استراتژی ترکیبی سطح و میانگین های متحرک

چگونه از میانگینهای متحرک همانند یک حرفهای استفاده کنیم؟
بسیاری از معاملهگران از میانگینهای متحرک به عنوان سطوح حمایت و مقاومت استفاده میکنند یا در موقعیت بسته شدن کندلها در بالا و پایین نشانگرها متمرکز هستند. اینها روشهای استفاده بهینه از این اندیکاتور نیستند. میانگینهای متحرک یا مووینگ اوریج به عنوان اندیکاتورهای حرکتی، نشان دهنده قدرت یا عدم وجود یک روند و در محل تقاطعها نشانگر نقطه ورودهای مناسب هستند. این روش استفاده معاملهگران حرفهای از این سیستم محبوب است.
انواع میانگینهای متحرک
انواع مختلفی از میانگینهای متحرک وجود دارند که قبل از به کارگیری آنها باید از آن آگاه باشید. اکثر پلتفرمهای معاملاتی انواع مووینگ اوریج را ارائه میدهند. قبل از هر چیز توجه داشته باشید که مووینگ اوریجها میتوانند بر اساس قیمت بسته شدن، قیمت باز شدن یا قیمت های بالا یا پایین کندل در یک بازه زمانی تنظیم شوند. معمولاً قیمت بسته شدن کندل مورد استفاده قرار میگیرد زیرا این قیمتها از اهمیت بالایی برخوردار هستند و هر قیمت باز شدن کندل با قیمت بسته شدن کندل قبل معمولاً یکسان است.
در اینجا نگاهی به انواع مووینگ اوریجها خواهیم داشت.
- مووینگ اوریج ساده (SMA) تنها میانگین تمام دورههای تنظیم شده را نشان میدهد.
- مووینگ اوریج نمایی (EMA) با دادن وزن بیشتر به تغییرات اخیر بازار محاسبه میشود.
این بدان معنی است که به عنوان مثال اگر قیمت رِنج بوده است و کم کم شروع به رشد میکند، EMA سطح بالاتری از SMA را در همان چارت قیمت نشان میدهد. - مووینگ اوریج وزنی-خطی که گاهی اوقات فقط به عنوان میانگین متحرک وزنی (LWMA یا WMA) شناخته میشود،
و مانند EMA با دادن وزن مقدار تغییرات محاسبه می شود، اما وزن دهی برای همه دادهها یکسان است، در حالی که EMA وزن بیشتری به دادههای اخیر میدهد.
چند نوع مووینگ اوریج دیگر نیز وجود دارند. اما نیازی به نگرانی نیست. این سه مورد میتوانند هر آنچه را که لازم دارید به شما ارائه دهند.
مووینگ اوریجهای مهم
مووینگ اوریج های کمی وجود دارند که تعداد زیادی از معاملهگران از آنها استفاده میکنند که ما در اینجا به بررسی آنها خواهیم پرداخت. این میانگینهای متحرک اصلی عبارتند از:
استفاده از میانگینهای متحرک به عنوان اندیکاتورهای حرکتی
یکی از بهترین راههای استفاده حرفهای از میانگینهای متحرک، استفاده از آنها به عنوان اندیکاتورهای حرکتی و برای تعیین روند و قدرت آن است. بهترین راه که معاملهگران خُرد برای استفاده از آن در اختیار دارند، معامله در جهت روند قوی است.
یک راه برای انجام این کار، بررسی زاویه شیب یک میانگین متحرک است. به عنوان مثال، در یک روند صعودی قوی، بسیاری از معاملهگران به دنبال زاویه 20 EMA خواهند بود. زاویه قوی و مداوم نشانه وجود روند است. توجه داشته باشید که چگونه در چارت زیر، 20 EMA زاویه قابل توجهای را نشان داده است. همچنین دقت کنید که قیمت اکثر اوقات در پایین نشانگر باقی مانده است. این نشانه یک روند نزولی است.
تقاطعهای مووینگ اوریج به عنوان اندیکاتور حرکتی
این استراتژی کمی پیچیدهتر است. در این روش یک مووینگ اوریج سریعتر، بالاتر از مووینگ اوریج کندتر قرار میگیرد و البته این روش در چندین تایمفریم بررسی میشود. هنگامی که تایمفریم بالاتر وجود روند و جهت آن را نشان میدهد، باید به تحلیل تایمفریم پایینتر پرداخت. اگر این دو با هم یکسان و منطبق باشند، میتواند فرصت مناسبی برای ورود به معامله در نظر گرفته شود.
این روش در اصل ترکیب دو اندیکاتور در یک چارت است. برای مثال، میتوان از 3 EMA به عنوان یک مووینگ اوریج سریع و 10 SMA با سرعت پایین استفاده کرد. هیچ جادوگری در این اعداد وجود ندارد. اگر شخصی LWMA دوره 42 را جادوی معاملات خود معرفی کرد و بر سوددهی آن تاکید کرد، هرگز باور نکنید. معاملهگران زیادی سعی در بزرگنمایی بیش از حد استراتژی های خود دارند. در واقع، با ترکیب چند اندیکاتور و بررسی تایمفریمهای مختلف، استراتژی شما قویتر و معتبرتر خواهد بود. حتی در این میان میتوانید از اندیکاتور RSI با دوره 10 نیز برای تایید سیگنال خود استفاده کنید. این روش تحلیل در تشخیص روند و نقطه ورود مناسب شما را یاری خواهد کرد.
انحراف از میانگین متحرک
روش دیگر استفاده از میانگین متحرک بررسی میزان تغییرات ناگهانی قیمت نسبت به نشانگر و موقعیت این دو نسبت به یکدیگر است.
یک روش بسیار پیشرفته برای استفاده از یک میانگین متحرک، بررسی میزان تغییر ناگهانی نشانگر اندیکاتور است.فرض کنید یک میانگین متحرک نسبتاً کوتاه مدت مانند 20 EMA دارای زاویهای قوی است و قیمت در بالای آن قرار دارد. اگر قیمت خیلی ناگهانی سقوط کرده و به زیر نشانگر میانگین متحرک برسد، احتمالاً قیمت به سرعت به سمت بالا برگشته و دوباره نشانگر را رو به بالا قطع کند.
شیوه دیگر این استراتژی بررسی کندلهایی است گه هیچگونه برخوردی با نشانگر اندیکاتور ندارند. با تحلیل این کندلهای دور از اندیکاتور میتوان حرکات بعدی قیمت را پیش بینی کرد. برای مثال اگر این کندل یک دوجی باشد، میتواند نشانهای از برگشت قیمت حتی برای چند پیپ باشد.
استراتژی تحلیل تکنیکال برای تازه کارها
در این بخش از آموزش تحلیل تکنیکال از مباحث بورس به سراغ استراتژی تحلیل تکنیکال برای تازه کارها می پردازیم.
بسیاری از سرمایه گزارن، سهام را بر اساس ویژگی های بنیادین آنها از جمله سوددهی، قیمت یا روند های صنعتی تحلیل می کنند اما عوامل بنیادین همیشه قیمت بازار را منعکس نمی کنند.
تحلیل تکنیکال به دنبال پیشبینی حرکت های قیمت به وسیله ی ارزیابی اطلاعات تاریخی، در اصل حجم و استراتژی ترکیبی سطح و میانگین های متحرک قیمت می باشد.
به معامله کننده ها کمک می کند شکاف بین ارزش ذاتی و قیمت بازار را به وسیله ی استفاده از روش هایی مانند تحلیل آماری و اصول اقتصادی رفتاری جهت یابی کنند.
تحلیل تکنیکال کمک می کند تا به وسیله ی اطلاعات گذشته، معامله کننده ها را به سمت چیزی هدایت کند که بیشترین احتمال رخداد را دارد. اکثر سرمایه گزاران از هر دو تحلیل تکنیکال و بنیادین برای تصمیم گیری استفاده می کنند.
روش درست را انتخاب کنید.
دو روش متفاوت برای تحلیل تکنیکال وجود دارند: رویکرد بالا به پایین و رویکرد پایین به بالا. اغلب، معامله کننده های کوتاه مدت از رویکرد بالا به پایین و معامله کننده های بلند مدت از رویکرد پایین به بالا استفاده می کنند.
- بالا به پایین. رویکرد بالا به پایین یک تحلیل اقتصاد کلان است که قبل از تمرکز بر اوراق بهادار فردی، اقتصاد کلی را بررسی می کند. در مورد سهام، معامله گر ابتدا روی اقتصاد ها تمرکز می کند، سپس بخش ها و سپس شرکت ها. معامله کننده هایی که از این رویکرد استفاده می کنند، روی دستاورد های کوتاه مدت تمرکز می کنند که بر خلاف ارزش گذاری های طولانی مدت است. به طور مثال، معامله گر ممکن است به سهامی که از میانگین متحرک 50 روزه شروع شده است، به عنوان فرصت خرید نگاه کند.
- پایین به بالا. رویکرد پایین به بالا، برعکس دیدگاه اقتصاد کلان، روی سهام فردی متمرکز می شود. شامل تحلیل سهام هایی می شود که به طور اساسی برای نقاط ورود و خروج بالقوه جذاب هستند. به طور مثال، سرمایه گزار ممکن است در یک روند نزولی، سهمی را پیدا کند که کمتر از ارزش واقعی آن قیمت دارد و از تحلیل تکنیکال استفاده کند تا یک نقطه ی ورود مشخص را در زمانی که سهم به پایین ترین مقدار قبل از رشد می رسد، پیدا کند. آنها در تصمیمات خود به دنبال ارزش می گردند و هدف آن بلند مدت است.
علاوه بر این موارد، انواع مختلفی از معامله کننده ها ممکن است ترجیح دهند از شکل های مختلفی از تحلیل تکنیکال استفاده کنند.
معامله کننده های روزانه ممکن است از خط روند ها و اندیکاتور های حجم برای تصمیم گیری استفاده کنند، در حالیکه معامله کننده های نوسانی یا بلند مدت ممکن است الگو های نموداری و اندیکاتور های فنی را ترجیح دهند.
معامله کننده ها الگو های خودکاری را ایجاد می کنند که ممکن است به طور کلی نیاز های متفاوتی داشته باشند که از ترکیبی از اندیکاتور حجم و اندیکاتور فنی برای تصمیم گیری استفاده می کنند.
استراتژی تحلیل تکنیکال
پنج مرحله ی اصلی برای شروع به کار کردن با تحلیل تکنیکال وجود دارد.
- یک استراتژی تحلیل تکنیکال مشخص کنید یا یک سیستم معاملاتی ایجاد کنید.
اولین مرحله این است که یک استراتژی مشخص کنید یا یک سیستم معاملاتی ایجاد کنید. به طور مثال، یک معامله کننده ی استراتژی ترکیبی سطح و میانگین های متحرک تازه کار ممکن است تصمیم بگیرد استراتژی میانگین متحرک متقاطع استفاده کند که دو میانگین متحرک (50 و 200 روزه) را در یک حرکت قیمت سهام ردیابی می کند.
برای این استراتژی، اگر میانگین متحرک کوتاه مدت بالا ی میانگین متحرک 200 روزه برود، نشان دهنده ی روند قیمت صعودی است و یک سیگنال خرید ایجاد می کند. برعکس آن برای سیگنال فروش صادق است.
- اوراق بهادار قابل معامله ای را مشخص کنید که با آن استراتژی فنی مطابقت دارند.
همه ی سهام ها یا اوراق بهادار مناسب استراتژی بالا نیستند، زیرا این استراتژی برای سهام هایی که نوسان زیاد و نقد شوندگی بالا دارند ایده آل است نه سهام های با ثبات و با نقد شوندگی پایین. سهام و قرار داد های مختلف نیز ممکن است به انتخاب های پارامتر مختلف نیاز داشته باشند- در این مورد، میانگین متحرک های متفاوت مانند 15 روزه و 50 روزه.
- حساب بورسی مناسبی برای معامله کردن بیابید.
حساب بورسی مناسبی را بیابید که نوعی از اوراق بهادار که انتخاب کرده اید را پشتیبانی کند (به طور مثال، سهام عادی، سهام کم ارزش، معاملات آتی، حق اختیار و غیره). باید کارایی لازم برای ردیابی و نظارت بر اندیکاتور های فنی انتخاب شده را ارائه دهد در حالیکه هزینه ها را پایین نگه دارد تا باعث کاهش سود نشود. برای استراتژی بالا، یک حساب پایه با میانگین متحرک ها روی نمودار شمعی کار می کند.
- یک رابط کاربری برای ردیابی و نظارت بر معامله ها انتخاب کنید.
معامله کننده ها ممکن است به سطوح مختلفی از کارایی بسته به استراتژی خود نیاز داشته باشند.
به طور مثال، معامله کننده های کوتاه مدت به یک حساب اعتباری نیاز دارند تا به سهم های سطح دو و قابلیت دیدن بازار گردان دسترسی داشته باشد. اما برای مثال ما، یک حساب پایه ممکن است به عنوان گزینه ی کم هزینه مناسب باشد.
- سایر اپلیکیشن هایی که ممکن است برای پیاده سازی این استراتژی لازم باشد را مشخص کنید.
ممکن است ویژگی های دیگری وجود داشته باشند که برای بهره برداری حداکثری، لازم باشند. برخی معامله کننده ها ممکن است به هشدار های موبایلی یا دسترسی موبایلی به معامله ی در حال انجام، نیاز داشته باشند، در حالیکه دیگران ممکن است از سیستم های معملاتی خودکار استفاده کنند تا معامله ها را از طرف آنها انجام دهند.
نکات و عوامل ریسک
معامله کردن میتواند چالش برانگیز باشد که به این معنی است که مهم است بیش از موارد بالا تمرین کنید. برخی نکات دیگر را در زیر مشاهده می کنید:
- منطق و پایه و اساس سازنده ی تحلیل تکنیکال را درک کنید.
- استراتژی های معاملاتی را با استفاده از دیتا های گذشته بررسی کنید تا که بدانید در گذشته چطور کار کرده اند.
- معامله کردن را در قبل از بازار اصلی در حساب دمو تمرین کنید.
- نسبت به محدودیت های تحلیل تکنیکال آگاه باشید تا از شکست ها یا غافلگیری های پر هزینه دور بمانید.
- نسبت به مقیاس پذیری و نیازمندی های آینده مراقب و انعطاف پذیر باشید.
- سعی کنید ویژگی های حساب معاملاتی را با استفاده از درخواست حساب موقتی آزمایشی، ارزیابی کنید.
- در ابتدا با معاملات خود را با مقدار کم شروع کنید و با گذشت زمان و کسب تجربه آن را توسعه دهید.
جمع بندی
بسیاری از سرمایه گزاران به هنگام تصمیم گیری برای سرمایه گزاری، هم از تحلیل تکنیکال و هم از تحلیل بنیادین استفاده می کنند زیرا تحلیل های تکنیکال به پر کردن شکاف های اطلاعاتی کمک می کند.
با درک تحلیل تکنیکال، معامله کننده ها و سرمایه گزاران میتوانند بازده تعدیل شده ی ریسک طولانی مدت خود را ارتقا دهند اما مهم است قبل از ورود به بازار واقعی، این روش ها را درک و تمرین کنید.
عزیزانی که تمایل دارند به تیم نویسندگی تاپ سایت 98 بپیوندند می توانند از طریق واتساپ با ما در ارتباط باشند. ما بهترین افراد را به تیم خود اضافه خواهیم کرد.
اگر سوال یا نظری دارید در بخش کامنت ها بنویسید.اگر موضوع خاصی مد نظر شماست که در سایت موجود نیست در بخش کامنت ها بنویسید
در هنگام خرید حتما از کد تخفیف 45 درصدی که در قسمت هدر سایت (بالا) می باشد استفاده نمایید
استراتژی ترکیبی سطح و میانگین های متحرک
آسان بورس - پلتفرم طراحی استراتژی معاملاتی
پشتیبان آسان بورس:
@asanbourseplus
[email protected]
ارتباط با ما :
021_44096391
About
Platform
آشنایی با اندیکاتور مکدی
این اندیکاتور شامل دو میانگین متحرک نمایی به نام های ” خط مکدی ” و ” خط سیگنال ” میباشد که در محاسبات میانگین مکدی به قیمتهای نزدیکتر به روزهای آخر معاملاتی وزن بیشتری داده شده است.
زمانی که خط مکدی (خط آبی) از ناحیه زیر صفر، خط سیگنال (خطر قرمز) را از پایین به بالا قطع میکند سیگنال خرید صادر میشود. همچنین زمانی که خط مکدی (خط آبی) از ناحیه بالای صفر، خط سیگنال (خطر قرمز) را از بالا به بالا قطع کند در آنصورت سیگنال فروش صادر خواهد شد.
ابزار مورد علاقه بسیاری از تحلیلگران که در عین سادگی عملکرد درخشانی نیز دارد که گواه این موضوع کثرت استفاده از مکدی در بین فعالین بازار سرمایه میباشد.
استراتژی ترکیبی MACD-RSI-EMA، با ترکیب صحیح سه استراتژی میتوانید به یک استراتژی معاملاتی مناسب استراتژی ترکیبی سطح و میانگین های متحرک با کمترین ریسک داشته باشید
اندیکاتور چیست؟ یکی از مهمترین و اصلیترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، اندیکاتورها میباشند. با توجه به تجربه مثبت تحلیلگران تکنیکال در استفاده از اندیکاتورها، همواره برخی از آنها مورد توجه عموم تحلیلگران قرار گرفته اند. اندیکاتور یا شاخص، نمودارهای کمکی در…
شرط موفقیت در بازارهای سرمایهگذاری داشتن یک استراتژی مناسب و تعهد به آن میباشد. شخصیتشناسی یکی از پیشنیازهای انتخاب یک استراتژی مناسب است.
قوانین بقا در بورس:
1-استراتژی مناسب
2-مدیریت سرمایه و ریسک
3-کنترل ذهن
استراتژی میانگین متحرک حمایتی و مقاومتی یک استراتژی کاملا ساده است ولی با توجه به آزمایشی که در گذشته بازار صورت گرفته میتواند یک استراتژی پرسود باشد.
یکی از استراتژی ترکیبی سطح و میانگین های متحرک سیگنالهای مورد علاقه طرفداران ایچیموکو، شکست ابر کومو میباشد. در این ویدئو قصد داریم تا فیلتری را طراحی کنیم که کلیه نمادهایی که سیگنال شکست ابر کومو را دارند پیدا کنیم.
#آسان_بورس
#فیلتر
@asanbourse
فیلترنویسی در بورس چیست؟ شرکت مدیریت فناوری بورس تهران که یکی از شرکتهای زیر مجموعه سازمان بورس میباشد، اطلاعاتی را از وضعیت بازار و شرکتهای پذیرش شده در آن به صورت منظم و دستهبندی شده ارائه میکند. فعالین بازار و تحلیلگران از این اطلاعات در جهت یافتن موقعیتهای…
6 گام برای ورود به دنیای سرمایهگذاری
1- آموزش
2-برنامه معاملاتی
3-روانشناسی
4-استراتژی
5- مدیریت
6-دفترچه یاداشت معاملاتی
آسان بورس پلتفرمی است که در یک محیط کاملا گرافیکی، امکاناتی را ارائه میکند که از طریق آن میتوانند کلیه فیلترهای مورد نیازشان را طراحی کنند.
آشنایی با اندیکاتور RSI
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی یا (Relative Strength Index) مانند اندیکاتور مکدی از میانگین متحرک در محاسبات آن استفاده شده است و دوره محاسبه به صورت متغیر است که در حالت پیشفرض و استاندارد ۱۴ روزه میباشد.
سیگنال خرید: زمانی که خط RSI در ناحیه اشباع فروش قرار میگیرد و سطح 30 را از پایین به بالا قطع میکند سیگنال خرید صادر میشود.
سیگنال فروش: زمانی که خط RSI در ناحیه اشباع خرید قرار میگیرد و سطح 70 را از بالا به پایین قطع میکند سیگنال فروش صادر میشود.
بلاشک استراتژی ترکیبی سطح و میانگین های متحرک قیمتها مهمترین فاکتورهایی هستند که تحلیلگران به آنها توجه میکنند و به نوعی اصلیترین داده تحلیلی برای تحلیلگران محسوب میشوند. از هر روش تحلیلی که استفاده کنیم ( تکنیکال – فاندامنتال – تابلوخوانی و … ) در نهایت ارزندگی قیمت و یا حرکات آن در تصمیمگیری…
استراتژی معاملاتی شکست جادویی
تحلیل تکنیکال دارای ابزارهای بسیار زیادی است که میتوان آنها را به مواد غذایی بازار بورس اوراق بهادار مشابهت داد. میتوان از ترکیب چند ماده غذایی یک غذا درست کرد؛ اما هر ماده غذایی با هر ماده غذایی دیگری قابلترکیب نیست و ممکن است غذای بدمزهای را بسازند. در این مقاله در مورد ترکیبی از اندیکاتورها با عنوان “استراتژی جادویی” صحبت خواهیم کرد.
در تحلیل تکنیکال میتوان با ترکیب اندیکاتورها و سایر اصول تحلیل تکنیکال روشها و استراتژی هایی را ساخت؛ اما هر استراتژی قبل از اجرا باید موردبررسی و آزمون قرار بگیرد تا درصد بازدهی آن به دست آید. برخلاف اینکه اکثر تحلیلگران تکنیکال معتقدند همهچیز در قیمت لحاظ شده و نیازی به سایر تحلیل ها نیست؛ من اعتقاد دارم که باید در کنار تحلیل تکنیکال از تحلیل بنیادی، روانشناسی بازار و از همه مهمتر مدیریت سرمایه مناسبی استفاده کرد.
مقاله حاضر به توضیح استراتژیی بانام شکست جادویی میپردازد که از ترکیب سه اندیکاتور میانگین متحرک و اندیکاتور CCI استفاده میکند. سازندگان استراتژی استراتژی ترکیبی سطح و میانگین های متحرک شکست جادویی (Tim Thrush, Julie Laurin) هستند. من در این مقاله به آموزش گامبهگام استراتژی معاملاتی شکست جادویی میپردازم. حتماً قبل از استفاده، آن را در حالت مجازی یا با پول بسیار کم تست کنید. استراتژی شکست جادویی ذاتاً برای بازارهای جهانی ساختهشده اما میتوان از آن در بورس ایران نیز استفاده کرد امیدوارم که برایتان مفید باشد.
معرفی کلی استراتژی معاملاتی شکست جادویی
همواره دو رویکرد کلی در استراتژی های تکنیکال وجود دارد سیستمهای در کف که سعی میکنند کف قیمتی را بیابند و سیستمهای سطوح بالایی که در هنگام شکستن یک سطح سیگنال صادر میکنند.
این استراتژی را میتوان میان این دو دانست. به ادعای سازنده آن این استراتژی میتواند شکستها را قبل از رخ دادن پیشبینی کند تا بتوان قبل از سایرین از صدور سیگنال ورود مطلع شد. بنده بهشخصه برای مدت اندکی از آن در بازار فارکس استفاده کردم و نتایج در صورت وفاداری کامل به استراتژی تا حدی خوب بوده است. امیدوارم شما هم قبل از استفاده از آن استراتژی را کاملاً تست کنید.
در این استراتژی از سه اندیکاتور moving average استفاده میشود که در کنار هم روند کلی نمودار را به ما نشان میدهند و همچنین یک اسیلاتور به نام اسیلاتور CCI که صادر کنده نقطه ورود است.
اهداف و تارگت های خروج در این استراتژی از ابزار فیبوناچی استفاده میکند که از ابزارهای بسیار معتبر و پرکاربرد در تحلیل تکنیکال به شمار میرود.
آمادهسازی نمودار
ابتدا مسیر زیر را طی کنید:
درج >> اندیکاتورها >> نوسانگر نماها >> Commodity Channel Index >> تناوب ۲۰
و سپس سه Moving Average به شکلهای زیر اضافه میکنیم.
درج >> اندیکاتورها >> اندیکاتور های روندی >> EMA34 High, EMA34 Close, EMA34 Low) Moving Average)
تناوب ۳۴، روش Exponential، اعمال به close
تناوب ۳۴، روش Exponential، اعمال به High
تناوب ۳۴، روش Exponential، اعمال به Low
نمونه چارت آمادهشده برای انجام معاملات:
۱- استراتژی ورود در استراتژی شکست جادویی
ازآنجاییکه در بازار ایران معاملات یکسویه هست ما فقط در جهت رشد قیمت میتوانیم سود کنیم. پس باید تنها موقعیتهای صعودی را برای خرید خود در نظر بگیریم.
برای تشخیص روند صعودی در این استراتژی از خطوط سهگانه moving average استفاده میکنیم. زمانی میتوانیم خرید کنیم که نمودار قیمت بالای خطهای مووینگ باشد.
شرط اول ورود در استراتژی شکست جادویی: قرار گرفتن نمودار قیمت در بالای مووینگ
بعدازآن باید منتظر بمانیم تا قیمت خود را اصلاح کند و کندل ها وارد مووینگ ها بشوند. سپس هر زمان که رشد آغاز شد و کندل از مووینگ ها خارج شد باید منتظر شکسته شدن خط ۱۰۰ اسیلاتور CCI بمانیم.
هر زمان که این شکست اتفاق افتاده از کندل بعدی میتوانیم وارد معامله شویم. دقت داشته باشید که شکسته شدن خط صد در این استراتژی اهمیت بسیار بالایی دارد پس هرگز قبل از شکسته شدن آن وارد نشوید.
شرط دوم ورود در استراتژی شکست جادویی: عبور خط اسلاتور CCI از خط صد
موفقیت در هر استراتژی منوط به اجرای دقیق و موبهموی آن و آزمودنش قبل از خرید است. لذا سعی نکنید زودتر از استراتژی وارد شوید چراکه بازدهی که برای شما بعد از چندین معامله به دست میآید حقیقی نیست و نمیتوان آن را نتیجه استراتژی دانست چراکه شما نظرات شخصی خود را نیز با آن دخیل کردهاید.
۲- استراتژی خروج در شکست جادویی
اما بعد از ورود به سهم نکته مهمتر خروج از آن است که در این سیستم خروج با استفاده از ابزار کاربردی فیبوناتچی اتفاق میافتد، در ادامه به آموزش نحوه گذاشتن حد سود با استفاده از این ابزار خواهم پرداخت. همانطور که مطلع هستید هر استراتژی هم موقعیتهای سودآور دارد و هم معاملات زیان ده. خروج ما یا در سود خواهد بود یا در ضرر که در ادامه هر دو آنها را توضیح خواهم داد.
بهطور مثال در معاملهای ورود در نقطه بالا انجامشده باشد. حال باید ببینیم که هدف قیمتی در این استراتژی چگونه تعیین میگردد و در صورت ریزش قیمت کجا باید از آن خارج شد.
در بالا صفحه نوارابزار را ابتدا پیدا کنید.
روی نوارابزار راست کلیک کنید و گزینه سفارشی کردن را انتخاب نمایید.
در ابزارهای سمت چپ ابزار خطوط فیبوناتچی را انتخاب کنید و روی آن کلیک کنید. سپس گزینه درج را بزنید تا ابزار به نوارابزار شما اضافه گردد.
در پایان گزینه بستن را بزنید.
مشاهده میکنید که ابزار فیبوناتچی در منوی نوارابزار شما اضافه شد. روی ابزار فیبوناتچی کلیک کنید و آن را انتخاب نمایید. کلیک اول موس را روی قله یا همان پیوت سقف در نمودار بگذارید و کلیک را نگاهدارید.
و آن را تا پایین ترین نقطه کندل پیوت سقف بکشید.
روی خط مورب فیبوناتچی در حالت انتخاب راست کلیک کنید و گزینه ویژگیها را انتخاب نمایید.
در قسمت ویژگیها روی سربرگ سطوح کلیک کنید.
روی گزینه افزودن کلیک کنید.
در سطح ایجادشده عدد ۲ و در بخش جلو آن عدد ۲۰۰ را بنویسید.
و در پایان ok را بزنید. مشاهده میکنید که به سطوح فیبوناتچی شما یک سطح بانام ۲۰۰ اضافه شد.
خروج در زیان:
چنان چه معامله شما شروع به ریزش کرد حد ضرر شما زیرخط صفر در صد فیبوناتچی خواهد بود.
خروج در سود:
در اینجا سطح ۱۶۱٫۸ فیبوناتچی را تارگت اول در نظر میگیریم به همین ترتیب سطح ۲۰۰ تارگت دوم و سطح ۲۶۱٫۸ را تارگت سوم در نظر میگیریم. در استراتژی هایی به این شکل که از چندین تارگت استفاده شده به نظر من بهتر است که خروج بلافاصله بعد از رسیدن به تارگت انجام نشود.
بهتر است پس از رسیدن به تارگت شماره یک سود خود را تا حدی سیو کنیم. یعنی زمانی که قیمت به محدود ۱۶۱٫۸ رسید و بهتر است از آن کمی هم عبور کند. حد ضرر یا همان نقطه خروج را به چند درصد زیرخط ۱۶۱٫۸ فیبو انتقال دهیم. زمانی که قیمت از سطح ۲۰۰ درصد فیبوناتچی گذشت نقطه خروج رو به زیر فیبو ۲۰۰ انتقال دهید. در صورت عبور میتوانید بهصورت درصدی سیو سود را انجام دهید.
سخن پایانی
اما در پایان باید گفت که هر استراتژی که نوشتهشده میتواند برای افرادی سودآور و برای سایرین نامناسب باشد. این موضوع را تنها با آزمودن میتوان فهمید. آزمایش با معاملات کاغذی و غیرواقعی یا با سرمایه بسیار کم موردنیاز است. چراکه اگر شما با سرمایه کم نتوانید آن را درست اجرا کنید و به سودآوری برسید بهاحتمال بسیار بالا در سرمایه زیاد هم نخواهید رسید. شرکت در دوره های آموزش بورس میتوان شروع خوبی برای معاملهگر شدن باشد. اما بدانید تنها یادگیری روشها و استراتژیها بهتنهایی کافی نیست. در کنار آموزش بورس باید با تلاش پشتکار مطالعه فراوان، تجربه نیز کسب کرد تا به حقیقت معاملهگری پی برد.
امیدوارم که این مقاله برای استفادهکنندگان و خوانندگان آن مفید باشد. در پایان میخواهم اگر از این استراتژی استفاده کردهاید یا بعدازاین استفاده کردید تجربیات خود را در استفاده از آن با ما نیز در میان بگذارید. موفق و پیروز باشید.
چگونه از صلیب طلایی و صلیب مرگ در تحلیل قیمت استفاده کنیم
الگوهای نموداری زیادی در تحلیل های تکنیکال وجود دارند. البته دو الگوی مهم هستند که می توانند برای معامله گران روزانه، میان مدت و بلند مدت مفید باشند. این دو الگو صلیب طلایی و صلیب مرگ هستند.
قبل از این که بدانیم آنها چه هستند، باید بدانیم که یک میانگین متحرک چیست. به طور خلاصه، میانگین متحرک یک خط ترسیم شده بر روی نمودار قیمت است که میانگین قیمت دارایی را در یک بازه زمانی مشخص اندازه گیری می کند. برای مثال، میانگین متحرک 200 روزه میانگین قیمت دارایی را در 200 روز گذشته تخمین می زند. برای این که کاملا با میانگین متحرک آشنا شوید و کاربرد آن را در پیش بینی قیمت درک کنید، توصیه می شود مطلب زیر را مطالعه نمایید:
صلیب طلایی و صلیب مرگ چه هستند و چگونه معامله گران می توانند از آنها در معاملات خود استفاده کنند؟ در ادامه این دو صلیب را بررسی خواهیم کرد.
صلیب طلایی چیست؟
صلیب طلایی زمانی رخ می دهد که یک میانگین متحرک کوتاه مدت از یک میانگین متحرک بلند مدت عبور می کند و به بالای آن می رسد. به طور معمول، از میانگین متحرک 50 روزه برای کوتاه مدت و از میانگین متحرک 200 روزه برای بلند مدت استفاده می کنند.در ضمن، این تنها راه وقوع یک صلیب طلایی نیست. صلیب طلایی می تواند در هر بازه زمانی رخ دهد. ایده اصلی این است که یک میانگین متحرک کوتاه مدت یک میانگین متحرک بلند مدت را قطع می کند.
به طور معمول، یک صلیب طلایی در سه مرحله اتفاق می افتد:
- در یک دوره نزولی، میانگین متحرک کوتاه مدت در زیر میانگین متحرک بلند مدت قرار دارد.
- روند معکوس می شود و میانگین متحرک کوتاه مدت از بلند مدت عبور می کند و در بالای آن قرار می گیرد.
- با باقی ماندن میانگین متحرک کوتاه مدت در بالای میانگین متحرک بلند مدت روند صعودی شروع می شود.
صلیب طلایی روند صعودی جدید را نشان می دهد
تحلیل صلیب طلایی
در بسیاری از موارد، یک صلیب طلایی ممکن است یک سیگنال صعودی در نظر گرفته شود. چگونه این اتفاق رخ می دهد؟ جواب ساده است. می دانیم که یک میانگین متحرک، متوسط قیمت یک دارایی را برای مدت زمان معین اندازه می گیرد. هنگامی که یک میانگین متحرک کوتاه مدت در زیر میانگین متحرک بلند مدت قرار دارد، یعنی حرکت کوتاه مدت قمیت در مقایسه با بلند مدت نزولی است.
چه اتفاقی رخ می دهد وقتی که میانگین متحرک کوتاه مدت بالاتر استراتژی ترکیبی سطح و میانگین های متحرک از بلند مدت قرار می گیرد؟ متوسط قیمت کوتاه مدت بیشتر از متوسط قیمت بلند مدت می شود. این نشان دهنده تغییر جهت احتمالی روند بازار است. به همین دلیل یک صلیب طلایی را صعودی در نظر می گیرند.
در تعبیر استاندارد، یک صلیب طلایی شامل رسیدن میانگین متحرک 50 روزه به بالای میانگین متحرک 200 روزه است. با این حال، نظریه کلی در صلیب طلایی عبور میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلند مدت است. بنابراین، می توانیم در سایر بازه های زمانی (15 دقیقه، 1 ساعت، 4 ساعت و غیره) نیز صلیب طلایی داشته باشیم.البته، سیگنال های بازه زمانی بلندتر نسبت به سیگنالهای بازه زمانی کوتاه تر قابل اعتماد تر هستند.
تاکنون، یک صلیب طلایی را در میانگین متحرک ساده (SMA) بررسی کردیم. یک روش متداول دیگر برای محاسبه میانگین متحرک به نام میانگین متحرک نمایی (EMA) وجود دارد.این از فرمول دیگری استفاده می کند که تاکید بیشتری بر حرکت اخیر قیمت ها دارد.
همچنین می توان از میانگین متحرک نمایی برای جستجوی همگذری های صعودی و نزولی از جمله صلیب طلایی استفاده کرد.از آنجا که این میانگین متحرک ها با سرعت بیشتری به حرکت های اخیر قیمت واکنش نشان می دهند، ممکن است سیگنال های صلیب آنها اطمینان کمتری داشته و بیشتر کاذب باشند. با این وجود، صلیب های این میانگین متحرک به عنوان ابزاری برای شناسایی معکوس شدن روندها در بین معامله گران متداول هستند.
صلیب مرگ چیست؟
صلیب مرگ برعکس صلیب طلایی است.این یک الگو زمانی رخ می دهد که یک میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلند مدت عبور می کند و در زیر آن قرار می گیرد. برای مثال، میانگین متحرک 50 روزه با عبور از میانگین متحرک 200 روزه به زیر آن می رسد. به این ترتیب، صلیب مرگ معمولا یک سیگنال نزولی به حساب می آید.
به طور معمول یک صلیب نزولی در سه مرحله اتفاق می افتد:
- در دوره صعودی، میانگین متحرک کوتاه مدت در بالای میانگین متحرک بلند مدت است.
- روند معکوس می شود و میانگین متحرک کوتاه مدت پایین تر از میانگین متحرک بلند مدت قرار می گیرد.
- روند نزولی زمانی شروع می شود که میانگین متحرک کوتاه مدت در زیر میانگین متحرک بلند مدت باقی بماند.
صلیب مرگ روند نزولی جدید را نشان می دهد
تحلیل صلیب مرگ
حالا متوجه شدید که چرا صلیب مرگ یک سیگنال نزولی است. میانگین متحرک کوتاه مدت در حال حرکت به زیر میانگین متحرک بلند مدت است که این چشم انداز نزولی بازار را نشان می دهد.
صلیب مرگ پیش از رکود اقتصادی بزرگ در تاریخ ، مانند سال 1929 یا 2008 ، یک سیگنال نزولی ایجاد کرده است. البته این امکان هم وجود دارد که سیگنال های کاذب (مانند سال 2016 ) ارائه دهد.
سیگنال کاذب صلیب مرگ در سال 2016
همانطور که در نمودار مشاهده می کنید، بازار صلیب مرگ را صرفا برای ادامه روند صعودی چاپ استراتژی ترکیبی سطح و میانگین های متحرک کرد و بعد از مدت کوتاهی یک صلیب طلایی ظاهر شد.
صلیب طلایی در مقابل صلیب مرگ؛ تفاوت آنها در چیست؟
در مورد هر دو صلیب بحث کردیم، بنابراین فهمیدن تفاوت بین آنها دشوار نیست. در اصل، هردو قطب مخالف هم هستند. ممکن است صلیب طلایی یک سیگنال صعودی و صلیب مرگ یک سیگنال نزولی تلقی شود.
هر دو با حجم بالای معاملات تایید می شوند.برخی از تحلیلگران تکنیکال در هنگام بررسی صلیب، سایر شاخص های تکنیکال را نیز بررسی می کنند. نمونه های متداول عبارتند از: میانگین متحرک همگرایی واگرایی (MACD) و شاخص قدرت نسبی (RSI).
آنچه باید به خاطر بسپاریم این است که میانگین متحرک ها شاخص های تاخیری هستند و قدرت پیش بینی کننده ای ندارند. این بدان معناست که هر دو صلیب معمولا تایید قوی معکوس شدن یک روند که قبلا رخ داده، هستند .
چگونه با صلیب طلایی و مرگ معامله کنیم؟
ایده اصلی این الگوها کاملا ساده است. اگر بدانید که چگونه معامله گران از میانگین متحرک همگرایی واگرایی استفاده می کنند، به راحتی می توانید نحوه معامله با استفاده از این صلیب ها را یاد گیرید.
معمولا برای صلیب های طلایی و مرگ نمودارهای روزانه مورد بررسی قرار می گیرند. بنابراین، یک استراتژی ساده می تواند خرید در صلیب طلایی و فروش در صلیب مرگ باشد. در حقیقت، این یک استراتژی نسبتا موفق برای معاملات بیت کوین در چند سال گذشته بوده است. البته، سیگنال های کاذب زیادی نیز وجود داشته اند. از این رو، کورکورانه دنبال کردن یک سیگنال بهترین استراتژی نیست.بنابراین لازم است فاکتورهای دیگری نیز در نظر گرفته شود.
در ضمن، مانند بسیاری از تکنیک های تحلیل نمودار، سیگنال های موجود در بازه های زمانی بلند قوی تر از بازه های زمانی کوتاه هستند. ممکن است یک صلیب طلایی در نمودار هفتگی رخ دهد، در حالی که شاهد یک صلیب مرگ در نمودار ساعتی هستید. به همین دلیل همیشه بازه های زمانی بلندتر در نمودار اطلاعات مفیدتری ارائه می کنند.
چیزی که بسیاری از معامله گران در هنگام معامله با صلیب های طلایی و مرگ به دنبال آن خواهند بود، حجم معاملات است. حجم مانند بسیاری از الگوهای نموداری می تواند ابزاری قوی برای تایید باشد.بدین ترتیب، هنگامی که افزایش حجم با سیگنال صلیب همراه می شود، بسیاری از معامله گران نسبت به معتبر بودن آن سیگنال بیشتر مطمئن می شوند.
با تشکیل یک صلیب طلایی، میانگین متحرک بلند مدت احتمالا یک منطقه کلیدی حمایت در نظر گرفته خواهد شد. برعکس، با تشکیل صلیب مرگ این میانگین متحرک به احتمال زیاد یک منطقه مقاومت خواهد بود.
همچنین ممکن است سیگنال های صلیبی با سیگنال های دیگر شاخص های تکنیکال ترکیب شوند. معامله گران چندین سیگنال و شاخص را با هم یکی می کنند تا سیگنال های معاملاتی را قابل اطمینان تر کنند.
کلام آخر
در این مقاله درباره رایج ترین صلیب ها (طلایی و مرگ) بحث کردیم. صلیب طلایی زمانی تشکیل می شود استراتژی ترکیبی سطح و میانگین های متحرک که میانگین متحرک کوتاه مدت به بالای میانگین متحرک بلند مدت می رسد.در صلیب مرگ، میانگین متحرک کوتاه مدت در زیر میانگین متحرک بلند مدت قرار می گیرد.هر دوی آنها می توانند ابزارهای قابل اعتمادی برای تایید معکوس شدن روند های بلند مدت (در بازارهای سهام، فارکس یا ارز رمزنگاری ) باشند.