاتی میشود.
سناریوی جدید
میانگینهای متحرک
در تحلیل نماد پترول در تاریخ 14 بهمن 1399 قیمت با تشکیل کف و سقفهای پائینتر اقدام به تشکیل یک روند نزولی در تایم فریم روزانه کرد که این روند همچنان ادامه دار است. با توجه به میانگین متحرک 200 روزه، دیده میشود که در برههای، قیمت حتی این میانگین را رد کرد و در زیر آن درگیر شد که در آنجا میتوانست با شکست کف 870 تومانی خود روند نزولی را ادامه دهد و یا با تشکیل کف و سقف بالاتر و عبور از مقاومت 1100 تومان، نشانهای از تغییر روند، حتی به طور موقت، داشته باشد.
الگوهای قیمتی
برای بررسی الگوهای قیمتی در طول یک موج اصلاحی، چه قیمتی و چه زمانی، کفها و سقفها را به هم وصل کرده و وجود یک الگوی قیمتی ادامه دهنده را برای دریافت سیگنال پایان اصلاح مورد بررسی قرار میدهیم که همانطور که مشاهده میشود، یک الگوی مشابه کنج متشکل از دو خط مورب همگرا ایجاد شده است که همانطور که مشاهده میشود سقف را شکسته و به روی آن پولبکی شکل گرفته است. توجه به این نکته ضروری است که الگوی قیمتی کنج در مدت زمان 1 الی 3 ماه تشکیل میشود، در حالی که الگوی شکل گرفته تا زمان شکست حدود 5 ماه زمان صرف کرده است که به همین علت آن را صرفاً مشابه کنج در نظر گرفتیم.
سناریوی دیگری که تا 26 بهمن ماه میشد با استفاده از الگوهای قیمتی برای این نماد در نظر گرفت، یک الگوی برگشتی سر و شانه کف در انتهای روند نزولی بود که مستعد تشکیل و سیگنال دهی بود ولی با توجه به برخورد و برگشت مجدد از خط گردن، این الگو نقض شد. در صورت شکست و پولبک، حد ضرر این معامله میتوانست کف پولبک در نظر گرفته شود.
موج شماری الیوتی
مورد دیگری که در تحلیل نماد پترول در بهمن 1399 میبایست به آن توجه کرد، این است که آخرین ریزش قبل از پائینترین کف در این بازه زمانی، به صورت 5 موج شکل گرفته است که برای دوستان فعال در زمینه موج شماری الیوت در یک سناریو میتواند موج a از بلوک اصلاحی y باشد، به طوریکه بلوک w زیگزاگ، بلوک x به صورت مثلث با شمارش abcde و سپس شروع y باشد که این باعث میشود که صعود فعلی را به دید نوسانی و ناپایدار در نظر گرفت؛ زیرا شرایط فعلی بازار شرایط نوسانی و نوسانگیری میباشد و احتمال فتح قله ماژور قبلی ضعیف است.
اندیکاتورها و واگرائی
با توجه به اندیکاتور MACD میتوان یک واگرائی منظم را مشاهده کرد. که نشان دهنده ضعف روند بوده و میتواند نشان از کاهش قدرت فروشنده باشد. در صورتی که الگوی سر و شانه ذکر شده تکمیل میشد، در کنار این واگرائی سیگنال قدرتمندی مبنی بر اتمام روند نزولی صادر میکرد. لازم به ذکر است که در اندیکاتور RSI واگرائی مشاهده نمیشود و بین نمودار قیمت و اندیکاتور همگرائی وجود دارد که ناشی از ریزش قدرتمند قیمت بوده است.
فیبوناچی
در ادامه تحلیل نماد پترول میبینیم که چالشی که در ارتباط با سناریوی اتمام اصلاح در این نماد وجود دارد این است که با فرض اینکه اصلاح آخر مرتبط با جنبش قبل بوده باشد، با رسم فیبوناچی دونقطهای (Retracement) مشاهده میشود که قیمت به سطح 38.2% که حداقل اصلاح قیمتی لازم است نرسیده است و نماد پترول میتواند از نظر قیمتی تا 800 تومان ریزش داشته باشد.
استراتژی معاملاتی
توصیهای که برای معامله در این نماد عنوان شد، صبر برای شکست خط روند نزولی و پولبک به روی آن بود که این اتفاق افتاد و دوستانی که در آن بازه معامله کردند میتوانند حد ضرر خود را کف پولبک قرار دهند.
به طور کلی توصیه میشود در نمادهایی با روند نزولی صرفاً نظارهگر بازار بوده و منتظر تغییر روند فعلی بازار باشید.
این تحلیل سادهای از نماد پترول در تاریخ 14 بهمن سال 1399 بود که امیدواریم مورد رضایت شما عزیزان قرار گرفته باشد.
تحلیل تکنیکال بیت کوین؛ بررسی سناریوهای قیمت بیت کوین با استفاده از امواج الیوت
قیمت بیت کوین به ناحیه مهم حمایت خود رسیده است. حفظ این ناحیه یا از دست رفتن آن سناریوهای مختلفی را پیش روی ما قرار خواهد داد. این حالت شرایطی را در بازار ایجاد کرده است که تردیدهای فراوانی در مورد تعیین کف قیمت BTC وجود دارد. در این مطلب به تحلیل قیمت بیتکوین با استفاده از تحلیل تکنیکال کلاسیک و امواج الیوت میپردازیم. با ما همراه باشید.
به گزارش میهن بلاکچین و به نقل از beincrypto، قیمت بیت کوین پس از اصلاح دوباره از ناحیه مقاومتی ۴۴,۷۰۰ دلار در تاریخ ۱۵ فوریه (۲۶ بهمن) ۷ روز نزولی را پشت سر گذاشته است و امروز به قیمت ۳۶,۳۵۰ دلار رسید تا نسبت به اوج قیمت خود در ماه نوامبر (آبان) چیزی در حدود ۴۷٪ کاهش قیمت داشته باشد. اکنون بیت کوین در ناحیه حمایتی مهمی قرار دارد.
در نمودار تایم فریم ۶ ساعته قیمت بیتکوین، شاهد شکسته شدن خط روند حمایتی شکل گرفته از قیمت ۳۲,۹۰۰ دلار در تاریخ ۲۴ ژانویه (۴ بهمن) هستیم. اگر سطوح فیبوناچی اصلاحی را برای دوره زمانی اشاره شده رسم کنیم، شاهد خواهیم بود که در حال حاضر بین سطوح ۰.۶۱۸ و ۰.۷۸۶ فیبوناچی ( ۳۵,۷۰۰ تا ۳۷,۷۰۰ دلار) قرار داریم. در روندهای صعودی قیمت این ناحیه حمایتی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
در حال حاضر غیر از رسیدن شاخص RSI به مرز ناحیه اشباع فروش، هیچ نشانه صعودی در این نمودار دیده نمیشود. گفتنی است آخرین باری که این شاخص به این ناحیه رسید، موجب افزایش قیمت بیت کوین تا ۴۵,۸۰۰ دلار شد.
نمودار قیمت BTC تایم فریم ۶ ساعته
در نمودار تایم فریم ۲ ساعته BTC اوضاع کمی امیدوارکنندهتر است. شاخص RSI در این نمودار یک واگرایی صعودی را شکل داده است. در صورت افزایش قیمت از این ناحیه، نزدیکترین مقاومتها مربوط به سطوح ۰.۵ و ۰.۳۸۲ فیبوناچی است که در قیمتهای ۳۹,۶۰۰ و ۴۰,۵۷۵ دلار قرار دارند. نکته جالب توجه اینجاست که این ۲ سطح در نزدیکی خط وسط و خط روند حمایتی کانال نزولی قرار دارند که در تاریخ ۱۸ فوریه (۲۹ بهمن) رو به پایین شکسته شد.
نمودار قیمت BTC تایم فریم ۲ ساعته
امواج الیوت چه میگویند؟
در ادامه به بررسی قیمت بیت کوین و سناریوهای موجود ۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال با استفاده از امواج الیوت میپردازیم.
سناریوی صعودی
در ساختار موجشماری الیوت در تایم فریم ۲ ساعته شاهد کامل شدن الگوی A-B-C هستیم. اما طول موج C تقریبا ۲ برابر طول موج A شده است که امر متداولی نیست.
نمودار قیمت بیت کوین تایم فریم ۲ ساعته
برای بررسی دقیقتر به تایم فریم کوچکتر میرویم. در تایم فریم ۳۰ دقیقهای میتوانیم به راحتی ساختار ۵ موجی نزولی را رسم کنیم. نکته جالب قرار گرفتن قیمت بیت کوین در یک موج مورب انتهایی (Ending Diagonals) در انتهای موج ۵ است. امواج مورب انتهایی معمولا با یک بازگشت قیمتی قدرتمند در کوتاه مدت یا بلند مدت همراه هستند. این موضوع فرضیه امتحان مجدد مقاومتهای ۳۹,۶۰۰ و ۴۰,۵۷۵ دلار از جانب بیت کوین را تقویت میکند.
نمودار قیمت بیت کوین تایم فریم ۳۰ دقیقهای
سناریوی نزولی
در این سناریو که در تایم فریم ۱ ساعته BTC رخ میدهد، به انتهای موج ۳ نزولی رسیدهایم و احتمالا یک افزایش قیمت موقت را تحت عنوان موج ۴ داشته باشیم. این افزایش نباید از حداقل قیمت موج ۱ (۴۱,۵۷۵ دلار) فراتر رود و پس از آن موج ۵ قیمت بیتکوین را به سطوح پایینتر از قیمتهای کنونی خواهد برد.
نمودار قیمت بیت کوین تایم فریم ۱ ساعته
مطالب ارائه شده در سایت میهن بلاکچین، توصیهای بر خرید یا فروش رمزارز نیست و قبل از ترید یا سرمایهگذاری حتما تحقیقات خود در این زمینه را انجام دهید.