فارکس ترید در ایران

تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال چیست؟

فیبوناچی در تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی؟

تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی؟ تحلیل تکنیکال و بنیادی هر دو روشی برای پیش بینی حرکات و رفتار آینده قیمت در بازرهای مالی است و مانند هر استراتژی و یا فلسفه سرمایه گذاری، هر دو طرفداران و مخالفان خود را دارند.

تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار با تلاش برای محاسبه ارزش ذاتی قیمت یک دارایی است. تحلیلگران بنیادی همه متغیرها را از شرایط کلی اقتصاد و صنعت گرفته تا صورت های مالی را مورد مطالعه قرار می دهند. درآمدها ، هزینه ها ، دارایی تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال چیست؟ ها و بدهی ها ، اعم از متغیرهای مهم برای تحلیلگران بنیادی هستند.

مشکل این متغیرهای بنیادی در این است که معامله گران را به عنوان یک متغیر در نظر نمی گیرند این معامله گران هستند که با طرح باورها و توقعات خود از آینده، موجب تغییر قیمت ها می شوند نه متغیرها.

اگر کسانی که معامله می کنند از وجود یک چنین متغیرهایی بی اطلاع باشند یا به تاثیر آن ها اعتقادی نداشته باشند، کارایی این متغیرها در تحلیل منطقی بازار ارزش چندانی نخواهد داشت.

بیشتر فعالیت های معامله گران ناشی از عوامل عاطفی است و با عوامل منطقی موجود در مدل بنیادین کاملا تفاوت دارد. به بیانی دیگر، کسانی که معامله می کنند(و در نتیجه قیمت ها را تغییر می دهند)، همیشه عملکرد منطقی ندارند.

در نهایت، تحلیل گران بنیادین متوجه شدند که پیش بینی تغییر قیمت ها در آینده کار درستی است، اما این تغییر می تواند تا حدی زیاد باشد که ماندن و ادامه دادن به معامله و رسیدن به آن هدف اگر غیر ممکن نباشد،کار دشواری است.

تحلیل تکنیکال با تجزیه تحلیل بنیادی بسیار متفاوت است زیرا فقط قیمت و حجم سهام تنها متغیر آن هستند.

باور اصلی این است که همه عوامل شناخته شده بازار در قیمت لحاظ شده اند.

تحلیلگر تکنیکال سعی در محاسبه ارزش ذاتی قیمت نمی کنند ، بلکه با استفاده از نمودارها، الگوها و روندهایی را مشخص کنند که نشان می دهد حرکت قیمت سهام در آینده چگونه خواهد بود.

معامله گرانی که در بازارهای مالی فعالیت دارند بسیاری از آنها کارهای مشابهی را برای کسب درآمد انجام می دهند. به عبارتی دیگر هر فرد الگوهای رفتاری خاصی برای خود ایجاد می کند و افرادی که به طور مداوم با هم در تعامل هستند، الگوهای رفتاری مشترک را شکل می دهند.این الگوهای رفتاری، قابل مشاهده و اندازه گیری هستند و به طور مداوم تکرار می شوند وبه لحاظ آماری دارای اعتبار هستند.

در تحلیل تکنیکال، این رفتارهای مشترک به الگوهای قابل شناسایی تبدیل می شوندکه می توان به کمک آنها تعیین کرد که در چه زمانی احتمال وقوع چه اتفاقی بیشتر از اتفاقی دیگر است. در واقع تحلیل تکنیکال به شما کمک می کند تا وارد ذهن بازار شوید و با استفاده از الگوهایی که بازار لحظاتی پیش ایجاد کرده است، آینده را پیش بینی کنید.

برای پیش بینی قیمت در آینده، تحلیل تکنیکال از کارایی بیشتری نسبت به تحلیل بنیادی برخوردار است.

در تحلیل تکنیکال، معامله گر تمرکز خود را روی اتفاقاتی که اکنون در بازار صورت می گیرد و آنچه در گذشته رخ داده است می گذارد. حال آنکه در تحلیل بنیادی تمرکز شخص روی چیزی است که طبق متغیرهای ریاضی، منطقی و معقول به نظر می رسد.

تحلیل بنیادی موجب ایجاد شکاف بین ،آنچه می باید وجود داشته باشد و آنچه در حقیقت وجود دارد، می شود. وجود این شکاف موجب می شود تا فقط پیش بینی های بلند مدت داشته باشیم که حتی در صورت درست بودن هم به سختی می توان از آن ها سود برد.

اما در تحلیل تکنیکال نه تنها این شکاف از بین می رود، بلکه فرصت های بی شماری برای معامله گر ایجاد می شود تا بتواند بسود برسد. تحلیل تکنیکال به این دلیل فرصت های بسیاری را به وجود می آورد که می تواند الگوهای رفتاری قابل تکرار را در قالب زمانی مختلف (لحظه ای، روزانه، هفتگی، سالانه و غیره) تعیین کند.

امروزه تقریبا تمام معامله گران با تجربه از یکی از اشکال مختلف تحلیل تکنیکال برای برنامه ریزی معاملات خود استفاده می کنند. غیر از تعداد اندکی از تحلیل گران بنیادی که هنوز در جوامع علمی حضور دارند، تقریبا نسل این تحلیل گران دیگر منقرض شده است. فکر می کنید چه چیزی موجب این تغییر چشمگیر شده است؟

پاسخ این سوال بسیار ساده است: پول! مشکل تصمیم گیری طبق تحلیل بنیادی این است که با این روش نمی توان به درآمد مداوم دست یافت.

به عبارت دیگر تحلیل تکنیکال بازار را به بستری از فرصت های پایان ناپذیر برای کسب ثروت تبدیل می کند.

فراهم شده در خانه تدبیر و اندیشه

همچنین برای آشنایی بیشتر با تحلیل تکنیکال محض می توانید مقاله تحلیل تکنیکال چیست را مطالعه کنید.

سوالات بورس و پاسخ ها

برای شروع یک معامله درست و تخصصی، باید علاوه بر بررسی و تحلیل بنیادی ، قیمت سهام نیز از منظر تکنیکال به صورت حرفه ای و کاملا دقیق مورد ارزیابی قرار گیرد.

اما از آنجاییکه بازار سرمایه ایران عمق بسیار کمی دارد و امکان دستکاری قیمتی در آن بسیار راحت است، گاهی پیش می آید که برای سهام شرکت خاصی به راحتی مقاومت و حمایت کاذب ساخته میشود و به پشتوانه کانال های بورسی موجود در شبکه های مجازی حمایت و مقاومت کاذب ایجاد شده به عنوان نقطه عطف قوی به سهامداران کم تجربه قبولانده میشود و در نتیجه افزایش حجم معاملات در آن نقطه، مهر تاییدی بر صحت آن بوده و اینگونه تعبیر می شودکه تحلیل تکنیکال بسیار کاربردی تر از تحلل بنیادی است.

وظیفه تحلیل بنیادی و تحلیلگر چیست؟

وظیفه تحلیل بنیادی و تحلیلگر چیست؟

وظیفه تحلیلگران بنیادی، بررسی شرایط اقتصادی جهان، کشور و بررسی وضعیت جاری و گذشته شرکت از طریق ارزیابی صورت های مالی دوره ای و سالیانه و در نهایت پیش بینی صورت سود و زیان سال های آتی بر اساس اخرین اطلاعات می باشد.

وظیفه اصلی تحلیلگران بنیادی، محاسبه “اثر” خبر منتشر شده، بر سود آوری شرکت است.

مراحل اصلی در تحلیل بنیادی سهام یک شرکت چیست؟

مراحل اصلی در تحلیل بنیادی سهام یک شرکت چیست؟

از زمان صفر تا لحظه ای که می خواهید تصمیم بگیرید سهمی ارزش خرید دارد یا خیر، شامل مراحل زیر است:

پیش بینی عملکرد شرکت

محاسبه ارزش ذاتی و واقعی شرکت

تصمیم به خرید ، فروش یا نگهداری سهم با توجه به مرحله قبل

دو رویکرد رایج تحلیل بنیادی چیست ؟

دو رویکرد رایج تحلیل بنیادی چیست ؟

ممکن است خبری مختص آن شرکت بشنوید که بر وضعیت مالی آن شرکت اثر گذار باشد(مثل معافیت مالیاتی یا پرداخت تسهیلات ارزان یا بستن قرارداد جدید توسط آن شرکت یا …). به این رویکرد پایین به بالا می گویند.

یا اینکه ممکن است شما خبری در خصوص صنعت آن شرکت و یا اقتصاد داخلی و جهانی و بازارهای جهانی محصولات آن شرکت بشنوید که می خواهید ببینید تأثیر آن بر وضعیت و عملکرد مالی آن شرکت چگونه است. به این حالت، رویکرد بالا به پایین می گویند.

بر اساس تجربه، رویکرد نخست تحلیل بنیادی یعنی پایین به بالا برای افراد تازه وارد مناسب تر و رویکرد بالا به پایین برای افراد با تجربه و دانش اختصاصی مناسب تر است. چرا که در روش بالا به پایین شما نیاز دارید تا از شرکت های هم گروه بیشتری اطلاعات داشته باشید.

چه موقع از رویکرد نخست و چه موقع از رویکرد دوم استفاده می شود؟

در پاسخ باید بگوییم تنها وجه تمایز آنها در انتخاب، آن عامل جاذبه ای است که شما را به طرف آن شرکت یا صنعت سوق می دهد. مثلا می گویند قیمت جهانی محصول Y افزایش یافت، در این صورت می روید سراغ رویکرد بالا به پایین.

در بازار سرمایه ایران از هر دو رویکرد استفاده می شود. حتی در تحلیل تکنیکال هم این دو رویکرد کاربرد دارند (مثلا نمودار شاخص صنعت را می بینید و یک سهم از داخلش پیدا می کنید(بالا به پایین) یا یک سهم تحلیل می کنید و سپس شاخص صنعت (پایین به بالا) ) .

آموزش تحلیل بنیادی را از کجا شروع کنیم؟

آموزش تحلیل بنیادی را از کجا شروع کنیم؟

در مرحله صفر و شروع کار در آموزش تحلیل بنیادی می بایست خوب شرکت را بشناسید. باید بدانید که فعالیت شرکت چیست؟ چه محصولی تولید می کند؟ از چه موادی برای تولید آن محصول استفاده می کند؟ آن مواد را از کجا می خرد؟ محصول را به کجا می فروشد؟ و سوالاتی از این قبیل که باید از آن اطلاع داشته باشید.

اکنون ممکن است برای شما سوال پیش بیاید که این اطلاعات را چگونه می توانم بدست آورم. منابع زیاد است. یکی از منابع تحلیل سایر تحلیلگران است، یکی دیگر (معتبرترین) صورتهای مالی شرکت است که در سایت کدال در دسترس است. گزارش فعالیت هیئت مدیره که قبل از مجمع عمومی منتشر می شود را حتما توصیه می کنیم که مطالعه بفرمایید چرا که اطلاعات بسیار خوبی از شرکت و چشم انداز آتی آن شرکت به شما می دهد.

تحلیل بنیادی بهتر است یا تحلیل تکنیکال؟

تحلیل بنیادی بهتر است یا تحلیل تکنیکال؟

تحلیلگران بنیادی خودشان سود یک سهام را بدست می‌آورد و آنرا خرید می‌کنند. اما یک تحلیلگر تکنیکال با مشاهده نمودار قیمت سهم، می‌تواند آینده را پیش بینی کند. نقطه ورود، نقطه خروج، کف قیمت، سقف قیمت توسط تحلیل تکنیکال مشخص میگردد.

تحلیل بنیادی سهام هر شرکت نیاز به بررسی و زمان بیشتری دارد اما نتایج مطمئن تری خواهد داشت، ولی تحلیل تکنیکی برای هر سهم بسیار سریعتر انجام می‌شود اما پایه و اساس آن بر مبنای پیش بینی است.

اصولا تحلیل گران حرفه‌ای بازار به هر دو علم تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال تسلط دارند.

کدام سهم را برای خرید انتخاب کنیم؟

کدام سهم را برای خرید انتخاب کنیم؟

برای داشتن یک سرمایه‌ گذاری پر سود، باید سهمی را انتخاب کنید که احتمال افزایش قیمت بیشتری داشته باشد. این پیش‌بینی بر اساس تجزیه و تحلیل بازار انجام می‌شود. روش‌های مختلفی برای تحلیل بازار وجود دارد که در این میان، تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال شهرت و رواج بیشتری دارند.

تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی چیست؟

الف – تحلیل بنیادی به عوامل تأثیرگذار بر عرضه و تقاضا تمرکز داشته و به مطالعه صورت‌های مالی می‌پردازد و سعی دارد ارزش ذاتی شرکت را محاسبه نماید (گزینه صحیح)
ب – بر نوسانات قیمت سهام در طی روزهای معاملاتی تمرکز دارد
ج – بر اخبار و شایعات بازار تمرکز دارد
د – همه موارد

در این وبسایت نمونه سوالات مربوط به آزمون های افتتاح حساب در کارگزاری های بورس و سوالات مربوط به معاملات آنلاین بورس و سایر سوالات متداول در زمینه سرمایه گذاری در بورس پاسخ داده میشود.

تحلیل فاندامنتال

نحوه استفاده از سایت فارکس فکتوری | راهنمای کامل forex factory

نحوه استفاده از سایت فارکس فکتوری | راهنمای کامل forex factory

آموزش تحلیل فاندامنتال فارکس | 7 شاخص فاندامنتال مهم

آموزش تحلیل فاندامنتال فارکس | 7 شاخص فاندامنتال مهم

آموزش تحلیل فاندامنتال تحلیل بنیادی Fundamental Analysis

آموزش تحلیل فاندامنتال | تحلیل بنیادی | Fundamental Analysis

آموزش سایت فارکس فکتوری | تقویم فارکس فکتوری | Forex factory چیست؟

آموزش سایت فارکس فکتوری | تقویم فارکس فکتوری | Forex factory چیست؟

آشنایی با معاملات فاندامنتال تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی

آشنایی با معاملات فاندامنتال | تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی

تاثیر کرونا بر اقتصاد ایران و جهان تاثیر کرونا بر قیمت طلا دلار بازار بورس ایران

تاثیر کرونا بر اقتصاد ایران و جهان | تاثیر کرونا بر قیمت طلا دلار بازار بورس ایران

آشنایی با نرخ بهره شبانه؛ شاخص بهای تولید کننده؛ شاخص مدیران خرید

آشنایی با نرخ بهره شبانه؛ شاخص بهای تولید کننده | تحلیل فاندامنتال

آشنایی با شاخص خرده فروشی ؛ شاخص مطالبات بیمه بیکاری ؛ نشست اوپک

آشنایی با شاخص خرده فروشی ؛ شاخص مطالبات بیمه بیکاری | تحلیل بنیادین

تاثیر گرانی بنزین بر بازار بورس در سال 1398

تاثیر گرانی بنزین بر بازار بورس در سال 1398 | آموزش تحلیل فاندامنتال

کارگزارهای مورد تایید گوگل فارکس

بروکر آمارکتس

شروع فارکس تا 15% شارژ هدیه اضافی | افتتاح حساب فارکس با بونوس

طرح درامد اضافه با کش بک

آموزش فارکس

آموزش فارکس

دسته‌ها
جدیدترین نوشته ها
  • حساب دمو فارکس چیست؟ 2022/05/25
  • نحوه افتتاح حساب وبمانی و واریز و برداشت حساب وبمانی 2022/05/16
  • توکن چیست؟ نحوه خرید توکن چگونه است؟ 2022/05/14
  • آشنایی با نحوه خرید عرضه اولیه سهام 2022/05/02
  • شبکه بلاک چین چیست؟ 2022/04/27
درباره گوگل فارکس

تیم «گوگل فارکس» از طریق آموزش رایگانِ صحیح و با هدف ارتقاء سطح آگاهی و دانشِ جامعه ی معامله گرانِ بازارهای مالی ، فعالیت خود را از سال 1398 آغاز نموده است.

شبکه های اجتماعی

سلب مسئولیت : بازارهای مالی دارای ریسکِ سرمایه می باشند لذا «سایت گوگل فارکس» هیچگونه مسئولیتی در خصوص زیان های احتمالی افراد نـدارد.

تحلیل تکنیکال: آموزش انواع روش‌های تحلیلی، از کجا شروع کنیم؟

فعالیت در بازارهای مالی بدون استفاده از روش‌های تحلیلی تفاوتی با قمار ندارد! تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) و تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) دو روش اصلی تحلیل در بازارهای مالی هستند. تحلیلگران تکنیکال بازار را با استفاده از داده‌های تاریخی مانند قیمت و حجم تحلیل می‌کنند. در حالی که تحلیلگران بنیادی به دنبال محاسبه‌ی ارزش ذاتی با استفاده از فاکتورهایی مانند درآمد، سود، دارایی، بدهی و… هستند.

در این مطلب از چشم بورس سعی می‌کنیم شما را با تحلیل تکنیکال، سبک‌های مختلف و مزایا و معایب آن آشنا کنیم. اگر چیزی از تکنیکال نمی‌دانید و یا پس از امتحان کردن سبک‌های مختلف سردرگم هستید، با ما همراه باشید.

تحلیل تکنیکال چیست

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال چیست؟

تکنیکال پیش‌بینی آینده و شکار فرصت‌های معاملاتی با استفاده از اطلاعات نمودارهای قیمت و حجم است. تکنیکالیست‌ها به دنبال پاسخی برای این سوال هستند: روند فعلی ادامه‌دار خواهد بود یا خیر؟

تحلیلگران تکنیکال از ابزارهای مختلفی استفاده می‌کنند. برخی از تکنیکالیست‌ها به خطوط روند سوگند یاد می‌کنند، برخی از نمودارهای شمعی استفاده می‌کنند و گروهی دیگر ترجیح می‌دهند بر اساس اندیکاتورها بازار را تحلیل کنند. حرفه‌ای‌ها نیز با ترکیب روش‌های مختلف، یک استراتژی کارآمد برای ورود و خروج طراحی می‌کنند.

پیش‌فرض‌های تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال بر 3 فرض اساسی استوار است:

  • همه چیز در قیمت نهفته است. هر فاکتوری که بتواند در قیمت تاثیر‌گذار باشد اعم از فاکتورهای بنیادی، اخبار سیاسی و… در قیمت یک سهم لحاظ شده است.
  • گذشته تمایل دارد که تکرار شود. محرک‌های روانشناسی بازار یعنی ترس و طمع تغییر نمی‌کنند و تاریخ تکرارپذیر است.
  • قیمت در روند نمودار و بر اساس الگوهای مشخصی حرکت می‌کند. گذشته در مسیر روندهای بلندمدت، میان‌مدت و کوتاه‌مدت تکرار می‌شود. به عبارت دیگر، حرکت‌های قیمت تصادفی نیست.

تاریخچه‌ای مختصر از تحلیل تکنیکال

چند صد سال است که از تحلیل تکنیکال برای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار استفاده می‌شود. در قرن هفدهم، ژوزف دلا وگا تکنیک‌های اولیه‌ی تکنیکال را برای پیش‌بینی بازارهای هلند استفاده می‌کرد. با این حال، تحلیل تکنیکال به شکل امروزی مدیون تلاش‌های چارلز داو، ویلیام پی همیلتون، روبرت رئا و… است.

در سال 1948 رابرت دی ادواردز و جان مگی، مجموعه‌ای جامع با نام تحلیل تکنیکال روندهای سهام منتشر کردند. همزمان در شرق نیز معامله‌گران ژاپنی الگوهای شمعی را برای تحلیل قیمت برنج معرفی کردند. سال 1990 و با ظهور بازارهای دیجیتال الگوهای شمعی توسط تحلیلگران آمریکایی رایج شدند. این الگوها تا به امروز از مهم‌ترین روش‌های تحلیل بازارهای مالی است. بسیاری از تکنیکالیست‌ها الگوهای شمعی را پایه‌ی تکنیکال و دروازه‌ی ورود به آن می‌دانند.

انواع نمودارهای قیمت

نمودار قیمت، تغییرات قیمت اوراق بهادار را نسبت به زمان نمایش می‌دهد. محور افقی زمان و محور عمودی قیمت را نشان می‌دهد. نمودارهای قیمت به شکل‌های مختلفی نمایش داده می‌شود که به صورت مختصر آنها را شرح خواهیم داد.

نمودار خطی

نمودار خطی در تحلیل تکنیکال

نمودار خطی در تحلیل تکنیکال

نمودارهای خطی ساده‌ترین نوع نمودارهای قیمت هستند. این نمودار با وصل کردن قیمت‌های بسته شدن بازار رسم می‌شود. آنها به ساده‌ترین شکل تغییر قیمت در طول زمان را نشان می‌دهند. برای تشخیص الگوهای قیمتی مفید هستند و معمولا معامله‌گران مبتدی از این نمودارها استفاده می‌کنند.

نمودار میله‌ای

نمودار میله‌ای در تحلیل تکنیکال

نمودار میله‌ای در تحلیل تکنیکال

نمودارهای میله‌ای علاوه بر قیمت بسته شدن، قیمت باز شدن و همچنین بالاترین و پایین‌ترین قیمت در یک دوره‌ی معاملاتی را نشان می‌دهند. خط عمودی بازه‌ی قیمتی در یک دوره‌ی معاملاتی را نمایش‌ می‌دهد. خطوط افقی نشان‌دهنده‌ی قیمت باز و بسته شدن سهم هستند. خط افقی در سمت چپ قیمت باز شدن و خط افقی سمت راست قیمت بسته شدن را مشخص می‌کند.

هر میله یک جزیره‌ی واحد است و رفتار قیمت در یک بازه‌ی زمانی را نشان می‌دهد. مجموع میله‌ها نیز در کنار هم روند حرکت قیمت را مشخص می‌کنند.

نمودار شمعی

نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال

نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال

نمودارهای شمعی (کندل استیک) بسیار شبیه به نمودارهای میله‌ای هستند. محدوده‌ی ضخیم، قیمت باز و بسته شدن بازار را نمایش می‌دهد. سایه‌ی (فتیله‌) بالایی، بالاترین قیمت در دوره‌ی معاملاتی را نمایش می‎دهد. سایه‌ی پایین نیز نشان‌دهنده‌ی پایین‌ترین قیمت در طول دوره‌ی معاملاتی است. اگر قیمت در دوره‌‎ی زمانی، صعودی باشد شمع سبز رنگ (یا توپر) و اگر نزولی باشد شمع قرمز رنگ (یا توخالی) است.

تحلیلگران تکنیکال بیشتر از نمودارهای شمعی و میله‌ای استفاده می‌کنند. نمودارهای شمعی نسبت به نمودارهای میله‌ای خواناتر هستند.

سبک‌های مختلف تحلیل تکنیکال

حمایت و مقاومت و روندها

حمایت محدوده‌ی قیمتی است که تقاضا بر عرضه غلبه می‌‌کند. خطوط حمایت از اتصال کف‌های (دره‌ها) نمودار به همدیگر رسم می‌شوند. در محدوده‌های حمایتی احتمال ریزش بیشتر قیمت کم است.

مقاومت نقطه‌ی مقابل حمایت است. در این نقاط قدرت عرضه افزایش می‌یابد. مقاومت با اتصال سقف‌های (قله‌ها) نمودار به همدیگر رسم می‌شود و احتمال ریزش قیمت در این محدوده بالاست.

سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال

سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال

روندها جهت بازار را مشخص می‌کنند. اگر نمودار قیمت سقف‌ها و کف‌های بالاتر ثبت کند روند صعودی است. همچنین با ثبت سقف‌ها و کف‌های پایین‌تر، قیمت وارد روند نزولی می‌شود. جهت روند را با خطوط روند مشخص می‌کنند. خطوط روند در اصل محدوده‌های حمایت و مقاومتی هستند.

فیبوناچی

نسبت‌های فیبوناچی را ریاضیدان ایتالیایی به نام لئوناردو فیبوناچی کشف کرده است. خطوط فیبوناچی براساس این نسبت‌ها رسم می‌شوند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند این خطوط محدوده‌های مهم برگشت بازار را مشخص می‌کنند.

خطوط فیبوناچی در تحلیل تکنیکال

فیبوناچی در تحلیل تکنیکال

الگوهای قیمتی

الگوهای قیمتی شکل‌های تکرارشونده در نمودار قیمت هستند. گفتیم که تکرارپذیری یکی از پیش‌فرض‌های تحلیل تکنیکال است. الگوها به دو دسته‌ی بازگشتی و ادامه‌دهنده تقسیم می‌شوند. تحلیلگران تکنیکال با شناسایی این الگوها محدوده‌های بازگشت یا ادامه‌ی بازار را شناسایی می‎‌کنند. مثلث، پرچم، فنجان و دسته، سر و شانه تنها برخی از الگوهای قیمتی مهم هستند.

اندیکاتورها

اندیکاتورها و اوسیلاتورهای تکنیکال با استفاده از محاسبات ریاضی روی قیمت و حجم به دست می‌آیند. به بیان دیگر، اندیکاتورها ابزارهای کمکی برای تفسیر بهتر نمودارها هستند. اندیکاتورهایی که روی نمودار رسم همپوشان (Overlay) نام دارند. برخی دیگر از اندیکاتورها در یک نمودار جدا نمایش داده می‌شوند و اوسیلاتور نام دارند.

میانگین متحرک، باند بولینگر و SAR از مهمترین اندیکاتورهای همپوشان هستد. از مهم‌ترین اوسیلاتورها نیز می ‌توان به مکدی (MACD)، شاخص قدرت نسبی (RSI) و استوکاستیک اشاره کرد.

ایچیموکو

ایچیموکو تنها یک اندیکاتور نیست بلکه یک استراتژی معاملاتی بسیار کارآمد است. با این اندیکاتور جهت روندها و سطوح حمایت و مقاومت شناسایی می‌شوند. ایچیموکو در اصل بر اساس میانگین‌های متحرک رسم می‌شود و در یک نمودار سه اندیکاتور متختلف را در اختیار معامله‌گران قرار می‌دهد.

ایچیموکو تحلیل تکنیکال

ایچیموکو در تحلیل تکنیکال – خطوط تنکان، کیجون، سنکو و چیکو و ابر ایچیموکو

پرایس اکشن

تحلیلگران سبک پرایس اکشن اندیکاتورها را ابزارهایی با اطلاعات سوخته می‌دانند. آنها معتقدند که باید با نمودار خام ترید کرد. تمرکز اصلی پرایس اکشن بر حرکت قیمت در تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال چیست؟ طول زمان است. تحلیلگران این سبک با استفاده از خطوط روند و الگوهای شمعی به دنبال پیش‌بینی حرکت قیمت بدون هیچ تاخیری هستند. پرایس اکشن از سبک‌های بسیار محبوب در بازارهای دوطرفه مانند بازار فارکس است.

تکنیکال یا فاندامنتال؟

تکینکال و بنیادی دو مکتب اصلی تحلیل بازار هستند. هر دو سبک برای پیش‌بینی روند آتی بازار استفاده می‌شوند و بدیهی است هر کدام موافقان و مخالفان خود را دارند.

تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار بر اساس ارزش ذاتی است. تحلیلگران بنیادی همه فاکتورها از وضعیت اقتصاد کلان و صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکت‌ها را مطالعه می‌کنند. درآمدها، هزینه‌ها، دارایی‌ها و بدهی‌ها از مهم‌ترین فاکتورهای تحلیل بنیادی هستند.

در نقطه‌ی مقابل ورودی‌های تحلیل تکنیکال فقط قیمت و حجم هستند. فرض اساسی تکنیکال این است که تمام فاکتورهای بنیادی، سیاسی وغیره در قیمت نهفته است. تحلیلگران تکنیکال ارزش ذاتی یک اوراق بهادار را اندازه‌گیری نمی‌کنند، بلکه با استفاده از نمودارها به دنبال پیش‌بینی روندها هستند. مثال‌های زیادی از تحلیلگران موفق هر دو سبک وجود دارد. برخی نیز ترکیبی از هر دو سبک را استفاده می‌کنند.

تحلیل تکنیکال روشی بسیار سریع و ساده است. در نقطه‌ی مقابل تحلیل بنیادی روشی پیچیده و وقت‌گیر است. شما کدامیک را ترجیح می‌دهید؟ به سرعت به حرکات بازار واکنش نشان دهید یا اینکه آهسته اما مطمئن‌تر گام بردارید؟ برای روشن‌تر شدن موضوع بهتر است مزایا و معایب تحلیل تکنیکال را بررسی کنیم.

مزایای تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال ساده و انعطاف‌پذیر است. آن را می‌توان در هر بازاری که بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا کار می‌کند استفاده کرد. در نقطه‌ی مقابل تحلیل بنیادی هر بازار و صنعت را به صورت تخصصی تحلیل می‌کند. در بازارهای سهام بورس، رمزارزها، کالا و فارکس می‌توانیم از تحلیل تکنیکال استفاده کنیم.

فرقی نمی‌کند معامله‌گر ساعتی روزانه و یا بلندمدت باشید. تکنیکال در همه‌ی دوره‌های زمانی کارایی دارد. تحلیل بنیادی اینگونه نیست و معامله‌گران معمولا نگاه میان‌مدت و بلندمدت به بازار دارند.

سرعت بالا دیگر مزیت تحلیل تکنیکال است. در تحلیل بنیادی باید فاکتورهای زیادی از شرایط اقتصادی گرفته تا صورت‌های مالی شرکت‌ها را بررسی کنید. ولی تکنیکالیست‌ها تنها با چند کلیک و با استفاده از نمودارها به سرعت خود را با بازار هماهنگ می‌کنند.

معایب تحلیل تکنیکال

مهم‌ترین مشکل در تحلیل تکنیکال وجود تفسیرهای مختلف از نمودارهای قیمت است. افراد با روش های متفاوت نمودارها را تحلیل می‌کنند و ممکن است تفسیرهای متفاوت و حتی متضادی از یک نمودار وجود داشته باشد.

ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال سیگنال‌هایی متفاوت و گاه متضاد صادر می‌کنند. ممکن است در شرایط یکسان اندیکاتوری سیگنال خرید و اندیکاتور دیگر سیگنال فروش صادر کند.

برخی معتقدند تکنیکال علم توجیه است! تعصبات و شایعات باعث می‌شوند معامله‌گران نمودارها را به شکلی تحلیل کنند که همسو با تعصبات شخصی آنها باشد.

منابع مفید برای یادگیری تحلیل تکنیکال

منابع زیادی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد. با استفاده از کتاب و مقالات اینترنتی می‌توانید به یک تحلیلگر حرفه‌ای تبدیل شوید. ما نیز در چشم بورس تلاش می‌کنیم مجموعه‌ای جامع از سبک‌های مختلف تحلیل تکنیکال را کاملا رایگان آموزش دهیم. کتاب‌هایی که در ادامه معرفی می‌شوند منابعی مفید برای یادگیری تکنیکال هستند:

  • تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه؛ جان مورفی
  • داینامیک تریدینگ (معامله‌گری پویا)؛ رابرت سی ماینر
  • دوره‌ی نمودارهای شمعی؛ استیو نیسون
  • معامله با بهترین الگوهای نموداری؛ توماس بولکوفسکی
  • راهنمای کامل اندیکاتورها و نمودارهای رایج در تحلیل تکنیکال؛ استیون بی اکلیس
  • مرجع کامل امواج الیوت در بازارهای سرمایه؛ علی محمدی
  • سیستم معاملاتی ایچیموکو در بازارهای سرمایه؛ مانش پاتل
  • پرایس اکشن روندها؛ ال بروکز

سخن آخر

در این مطلب در مورد تحلیل‌ تکنیکال و سبک‌های مختلف آن سخن گفتیم. مزایا و معایب سبک‌های مختلف را بررسی کردیم تا تصویر روشنی از این سبک تحلیلی ارائه دهیم. به نظر ما هیچ سبکی کامل نیست. تکیه کردن بیش از حد به تکنیکال با ریسک زیادی همراه است. معامله‌گران موفق تکنیکال را در کنار روانشناسی و مدیریت سرمایه استفاده می‌کنند. اینها سه پایه‌ی اصلی موفقیت در بازارهای مالی هستند.

خود را به یک سبک محدود نکنید. می‌توانید با استفاده از تحلیل بنیادی سهم‌های ارزنده را شناسایی کنید و با تحلیل تکنیکال نقاط دقیق ورود و خروج به بازار را شناسایی کنید.

سوالات متداول

تحلیل تکنیکال بررسی و پیش‌بینی روند بازار بر اساس حجم و قیمت است.

هر دوی این روش‌ها برای پیش‌بینی آینده بازار استفاده می‌شوند. در تحلیل بنیادی با ارزش ذاتی شرکت‌ها و میزان سودسازی آنها کار داریم. در نقطه‌ی مقابل تحلیل تکنیکال تنها از نمودار قیمت استفاده می‌کند. تکنیکالیست‌ها معتقدند همه چیز در چارت قیمت وجود دارد.

تریدرهای موفق از سبک‌های مختلفی استفاده می‌کنند. نمی‌توان گفت کدامیک بهتر است. حتی می‌توانید بنیادی و تکنیکال را در کنار هم استفاده کنید.

نمودارهای مختلفی در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شوند. محبوب‌ترین آنها نمودار شمعی است. علاوه بر این نمودار میله‌ای و خطی نیز پرکاربرد هستند. نمودارهای دیگری نیز وجود دارند مانند هیکن آشی و هالو چارت که کمتر استفاده می‌شوند.

خیر! روش‌های تحلیلی صرفا برای کاهش ریسک معاملات استفاده می‌شوند. نتایج تکنیکال به صورت تضمین شده نیستند. به همین دلیل رعایت مدیریت ریسک و سرمایه بسیار حیاتی است.

تحلیل بنیادی در بورس چیست؟

تحلیل بنیادی در بورس چیست؟

اگر فعال بازار سرمایه هستید و یا حتی به تازگی وارد بازار سرمایه شده اید، حتما کلمه “تحلیل بنیادی” یا “تحلیل فاندامنتال” را بارها شنیده اید. یکی از تحلیل هایی که فعالان بازار سرمایه برای خرید سهام یک شرکت به سراغ آن می روند تحلیل بنیادی است. در ادامه با این تحلیل و مباحث آن بیشتر آشنا خواهیم شد. با ما همراه باشید.

تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی یکی از روش های تحلیلی در بازار سرمایه است که افراد می‌توانند ارزش ذاتی اوراق بهادار را با عوامل مختلف اقتصادی و مالی ارزیابی کنند. این تحلیل هر عاملی را که بر ارزش سهم تأثیر می‌گذارد در نظر می‌گیرد. تحلیل بنیادی روشی برای آنالیز کردن سهام و دست یابی به ارزش ذاتی و واقعی آن است. در این نوع تحلیل، از عوامل اقتصاد کلان مانند شرایط اقتصادی و وضعیت سایر بازارها گرفته تا عوامل اقتصاد خرد مانند بهره‌ وری مدیریت شرکت و… مورد بررسی قرار می‌گیرد.

تحلیل تکنیکال رو هم از اینجا بخون » تحلیل تکنیکال بورس

هدف از تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل گران بازار سرمایه به چند دسته تقسیم میشوند و عده ای جزء تحلیل گران بنیادی هستند. اما، چیزی که اهمیت دارد این است که هدف از تحلیل بنیادی چیست؟! هدف اصلی این تحلیل کشف ارزش ذاتی و واقعی سهم است که بتوان این عدد کشف شده را با قیمت فعلی سهم مقایسه نمود و مورد بررسی قرار داد و در نتیجه، با توجه به این مقایسه، سرمایه گذار بتواند برای خرید یا فروش سهم تصمیمات لازم را اتخاذ کند. همچنین، هدف نهایی از انجام چنین تحلیلی این است که سرمایه گذار بتواند با توجه به قیمت فعلی سهم به این نتیجه برسد که سهم بیشتر از ارزش خود قیمت‌ گذاری شده است و یا ارزشی کمتر از قیمت بازار دارد. (بیشتر بخون » NAV چیست؟)

روش انجام تحلیل بنیادی چگونه است؟

این تحلیل در واقع این گونه است که تحلیل گر بنیادی زمان زیادی را با مطالعه اعداد و ارقام ترازنامه، سود ها، زیان ها، بدهی تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال چیست؟ ها، وضعیت جریان نقدینگی، میزان درآمد های حاصله و… صرف میکند و در نهایت با کنار هم گذاشتن نتایج این مطالعات به اعداد و ارقامی میرسد که NAV و یا ارزش ذاتی سهم نام دارد. اساس کار این تحلیل به دست آوردن همین NAV یا ارزش ذاتی سهم است.

تحلیل بنیادی

مفهومی به نام ارزش ذاتی

ارزش ذاتی یا NAV سهام شرکت ها در واقع همان ارزش واقعی بدست آمده از تحلیل بنیادی است. برای مثال فرض میکنیم ارزش واقعی یک خودکار 1000 تومان باشد اما در حال حاضر در بازار با قیمت 100 تومان به فروش میرسد. پس با اطلاع داشتن از ارزش واقعی این خودکار، در هر قیمتی زیر 1000 تومان، میتوانیم با خرید این خودکار با اندکی صبر به سود خوبی دست پیدا کنیم.

حال آنکه اطمینان داریم خودکار دیر یا زود به قیمت ارزش ذاتی خود میرسد و چه بسا از آن پیشی هم بگیرد. همچنین باید بدانیم که اگر ارزش ذاتی به‌ دست ‌آمده بیشتر از قیمت فعلی سهم در بازار باشد، به‌ اصطلاح گفته می‌شود که سهم کم قیمت ‌گذاری شده است و دارای حباب منفی بوده که انتظار می ‌رود سهم رشد کرده و حباب منفی خود را پر نماید و به قیمت واقعی خود برسد و در نقطه مقابل اگر ارزش ذاتی سهم کمتر از قیمت فعلی بازار باشد گفته می‌شود که سهم بالاتر قیمت ‌گذاری شده است و اصطلاحا سهم دارای حباب مثبت بوده و انتظار می‌رود که قیمت بازار آن کاهش یابد.

برخی از اطلاعات و صورت های مالی شرکت ها در سایت Codal.ir موجوده » سامانه کدام چیه؟

عوامل کمی و کیفی در تحلیل بنیادی

در تحلیل بنیادی هر عاملی که مرتبط با شرایط اقتصادی و مربوط به وضعیت کلی یک شرکت باشد، اهمیت دارد. از جمله این عوامل میتوان به موارد کمی همچون درآمد و سود تا موارد کیفی همچون کیفیت مدیریت و اعتبار یک شرکت که تعیین‌ کننده و مهم هستند، اشاره کرد. عوامل کمی که قابل‌ اندازه ‌گیری هستند و به ‌صورت اعداد و ارقام میباشند و دقت بیشتری را در ارائه تحلیل نشان می‌دهند. مانند سود سالیانه، میزان دارایی‌ها، بدهی‌ها، مخارج و… که جزء عوامل کمی هستند. همچنین شایان ذکر است که این عوامل کمی از صورت های مالی همچون ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد بدست می آیند.

عوامل کیفی که مورد بررسی در بنیاد شرکتها هستند بر اساس میزان کیفیت و سایر مشخصات غیرقابل‌ اندازه‌گیری میباشند. عوامل کیفی شامل کیفیت نحوه مدیریت مدیران اجرایی، مجوزها و گواهینامه‌ها، اعتبار نام تجاری و تکنولوژی‌های مورد استفاده شرکت هستند که دقت کمتری در ارزیابی دارند.

نتیجه گیری

یکی از تحلیل های موجود در بازار سرمایه بنیادی است که این نوع تحلیل بر خلاف تحلیل تکنیکال، دشوارتر است و تنها افراد خبره و آگاه قادر به انجام چنین تحلیلی هستند. همچنین این روزها، بازار سرمایه به شدت تحت الشعاع سهم های بنیادی و شاخص ساز است که در تعیین مثبت یا منفی بودن شاخص کل تاثیرگذارند. پس با داشتن اطلاعات کافی و بررسی های لازم حتما در سبد سهام تان سهم بنیادی داشته باشید و حد الامکان برای بلند مدت نگهداری کنید تا سود های قابل توجهی نصیب شما شود. موفق و پر سود باشید.

سوالات متداول در رابطه با تحلیل بنیادی

تحلیل بنیادی روشی برای آنالیز کردن سهام و دست یابی به ارزش ذاتی و واقعی آن است.

هدف از تحلیل بنیادی محاسبه ارزش ذاتی یا NAV سهام شرکت هاست که در واقع همان ارزش واقعی سهم میباشد.

درآمد، دارایی، فروش، بازدهی، بدهی، حاشیه سود و رشد در آینده عواملی هستند که برای تخمین ارزش و پتانسیل رشد شرکت موردتوجه قرار می‌گیرند. همه این اطلاعات در صورت‌های مالی یک شرکت در دسترس است.

تحلیل بنیادی می‌تواند علاوه بر سهام، برای ارزیابی هر نوع اوراق بهادار دیگری مانند اوراق بدهی یا مشتقه نیز مورداستفاده قرار گیرد.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا