نکات طلایی مدیریت ریسک و سرمایه گذاری

مدیریت ریسک چیست | قوانین مرتبط با ریسک در سرمایه گذاری
شاید همگی شنیده باشیم که میگویند ۹۰ درصد افرادی که وارد بازارهای مالی می شوند شکست می خورند و تنها ده درصد برنده از میدان خارج می شوند. آیا به علت این موضوع فکر کرده اید؟ بهطورقطع هنگامیکه فردی بهتازگی وارد دنیای معامله گری می شود و این اعداد و ارقام به گوشش می خورد با خود می گوید من می خواهم جزء آن ده درصد برنده باشم. پس چه می شود که بعد از مدتی معامله گری را رها می کند. تفاوت میان افراد برنده و بازنده در چیست؟ اینجاست که مفهوم مدیریت ریسک اهمیت پیدا کرده و نقش آن در معاملاتمان پررنگ می شود.
عدم قطعیت برای یک معامله گر در بورس
ما در دنیایی زندگی می کنیم که عدم قطعیت و نامعلومی بر آن حاکم است. از نتیجه هیچ کاری باخبر نیستیم و بههیچوجه نمی دانیم که آینده چه چیزی برایمان به ارمغان می آورد. حال زندگی یک معامله گر را در نظر بگیرید. او نیز مانند بقیه درگیر عدم قطعیت است و نامعلومی. از صبح که بازار باز می شود تا زمانی که در بازار است و معامله باز دارد با شرایطی پرریسک مواجه است. پس بهترین کار برای او این است که ریسک را بهخوبی شناخته و درک کند و بهجای ترسیدن، آن را کنترل نماید.
نقش مدیریت ریسک در سرمایه گذاری ها
بسیاری افراد بهمحض شنیدن کلمه ریسک به یاد خطر می افتند و آن را بهنوعی معادل با خطر کردن می پندارند. آنها دوست دارند تا جایی که امکان دارد از ریسک کردن پرهیز کنند. اما موضوع این است که این طرز فکر اشتباه بوده و ریسک کردن معادل با خطر کردن نیست. نمی توان مدیریت ریسک را نادیده گرفت یا آن را حذف کرد. ریسک در ذات هر فعالیت نهفته است و اساساً ماهیت زندگی بر مبنای ریسک است. بنابراین یکی از رمزهای موفقیت این است که بدانید چه ریسک هایی را در نظر بگیرید و مطمئن شوید که آن ریسک ها منطقی هستند. همواره به یاد داشته باشید که اگر ریسک نکنید، چیزی یاد نمی گیرید و نمی توانید هیچ کار با ارزشی انجام دهید. بنابراین، قانون زندگی ایجاب می کند که به مبحث ریسک بهطورجدی پرداخته شود. ریسک ها را بخشی از زندگی خود کنید، طوری که خودخواسته اتفاق بیافتند و تحت کنترل شما باشند، نه اینکه بهصورت تصادفی و خارج از کنترل رخ دهند.
اما موضوع این است که افراد یا خیلی زیاد ریسک می کنند یا اصلاً تمایلی به ریسک کردن ندارند. همانطور که اجتناب از ریسک به هر قیمتی، یک اشتباه محسوب می شود و می تواند فرصت های خوب را از بین ببرد، در نظر گرفتن ریسک بسیار زیاد نیز می تواند به معنای ورشکستگی مالی یا نابودی باشد.
قوانینی برای مدیریت ریسک
برای آنکه یک معامله گر بتواند بهجای اجتناب از ریسک، آن را بپذیرد باید قوانینی را برای خود وضع نماید. مدیریت ریسک و کنترل آن مسأله پیچیده ای نیست و با انجام کارهایی ساده می توان بهخوبی بر آن تسلط یافت. تا جایی که با انجام ریسک های منطقی موفقیت در زندگی و سودآوری در معامله گری نصیبمان خواهد شد.
انعطاف پذیری در پذیرش ریسک
در مبحث پذیرش ریسک در معامله گری انعطاف پذیری مهمترین اصل است. ازآنجاکه ما از آینده خبر نداریم، باید آمادگی رخ دادن هر اتفاقی را داشته باشیم. بسیاری از اوقات آنچه منتظرش هستیم رخ نمی دهد، در این صورت اگر انعطاف نداشته باشیم خود را در موقعیت های بدون راهحل گرفتار کرده ایم. اگر از ابتدا فقط به یک نتیجه خاص فکر کنیم در صورت محقق نشدن آن نتیجه و نداشتن آمادگی لازم برای نشان دادن واکنشی مناسب، عواقب بدی گریبان گیرمان می شود. ولی اگر منعطف باشیم و به تغییر شرایط عکس العمل درستی نشان دهیم، بهمراتب ضرر کمتری متوجه ما خواهد شد. بهتر است همواره گفته فیلسوف بزرگ را آویزه گوشمان کنیم که “تنها چیزی که همیشه ثابت و بدون تغییر می ماند، همانا خود تغییر است.” بازارها همواره در حال تغییر هستند بنابراین این بیانیه در دنیای معامله گری بیش از هر جای دیگری صادق است. ذکر این نکته ضروری است که انعطاف پذیر بودن بدین معنا نیست که با دیدن اولین ضرر استراتژی معاملاتی خود را تغییر دهیم، بلکه بدین معنی است که ارزیابی نکات طلایی مدیریت ریسک و سرمایه گذاری صحیحی از شرایط بازار و موقعیت های معاملاتی داشته باشیم و با استفاده از دانش و اطلاعاتی که در اختیار داریم بتوانیم هرلحظه تصمیم مناسبی اتخاذ نماییم و بدانیم که با تغییر بازارها گاهی لازم است در قوانین و استراتژی های خود تغییراتی ایجاد نماییم تا بتوانیم خود را با بازار سازگار کنیم.
طرح ریزی برنامه ای مناسب و داشتن برنامه ای جایگزین
بهجرئت می توان گفت که ما نمی توانیم ریسک را بهطور کامل حذف کنیم، اما یکی از روش های خوب برای کنترل ریسک داشتن برنامه ای مناسب است. برنامه ای که در آن از ابتدا کلیه احتمالات را در نظر بگیریم. معامله گری را در نظر بگیرید که سهامی را به امید دستیابی به سود خریداری کرده و شاهد رشد سهام است و هرروز خبرهای مثبتی در مورد سهام مدنظرش می شنود. او سهام خود را نگه می دارد تا در موقعیت مناسب تری آن را بفروشد و سود بیشتری کسب کند. اما ناگهان سهام ریزش می کند و نهتنها سودهای کسبشدهاش از بین می روند بلکه متضرر نیز می شود. اکنون او پر از حسرت و نگرانی است. آنقدر که حتی نمی داند کار درست چیست. آیا سهام را در ضرر بفروشد یا آن را به امید سود مجدد نگه دارد. اگر این معامله گر از ابتدا برنامه ای مناسب برای سهام خود داشت، اکنون مستأصل نمی شد. برنامه ای که در آنهمه چیز ازجمله حجم معامله، نقطه ورود، نقطه خروج با سود و نقطه خروج با ضرر مشخصشده باشد. بنابراین لازم است که از ابتدا برنامه ای واضح و شفاف را برای خود ترسیم نماییم. پسازآن، برنامه جایگزینی را نیز طرح کنیم که اگر برنامه اول مطابق میلمان پیش نرفت، برنامه دوم را رو کنیم.
در نظر گرفتن بدترین نتایج
همانطور که در کارهای پروژه ای، مدیر پروژه همه حالت های ممکن را پیش بینی می کند و حتی بدترین حالتی که ممکن است رخ دهد را در نظر می گیرد، یک معامله گر نیز باید پیش از ورود به معامله به بدترین حالت ممکن فکر کند. اگر قبل از انجام معامله بدانیم که احتمال متضرر شدن در معامله بالا است، در صورت رخ دادن چنین اتفاقی، ازلحاظ روحی آسیب نخواهیم دید و بهطورقطع تحمل ضرر برایمان آسانتر خواهد بود.
مشخص کردن آستانه تحمل
ازآنجاکه می دانیم ممکن است معامله در ضرر بسته شود، پس آستانه تحمل یا همان میزان ریسک خود را از ابتدا تعیین می کنیم. باید از همان ابتدا، یعنی پیش از ورود به معامله، مقدار ضرری که می توانیم متحمل شویم را مشخص نماییم. بدین ترتیب در صورت مواجهشدن با ضرر نه حساب مالیمان نابود می شود و نه احساسمان.
تمرکز کمتر بر نتایج
یکی از مشکلاتی که بیشتر انسان ها با آن دستوپنجه نرم می کنند تمرکز بر نتایج است. اگر نتیجه کاری خوب از آب درآمد، آن کار خوب بوده و اگر نتیجه کاری بد پیش رفت آن کار از ابتدا بد بوده است. در معامله گری هم اوضاع بر همین منوال است. اگر معامله ای سودده شد، آن معامله، معامله خوبی بوده و اگر ضررده شد، معامله بدی بوده است. اما حقیقت این است که ماجرا فراتر از این حرفها است. نتیجه یک کار یا یک معامله به عوامل مختلفی بستگی دارد که شاید بسیاری از آنها از کنترل ما خارج باشند. تنها کاری که ما می توانیم انجام دهیم این است که بر تصمیماتمان تمرکز کنیم نه بر نتایج حاصل از آنها. بهطور مثال، پیش از آنکه وارد معامله ای شویم آن معامله را بهخوبی و با دقت زیاد تحلیل کنیم و همه جوانب امر را در نظر بگیریم. حد سود و حد ضرر را تعیین نماییم و پس از اطمینان از اینکه مطابق با استراتژیمان عمل می کنیم وارد معامله شویم. حال بهترین کار این است که از ابتدا فرض کنیم قرار است معامله ضررده شود. درواقع به این فکر کنیم که می خواهیم مبلغی را هزینه کنیم تا ببینم نتیجه معامله سودآور خواهد بود یا نه. پس از بسته شدن معامله نتیجه هر چه شود ما ازلحاظ روحی مصون خواهیم بود. اگر سودآور شود بیشازحد خوشحال نمی شویم و احساس نمی کنیم که حق با ما بوده و اگر ضررده شود نیز نابود نخواهیم شد.
بنابراین بهترین کاری که بهعنوان یک معامله گر می توانیم انجام دهیم این است که بهجای آنکه بر نتایج معامله متمرکز شویم، بر تصمیمات تمرکز کنیم. چراکه تصمیمات تحت کنترل ما هستند اما نتایج نه. پس منطقی نیست که بر مواردی تمرکز داشته باشیم که بر آن اختیار نداریم.
غلبه بر ترس
هرکسی به دلیلی از ناشناخته ها و عدم قطعیت می ترسد اما شاید وقت آن رسیده که با ترس های غیرضروری و غیرمنطقی خود خداحافظی کنیم. ترس موجب می شود که بیشازحد به احساسات توجه نماییم و توانایی تفکرمان کاهش می یابد، بنابراین فرآیند تصمیم گیری ما را تحت تأثیر خود قرار می دهد. عاقلانه نیست که به ترس هایمان اجازه دهیم بر زندگیمان حاکم شوند. هر چه ترس کمتر شود به ریسک کردن اشتیاق بیشتری پیدا می کنیم. گاهی ترس موجب می شود که بی دلیل و بدون منطق از جمع پیروی کنیم. معامله گرانی که با ترس غیرمنطقی دستوپنجه نرم می کنند ممکن است در ابتدا به دلیل ترس از ضرر وارد معامله نشوند، اما وقتی می بینند که دوستانشان سودهای بسیار خوبی به دست آورده اند احساس می کنند درآمد ساده ای را ازدستدادهاند. بنابراین وارد معامله می شوند، غافل از اینکه در انتهای بازار صعودی قرار دارند. بهترین کار برای غلبه بر ترس این است که با خود فکر کنید اگر قرار است این کار را انجام بدهم، باید دل به دریا بزنم و هر چه زودتر وارد عمل شوم.
تعادل در ریسک
بهطورقطع وقتی صحبت از مدیریت، کنترل و ایجاد تعادل در ریسک پیش می آید، همانقدر که پذیرش ریسک برای افراد ریسک گریز و رفتن در دل ماجرا اهمیت پیدا میکند، افراد ریسک پذیر نیز باید توانایی لحظه ای صبر و تفکر در مورد عواقب در نظر گرفتن ریسک بیش از حد را بیاموزند. برخی معامله گران بهجای آنکه از ریسک بهعنوان ابزاری در جهت بهبود معاملات و کسب سودهای منطقی استفاده کنند بهنوعی به دنبال هیجان و شرط بندی در معاملات هستند. آنها پس از مدتی به مقدار ریسک فعلی عادت می کنند و مانند افراد معتادی که پس از مدتی به دوز بالاتری از مواد مخدر نیاز پیدا میکنند، مجبور می شوند با ریسک های بالاتری وارد معاملات شوند. بنابراین این نکته را به خاطر بسپاریم که نادیده گرفتن خطر و عمل کردن بهگونهای که گویی چیزی به ما آسیب نمی رساند نیز بهاندازه اجتناب از ریسک، غیرمنطقی است.
صحبت پایانی
درنهایت باید گفت اگر می خواهیم جزء ده درصد افراد برنده باشیم باید دیدگاه مثبتی راجع به ریسک داشته باشیم. از ریسک کردن نترسیم. ریسک را دوست خود بدانیم. اجازه ندهیم که ریسک بر ما مسلط شود بلکه آن را تحت کنترل خود درآوریم و بر آن تسلط یابیم. بپذیریم که ریسک در سرشت معامله گری وجود دارد و مهمتر از آن، در ذات زندگی نهفته است. بدانیم که معامله گری نیز فرقی با بقیه مشاغل نمی کند و باید با ریسک مختص به آن مواجه شویم و با رعایت چند نکته ساده و نهادینه کردن آنها در وجودمان ریسک را چنان مدیریت کنیم که ما را به سمت سودآوری و زندگی موفق هدایت کند.
اما به یاد نکات طلایی مدیریت ریسک و سرمایه گذاری داشته باشیم همانطور که باید در هر کاری تعادل را رعایت کنیم در ریسک کردن نیز باید متعادل عمل کنیم.
نویسنده: زینب آذریان
چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟
نام صرافی | تخفیف کارمزد | IP خارج از ایران | لینک ثبت نام |
---|---|---|---|
![]() | دارد | نیاز دارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز دارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
بیت ۲۴ | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
آبان تتر | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت میکنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.
شش اصل مهم برای مدیریت ریسک در دنیای سرمایه گذاری
بزرگترین نقطهضعف شما چیست؟ شما باید همیشه این سؤال را از خودتان بپرسید. اگر سرمایه گذاران شگفت انگیزی چون بنجامین گراهام و وارن بافت به هم میرسیدند، وقتشان را با صحبت درباره موفقیتهایشان تلف نمیکردند. خیر… آنها بیشتر هیجانزده بودند تا راجع به راههایی که از سرمایهشان در برابر خطرات محافظت میکند، باهم صحبت کنند. به این مدیریت ریسک گفته میشود.
این یکی از اولین اصولی است که توسط وارن بافت و همچنین بنجامین گراهام استفاده شده است و همچنین کلید سرمایه گذاری موفق در بلندمدت است: جدای از همه اینها، از سرمایه تان محافظت کنید. پول خود را از دست ندهید.
شما میدانید که ریسک به چه معنی است. هر روزی که پشت فرمان مینشیند، ریسکی را پذیرفتهاید. به همین خاطر ماشینتان را بیمه میکنید. شما هر روز در زندگیتان ریسک میکنید، حتی اگر نسبت به آن آگاه نباشید. به صورت ایدئال، در هنگام تصمیمگیریهای مهم شما در حال تخمین ریسکتان هستید که ببینید آیا کار درست را میکنید یا خیر؟ شما هر روز در حال مدیریت ریسک هستید.
اما بگذارید نگاهی به اصول و گامهای مدیریت ریسک بیندازیم که حرفهایها اغلب از آن برای ارزیابی ریسک و اعمال آن به سرمایه گذاریشان استفاده میکنند.
یک. ریسک های احتمالی را که در معرضشان قرار دارید، شناسایی کنید
چه چیزی میتواند به شما آسیب بزند؟ فرض کنیم شما درباره سرمایه گذاری در نفت بسیار هیجانزده هستید. قیمت یک بشکه نفت خام در حال حاضر ۴۰ دلار است که با قیمت ۱۰۰ دلاری سال قبل آن فاصله بسیاری دارد. شما شرط میبندید که قیمت های انرژی افزایش پیدا خواهد کرد. این موقعیت بالاخره غیرقابلدفاع است، نه؟ دلیل قیمت های بسیار پایین نفت به خاطر عرضه بیشازحد است. زمانی که مسئله عرضه بیشازحد حل شود، همهچیز دوباره به حالت عادی سابق برمیگردد.
اما اگر برنگردد چه؟ ریسک نامطلوب شما چیست؟
در هنگام تورم، بهآسانی میتوان فهمید که قیمت های پایین نفت در این بازه زمانی چندان هم عجیب نیست. در بین سالهای ۱۹۸۶ و ۲۰۰۴، برای نزدیک به دو دهه نفت هم قیمت حال حاضر آن یا ارزانتر بود.
علت قیمت بسیار پایین نفت در آن موقع متفاوت از علت کنونی آن است. نکات دقیق و ظریف آن باید استخراج شوند. از بحث این مقاله خارج است، اما نکته کلیدی این است که قیمت هر بشکه نفت میتواند تا ۲۰ دلار هم برسد و رسیده است. پس اگر شما ۴۰ دلار برای یک بشکه سرمایه گذاری کنید، ریسک نامطلوب شما حدوداً ۵۰ درصد است و بعید است که قیمت نفت به ۰ دلار برسد.
همین بررسیها عیناً در بازار بورس هم وجود دارد. فقط در بورس شما بهجای بشکههای نفت با برگههای سهام طرف حساب هستید!
دو. تناوب و شدت تغییرات و نوسانات قیمت را اندازهگیری کنید
اگر به مثال نفت بازگردیم، میخواهیم نگاهی به تاریخچه قیمت هر بشکه نفت بیندازیم:
- چرا قیمت نفت پایین میآید؟
- چه چیزی باعث پایین ماندن یا بالا رفتن آنها میشود؟
- نگاهی به تناوب (هر چند وقت یکبار اتفاق میافتد) و شدت (چقدر شدید هستند) افتوخیزهای قیمت نفت بیندازید.
- وقتی قیمت ها سقوط میکنند، چه مدت در آن محدوده میماند، به طور مثال، آیا آنها در یک مرز باریک قیمت میمانند و از آن بیرون نمیزنند؟
اگر افت قیمت نفت در طی ۲ سال ادامه دارد و در یک بازه ۵ درصدی نوسان میکند، یک سرمایه گذار زرنگ و دانا نتیجه میگیرد که نفت، جای مناسبی برای یک سرمایه گذاری بزرگ نخواهد بود و خرید آن به این معنی خواهد بود که افزایش کمتری دارد (شاید یک افزایش ۵ درصدی) و یک کاهش (۵۰ درصد) که در مقایسه با آن زیاد به نظر میرسد.
خوشبختانه در بازار بورس اطلاعات مربوط به نوسانات قیمت سهام همه شرکتها به همراه نمودارهای آنها بهآسانی برای همه در دسترس است.
سه. گزینههای جایگزین دیگر را در نظر بگیرید
اگر به این نتیجه رسیدهاید که سرمایه گذاری در نفت خام راه مناسبی برای ثروتمند شدن نیست، پس آیا بیخیال آن میشوید؟ صد درصد نه. ممکن است هنوز چیزی آنجا باشد. زمان آن رسیده که گزینههای دیگر و سرمایهگذاریهای جایگزین را بررسی کنید.
شاید با بررسی بیشتر، متوجه شوید که شرکتهای متخصص استخراج نفت در این بازه بهتر عمل میکنند. شاید شرکتهای بزرگ نفتی در دوران فشار، در استخراج نفت، برای یافتن منابع جدید سرمایه گذاری میکنند. با این شرایط فرصت خوبی است که شما هم سرمایه گذاری کنید.
یا شاید شما بفهمید که با سقوط قیمت نفت و محدود شدن آن دیگر این طلای سیاه چنگی به دل نمیزند. چه کسی میداند؟ این فرصت در اختیار شماست که با گزینههای دیگر بیشتری که میتوانید، ظاهر شوید.
چهار. تصمیم بگیرید که از کدام جایگزین استفاده کنید.
خیلی ساده است. بهترین استراتژی را دریابید، چیزی که به شما بالاترین سود و کمترین ضرر را میدهد.
هنگامیکه این را بفهمید، شما میتوانید دوباره این پروسه را بهمنظور مدیریت ریسک زیانهای انتخابتان، طی کنید. پس فرض کنیم شما راه سرمایه گذاری در طلا را در پیش میگیرید. قسمت منفی درباره سرمایه گذاری طلا چیست و با چه گامهایی میتوان ریسک آن را کاهش داد؟ این ضرورتاً یکراه دیگر برای فکر کردن درباره متنوع سازی است.
پنج. پیادهسازی و عملی کردن تصمیمات
وارد عمل شوید. نقشههایتان را اجرایی کنید. در یک حساب سرمایه گذاری آنلاین ثبتنام کنید، در آن پول بگذارید و تلاش کنید که آن را به انجام برسانید. نقشهتان را چگونه پیادهسازی خواهید کرد؟
به خاطر بسپارید: نقشه بدون اجرا اصلاً نقشه نیست. یک رؤیاست.
شش. نظارت و ارزیابی انتخابها
راحتترین قسمت کار همین مرحله است. روی صندلیتان بنشینید و در هر بازه سهماهه حساب سرمایه گذاریتان را چک کنید. اگر مقاله مربوط به “متنوع سازی سبد سهام از حرف تا عمل” را خوانده باشید، به اهمیت فکر کردن درباره اینکه اگر سرمایه گذاری شما ضرر بدهد یا قبل از اینکه زمان مرور آن برسد سوددهی کند، پی بردهاید. آیا سرمایه گذاری شما نیازها و اهدافتان در نظر گرفته است؟ نظارت منظم تضمین میدهد که هیچ سورپرایز عجیبوغریبی در انتظارتان نخواهد بود و صبحها با خیال راحت میتوانید از خواب برخیزید.
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش نظرات مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این مقاله در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
2 دیدگاه دربارهٔ «شش اصل مهم برای مدیریت ریسک در دنیای سرمایه گذاری»
سلام و وقت بخیر
نه متاسفانه. تفاوت بازار بورس با بانک همینجاست که هیچ تضمینی برای آن وجود ندارد که سرمایه فعلی شما طی یک یا دو سال چقدر رشد میکند. اما در این بازار میتوانید با آموزش دیدن و کسب تجربه و تخصص طی یک سال دو تا سه برابر سود بانکی بازده به دست آورید و اگر بتوانید در این بازار به طور پایدار و مستمر سود کنید میتوانید سود خوبی به دست آورید.
موفق باشید
سلام
فرض کنیم من تصمیم دارم تا دوسال آینده 50 میلیون تومان سرمایه در بورس داشته باشم آیا میتوانم در حال حاضر حساب کنم که چه مقدار در بورس سرمایه گذاری کنم که در پایان دو سال به 50 میلیون تومن سرمایه برسم
مدیریت سرمایه چیست؟ - آشنایی با اصول مدیریت سرمایه
مدیریت سرمایه، یکی از جنبه های جدانشدنی و ضروری زندگی ماست. ما آنقدر درگیر زندگی روزمره خود هستیم که اهمیت مدیریت سرمایه را فراموش می کنیم. بدون دانش مدیریت سرمایه، نمی توان یک زندگی آزاد داشت و دانست که چگونه صورت حساب های خود را بدون مشکل پرداخت کرد و از شر بدهی های مالی خود خلاص شد.
مدیریت سرمایه به فرآیند بودجه بندی، پس انداز، سرمایه گذاری، خرج کردن یا نظارت بر مصرف سرمایه یک فرد یا یک گروه اشاره دارد. اگر حوضه فعالیت شما بازارهای مالی می باشد، این کلمه را زیاد خواهید شنید.
خیلی از افراد هستند که دوست دارند با مازاد سرمایه شان، در جاهایی که به آنها سودهای خوبی می دهد یا اصطلاحا بازگشت خوبی دارد، سرمایه گزاری کنند. ولی متاسفانه اکثر آنها نمی دانند در کجا و چگونه باید سرمایه شان را مدیریت و این کار را انجام دهند.
به عنوان مثال، عده ای تمایل به سرمایه گزاری در بازار سهام دارند. عده ای دیگر اما دوست دارند پولشان را صرف خرید و فروش ارزهای بین المللی که به آن بازار فارکس گفته می شود، بکنند. گروهی هم تمایل به خرید ملک، طلا و یا هر دارایی که به آنها سود خوبی بدهد، دارند.
آیا نکات طلایی مدیریت ریسک و سرمایه گذاری مدیریت سرمایه به معنی درست و صحیح خرج کردن است؟ آیا مدیریت سرمایه به این معنی است که بتوانیم سودده ترین بازارهای مالی حال حاضر را تشخیص داده و انتخاب کنیم؟ در وضعیت موجود، ریسک کدام بازارها کمتر است؟
در این مقاله آموزشی بسیار مهم، قصد داریم پاسخ اینگونه سوالات شما را داده و شما را با عناوین زیر، آشنا کنیم.
اهمیت مدیریت سرمایه در زندگی مالی، مفهوم مدیریت سرمایه چیست، رعایت اصول مدیریت سرمایه، ارکان اصلی مدیریت سرمایه را بشناسید، ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک، نسبت افت سرمایه، چگونه مدیریت سرمایه انجام دهیم و جمعبندی.
اهمیت مدیریت سرمایه در زندگی مالی
همه ما در زندگی های مان حداقل یک مرتبه با افرادی روبرو شده ایم که از لحاظ مالی، درآمد بسیار خوبی دارند. ولی وقتی کمی به آنها نزدیک تر می شویم، متوجه آشفتگی های مالی در زندگی این افراد می شویم. در حقیقت، رنجی که آنها متحمل می شوند، هیچ ربطی به درآمدشان ندارد؛ این افراد با مشکل "عدم مدیریت سرمایه" روبرو هستند. اینگونه افراد نمی دانند که چطور درآمدهای عالی شان را سرمایه گذاری و پس انداز کنند. در واقع، هر چقدر درآمد این عده بالاتر برود، به همان اندازه خرج بیشتری دارند. مدیریت سرمایه در زندگی مالی، درباره دستیابی به اهداف بلند مدت و کوتاه مدت است. دلایل متعددی وجود دارد که چرا تا این حد، مدیریت سرمایه اهمیت دارد اما، در اینجا ما فقط به چند مورد از آنها توجه می کنیم.
اولین مزیت مدیریت درست سرمایه این است که شما را مجبور به داشتن یک طرح و نقشه می کند. وقتی شما می دانید که چقدر از درآمد فعلی تان را باید کی، کجا، چگونه و در چه مارکت هایی هزینه کنید، اولین مشکل تان مرتفع می شود.
دومین حسن داشتن مدیریت مالی، به ارمغان آوردن امنیت مالی برای شما است. بر اساس هرم مشهور ابراهام مازلو، یکی از امنیت های مهم بشر، امنیت مالی است. اگر شما برای درآمدتان نقشه درست و کارآمدی نداشته باشید، همیشه دچار استرس و نگرانی خواهید بود.
نکته مهم بعدی درباره اهمیت مدیریت مالی، افزایش دارایی های شما است. فردی که می داند چگونه سرمایه اش را مدیریت کند، قطعا با سرمایه گذاری های درستی که می کند، دارایی هایش را زیادتر خواهد کرد. در نتیجه زندگی این فرد، از استانداردهای بالاتری نسبت به بقیه، برخوردار است.
مفهوم مدیریت سرمایه چیست؟
مدیریت سرمایه اصطلاح گسترده ای است که شامل خدمات و راه حل ها در کل صنعت سرمایه گذاری می شود. در بازار، مصرف کنندگان به طیف گسترده ای از منابع و برنامه های کاربردی دسترسی دارند که به آنها امکان می دهد تقریباً هر جنبه ای از امور مالی شخصی خود را به طور جداگانه مدیریت کنند.
اغلب زمانی که دارایی خالص سرمایه گذاران افزایش پیدا می کند، به دنبال افراد و شرکت های حرفه ای سرمایه گذاری برای یادگیری نحوه صحیح سرمایه گذاری، می روند.
مدیریت سرمایه گذاری به فرآیندهای بودجه ریزی، پس انداز، سرمایه گذاری، خرج کردن یا نظارت بر مصرف سرمایه یک فرد یا یک گروه اشاره دارد. این اصطلاح همچنین می تواند به طور محدودتر به مدیریت سرمایه گذاری و مدیریت پورتفولیو اشاره کند.
در کل مدیریت سرمایه در یک جمله، داشتن دانش و توانمندی سرمایه گذاری با کمترین ریسک، برای رسیدن به حداکثر سود می باشد.
رعایت اصول مدیریت سرمایه
حال که متوجه شدید مدیریت سرمایه چیست، باید خود را برای رعایت قواعد و اصول آن، آماده کنید. اکیدا توصیه می شود هر سرمایه گذاری قبل از ورود به دنیای تجارت، نسبت به ریسک های آن نیز، آگاه باشد.
معمولا افرادی که شناخت بهتری از خودشان دارند، سرمایه گذاری های موفق تری نیز انجام می دهند. شاید برای شما هم این سوال مهم پیش بیاید که، اصول مدیریت سرمایه چیست؟ در قسمت بعدی این اصول را برای شما بیشتر توضیح می دهیم.
ارکان اصلی مدیریت سرمایه را بشناسید
اگر مدیریت سرمایه را به یک میز با پنج پایه تشبیه کنیم هر پایه، یکی از ارکان اصلی سرمایه گذاری می باشد. هر معامله گر و سرمایه گذار هوشیار و آگاهی، برای ورود به یک سرمایه گذاری موفق، باید این اصول را رعایت کند.
این ارکان عبارتند از: ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه.
در دنیای پر چالش کسب و کار امروز همه افراد سعی در به دست آوردن سودهای بیشتری دارند اما این سودهای بیشتر، همیشه همراه با درصدی ریسک خواهد بود. یک سرمایه گذار آگاه، قبل از ورود به هر معامله ای، باید بداند که چه مقدار از سرمایه اش را حاضر است به خطر بیاندازد یا اصطلاحا ریسک کند. این مسئله، یکی از مهم ترین نکات هر سرمایه گذاری است.
بازده
به زبان ساده بازده، مقدار سود احتمالی است که یک سرمایه گذار قرار است به دست آورد. همانگونه که در مبحث ریسک درباره درصد ذکر کردیم، در این قسمت هم، قرار است یک سرمایه گزار در ازای ریسکی که می کند، درصدی سود به دست آورد. در نتیجه، بازده هم به صورت درصد بیان می شود.
حجم معاملات
تعداد واحدهای یک دارایی که معامله گران با پرداخت قیمتشان، مالکیت آنها را تصاحب می کنند، حجم معاملات نام دارد. این واحد دارایی، برای سرما یه گذاری های مختلف فرق می کند. فرض کنید شخصی که در بازار سهام فعالیت می کند، صاحب برگه های سهام می باشد. در این مثال برگه های سهام، واحد دارایی این فرد است.
در بازارهای سرمایه نیز، هر معامله گری باید حجم معاملاتش را نسبت به ریسک و بازده آن معامله، مشخص کند. اگر فردی برای ورود به معامله ای از حجم بالاتری استفاده کند، امکان به دست آوردن سود یا ضرر احتمالی آن فرد نیز، بیشتر خواهد شد. به قول این ضرب المثل معروف، هر که بامش بیش، برفش بیشتر.
نسبت بازده به ریسک
نسبت بازده به ریسک یا همان ریسک به ریوارد، یکی دیگر از ارکان مهم اصول مدیریت سرمایه گذاری است. این فاکتور مهم، یک فرمول ساده هم دارد. هر معامله گری قبل از ورود به معامله، باید این فرمول را بداند و آن را حتما محاسبه کند.
فرمول به این شکل است که شما با تقسیم نسبت بازده معامله به ریسک یا ضرر آن، به عددی دست پیدا می کنید که به آن، نسبت بازده به ریسک می گویند. این عدد، شاخص بسیار مهمی در معامله شما می باشد. شاید این سوال برایتان پیش بیاید که این عدد باید چند باشد؟
این سوال، سوال بسیار مهمی است. پاسخ شما حداقل عدد 1 یا 2 می باشد. اگر عدد 1 را در نظر بگیریم، به این معنی است که شما وارد معامله ای می شوید که در بدترین حالت، قرار است اگر سودی نکنید، ضرری هم نکرده باشید.
نسبت افت سرمایه
افت سرمایه یا همان DrawDawn که در بازارهای مالی به DD مشهور است، به میزانی از کاهش سرمایه شخصی گفته می شود که تحت تاثیر معاملات زیان ده، به وجود می آید. به زبان ساده تر، به اختلاف مبلغ قبل از ضرر و بعد از ضرر، افت سرمایه گفته می شود. فراموش نکنید که معامله گران موفقی که اصول سرمایه را رعایت می کنند، این فاکتور مهم را قبل از ورود به تریدشان، به صورت درصدی از حساب خود محاسبه می کنند.
چگونه مدیریت سرمایه انجام دهیم؟
به مهمترین قسمت این مقاله آموزشی رسیدیم. اگر ما به عنوان سرمایه گذار ندانیم که چطور باید سرمایه مان را مدیریت کنیم، متحمل ضررهای جبران ناپذیری خواهیم شد.
اولین نکته مهم، داشتن یک استراتژی شخصی متناسب با روحیه و شخصیت خودمان است. افرادی که به این فاکتور مهم اهمیت نمی دهند، دیر یا زود باید تاوان اشتباهاتشان را پس بدهند.
نکته دو، هیچ فردی برای تفریح و سرگرمی وارد دنیای معاملات نمی شود. هدف هر معامله گری، رسیدن به سود است. پس، باید با آگاهی به این مسئله، وارد اصل مهم سوم شویم.
نکته مهم بعدی، دانستن مقدار درصد ریسک به ریوارد است. شما باید قبل از ورود به هر تریدی کاملا از این نکته طلایی، آگاه باشید. شما باید بدانید معامله ای که قصد ورود به آن را دارید، قرار است چه مقدار سود و یا ضرر احتمالی داشته باشد.
اصل طلایی بعدی که در مدیریت سرمایه بسیار مهم است، مقدار ریسکی است که حاظر هستید در هر معامله انجام دهید. بر اساس یک قانون مهم، هیچ وقت نباید بیشتر از 2 تا 3 درصد سرمایه تان را ریسک کنید.
اینها فقط تعدادی از نکات مهم برای مدیریت سرمایه بودند. قوانین بیشتری نیز وجود دارند که بسته به اینکه در کدام مارکت ها ترید می کنید، باید رعایت شوند.
جمعبندی
چند هزار سال پیش، سردر ورودی یونان باستان، جمله ای طلایی با این مضمون نوشته شده بود: "خودت را بشناس". این قانون طلایی، تاریخ انقضا ندارد. همه ما کم و بیش به اهمیت این نکته طلایی، واقف هستیم.
در بازارهای مالی نیز، اگر فردی نداند چه نوع شخصیتی دارد، دچار ضرر و زیان های بزرگی خواهد شد. این نکته به شما کمک می کند تا بر اساس تیپ شخصیتی تان، استراتژی متناسب خودتان را داشته و وارد معامله شوید.
آیا تریدر صبوری هستید یا اینکه حوصله باز نگه داشتن معامله را ندارید. آیا فردی ریسک پذیر هستید یا ریسک گریز؟ اینها فقط اندکی از سوالات مهمی است که شما باید از خودتان بپرسید تا بتوانید در مدیریت سرمایه درست عمل کنید.
اگر می خواهید در زندگی مالی تان سرمایه گذار موفقی باشید، باید مدیریت سرمایه را بدانید و به آن عمل کنید.
نکات طلایی مدیریت ریسک و سرمایه گذاری
فـــــروشـــــگاه آنــــلایـــــن مــــــدرســـــان شــریــف
فـــــروشـــــگاه آنــــلایـــــن مــــــدرســـــان شــریــف
پیگیری پستی سفارشات
شما هیچ موردی در سبد خرید خود ندارید.
- صـفحه اصلـی
- سایت اصلی
- محصولات
- پاسخنامه کتاب های آموزشی
- کتاب های برتر
- برگشت
- ریاضیات عمومی
- ریاضیات مهندسی
- معادلات دیفرانسیل
- تحلیل مدارهای الکتریکی
- استعداد تحصیلی دکتری
- برگشت
- ریاضیات عمومی
- ریاضیات مهندسی
- معادلات دیفرانسیل
- تحلیل مدارهای الکتریکی
- استعداد تحصیلی دکتری
عضویت در خبرنامه مدرسان شریف
عوامل موثر در مدیریت سرمایه بازار ارز دیجیتال
تمامی افرادی که وارد بازار ارز دیجیتال می شوند، به دنبال راهی برای کسب سود و درآمد هستند اما باید این نکته را در نظر داشته باشند در صورتی این کسب سود امکانپذیر است که دانش و آگاهی کامل وجود داشته باشد. در این میان افرادی هستند که اقدام به سرمایه گذاری ارز دیجیتال می کنند که نمی دانند دقیقا در این بازار چه اتفاقی می افتد بنابراین دانش و آگاهی لازم در بازار ارز دیجیتال اهمیت فوق العاده ای دارد. در ادامه به بررسی روش های مختلف مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال می پردازیم، برای آشنایی بیشتر تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
قانون سود در بازار ارز دیجیتال
برای مدیریت سود در بازار باید به سه پارامتر دقت داشت که شامل: مدیریت سرمایه، مدیریت روانشناسی و تحلیل شرایط بازار است. از این سه پارامتر به ترتیب مدیریت سرمایه مهم ترین نقش و مدیریت روان شناختی و تحلیل هر دو به یک اندازه در سود حاصل از بازار اثرگذار است. مدیریت سرمایه در واقع یک استراتژی کاملا شخصی بوده که وابسته به هدف سرمایه گذار دارد.
البته مواردی از قبیل سن، میزان سرمایه و اهداف و زمان تعیین شده برای رسیدن به مدیریت سرمایه می تواند نقش مهمی داشته باشد. البته برخی مدیریت سرمایه را همان مدیریت ریسک می دانند که در اصل همان مهارت لازم سرمایه گذاری با کمترین ریسک با هدف کسب درآمد و سود است.
پارامتر دیگری که در قانون سود در بازار اهمیت دارد مدیریت روانشناسی بازار ارز دیجیتال است. در واقع روانشناسی بازار شامل مجموعه رفتارهایی است که به معامله گر کمک می کند تا احساسات خود را در بازار ارز دیجیتال کنترل کرده و از آن برای موفقیت در معاملات بازار استفاده کند. بنابراین روانشناسی بازار به حرکت در بازار بر اساس واکنش ها و شرایط احساسی افرادی که در آن فعال هستند، گفته می شود. در اصل احساساتی که در زمان معامله بروز می کند، احساس ترس و طمع است. البته به همراه این دو نوع احساسات می توان به امید، خشم، هیجان، اضطراب و ریسک پذیری اشاره کرد.
پارامتر دیگر موثر در قانون سود در بازار، تحلیل است. البته این نکته را در نظر داشته باشید که بیشترین زمانی که معامله گر در بازار ارز دیجیتال صرف می کند، بعد تحلیل است. تحلیل در بازار به سرمایه گذاران این امکان را می دهد تا زمان دقیق سرمایه گذاری را تشخیص دهند.
مدیریت سرمایه در بازار ارز دیجیتال
زمانی که از مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال صحبت می شود، منظور همان مدیریت ریسک، اصل سرمایه و سبد ارز دیجیتال است. هر یک از مواردی که در بالا گفته شد می تواند اثر بسیار مهمی در مدیریت سرمایه داشته باشد. مدیریت سبد ارز دیجیتال مهم ترین پارامتر در مدیریت سرمایه در بازار ارز دیجیتال است. در این قسمت می خواهیم با یک مثال روش مدیریت سبد ارز دیجیتال را با زبان ساده توضیح دهیم.
- 10 درصد، سرمایه گذاری بلند مدت 5 ساله
- 30 درصد، سرمایه گذاری بلند مدت 1 الی 3 ساله
- 20 درصد، سرمایه گذاری میان مدت 3 الی 6 ماهه
- 30 درصد، نوسان گیری روزانه و بازار اسپات
- 10درصد، سرمایه گذاری در مورد معاملات اهرمی و بازار فیوچرز
مثالی که در بالا گفته شد، مدیریتی است که یک فرد ریسک گریز برای سبد ارز دیجیتال خود در نظر گرفته است. در صورتی که فردی ریسک پذیر باشید می توانید درصدهای سرمایه گذاری خود را در مورد معاملات تغییر دهید.
البته این نکته را در نظر داشته باشید در مورد معاملات فیوچرز باید اطلاعات کاملی داشته باشید و قبل از یادگیری کامل، هرگز به سمت این نوع بازار حرکت نکنید.
اما در مورد مدیریت اصل سرمایه، مهمترین نکته این است که ضرری متوجه اصل سرمایه خود نکند. مهم ترین نکته ای که قبل از ترید کردن در بازار ارزهای دیجیتال باید در نظر گرفته شود، باید تحقیقات کاملی در مورد انتخاب نوع صرافی داشته باشید و سراغ صرافی هایی از ارز دیجیتال بروید که برای مبادله ارزهای دیجیتال خود مشکلی نداشته باشید. از نکات دیگری که برای مدیریت اصل سرمایه باید به آن دقت داشت، انتخاب کیف مناسب برای ذخیره ارزهای دیجیتال خود است تا از هر گونه خطر سرقت ارزهای دیجیتال در امان باشد.
نکته دیگری که می توان برای مدیریت اصل سرمایه در نظر گرفت، استفاده از شرکت ها و سازمان های فعال در زمینه مدیریت سرمایه گذاری است که در این سال ها رشد بالایی داشته اند. این شرکت ها با توجه به شرایط بازار عمل کرده اند و تلاش کرده اند سود آوری بیشتری داشته باشند.
بخش دیگری که باید در مدیریت سرمایه باید در نظر گرفت، مدیریت ریسک است. مدیریت ریسک به مراحل شناسایی، تحلیل و پاسخ به عوامل خطرساز گفته می شود. بروز این عوامل می تواند تریدر یا معامله گر را تحت تاثیر خود قرار داده و باعث ایجاد ضررهای جبران ناپذیری شود. در ادامه توضیحات بیشتری خواهیم داد.
مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال
در مدیریت ریسک باید عوامل مختلفی همچون حد سود و حد ضرر و ریسک های سیستماتیک و غیر سیستماتیک را در نظر گرفت. قبل از اینکه به معرفی ریسک های احتمالی در بازار ارز دیجیتال بپردازیم، باید هدف خود را از مدیریت ریسک را تعیین کنید:
- شناسایی ریسک های احتمالی
- کاهش یا تعدیل ریسک ها
- ایجاد اصولی برای مدیریت ریسک و تصمیم گیری بهتر
- برنامه ریزی
به هر حال مدیریت ریسک بهترین روش برای جلوگیری از ضررهای احتمالی در هر پروژه است. با ارزیابی برنامه برای مشکلات بالقوه و راهبردهایی برای رفع آنها، شانس موفقیت تیم بهبود خواهد یافت. قبل از اینکه اقدام به مدیریت ریسک کنید باید تمام منابع مختلف ریسک را در نظر بگیرید. این منابع می تواند در شرایط بازار متغیر باشد.
یکی از عواملی که در مدیریت ریسک اثرگذار است شامل، تعیین حد سود و حد ضرر است. منظور از حد ضرر، شرایطی از بازار است که برای معامله تعیین می شود تا به عنوان یک سفارش تعریف شود که با رسیدن قیمت به یک سطح مشخص، دارایی مورد نظر برای جلوگیری از ضرر بیشتر به فروش می رسد تا معامله مورد نظر در بازار بسته شود.
از این ابزار برای محدود کردن ضرر یا سود در معامله استفاده می شود زیرا از بین رفتن سود معامله هم نوعی از ضرر در بازار محسوب می شود. البته این نکته را در نظر داشته باشید که تعیین حد ضرر در معاملات کوتاه مدت و یا میان مدت کاربرد دارد، سرمایه گذاران نیز می توانند از این قابلیت استفاده کنند.
نکاتی که برای تعیین حد ضرر در معامله باید در نظر گرفت شامل:
- حد ضرر باید دارای نرخ پیروزی (نسبت R/R) قابل قبول در سابقه معاملات باشد. البته تعیین این نرخ کاملا وابسته به استراتژی معاملاتی فرد دارد.
- حد ضرر باید در سطحی باشد که اثبات کند نقطه ورود تریدر به معامله کاملا اشتباه است.
البته ممکن است در تعیین حد ضرر خطاهایی نیز اتفاق بیفتد که از جمله این خطاها می توان به انتخاب حریصانه و تعیین حجم نادرست معاملات اشاره کرد.
پارامتر دیگری که برای مدیریت ریسک باید در نظر گرفت، تعیین حد سود است. تعیین حد سود مطلوب برای هر معامله گر وابسته به استراتژی های معاملاتی هر فرد دارد. اما اگر بخواهیم حد سود را تعریف کنیم بدین معناست که زمانی که معامله گر در معامله خود به سوددهی می رسد و میزان آن سود برای وی مطلوب است، اقدام به بستن معامله و برداشت سود خود می کند. می توان برای تعیین حد سود در معامله از پارامترهای تحلیل تکنیکال و یا تحلیل فاندامنتال استفاده کرد.
پارامتر دیگری که باید در مدیریت ریسک در نظر گرفت، شناخت ریسک های سیستماتیک و غیر سیستماتیک است. ریسک سیستماتیک به شرایطی گفته می شود که مربوط به ریسک کل بازار است و این نوع ریسک غیر قابل حذف بوده و بر روی کل بازار و سهام یک شرکت و یا صنعت خاص تاثیر می گذارد.
به ریسک غیر سیستماتیک، ریسک مشخص نیز گفته می شود. این نوع ریسک یکی از انواع ریسک های سرمایه گذاری بوده که ناشی از ریسک منحصر به فرد شرکت و یا صنعتی خاص است که بر روی آن سرمایه گذاری می کنید. ریسک سیستماتیک را نمی توان با روش متنوع سازی حذف کرد. برای حذف این نوع ریسک باید از استراتژی تخصیص دارایی استفاده کرد. منظور از استراتژی تخصیص دارایی، قرار دادن مقداری از دارایی هایتان در سرمایه گذاری های مختلف است که تحت شرایط ریسک سیستماتیک مدیریت می شود.
اما به غیر از ریسک سیستماتیک، ریسک های غیر سیستماتیک نیز وجود دارد که ناشی از ریسک منحصر به فرد شرکت یا صنعتی است که در آن سرمایه گذاری انجام می شود.
ریسک غیر سیستماتیک مربوط به اخبار خاص یک سهم یا یک صنعت خاص است، به عنوان مثال زمانی که کارکنان یک شرکتی که در آن سرمایه گذاری می کنید اعتصاب می کنند، ریسک غیر سیستماتیک بر قیمت آن دارایی اثر می گذارد و از ارزش آن کم می کند. به ریسک غیر سیستماتیک، ریسک حذف شدنی نیز گفته می شود و می توان این نوع ریسک را با استفاده از متنوع کردن سبد سرمایه گذاری کاهش داد. در سبد ارز دیجیتالی که به خوبی تنوع بخشی انجام شده باشد، ریسک غیر سیستماتیک ناچیز بوده و می توان از آن صرف نظر کرد.
متنوع سازی، راهی برای کاهش ریسک
تنوع یا متنوع سازی نوعی استراتژی برای مدیریت ریسک های سرمایه گذاری است. با سرمایه گذاری کردن بر روی دارایی های مختلف، می توان ریسک یک دارایی را تا حد زیادی محدود کرد. دلیل و منطقی که برای متنوع سازی وجود دارد این است که دارایی های متنوع، در طولانی مدت دارای سود بیشتر و بهتری هستند. هدف از ایجاد تنوع در پرتفوی، محدود کردن ریسک های غیر سیستماتیک است. در این روش دارایی هایی که موجب کاهش تاثیرگذاری دارایی هایی که به خوبی انتخاب نشده اند، می شود. البته زمانی تنوع سازی مفید خواهد بود که دارایی های انتخاب شده به صورت کامل به یکدیگر ارتباطی نداشته باشد.
البته این نکته را در نظر داشته باشید که متنوع سازی مزیت های بسیاری داشته و موجب کاهش ریسک سرمایه گذاری می شود اما دارای معایبی است. این روش بسیار زمان بر بوده و مستلزم زمان زیادی برای انتخاب دارایی های گوناگون است. از سمت دیگر این روش بسیار گران بوده و خرید و فروش مجموعه ای از دارایی ها، با کارمزدهای بسیاری درگیر است. پس متنوع سازی می تواند هم موجب نفع سرمایه گذار باشد و هم اینکه موجب ضررهای سرمایه گذار شود.
نحوه تخصیص یونیت های سبد ارز دیجیتال
یکی از روش هایی که برای مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال می توان استفاده کرد، قرار دادن دارایی های مختلف از ارز دیجیتال در پرتفوی سرمایه گذاری است. به هر یک از این دارایی هایی که در سبد ارز دیجیتال قرار می گیرد، در اصطلاح یونیت سبد ارز دیجیتال گفته می شود. اما برای قرار دادن این یونیت ها، باید یک استراتژی استانداردی را در نظر گرفت. یا باید یونیت های سبد به صورت ثابت و برابر و یا به صورت متغیر و نابرابر باشد.
منظور از یونیت های ثابت و برابر این است که آن تعداد از دارایی های ارز دیجیتالی که می خواهید خرید کنید، باید یک تعداد ثابت و با درصدهای برابری باشد اما در انتخاب یونیت های نابرابر و متغیر باید یک استراتژی منطقی در نظر داشت. به عنوان مثال می توان دارایی هایی که دارای ریسک بیشتری هستند را با درصدهای کمتر و معاملاتی که دارای ریسک کمتری هستند را با درصدهای بالاتری خرید.
نتیجه گیری
با توجه به مطالبی که در این مقاله قرار داده شد، متوجه شدیم که مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال، نوعی استراتژی مالی است که هدف آن حداکثر کارایی سرمایه در معاملات است. بنابراین در مدیریت سرمایه باید تعادل را حفظ کرده و در برخی از موارد می توان با کاهش هزینه های غیر ضروری، وضعیت مالی یک فرد را بهبود داد. اصلی ترین هدفی که می توان از مدیریت سرمایه در نظر گرفت، کم کردن ضرر و افزایش سود است. یعنی اینکه در معاملات بتوانیم علاوه بر حفظ سرمایه خود، سودهای خوبی را نیز بدست آورد. امیدواریم با مطالب این مقاله بتوانید سیستم مدیریتی خوبی برای سرمایه خود در ارز دیجیتال داشته باشید چرا که سیستم مدیریت سرمایه برای یک تریدر موفق ضروری است.